مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

مفاهیم پایه معماری سازمانی

تعریف‎ ‎معماری :
منظور از "معماری" تعیین ساختار کلی سیستم و ‏روش‌هایی است که این ساختار را قادر‎ ‎به تامین ‏ویژگی‌های کلیدی‎ ‎سیستم می‌نماید.‏
این ویژگی‌ها مربوط به یکی از موارد ‏وظیفه‌مندی،کارآیی، مسایل و محدودیت‌های
‎ ‎اقتصادی، نوع ‏فناوری و یا مصالح مورد ‏استفاده، وضوح طرح، قابلیت ‏استفاده‌ی مجدد،‎ ‎قابلیت تغییر در سیستم‌های بزرگ ‏‏(پویایی)، قابلیت درک و جنبه های هنری است.‏
بنابراین کلمه‌ی معماری علاوه بر وجوه
"ساختاری"، ‏دربردارنده‌ی وجوه "رفتاری" نیز‎ ‎هست.‏

 

معمار کیست؟
معمار صرفا یک طراح سطح بالا نیست، بلکه طراحی است ‏که در بخش‌های مختلف با سیستم‎ ‎درگیر است و در مراحل ‏مختلف یک ‏پروژه، اجزا را به یکدیگر پیوند می‌دهد
معمار در اکثر موارد می‌‌تواند ابداع کننده و مخترع ‏باشد. او تنها یک مدیر پروژه
‎ ‎یا متخصص فنی نیست، ‏بلکه بیشترین نقش را در ‏برقراری ارتباط ایفا می‌نماید. ‏یک‎ ‎معمار متبحر طرح خود را با توجه به آینده و ‏تغییرات احتمالی تهیه و ارایه‎ ‎می‌نماید، هرچند که ‏زندگی ‏یک معمار به طور معمول دنباله‌ای طولانی از تصمیمات‎ ‎‏نیمه بهینه است که عمدتا در فضایی تاریک و روشن اتخاذ ‏شده‌اند.‏

 

توصیف معماری اطلاعات:
مفهوم "معماری اطلاعات" قابل قیاس با مفهوم "معماری ‏ساختمان" است. نقشه‌‌های ساختمان شامل برداشت‌‌های ‏اولیه‌‌ای در مورد الکتریسیته، لوله‌‌کشی، کابل‌‌کشی، ‏ورودی‌‌ها، خروجی‌‌ها، پله‌‌ها و آسانسورهاست. به علاوه، ‏نقشه‌‌ها دیدگاه‌‌هایی را در مورد طراحی کلی ساختمان ‏شامل ساخت از جمله تعداد طبقات، دیوارهای درونی و ‏بیرونی و کیفیت پشت بام ارایه می‌‌نماید. همچنین نقشه‌‌های ‏دیگری که در سطح پایین‌‌تر نشان دهنده‌‌ی چیدمان تجهیزات ‏به کار رفته و ساخت مواد موردنیاز است، این معماری ‏را تکمیل می‌‌کند.‏
ارایه‌‌ی یک معماری خوب از ساختمان به همراه طرحی است ‏که با در نظر گرفتن وضعیت آینده باشد. به گونه‌‌ای که ‏تغییرات بتواند به خوبی در آن انجام گیرد، اما در عین ‏حال ساختاری پایدار را فراهم آورد، به شکلی که ‏جزییات درگیرشده بدون ایجاد خرابی در ساختمان و یا ‏آغاز دوباره‌‌ی آن قابل اصلاح باشند. ‏
معماری اطلاعات نیز از اصول مشابه در معماری ‏ساختمان استفاده می‌‌کند تا بنیان درستی را برای ‏تصمیم‌‌گیری درباره‌‌ی سبک کلی موردنظر، نحوه‌‌ی کاربرد ‏محاسبات و فناوری در هدایت عملیات، اعم از تجاری یا ‏دولتی فراهم سازد. زیرمعماری‌‌های تولیدشده در هنگام ‏ایجاد طرح معماری اطلاعات دقیقا شبیه به همان نقشه‌‌های ‏معماری ساختمان هستند. آنها نشان دهنده‌‌ی راه‌‌هایی ‏هستند که اطلاعات و فناوری به منظور تمرکز سیستم‌ها و ‏قابلیت‌‌های آنها بر حمایت از نیازهای مشتریان درحال ‏حاضر و آینده با یک شیوه‌‌ی کارآمد و موثر می‌‌توانند ‏مورد استفاده قرار گیرند.‏
اگرچه باید توجه داشت که یک معماری اطلاعات، تنها ‏یک مجموعه از مستندات نیست. زیرا که مقاصد، اهداف و ‏ماموریت‌‌ها دایما در حال تغییر هستند. درنتیجه، ‏هنگامی که معماری اطلاعات تهیه شود، یا حتی زمانی که ‏بخشی از
‎ ‎آن‎ ‎تکمیل شد، هر مولفه ای ممکن است درصورت ‏نیاز تغییر نماید. در این تلاش، مهم فعالیت مستندسازی ‏و به روز نگهداری تغییرات از یک طرح معماری اطلاعات، ‏یک خواست ویژه و گام موثر در حفظ دستاوردهای‎ ‎آن‎ ‎تلقی ‏می‌‌گردد.‏

به نقل از :مقاله فراروش معماری اطلاعات

 

تعریف معماری سازمانی :
معماری سازمانی ‏EA)‏) یک بیان کامل از سازمان‎ ‎است: یک برنامه کلان که تحت عنوان " نیروی ‏مشارکت" بین جنبه های برنامه ‏ریزی حرفه‎ ‎مانند اهداف، دیدها، راهبردها و اصول حاکمیت؛ جنبه ‏های عملکردهای حرفه مانند ترم‎ ‎های حرفه، ساختارهای ‏سازمان، وظایف، فعالیتها و اطلاعات؛ جنبه ‏های اتوماسیون مانند‎ ‎سیستم های اطلاعاتی و پایگاههای داده؛ و فعال کردن زیر ساخت ‏فناوری فعال ‏حرفه‎ ‎مانند کامپیوترها، سیستم های عملیاتی و شبکه ها، عمل می کند.‏
در یک سازمان مدرن وسیع، وجود چارچوب معماری سازمانی که با دقت تعریف شده، ضروری
‎ ‎‏است تا بتوانیم دید کلی از " سازمان کامل " را با تمام ابعاد و پیچیدگی هایش بدست‎ ‎آوریم.‏
امروزه تعاریف متعددی از معماری سازمانی موجود است. تعریف معماری سازمانی که تو سط
" Open Group" ارائه شده از ‏این قرار است:
" معماری‎ ‎سازمانی عبارت است از شناخت تمام‎ ‎عناصری است که‎ ‎‏سازمان‎ ‎را تشکیل می دهند و بیانگر نحوه ارتباط عناصر ‏مذکور با یکدیگر می باشد."

 

تعریف عناصر :
منظور از عناصر همه اجزایی است که حوزه، مردم،‎ ‎فرآیندها، حرفه و فناوری را ‏در بر می گیرند. در این حالت مثالهایی از ‏عناصر از این‎ ‎قرارند: راهبردها، پیشرانه های حرفه، ‏اصول، ذینفع ها، واحدها، مکان ها، بودجه ها،‎ ‎حوزه ها، توابع، وظایف، ‏فعالیتها، خدمات، اطلاعات، ‏ارتباطات، برنامه های کاربردی،‎ ‎سیستم ها، زیر ساختها و غیره.....‏

 

تعریف سازمان :
‏ به‏‎ ‎هر گونه اجتماعی از ساختار ها که‎ ‎مجموعه مشترکی از اهداف / اصول داشته باشند می توان سازمان اطلاق نمود. در این‎ ‎حالت، یک سازمان می تواند یک شرکت کامل و یا بخشی از شرکت باشد، سازمان دولتی،‎ ‎اداره منفرد، یا یک شبکه از سازمانها با ‏فواصل جغرافیایی باشد که ‏توسط اهداف‎ ‎مشترکی به هم پیوند خورده اند. ‏

معماری سازمانی، ‏‏ مکانیزمی را برای‏ ارتباطات بین عناصر ضروری و عملکرد‎ ‎‏سازمان ایجاد می کند. در‎ ‎نتیجه اطلاعات ‏متمرکز، قابل اطمینان و هماهنگ‎ ‎درباره محیط سازمان ‏بدست می آید. اطلاعات جامع و با کیفیتی که برنامه معماری‎ ‎سازمانی ‏فراهم می کند، پاسخ به تغییرات و در نتیجه تصمیم گیری را برای سازمان تسهیل‏‎ ‎می نماید و در نهایت، به دلیل این‏که معماری ‏سازمانی به‏ سازمانها امکان نسخه‏‎ ‎برداری دقیق از اطلاعات و دقت در صحت اطلاعات را میدهد، مدیران قادرند نرح بازگشت اطلاعات‎ ‎سازمانی را بهبود بخشیده و منبع مطمئنی برای نگهداری‎ ‎اطلاعات ایجاد نمایند. تمرکز بروی ‏EA‏ ، تمرکز ارزش افزوده بروی ‏‏حرفه در ترم های ‏ROI‏ ( بازگشت به‎ ‎اطلاعات ) و همزمان با آن وبه صورت موازی بروی ‏فناوری برای کاهش پیچیدگی و هزینه‎ ‎ها ست.‏‎ ‎

 

http://www.enterprise-architecture.info/: به نقل از

 

چارچوب:‏
از دیدگاه معماری چارچوب ابزاری برای اندیشیدن سازماندهی شده می باشد. این ابزار برای معماری سازمانی ‏عبارت است از یک ساختار منطقی برای دسته بندی و ساماندهی مدل های توصیفی که برای مدیریت سازمان و ‏به همان میزان برای توسعه سیستم های سازمانی دارای اهمیت هستند.‏

به نقل از : Inmon, W., J. A. Zachman, J. G. Geiger. Data stores, data warehousing
and the Zachman framework, Managing enterprise knowledge. McGraw-Hill.
1997.

 

سازمان گسترده:‏
عبارتست از سازمانی که دارای محدوده کاری متنوع و توزیع شده باشد و تحقق رسالت از پیش تعریف شده ای را ‏دنبال نماید. در این صورت سازمان گسترده شامل منابع متعدد نظیر نیروی انسانی، سازمان های مرتبط و فناوری ‏است که می باید عملکرد آنها را هماهنگ کند و اطلاعات مشترک جهت تحقق رسالت های مشترک نشر دهد.

http://www.enterprise-architecture.info/: به نقل از

 

معماری سامانه‌ها :‏
هم‌بندی مؤلفه‌های سامانه‌ای (درون و برون سامانه‏ای) .

به نقل از : مقاله برنامه ریزی و مدیریت راهبردی ‏فناوری اطلاعات با استفاده از ‏ فناوری معماری اطلاعات ‏‏

 

معماری فناوری اطلاعات:‏
یک چارچوب یک‌پارچه برای ارتقا یا نگه‌داری فناوری موجود و کسب فناوری‏های اطلاعاتی جدید برای نیل به ‏اهداف راه‌بردی سازمان و مدیریت منابع آن (قانون کلینگر-کوهن)‏

به نقل از: Office of Managmenet and Budget. Clinger-Cohen Act. USA. 1996.

 

معماری مبنا:‏
‏ مجموعه ای از محصولات است که وضع موجود فناوری اطلاعات در سازمان گسترده را توصیف می کند ، ‏همچنین فرایند های کارهای جاری و بستر فنی سازمان را ثبت می نماید. از اینرو به معماری مبنا "آنچنان که ‏هست" نیز می گویند.

 

معماری مرجع:
هر موضوعی برای خود مدل مرجع دارد. معماری مرجع مبتنی بر مدل مرجع است. اگر مدل مرجع را به ‏مولفه‌های نرم‌افزاری نگاشت نماییم بگونه‌ای که گردش اطلاعات بین این مولفه‌ها را بتوان نشان داد معماری ‏مرجع بوجود آورده‌ایم. طبیعتاً این مولفه‌های نرم‌افزاری عامل پیاده‌سازی وظیفه‌مندی تعریف شده در مدل مرجع ‏می‌باشند. به بیان دیگر در مدل مرجع مولفه‌های مورد نیاز و تعریف آنها مشخص گردیده است. همچنین وظیفه ‏این مولفه‌ها و ارتباط آنها تعیین گردیده است. در صورتیکه بتوان یک نگاشت نرم‌افزاری میان این مولفه‌ها و ‏مولفه‌های نرم‌افزاری برقرار نمود یا به عبارت دیگر برای این مولفه‌ها نرم‌افزار طراحی کرد و ارتباط میان این ‏مولفه‌ها و مولفه‌های نرم‌افزاری را تعیین نمود آنگاه به یک معماری مرجع دست خواهیم یافت.‏
بنابراین نقش مدل مرجع تقسیم وظیفه‌مندی‌ها و شناسائی مولفه‌هایی با وظایف مشخص می‌باشد، در حالی که ‏نقش معماری مرجع انطباق این مولفه‌ها با بخش‌های نرم‌افزاری و برقراری نگاشتی مابین آنها است. این نگاشت ‏الزاماً یک به یک نیست. بنابراین می‌توان گفت معماری مرجع ابزاری است که در اختیار فراهم‌کنندگان راهکار ‏می‌تواند قرار داشته باشد تا بتوانند با کمک و بکارگیری آن برای هر صورت مسئله مشابه‌ای در حوزه معماری ‏مرجع راهکاری مناسب با آن ارائه نمایند.‏

 

معماری مطلوب :
مجموعه ای از محصولات است که وضع نهایی فناوری اطلاعات در سازمان گسترده را ترسیم می کند. از اینرو به ‏معماری مطلوب " آنچنان که باید باشد" نیز می گویند.‏
 

 به نقل از: کتاب برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و ارتباطات نوشته دکتر علیرضا علی احمدی، مهدی ابراهیمی و حجت سایمانی ملکان

معماری،رنگ و بی رنگی یک سفر

آذر محمد پناه
معماری،رنگ و بی رنگی یک سفر، هنر و آفرینش هنری، رنگ بی رنگی از لذت بودن است، لذتی چون تجربه شهود خویشتن در آینه مجالی که زیستن اش نام نهاده اند؛ و بر مدار این بودن، معماری همره آشنای لحظه های سرشار از ادراک و علاقه، هنر و فراتر از یک حرفه ، به سفری می ماند که از ناکجایی به ناکجای دیگر می رود، از ازدحام بسیار های متکثر به عرصه خلوت آنجا که داشتن، نداشتن، رنگ و بی رنگ نمی داند؛ چون بودن، چون نبودن. و این سفر به اقتضای ذاتش و به اقتضای انسانی بودنش ، حتی بسی فراتر از آن به اقتضای هنر، نه یک انزوا و نه فاصله ، که ضیافتی است از واژه و مخاطب، فراز و فرود، صدا و بی صدایی، یک ارتباط. و این است که بی تابی شورانگیز روح معمار برای آفرینش ،تار و پود هستی اش را به رعشه ای لطیف وا می دارد، همچنانکه بیان می کند ؛ مخاطب داستان های هزار و یک شب روح مهاجر خویش را بیابد.زندگی و بودن آدمی بر این عرصه ی پر رنگ و ملال خاک ،صورتی جز سکونت نداشته است و معماری آن کنایه ی ملیحی است که این تجربه را گرد "بودن" انسان می تند؛.  و اینگونه است که برای یک معمار مرزهای زندگی و حرفه و هنر و علاقه و دغدغه های امروز و فردا از میان برداشته می شود و او در مقام یک هنرمند می کوشد تا هنرش ترجمان دل مشغولی ها و یافته ها و نا یافته هایش باشد، هنری که زنده است و زندگی می بخشد و جاری است و می بالد و می بالاند، این بالندگی و پویایی به لایه های هستی و زندگی اجتماعی هنرمند تنیده شده است و برای معماری به عنوان هنری که عرصه تجلی و پویندگی اش جامعه و مخاطبش، معنایش ذهن و زندگی مردمان جامعه است، دغدغه این ارتباط و تنیدگی پررنگ تر و اساسی تر است. آن چنان که فضا به معنای جوهره اساسی تمام هنرها و نه صرفا معماری، بدون لذت تجربه مخاطب، گنگ و خالی از معنا می نماید. این است که هنرمند معمار... باید بسیار بداند و بسیار بپوید...در مسیر دانستن و بیشتر دانستن، تدوین و بازنمایی دانسته ها تلاشی است برای اعتماد روزافزون به خویشتن ها و دانستن ها، هر چند زبان آشنای معمار و مخاطبش جز تراوش معمارانه، در کالبد اثر معماری نمی تواند باشد، اما اعتماد داریم که یک ارتباط کامل، مستلزم توجه به ریشه ها و تقویت فضای مشترک ذهنی و البته سلیس تر و ناب تر نمودن این زبان ظریف ارتباطی است وگرنه سرنوشت اثر هنری جز میرایی و سرنوشت تجربه مخاطبان جز بیگانگی و دلزدگی رقم نخواهد خورد.در میان تمام دغدغه های معماری امروز، هنوز به تقویت فضای مشترک ذهن هنرمند و مخاطب  و ارتباط معماران با خویش و بستر جامعه می اندیشیم و تلاشمان بر این است که در مقیاس توانمان به ساحت پیشبرد این اندیشه احترام بگذاریم؛ اندیشه ی  معماریی که مجالمان دهد تا معمار باشیم ومعمارانه بیاندیشیم؛ لذت آموختن و آفریدن...سرشار از روشنی و امید .

معماری معنا و مکان

  محمدرضا کاشانی

قرن حاضر در اغلب نقاط دنیا رشد و تغییرات بی سابقه ای را در معارف بشری و استاندارد سازی زندگی بشر شاهد بوده است.به جای اینکه این تحولات ، امکانات غنی در تعیین هویت به ما ارزانی دارد و به محیط اجتماعی با معنایی مبدل شود ، منتج به آثار جنبی غیر قابل پیش بینی و ناخوشایندی در کیفیات زندگی شده است.
طی دهه های گذشته ، محیط زیست ما نه تنها دستخوش آلودگی و گسترش بی رویه شهری بوده است ، بلکه با وجود بشریمان صرفآ به عنوان ماده ی انسانی رفتار شده است.کیفیاتی را هم که به بشر حس وابستگی و مشارکت می داده از دست داده است.امروز شاهد آنیم ، اندیشه مدرن تنها انفعال و نارضایتی را پدید آورده است و جهان را در چهار چوب شبه علمی منجمد ساخته است.
اریک فرم می گوید: انسان معاصر بیشتر اوقات فراغتش را به صورت انفعالی سپری می کند ، جوانان با استعداد و بی ریا ما ، اغلب ناامید و بی اعتقاد شده اند که این از ویژگی های عصر ماست.نسلی که در آن اشتیاق و تعهد جای خود را به تمسخر و اعتراض بخشیده است، او مصرف کننده ابدی است.او نوشیدنیها ، غذاها ، سیگارها ، مقاله ها ، بینش ها ، کتاب ها و فیلم ها را مصرف می کند.همه چیز دریده و بلعیده می شوند.جهان به ابژه ای بزرگ از امیال او مبدل شده است ، که پیوسته آن را تغذیه می کند.
در نهایت ، رهیافت " علمی " ، جهان را به یک سری از " منابع " و انسان را به مجموعه پیچیده ای از " نیازها " بدل می کند.
دلایل آن روشن است , در حال حاضر طراحی محیط و توانایی فنی ( و اغلب اشتیاق فنی ) برای ساختن بناها ، محله ها و شهر ها ، از راههای مختلف و بدون توجه به شناخت و توجه به هنجار انسان ، منتج به انگیزش رفتار ناهنجار در فضای کمی تولید شده ، می شود.
هنر مدرن،در حقیقت،اغلب به نمایش صرف ابزارها بدل شده است.این جنبش پدیده ی مکان را با جدایی میان اندیشه و احساس به دست فراموشی سپرد.معماری مدرن به مثابه طراحی زندگی در نظر داشت برای تقاضای معنا پاسخی ارائه دهد،اما شکست خورد و دلیلش این بود که فهم مناسبی از زیست-جهان نداشت و کما بیش دوباره به سوی کمیت و فرمالیسم بازگشت.
به واقع چنین موقعیت ویرانگری ناشی از بد فهمی های بنیادینی ، چون معنا کردن آزادی است.اگر آزادی معنایی دارد ، باید به معنا کردن در انتخاب بین کیفیت باشد ، آزادی در هر جامعه محدودیت های خویش را دارد.اما در عوض ، ما همواره آزادی را بیشتر به معنای رهایی از فرم قلمداد کرده ایم.انسان مدرن به تمامی فرم ها به عنوان تهدید و مانع توجه دارد.این فرمها ممکن است تعامل انسانی ، لباس پوشیدن ، زبان ، هنر یا مذهب باشد.از این رو احساسات او نه به صورت فرم و نمادهای مشترک ، بلکه به شکل ظغیان های فردی و نا مفهوم ظاهر می شود.
بیایید،برای فهم معنای بحران های انسانی و زیست محیطی،آنها را دقیق تر بررسی نماییم.در گذشته زندگی بشر صمیمانه با چیزها و مکان ها پیوند داشت.تقریبآ هر چیزی آوندی بود که آنها چیزی انسانی را به راحتی در آن می یافتند.
بنابراین،در گذشته،جهان همچون تمامیتی کیفی،که بشر خود به بخشی از آن شکل می داد،دست یافتنی بود.
اما امروزه،ما فقط با کمیت ها در ارتباطیم.از کودکی یاد می گیریم که اندازه گذاری و دسته بندی کنیم.نوعی ادراک انتزاعی سیطره یافته که عمومآ به عنوان⣭ادراک " علمی " شناخته است.
لذا ، ما صرفآ حقیقت علمی را می پذیریم.این حقیقت ممکن است با ارزشهای وجودی ما در تضاد باشد و شرایطی را پدید آورد که ما در آن ، برای تسلط بر امور چندان رشد نکنیم.به این اعتبار ، ما بخشی از فرهنگ را به عنوان کل آن می پذیریم.
بدینسان اندیشه به تنهایی دنیای بی معنایی را پدید می آورد و وجود از معنا تهی می شود ، انسان مدرن بی عالم می شود ؛ از این رو هویت ، ادراک اجتماعی و مشارکتش را از دست می دهد ، چرا که تعلقی به یک تمامیت با معنا ندارد.
پس باید به اندیشه روح بخشید و زندگی ، خود ، تنها منبع الهام حقیقی است.
از این رو معماری به مثابه فعالیتی ترکیبی می بایست خود را با شکل زندگی به عنوان تمامیتی معنادار تطبیق دهد،لذا بیان هنری،در جایی که قلمروی اندیشه و احساس یکی می شوند،رشد و توسعه می یابد و معماری به مثابه اثری هنری،واقعیت ها یا ارزش های برتری را متعین و بیانی بصری از ایده ها به دست می دهد.ایده هایی که چیزی را برای بشر معنادار می کنند،چرا که به واقعیت سامان می بخشد.لذا معماری به خلق مکان های با معنا می پردازد.
مکان به واسطه زمین که بر آن می ایستیم ، آسمان که بر فرازمان واقع گشته و افق که دیده مان را محدود می کند،مشخص می گردد.لذا مفاد مکان با برگفتن مرزهای فضایی چون زمین ، آسمان ، افق ،تجسم مشخصه های یک نظام فضایی توسط چگونگی بودن آن در میان زمین و آسمان تعیین و از نشانه هایی بهره می برد که با واژه ها و عبارت در زبان گفتاری قابل قیاس اند.
واژه ی ایستادن اشاره بر ارتباط با زمین دارد،قیام کردن با ارتباط با آسمان دلالت می کند و گسترش یافتن اشاره به ارتباط با افق و بسته و باز به رابطه ای میان درون و برون توجه دارد.
در صورتی که تاکید بر جهت عمودی به معنی آزادسازی آن است،خطوط و فرم های عموی رابطه ای جاری با آسمان و آرزویی برای رسیدن به نور را بیان می کنند،عمود گرایی و اشتیاق مذهبی در واقع همواره همراهند.پس در فضا زمین و آسمان یکدیگر را ملاقات می کنند و معانی فضای زیست-جهان در این ملاقات تجسم می یابند.
بنابراین معماری معتبر و با معنا مبتنی بر ترکیب نشانه ها ی مدون یا کهن الگوها نیست،بلکه عبارت از آشکار ساختن فضامندی زیست-جهان است.این آشکار سازی اشاره بر این دارد که آثار،در عین کهنگی جدیدند.
بنابراین ، امروز هدف اصلی بازگرداندن بعد شاعرانه زندگی به جوانان است ، یعنی گشودن مجدد قلمروهای اندازه ناپذیر ؛که این امر مستلزم پیروزی به انتزاع مهلک و غالب فعلی است.به واقع،زندگی صرفآ متشکل از کمیت ها و اعداد نیست بلکه زندگی شامل چیزهای ملموسی ، چون انسانها ، گل ها ، درختان ، حیوانات ، زمین ، آب ، شهرها ، کوچه ها ، خانه ها ، روز و شب ، ماه و ستارگان و خورشید به مثابه نوری است پایدار و آرامش بخش که هستی را در بر می گیرد.نوشتن همچون راه رفتن ، فهمیدن ، خوردن ، عبادت کردن ، اندیشیدن و دوست داشتن.


پی نوشت :

معماری معنا م مکان ، نوشته کریستیان نوربرگ-شولتز ، ترجمه ویدا نوروز برزجانی

مفهوم سکونت ، کریستان نوربری-شولتز ، ترجمه محمود امیر یار احمدی

اسکیس۲

همانگونه که جهت ارایه یک متن ادبی از قلم و سخن استفاده می کنیم و ارایه خوب آن بر حسب اینکه چگونه از کلمات بهره بگیریم و فکر را در قالب آن جایی دهیم مشخص خواهد شد . در معماری نیز وسیله ارایه ترسیم وطراحی می باشد که بر حسب مهارتمان در نوع ترسیم می توانیم محتوی و مفاهیم فکری معمارانه را در قالب یک طرح معماری به بیننده منتقل کنیم . مسلم است که هر چه نحوه ارایه بهتر و قویتر باشد یعنی مفهوم و خواسته مان را بهتر معرفی و ارایه نماییم بیننده و سفارش دهنده راغب تر خواهد شد و اگر موضوعی به صورت مسابقه در بین عدخایی از معماران برگزار شود و ضوابط درست در انتخواب آن به کار رود معمولا هییت قضاوت کننده به آن توجه بیشتری خواهند کرد که کار را با ارایه معمارانه و کیفیتی بهتر و جذابیت  خاص آن عرضه کرده باشد فلسفه اسکیس در معماری و برگزاری برنامه آموزشی برای آن بر اساس همین نگرش می باشد . چون اگر یک معمار خوب و درست فکر کند و قادر نباشد افکارش را به نحو شایسته و صحیح منتقل نماید در اجتماع حرفه ایی موفق نخواهد بود .

اصول اولیه اسکیس در دروس پایه ایی معماری گنجانده شده است . طراحی دست آزاد و هندسه و پرسپکتیو عوامل اولیه جهت تمرین و بدست آوردن مهارت اولیه می باشد .
حال ببینیم اسکیس چیست و چگونه می توان به مهارت های قابل قبول در آن دست یافت .
اریه فکر اولیه ایی که بتواند مفاهیم اصلی کار را نما یش دهد را اسکیس می گویند بنابراین نه تنها در معماری بلکه در تمامی رشته های هنرهای تجسمی نیز اریه اسکیس از اهمیت خاصی برخوردار می باشد ولی بهتر است هر رشته از وسایل تخصصی خود در اریه آن بهره ببرند .

یک نقاش می تواند انواع رنگها قلم موها و وسایل ترسیم را در اسکیس خود به کار ببرد در صورتی که یک معمار لزوما نیازی به آن سبکها و وسایل آن نقاش نخواهد داشت ولی آنچه بدیهی است اینکه مدت زمان طراحی و ارایه یک اسکیس بر حسب ابزار بکار رفته می تواند متفاوت باشد . در هر صورت یک معمار موظف خواهد بود که در مدت زمان ارایه اسکیس را تقلیل دهد و مهارت خود را به یک حداقل قابل قبول زمانی و کیفی برساند .

به همین منظور است که در دانشکده معماری اسکیس را به صورت مسابقه با یک مدت زمان محدود برگزار می کنند .

مهمترین عامل در دستیابی به مهارتهای لازم و ارایه اسکیس موفق علاقه توام با کوشش و تمرین مداوم است .

این دو عامل کمبود استعداد فرد را جبران می کند . اگر چه استعداد عامل مهمی است که پیشرفت انسان در هر زمینه ایی که از آن برخوردار باشد در زمان کوتاهتر از حد طبیعی تضمین می کندولی کمبود آن با دو عامل ذکر شده فوق جبران پذیر است . تمرین در طراحی به خصوص طراحی دست آزاد قاعدتا باید قبل از شروع تحصیل در معماری آغاز کرد و اگر کسی پس از قبولی در رشته معماری تمرین در این زمینه را آغاز کند و آنرا جدی بگیرد به سرعت از مواهب آن بهره می گیرد .
عامل دیگری که در مراحل اولیه یاری دهنده دانشجو در یادگیری اسکیس می باشد
مطالعه و مشاهده کارهای خوب و تقلید از تکنیک و روشهای بکار گرفته شده آنهاست .


مسلما در مراحل پیشرفته این روش کاربرد خوبی نخوهد داشت چون یک معمار پس از طی تجربه های گوناگون باید خود به روش خاصی با کیفیت مطلوب دست یابد و به اصطلاح صاحب سبک شود . بنابر این نحوه ارایه کارهایش نیز باید شناسنامه داشته باشد.

اسکیس۱

در حال حاضر اسکیس یکی از آزمون‌های مهم جهت ورود به دانشکده‌های تحصیلات تکمیلی در رشته معماری است. اما براستی آیا اسکیس می‌تواند به شکل فعلی خود روش مناسبی برای گزینش باشد؟ اصلاً اسکیس در چه صورتی می‌تواند مورد قبول واقع شود؟
اصولاً آزمون طراحی معماری سریع یا همان اسکیس باید به شکلی باشد که در زمان مشخص بتوان طرحی از یک موضوع را باتمام مدارک مورد نیاز آماده کرد و این طرح باید خلاصه ای از آموخته های یک دانشجوی معماری باشد.
متأسفانه اخیراً سبک خاص یا بهتر بگوییم قالب خاصی برای این رقابت حاکم شده است و همه مجبورند اسکیس‌های خود را خواسته یا ناخواسته درفرم همان قالب در بیاورند تا بتوانند درآزمون اسکیس امتیاز قابل ملاحظه‌ای کسب کنند.

sketch1.jpg


اگر نظری بر تعاریف جهانی معماری داشته باشیم درمی‌یابیم که این امر در کل مغایر با مفهوم معماری است؛ اثری که باید نمایشگر خلاقیت معمار باشد و در خطوط آن خواسته‌ها وسبک معمار منتقل شود به گونه‌ای درمی‌آید که مطابق سلیقه و خواست مصحح باشد و در واقع طرح، سلایق فرد مصحح را بیان می کند!
جای بسی تأسف است که چنین برنامه‌ای گریبانگیر بسیاری از دانشگاه‌ها در سطح کشور شده است؛ در این دانشکده‌های معماری قوه‌ تخیل دانشجویان در عالم غیر واقعی پرورش می‌یابد؛ هرچند که به لحاظ افزایش خلاقیت روش مناسبی است اما دانشجو در طول تحصیلاتش به کل در چنین عالمی سیر می‌کند، در صورتیکه تمامی دروسی که در دانشکده‌های معماری تدریس می‌شود بایستی همه‌وهمه دست در دست هم دهند و فضایی در دنیای واقعی تولید کنند.
بسیاربدیهی است که ماهیت معماری متفاوت از یک هنر تنها ذهنی و خیالی است؛ لذا می‌توان چنین نتیجه گرفت که: اسکیس نمایشی است از فرایند تولید اثر معماری در عالم واقعیت و یقیناً وسیله نمایش رویاهای بلندپروازانه و نقاشی وار نیست!
دست اندرکاران آموزش معماری در ایران باید بدانند که با چنین وضعیتی هیچگاه نورمن فاسترها، رنتسو پیانوها و تادائو آندوها را نمی‌توانند به جامعه تقدیم کنند! مادامیکه طرح دانشجویان را در قالب سلایق شخصی خود در بیاورند و تا زمانی که کپی کردن و نه خلق کردن را آموزش دهند وضعیت آشفته دانشکده‌های معماری به همین منوال ماندنی است و نتیجه آن، چیزی جز معماری بی هویت امروز نیست!
همین مسأله در مقیاس کوچکتر در مورد اسکیس می‌تواند صدق کند؛ متأسفانه در سیستمی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، ممکن است اسکیسی که زاییده ذهن یک دانشجوی معماری است بسیار کم اهمیت تر از اسکیسی باشد که پلان آن از کارهای بزرگان معماری جهان کپی شود و پرسپکتیو آن با اندکی تغییر و همچون یک نقاشی زیبا در وسط شیت اسکیس نقش بندد! هر چند که کپی خوب در پرورش خلاقیت مؤثر است اما فقط می‌تواند تمرینی برای طراحی باشد و نباید محصول نهایی تفکرات یک دانشجوی معماری باشد.
در سیستم فوق اصلاً مهم نیست که دانشجو و آن کسی که معماری آینده این سرزمین در دست اوست، به چه می‌اندیشد و چگونه طرحش را ارائه می‌دهد. مهم این است به سبکی که به آنها می‌آموزند، نقاشی کند...! همچنین اصلاً مهم نیست که دانشجوی معماری نهایت طرح خود را در عالم واقعیت ببیند، مهم این است تخیلاتی را که به او تزریق می‌شود به معرض نمایش بگذارد! هر چند که این تخیلات غیر واقعی و رویایی باشند و باید قبول کنیم که در حال حاضر معیار قبولی در آزمون اسکیس همین است! تا زمانیکه اینچنین وضعیت آشفته‌ای بر آموزش معماری در ایران حاکم باشد، معماری ایران راه به جایی نخواهد برد.

خصوصیت خانه در گذشته و حال

دکتر علی اصغر سعیدی

 

قبل از اینکه به بحث الگوی مسلط اوقات فراغت در غرب بپردازیم لازم است در مورد تحولاتی که خانه در غرب با آن روبرو بوده است صحبت کنیم تا روشن شود که صرف اوقات فراغت در خانه که تحت عنوان خصوصی سازی خانواده مطرح می شود که تاثیری بر خانه داشته است.

خانه در جامعه مدرن: محل خلق استراحت. چرا؟
قبل از سرمایه داری : محل تولید کالا و خدمات و بیشتر فعالیت های اقتصادی
خانه سنتی: تولید و مصرف
خانه مدرن: تفکیک محل تولید و مصرف
تاثیر صنعتی شدن بر خانه : ایجاد هویتی جدید ( حداقل برای مردان) و محل مصرف خصوصی و ایجاد کارگر دستمزد بگیر
محل مصرف خصوصی یا بهشت مردان بعد از انجام کار روزانه در بیرون
فضایی کوچک برای مردان در برابر فشار بیرون و کار دستمزدی ( فضای بیان خود و استقلال)
خانه به مثابه محل ابراز خود SELF خود واقعی
خانه بخشی از اقتصاد غیر رسمی است
خانه : نظریه فورتی
Forty 1986
فورتی Forty 1986 : در صدسال گذشته کالاهای خانگی نقش محوری در انتقال خانه از محل رفاه اخلاقی و زیبائی به محل رفاه فیزیکی با کارائی داشته اند
در دهه 90 خانه محل ارتباطات و اجتماعی شدن
انتقال خانه از محل کار به محل اقامت و استراحت یعنی محل ناکار NON-WORK SITE
محتوی محل ناکار یا خانه باید به طروق مختلف طراحی شود
مهم ترین اصل اساسی در طراحی خانه برداشتن تمام اشیایی است که با کار رابطه دارند.
نظریه فورتی
با جدا شدن کار دیگر خانه جای کالای کار نبود
مثال: تولیدگران کارخانه ای نخست ماشین دوزندگی را به کارخانه بردند
سپس به این نتیجه رسیدند که می توان ماشین هم ساخت و فروخت
اول خانه ها ماشین ها را نخریرند. چرا؟
چون خانه جای ماشین دیگر نبود
بعد: آگهی به داد رسید تا قانع کند می توان ماشین دوزندگی را در خانه گذاشت ( لذا تلقی فعلی: ماشین خیاطی کالائی عمومی است)
فورتی
آکهی چکار کرد؟
Sewing machine is small, light, elegant, artistic and beautiful
It is not a machine but ornament
تبدیل شی سخت و صنعتی به تزیینی
خانه قرن 19 با قرن 20 متفاوت است
ما از house نمی گوییم بلکه از home می گوییم یعنی منظورمان سرپوش shelter نیست که آن همان house است
جنسیت و خانه ( sex و house ) به ویژگیهای فیزیکی اشاره دارد
جنسیت و خانه ( Gender و home ) به شیوه هایی که sex و house به قالبهای فرهنگی با معنی تبدیل شده اند اشاره دارد.
فورتی : بزرگترین تحول انتقال خانه از محل رفاه اخلاقی به رفاه فیزیکی .
در نتیجه : خانه محل زیبایی
برخی برای ساختن شهری زیبا به دنبال شهروندی هستند که خانه و شهر را یکی بداند.


خانه : نظریه
Csikszentmihalyi and Rochberg-Halton 1981
کدام چیز در خانه مهم است؟
اگر خانه آتش بگیرید یا زلزله بیاید چه چیز را اول نجات می دهید؟
آلبوم‏، پول نقد، عکس قاب شده ،...
چرا برخی کالاها و اشیاء مهم ترند؟
مفاهیم مبلمان، هنرهای تزیینی، و عکس ها به سوالات پاسخ می دهند.
معنی اشیا خانه
مهمترین اشیاء: مبلمان ، عکس و آثار هنری
معنی مبلمان برای گروه های سنی مختلف است
جوانان : راحتی؛ برای زنان مسن تر: خاطرات و بخشی از تاریخ خانواده
تمایز طبقاتی بر حسب نگهداری تابلو ( نه اصیل)
طبقات بالا تابلوهای بیشتر و گران قیمت تر
طبقات پایین تر اشیایی مانند استریو . ..
اینجا سرمایه فرهنگی مهم است نه سرمایه مادی
عکس ها با خاطرات خانواده رابطه دارند.
برای افراد جوان به بالا مهم هستند
اهمیت به “خود” و رابطه خانوادگی را نشان می دهند
خانه : ریچارد
Richard 1990
مساله مهم این است که ما چرا به دنبال مالکیت خانه خود هستیم؟
Lyn Richards :
زندگی خانواده و امنیت
امنیت: کنترل و استقلال
کسی شما را بیرون نمی کند
هر کاری می خواهی می کنی: مهمانی و تغییر فضای فیزیکی
امنیت برای مرد استقلال مالی؛ برای زن ثبات و آرامش

خانه کجاست؟
کولین کمبل Colin Campbell : صنعتی شدن همزمان انقلاب مصرف و تولید را ببار آورد. اگرچه جامعه شناسی اول به تولید توجه کرده تا مصرف. لذا:
می توان گفت سرمایه داری صنعتی همزمان کارخانه و خانه ایجاد کرده
اگر خانه قرن 19 بر مبنای drawing room است خانه قرن 20 بر اساس آشپزخانه است
چرا اهمیت drawing room کم شد؟ چرا آشپزخانه مهم شد؟
قرن 19 اهمیت به رفاه اخلاقی و قرن 20 رفاه فیزیکی و بهداشت
تغییر اهمیت به فیزیک و بهداشت شاید از سر نیاز به انسان سالم برای رفتن به جنگ ها بوده باشد یا تلاش های مدنی بعدی برای انسان سالم در عصر مدرنیت مانند تلاش برای ممنوعیت سیگار و توجه به اعتیاد

تمیزی و کثیفی: خانه و بهداشت
چرا رنگ یخچال یا فریزر شما عمدتا سفید است؟
خانه با مفهوم تمیزی و بهداشت رابطه پیدا کرده
ایده سلامتی، زیبایی و تمیزی خود را در طراحی خانه منعکس کرده
ایده بهداشت در خانه مربوط به اول قرن بیستم است
ظهور توالت و حمام مربوط به قرن جدید است
رنگ های داخلی از قهوه ای به سفید تغییر کرده
اینها به معنی این نیست که افراد تمیز تر شده اند بلکه ایده تمیزی وارد شده است
خانه های روستائی نمونه خانه های قرن بیستم هستند: فقدان توالت و حمام و رنگ های باز و سفید
ایده تمیزی
ماری دوگلاس: دلواپسی از آلودگی وقتی ایجاد می شود که مرزهای جامعه مورد خطرند ( رشد حاشیه نشینی، مهاجرت داخلی و خارجی ، تغییرات اجتماعی و اخلاقی و ...)
اینها با ایده تمیزی و خالص بودن رابطه دارند.
فورتی : رشد قدرت طبقه کارگر و تناقضات و تنازعات طبقات با ایده تمیزی و بهداشت رابطه دارد
تمیزی و معماری
ایده تمیزی خانه با طراحی و معماری رابطه دارد
خانه تمیز تهویه مناسب، هواکش و ... می خواهد
خانه دهه 1990
چه ایدئولوژیهایی در دهه اخیر وارد خانه شده اند؟
رشد خانه سازی در دهه 1990 ایران بر معماری داخلی تاثیر داشته؟
مفهوم جهانی شدن و ارتباطات به خانه های ما وارد شده؟
زیبایی، کارائی، اجتماعی شدن sociability و ارتباطات
ورود وسایل جدید خانگی و اقلام و مارکهای مختلف به همراه نفوذ آگهی خانه های جیدی ساخته است
زیبایی – خود self – کارکردی شدن – اهمیت نور – لذت بردن بیشتر از حماماجتماع پذیری sociability از چیزهای جدید است


مفاهیم جدید در خانه دهه 1990
زیبایی
کارائی
اجتماع پذیری
ارتباطات
نور
اهمیت نور در خانه با تمایز خانه به عنوان محل استراحت و محل کار
نور طبیعی مورد نظر خانه جیدی است. چرا نور طبیعی؟
بیرون و طبیعت دیگر مورد ترس نیست
در آگهی ها بر نور طبیعی تاکید می شود
نور با آشپزخانه در ارتباط است
نور پردازی در آشپزخانه حتی بیش از نور طبیعی مهم است

فرد
چقدر خانه محل بیان “ خود” است؟
چه تفاوتی با گذشته دیده می شود؟
رشد اهمیت طراحی نشان رشد بیان “خود” در خانه جیدی است
اجتماع پذیری Sociability
مرکز اجتماعی خانه اتاق نشیمنliving room
خدمتکار تا حدی اتاق نشمین را مهم کرده بود.
طبقات متوسط جیدی بدون خدمتکار آشپزخانه را مرکز اجتماعی کرد
مجلات خانه Houseware magazine بر نقش آشپزخانه در خانه تاکید می کنند:
جایی که نباید پنهان بماند ؛ مرکز اجتماعی و محل لذت از غذا؛ پخت و پز نباید از سایر فعالیت های اجتماعی جدا بماند
تغییر فلسفه اهمیت “آشپزخانه به نوع دیگری رشد اهمیت نقش زن در اجتماع است
تغییر کارکردهای خانه

بازتاب هویت فرهنگی در معماری

نوشین برنائی

شاید به ندرت بتوان هنری یافت که به اندازه معماری با زندگی مردم پیوند داشته باشد . عوامل و پدیده های مختلفی وجود دارند که در شکل دهی فضاهای معماری نقش دارد . فرهنگ یکی از عوامل مهم در چگونگی شکل گیری فضاهای معماری به شمار می آید . گاهی برخی فرهنگ را حتی مهمتر از اقلیم عامل درجه اول برمی شمارند.

فرهنگ را در یک تعریف بسیار کلی می توان مجموعه ای از اعتقادات ، باورها ، سنت ها و الگوهای رفتاری و نیز دانش ، اطلاعات و ادبیات مکتوب و شفاهی یک جامعه دانست و آن را از تمدن که در این تعریف مجموعه ای از دستاوردهای جامعه است متفاوت است . هر جامعه ای دارای فرهنگ خاص خود است که شالوده معماری آن جامعه را پایه گذاری می کند و معماری آن جامعه تصویرعینی آن فرهنگ می باشد . در حقیقت معماری وسیله واقعی سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست . فرهنگ هر جامعه پاسخگوی چگونگی شکل گیری فضاهاست .

حضور فرهنگ در فضاهای معماری و شهری از راه های گوناگون صورت می گیرد که برای نمونه می توان به حضور آن به شکل عناصر ، نقش ها ، تزئینات ، ترکیب های حجمی یا ترکیب هایی خاص در پلان اشاره کرد . هر بنایی به عنوان جزئی از فرهنگ معماری وظیفه عینیت بخشیدن یک اندیشه ذهنی را از طریق فرم ظاهری خود را دارد که نمودی است برای سنجش فرهنگ . البته نقش فرهنگ در شکل گیری تمام فضاهای معماری یکسان نبوده بلکه در سازمان یابی فضاهای فرهنگی ، آیینی و عمومی بیشتر بوده است . اغلب سعی میشود به این بهانه که بنایی برای عملکرد خاصی ساخته می شود از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند و فراموش می کنند که هر ساختمانی یک شاهد فرهنگی است .

تجلی فرهنگ در فضا ، نشانه هایی دارای معنا و محتوایی خاص است . این نشانه ها گاه تک معنایی و گاه چند معنایی است و همچنین می تواند صریح و آشکارباشد یا تلویحی و نیمه آشکار . البته نشانه های آشکار قابل مشاهده و درک برای افراد غیر حرفه ای و عمومی باشد مانند گنبد ، منار و ایوان و... .

مجموعه از نشانه ها نمایانگر هویت یک فضاست که وجه مشخصه یک فضا از لحاظ زمینه های فرهنگی و کارکردی و سرزمین است . فضا به معنای عام ، واقعیتی است دارای ویژگی های هویتی مشخص و معین . نتیجه برداشت های آدمی از فضا از تجربه های ذهنی ، شخصی ، فرهنگی و اجتماعی او تاثیرپذیر است . لذا یک فضای معماری در مفهوم کلی نشان دهنده خصوصیات اصلی فرهنگی و سرزمینی آن است . نوع و کارکرد بنا نیز موثر است . در بعضی بناهای فرهنگی و آیینی غالبا به صورت صریح یا تلویحی هویت و سنت بازتاب می یابد در حالی که در برخی دیگر این امر نادیده گرفته می شود. سرزمین ما در تاریخ چند هزار ساله خود شاهد تحولاتی در عناصر معماری چون حیاط مرکزی ، گنبد و قوس و الگوهای طراحی مانند طرح چهار ایوانی متناسب با گذر زمان بوده است . اما متاسفانه در دوره معاصر کمتر شاهد آثاری هستیم که بتوان آن را نشات یافته از مبادی معماری ملی دانست .

تحولاتی که از آغاز قرن حاضر شروع شد ، موجب گسیخته شدن رشته های استوار بین برخی از مظاهر و جلوه های زندگی با فرنگ جامعه شد و در نتیجه روندی از مظاهر تمدن و فرهنگ غرب اقتباس شده بود و روز به روز گسترده تر می شد . معماری سنتی نیز از حرکت باز ایستاد و پیش از آنکه فرصت و امکان انطباق با تکنولوژی و شرایط جدید را بیابد ف مورد بی توجهی قرار گرفت .

به علت ضعف در زمینه مبانی نظری معماری موجب شد تا تلاش انجام شده از سوی هنرمندان و پژوهشگران هنوز به نتیجه ی مطلوب نرسد .بعضی از معماران معاصر در تلاش ایجاد پیوند بین گذشته و حال ، نظریاتی را ارائه داده اند . آنها معتقدند برای دستیابی به هدف پیوند معماری گذشته و حال و ایجاد تداوم و استمرار بین این دو معماری می بایست به گذشته معماری توجهی عمیق داشت . توجه عمیق به فهم روح کلی ، فهم اصول و مبانی آن و به کارگیری این اصول به خصوص در جهت تداوم و تکامل معماری گذشته و حال است .

البته باید توجه داشت که انعکاس آینه وار و تقلید صرف آثار گذشته معماری بدون توجه به ریشه ها و کاربردهای خصوصیات فضایی و کالبد آن امری بی ثمر و حتی گاهی مخرب خواهد بود . به همین جهت انتظار می رود با توجه به فرهنگ غنی و هویت معماری ایران ، متخصصین دوره معاصر در بازیابی ویژگی های معماری ، تاریخی و سنتی خود اهتمام به عمل آورند.



منابع:

- زیبا شناختی در معماری/ مولف یورگ گروتر ؛ ترجمه جهانشاه پاکزاد ؛ عبدالرضا همایون . _ تهران ، دانشگاه شهید بهشتی ، مرکز چاپ و انتشارات ،1383

-فلسفه و معماری / موسی دیباج ، حسین سلطانزاده ، _ تهران ، دفتر پژوهش های فرهنگی ، 1377

– سیری در مبانی نظری معماری / غلامحسین معماریان ،_ تهران : سروش دانش ، 1384

–مجله معماری و فرهنگ / شماره 25

– ریشه ها و گرایش های نظری معماری / تالیف محمد منصور فلامکی ،‌- تهران :‌فضا ،1381

- معماری ایران (دوره اسلامی) ؛ گردآورنده محمد یوسف کیانی ._ تهران ؛سمت ، 1379

www.memaran.ir

صدا، دوربین، معماری

طی قرن‌ها، چندین فیلم ویژگی‌های معماری را در نقش اصلی به نمایش گذاشته‌اند . به راحتی می‌توان صحنه‌هایی از سری فیلم‌های 007 جیمزباند را به خاطر آورد که در آنها جنایتکاران در خانه‌های مدرن و کاملا راحت زندگی می‌کردند.

بی تردید معماری نخستین چیزی نیست که با فکر کردن در رابطه با فیلم به ذهن می‌رسد، اما پس از خلق تصاویر متحرک (انیمیشن)، معماری غالبا نقشی کلیدی در این زمینه ایفا کرده است.

ساختمان‌ها در شکل‌گیری نقش کاراکتر های فیلم موثرند و به درک ظرافت‌های نهفته در داستان فیلم یاری می‌رسانند.

به عنوان مثال به فیلم «نمایش ترومن» می پردازیم که در آن ترومن بربانک نقش شخصی با نام جیم‌کری را ایفا می‌کند. وی که در شهری خیالی در آمریکا زندگی می‌کند و زندگی به نسبت خوبی نیز دارد ناگهان روزی متوجه می‌شود که زندگیش واقعی نیست و بخشی از یک نمایش طولانی مدت تلویزیونی است که میلیون‌ها بیننده دارد که ناظر زندگی ترومن از دوران کودکی تا بزرگسالی بوده‌اند.

این فیلم در ساحل «فلا» شکل می‌گیرد. ساحلی که به شکلی تزیین شده که کمتر کسی به غیرواقعی بودن آن پی می‌برد. «دوانی پلیتر _ زیبرک، شرکتی که در طراحی ساحل دریا مهارت دارد این مجموعه را از روی مدل شهری آن که مطابق با خانه‌های محلی در شهرهای کوچک جنوب است، ایجاد کرده است. این دیدگاه که ناشی از حس غربتی است که به بیننده نیز منتقل می شود ، ایده پس زمینه زندگی به اصطلاح فوق‌العاده ترومن را شکل داده است.

در فیلم‌های دیگری مثل « دست‌های قیچی مانند ادوارد» که نویسندگی و کارگردانی آن را «تیم برتون» انجام داده است، طراحی‌ فوق‌العاده صحنه به ونه ای است که بیننده به هیچ وجه متوجه ساختگی بودن آن نمی شود.

اداورد که نقش آن را جانی دپ بازی می‌کند مردی است که در یک آزمایشگاه توسط مخترعی که مدت کوتاهی پیش از تکمیل ادوارد می‌میرد، به وجود می‌آید. ادوارد در قصرش تنها می‌ماند تا زمانی که با زنی محلی آشنا می‌شود که او را با خود به خانه اش در حومه شهر و به جایی با نام خانه‌های آشپزان می‌برد. این بخش از شهر تنها به کمک نقاشی‌های پاستل ساخته شده است.

این فیلم که در فلوریدا فیلم‌برداری شده است تصویر خانه‌های حقیقی را به نمایش می‌گذارد که به مراتب راحت‌تر از ساخت آنها در محوطه استودیو در لس‌آنجلس است. سبک زندگی آمریکایی‌هایی که در حومه شهر زندگی می‌کنند به گونه ای عجیب و غریب است که در آن ادوارد تنها موجود واقعی آنجا به حساب می‌آید.

در هر دو فیلم، خانه بخش عمده‌ای از داستان فیلم به شمار می‌رود و معمار داخلی اغلب به واسطه سبک خاصی که در معماری به کار می‌برد تا همه چیز با شخصیت اصلی داستان به نوعی تطابق داشته باشد، نقش عمده‌ای به عهده دارد.

در مقاله آثار معماری آوریل سال 2002، توماس هاین، منتقد معماری درباره بدنامی خانه مدرن شیشه‌ای توضیح می‌دهد: «در حالی که ایدئولوژی پشت این بناها، آزادی، انطباق‌پذیری، نور و هوا را دنبال می‌کند، خانه‌های مدرن در فیلم‌ها اغلب جایگاه انسان های شرور و قدرت طلب است.»

به راحتی می‌توان صحنه‌هایی از سری فیلم‌های 007 جیمزباند را به خاطر آورد که در آنها جنایتکاران در خانه‌های مدرن و کاملا راحت زندگی می‌کردند.

در فیلم «الماس‌ها همیشگی هستند»، ارنست استاورس بلوفیلد، دشمن باند در خانه‌ای که توسط جان لاتنر معمار نامی کالیفرنیا ساخته شده است، زندگی می‌کند. در مورد نقشی که خانه‌ها دارند خانه شیشه‌ای و منحصربه‌فرد الرود در پالم اسپرینگر نقش کلیشه‌ای خانه‌های مدرن را به عنوان مرکز شیطان و شرارت تایید می‌کند.

وقتی که مکان‌های واقعی در قالب مجموعه‌ها مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، کارگردانان اغلب به معماران رو می‌کنند و طراحان و متحرک‌سازان را به خلق محیط‌های فوق مدرن از نظر معماری وامی‌دارند.

در فیلم‌هایی چون «دونده تیزپا»، سری فیلم‌های «جنگ ستارگان»، «تپه شنی» و «عنصر پنجم» مکان‌های واقعی در دنیای تخیلی شبیه‌سازی شده‌اند.

«بیشتر فیلم‌سازان بزرگ از رنگ، نور و چشم‌اندازهای ساخته شده برای خلق دنیای مصنوعی استفاده می‌کنند درست به همان شکلی که یک معمار خوب ساختمان می‌سازد» این مطلب در پایان‌نامه معماری مارک وستون، دانشجوی معماری دانشگاه میشیگان با عنوان «بحران ساخت‌شکنی و بازسازی مجدد تشابهات از طریق طرح‌های ویدئویی و تلویزیونی» ذکر شده است.

در این مقاله او توضیح می‌دهد که متن گفت و گوها در بیشتر فیلم‌ها از افکار فضایی نشات می‌گیرد. «قلعه تنهایی» سوپرمن، خانه‌ای یخی در قطب شمال است که با کاربرد خلاقانه نور و طراحی دید شکل گرفته است. التبه روی طراحی ساختمان فیلم «سوپرمن 2» بحث وجود دارد.
«این محل فراتر از فرضیات معماری و بسیار اعجاب‌انگیز است» این مطلب را «لکس لوتر»، که نقش آن را «جین هاکمن» بازی می‌کند گفته است.

طی قرن‌ها، چندین فیلم ویژگی‌های معمار را در نقش اصلی به نمایش گذاشته‌اند که مهم‌ترین آنها عبارتند از «سرچشمه»، «زمان ملاقات با بیگانگان» و «آقای بلندینگز خانه رویاهایش را می‌سازد.»
«سرچشمه» اشاره‌ای است به معمار مشهور آمریکایی «فرانک لیود رایت»، که شخصیت اصلی یعنی هوارد روارک را گری کوپر بازی می‌کند. طرح روارک برای خانه آستین هلر در فیلم تقریبا همان خانه مشهور رایت به نام «آبشار» است.

خودپسندی و خودخواهی روارک در فیلم بی‌شباهت به شخصیت واقعی رایت نیست. «من خانه نمی‌سازم تا مشتری به دست آورم، من مشتریانی دارم که برای آنها خانه‌سازی می‌کنم.» این جمله‌ای است که وی در پاسخ به درخواست ساخت خانه‌ای مطابق با سبک معماری تاریخی گفت. او سرسختانه از انجام چنین کاری امتناع می‌ورزد مگر این که بتواند بنای نویی بر اساس ایده‌های خود و ساخته‌ خویش‌ خلق کند.

روارک برای تشریح نقطه نظرش می‌گوید: «یک بنا همانند انسان بی عیب و نقض اما منحصر به فرد است.»

تنها معماری‌های افسانه‌ای در فیلم‌ها به چشم نمی‌خورند. محبوبیت بیش از حد فیلم های مستند طی دهه‌ گذشته موجب شد تا فیلم‌سازان بسیاری در به تصویر کشاندن تاریخچه معماران و طرح‌هایشان با یکدیگر رقابت کنند.

«معمار من: سفر یک پسر»، داستان ناتانیال کان، پسر نامشروع معمار «لوییسِ ال کان» مرحوم و تلاش وی برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر درباره پدری است که چیزی زیادی درباره‌اش نمی‌داند.

این فیلم بیننده را با خود به دور دنیا می‌برد و آثار معماری کان را به تصویر می کشد در حالی که ناتانیال کان سعی می‌کند تا شواهد موجود درباره زندگی پدرش را کنار هم گردآورد.

«سفر دریایی» که داستان لویچ راهنمای تور اتوبوس‌های دو طبقه در شهر نیویورک است نمونه دیگری از یک فیلم مستند است که ویژگی های معماری مکان هایی که فیلم در آن ها جریان دارد را به تصویر می کشد. علاقه لویچ به این شهر بزرگ باعث شده تا مخاطب را با خود به درون شهر ببرد و همچنان که شهر و معماری بی نظیر آن به تصویر کشیده می شود، فیلم جریان دارد و در طول مسیر داستان فیلم بازگو می شود. کارشناس تاریخچه معماری بناها و ساکنین آنها که شهر را با ساختمان‌ها و پل هاش دوباره زنده می‌کند و بر فراز آسمانخراش‌ها سرک می‌کشد ساعت‌ها برای پل بروکلین وقت می‌گذارد و با دانشی فراتر از یک معمار یا تاریخدان درباره نیویورک با اتوبوس به گردش می‌پردازد.

این ها نمونه هایی از این فیلم‌هایی بودند که علاوه بر موضوعات جذاب سعی بر آن داشته اند تا معماری شهر مورد نظر را به نمایش گزارده و بیننده را محسور ظرافت ها و زیبایی های خود کند.

روح زمانه در معماری و شهرسازی

بعد از فروپاشی دیوار برلین و یک قطبی شدن جهان، روح زمانه تغییر شکل پیدا کرد و تمام روابط بین‌المللی کشورها، چه از نقطه‌نظر اجتماعی، اقتصادی و به‌خصوص سیاسی، متأثر از آن گردید. این تغییر شکل‌ روابط سیاسی در مقیاس جهانی و باز شدن دروازه‌های کشورهای «چپ» و «راست» به روی یکدیگر، رژیم سرمایه‌داری را از حالت غول‌آسای خود به‌صورت سرمایه‌داری کوچک‌تر و خصوصی تبدیل نمود، به‌طوری‌که هر سرمایه‌داری به خودی‌ خود وارد قدرت جهانی سیاسی/سرمایه‌داری گردید.

سرمایه‌داری خصوصی، اقتصاد کشورها را از حالت اقتصاد با برنامه، به صورت فعالیت‌های اقتصادی خصوصی تبدیل کرد و هر سرمایه‌دار در هر کشور و هر شهری به خاطر بالا بردن بهره یا به کار انداختن سرمایه‌ی خود، هر عملی که منافع خود را در آن می‌دید در مقیاس شهری یا کشوری یا جهانی انجام داد. دولت‌ها هم که خود را سرمایه‌دار اصلی می‌دانستند یا فکر می‌کردند هستند، خود وارد بازار اقتصادی شدند.
در اینجاست که بحث در مورد:
حاکمیت اقتصاد بر منافع اجتماعی
حاکمیت منافع اجتماعی بر اقتصاد
که لیبرالیزم اقتصادی را به‌وجود می‌آورد، مطرح می‌شود. در لیبرالیزم اقتصادی دو حالت یا دو مسیر کاملاً مشخص و متضاد وجود دارد.
مداخله نکردن دولت در سرمایه‌گذاری بخش خصوصی
کنترل هرچه بیشتر دولت بر منافع اقتصادی بخش خصوصی به نفع رفاه اجتماعی
مهم‌ترین تحولی که در این دهه در حال رشد است، اولویت دادن به بخش خصوصی است. این امر باعث گردیده تا بسیاری از تولیدات داخلی و محلی کاهش یابد یا از بین برود، و در مقابل، کالاهای وارداتی جایگزین آنها گردد که پدیده‌ی بیکاری را افزایش می‌دهد.
بیشترین ضرری که بخش خصوصی می‌تواند به مملکت و جامعه وارد آورد:
از بین بردن توسعه پایدار
تجاوز به محیط‌زیست و مخدوش نمودن آن است.
مثلاً برلوزکٌنی، سرمایه‌دار ایتالیایی، سعی در پیاده نمودن تز خود با عنوان «ساحل سیمان مسلح» درباره‌ی ساختمان‌سازی در ساحل جزیره‌ی «ساردنیا» می‌کند. این ایده از سوی گروه مخالفان مترقی و خود مردم ساردنیا جلوگیری شد.
این نوع فعالیت‌های بخش خصوصی که توسط سرمایه‌داران در مقیاس‌های مختلف انجام می‌گیرد، مربوط می‌شود به همان تز لیبرالیزم اقتصادی، که یک سرمایه‌دار آن‌چه را که می‌خواهد انجام می‌دهد، چه در زمینه‌ی مسکن‌سازی یا ایجاد کارخانه‌های صنعتی کوچک یا بزرگ یا خرید املاک و مستغلات دولتی یا سازمان‌ها و غیره، که دولت کنترلی بر روی آن ندارد. ادامه‌ی این مسیر به یک نوع روابط می‌انجامد که در علوم اقتصادی آن را «اقتصاد وحشی» نام‌گذاری کرده‌اند، که همیشه تمایل به این دارد تا برتری و نفوذ خود را نسبت به سایر فعالیت‌های اقتصادی نشان دهد.
یا ایده «گلوبالیزاسیون» که در بخش اقتصادی، سعی در قدرت گرفتن دارد، و برای اولین‌بار در شهر سیاتل امریکا شروع شد و به «جنبش سیاتل» معروف گشت.
امروزه اگر از «قانون‌مند شدن» صحبت می‌شود، منظور، بیشتر کنترل دولت بر سرمایه‌داری بخش خصوصی است و اگر گفته می‌شود «ما فرهنگ تولید نداریم تا سرمایه‌داری‌مان رشد کند» ایده‌ی درستی است چون، درغیر این صورت به همان اقتصاد وحشی خواهیم رسید (اگر در آن غوطه‌ور نباشیم). ما اگر قانون‌مند شویم یک قدم به جلو گذاشته‌ایم و دعوای دلالان بخش خصوصی با دولت در این است که اگر اقتصاد یا تولید قانون‌مند شود، منافع دلالان کم‌رنگ می‌شود. به همین دلیل برج‌ها بالا می‌رود. زمین‌ها تصرف می‌شود، شهرها گسترش می‌یابد و خیابان‌ها عریض می‌گردد.
از شروع سال 1960 بود که متخصصان شهرسازی ایتالیا متوجه شدند که مسایل شهرسازی آنها، که بیشترین فعالیت‌ خود را بعد از جنگ جهانی دوم آغاز کرده بود، چه کمبود‌هایی را دارد و به همین دلیل شهرسازی را یک علم چند منظوره دانستند که علوم مختلف بایستی در آن ادغام شود.
در شهر «پیان کاستانیایو» از حومه‌های شهرستان «سینا» به‌خاطر بهبود وضع اقتصادی و رشد جمعیت، تمام زمین‌های خالی داخل محدوده شهری با ساختمان‌سازی مسکونی پر شد به‌طوری که حتی ساختمان‌های قدیم را هم تا جایی که طرح تفصیلی اجاره می‌داد نوسازی شد و دیگر فضایی برای مسکن اضافه جمعیت باقی نماند. از مقامات سینا اجازه‌ی تهیه‌ی طرح گسترش شهر را خواستند، سال‌ها به طول انجامید، ولی بالاخره اجازه‌ی گسترش شهر به شهرداری پیان کاستانیایو داده نشد چون از هر نقطه نظر این گسترش را یک نوع تجاوز به محیط‌زیست و سرزمین‌های اطراف، تعرض به فضاهای سبز و باز شهری، تعرض به حیات وحش و به آب و خاک و معادن و خلاصه تجاوز به همه چیز دانستند. این نمونه‌ای است از یک شهر قانون‌مند، از یک دولت قانون‌مند و از یک جامعه‌ی متمدن.
تا قانون‌مند نشویم، روح زمانه، چه در معماری، چه در شهرسازی و چه در فعالیت‌های جنبی، همین دلال‌بازی و اقتصاد لجام‌گسیخته است که گریبان‌گیر آن هستیم.
تهران، ظرفیت پذیرش جمعیت مهاجر را ندارد، ولی گسترش در این شهر به سرعت ادامه دارد، در حالی که استانداردهای مربوط به شهرنشینی در آن رعایت نمی‌گردد. به خاطر فقر روستایی و بیکاری در شهر‌ها، و از طرفی گسترش الگوی جدید مدرنیزم و شبکه‌های ارتباطی، رفتارها و معیارهای بسیاری از روستاییان تغییر یافته و آنها را، راهی شهرها نموده است.
در بعضی از شهرها، مهاجرت و شهرنشینی با چنان سرعتی در جریان است که دولت و مدیریت شهری از عهده‌ی اداره کردن این جمعیت به راحتی بر نمی‌آید. در چنین شرایطی مظاهر فقر، بی‌کاری، ناکافی بودن شرایط و امکانات زیربنایی، مسکن، خدمات اجتماعی نامناسب، انحرافات اجتماعی، افزایش جرایم در جامعه، روی آوردن به مشاغل غیرقانونی و پایین آمدن کیفیت محیط‌زیست اجتناب‌ناپذیر می‌شود.

در نتیجه:
نظم سیستماتیک بخش‌های مختلف شهر، مثل مناطق مسکونی، غیرمسکونی، نقاط تجاری، صنعتی، تفریحی، فرهنگی، خدماتی و نظیر آن، از بین می‌رود.
برنامه‌ریزی مربوط به حمل و نقل مسافر درون شهری که بدون برنامه‌ریزی صحیح باشد موجب هرج‌ومرج حرکت‌ها، آلودگی محیط‌زیست و سنگینی وسایل نقلیه و راه‌بندان‌های همه روزه می‌شود.
نظام ساختمان‌سازی، موارد بهداشتی شامل فاضلاب، آب، برق و نظیر آن در بافت‌های مسکونی و غیرمسکونی رعایت نمی‌شود.
فقدان تسهیلات مربوط به گذران اوقات فراغت، جامعه شهری را به شکل پیچیده‌ای با بن‌بست‌های گوناگون فرهنگی و اجتماعی مواجه می‌نماید.
یکی از ویژگی‌های بارز ناهمگونی اجتماعی در تهران آن است که عوامل مختلف فرهنگی، آموزشی، تخصص و … آن را به یک شهر ـ روستای بزرگ تبدیل کرده است. به عبارت دیگر، گونه‌های مختلف فرهنگی، ناهمگونی اجتماعی را در این شهر ایجاد کرده است. زمینه‌های رفتاری روستا‌نشین و شهر‌نشین در هم گره خورده و شخصیت‌های ناموزون را به بار آورده . شهرنشینان و تحصیل‌کرده‌ها سبب شده‌اند تا پدیده‌ی فردگرایی در نقاط مختلف (چه مسکونی و چه اداری) هر چه بیشتر افزایش یابد. در نتیجه احساس هم‌دردی با جامعه از بین رفته، تجمع‌گرایی بین شهرنشینان کمتر به چشم می‌خورد. هم‌چنین دو عامل عمده‌ی امروزه، مسائل اکولوژی و ازدیاد جمعیت است که تا حد زیادی زمینه‌ی تخریب محیط‌زیست، تغییر ارزش‌های اجتماعی و آلودگی محیط و پدیده‌های دیگری را به دنبال می‌آورد و ما یک برنامه‌ریزی مطلوب با چنین زمینه‌هایی را عمدتاُ دنبال می‌کند و تنها در چنین شرایط است که می‌توان یک نوع تعادل رفاهی در نقاط مختلف شهر ایجاد نمود.
هر چه بیشتر به سطح شهر اضافه کنیم و امکانات بیشتری برای خانه‌سازی و اضافه جمعیت فراهم آوریم، به نابودی اکوسیستم آن کمک کرده‌ایم.
روح زمانه‌ی امروز ما، به‌هم ریختن، مخدوش کردن،‌ در هم پیچیدن، آشفتگی، فروش زمین، فروش درخت، (قانون می‌گوید درخت‌ها را قطع نکنید ولی مسئولان می‌گویند: اگر پرداخت کنید می‌توانید قطع کنید!)، فروش مزرعه‌ها، فروش جویبارها، فروش دامنه‌های کوهستان و … نظیر این‌ها است که در معماری و شهرسازی، امروزه خود را منعکس نموده است.

معماری بیمارستان

معماری بیمارستان
از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد.

در حالی که بیمارستان‌ها در گذشته آگاهانه جهت مصارف پزشکی، جراحی طراحی می‌‌شدند امروزه می‌توان شاهد تغییر جهت به سوی انسانگرایی در امکانات بیمارستانی بود. بیمارستانهای امروزی بیشتر به هتل شبیه هستند. وجود فضای اقامتی دارای اهمیت بیشتری نسبت به طرح‌های سرد بهداشتی در بیمارستانهای گذشته است. مدت زمان بستری و اقامت بیمار به طور پیوسته کوتاهتر می‌شود و علاقه به اتاق‌های یک تختی یا دو تختی (در خصوص بیمارهای خصوصی) بیشتر شده است.

فهرست مندرجات
1 قسمت بندی و تعین محدوده
2 انواع بیمارستانها
2.1 بیمارستانهای دانشگاهی
3 مفهوم طرح ریزی
4 مسیریابی
5 اتاقهای جراحی اصلی
5.1 اتاق بیهوشی
6 داروخانه
7 آبریزگاه
8 رعایت نکات ایمنی در جراحی
9 استریل‌سازی مرکزی
10 بخش مراقبتهای ویژه
11 بخش‌های مراقبت
12 دپارتمانهای مراقبت
13 منابع

قسمت بندی و تعین محدوده
یک بیمارستان عمومی به بخشهای مراقبت، معاینه و درمان، انبار و محل نگهداری موقت زباله، اداری و فن آوری تقسیم می‌شود. قسمت‌های اقامتی و احتمالا بخش‌های آموزشی و پژوهشی و همچنین بخشهای حمایتی برای عملیاتهای خدماتی نیز در یک بیمارستان عمومی وجود دارند.

انواع بیمارستانها
بیمارستانها را می‌شود به گروههای زیر تقسیم کرد: کوچکترین (تا 50 تخت)، کوچک (تا 150 تخت) استاندارد (تا 600 تخت) و بزرگ. حمایت کنندگان مالی بیمارستانها ممکن است دولت، بنیادهای نیکوکاری یا خصوصی یا ترکیبی از اینها باشند. بیمارستانها را می‌توان از جهت نوع فعالیت به بیمارستانهای عمومی، تخصصی و دانشگاهی تقسیم کرد.

بیمارستانهای دانشگاهی
بیمارستانهای دانشگاهی با بیشترین ظرفیت خدماتی را می‌توان برابر با دانشکده‌های پزشکی و بیمارستانهای عمومی بزرگ دانست. آنها امکانات تشخیص و درمانی گسترده‌ای دارند و به طور اصولی پژوهش و آموزش را به پیش می‌‌برند.سالنهای سخنرانی و اتاقهای تشریح بایستی طوری گنجانده شوند که فعالیت بیمارستان توسط ناظرین مختل نشوند. بخشها باید بزرگ باشند تا هم ملاقات کنندگان و هم ناظران را در خود جای دهند. امکانات و نیازهای ویژه بیمارستانهای پزشکی ایجاب می‌کند اتاقها به صورت ویژه‌ای طراحی شوند.

مفهوم طرح ریزی
موقعیت: محل پروژه باید دارای فضای کافی برای بخشهای اقامتی مستقل و دپارتمانهای مختلف بیمارستان باشد. بایستی در منطقه آرام باشد و در آینده نیز احتمال ساخت و ساز در اطراف آن وجود نداشته باشد مگر اینکه توسط محلهای مجاور تفکیک و مستثنی شده باشد. تجهیزات نبایستی بر اثر مه گرفتگی، باد شدید، گرد و غبار، دود، بو و حشرات آسیب ببیند. زمین نباید آلوده باشد و برای گسترش فضا، زمینهای آزاد اطراف نیز در نظر گرفته شوند.
جهت:
بهترین جهت برای اتاق درمان و جراحی بین شمال غربی و شمال شرقی است. نمای بخش پرستاری در جهت جنوب به جنوب شرقی مناسب است آفتاب صبحگاهی دلپذیر، گرمای کم، مزاحمت کم نور آفتاب (احتیاج به تاریک کردن اتاق نیست)، هوای ملایم در عصر ها، اتاقهایی که رو به شرق و غرب هستند به نسبت دارای آفتاب گیری بیشتر هستند اگر چه از آفتاب زمستانی بهره کمتری می‌‌برند. جهت بخشهای بیمارستان که دارای اقامت متوسط کوتاهی هستند مهم نیست برخی مقررات انظباطی تخصصی حکم می‌کنند که بیماران در معرض نور مستقیم خورشید قرار نگیرند که اتاقهای رو به شمال برای آنها مناسب است.

تصویر:
یک بیمارستان قرار است گسترش یابد، طراحی آن شامل چهار فاز سازندگی می‌شوند یک محیط بسته بزرگ که شامل یک پارک ساخته خواهد شد که پنجره‌ها بتوانند رو به آن باز شوند بدون آنکه صدا مزاحمت ایجاد کند.

اشکال ساختمانی درمانگاه بیماران سرپایی:
محل درمان بیماران سرپایی دارای اهمیت ویژه‌ای است. جداسازی مسیر بیماران سرپایی و بیماران بستری شونده باید در اوائل برنامه ریزی مد نظر قرار گیرد.با این حال راه دسترسی به دپارتمانهای پرتو ایکس و جراحی بایستی نزدیک باشد. امور مربوط به بیماران سرپایی هر روز مهمتر می‌شوند. بنابراین به اتاق‌های انتظار بزرگتر و اتاقهای درمان بیشتری نیاز است.

راهروها:
راهروها باید برای بیشترین جریان گردشی طراحی شوند. در کل، راهروهای دسترسی بایستی حداقل دارای 50/1 متر پهنا داشته باشند. راهروهایی که بیماران را با تخت متحرک جابجا می‌کنند باید حداقل دارای پهنای موثر 25/2 متر باشند. سقف معلق در راهروها می‌توانند تا 40/2 متر ارتفاع داشته باشند. پنجره‌های نورگیر و هواگیر نبایستی بیش از 25 متر از یکدیگر فاصله داشته باشند. پهنای مفدار راهروها نباید توسط برآمدگیهای دیوار، ستونها و عناصر دیگر ساختمان مختل و محدود شود. در را هروهای بخش باید با توجه به مقررات داخلی در برای خروج دود سیگار تعبیه شود.

درها:
در طراحی درها بهداشت باید در نظر گرفته شود. لایه سطحی در بایستی دارای مقاومت بلند مدت در برابر نظافت مداوم توسط تمیزکننده‌ها و میکروب کشها باشد و بایستی طوری طراحی شود که مانع انتقال صدا، بوهای نا مطبوع و جریان هوا باشند. درها نیز بایستی دارای همان استاندارد عایق بندی در برابر صدا باشد که دیوارهای اطراف از آن برخوردارند. چوب دوروکشه در باید حداقل توانایی کاهش صدا تا25 دسی بل را داشته باشد. ارتفاع دقیق دربها به نوع و عمل آنها بستگی دارد.

درهای معمولی m 20/2 -10/2
دروازه‌های عبور وسایل نقلیه m 50/2
ورودی انتقالات m 80/2- 70/2
حداقل ارتفاع در جاده‌های ورودی m 50/3
پله ها:
به خاطر دلایل سلامتی، پله‌ها بایستی طوری طراحی شوند که در مواقع لزوم ظرفیت تمام گردش عمومی را داشته باشند البته مقررات ساختمان سازی ملی نیز بایددر نظر گرفته شوند. پلکانها باید در هر دو طرف نرده داشته باشند و بدون بر آمدگی پیشبن باشند(بدون لبه برآمده) پله‌های پیچ دار (حلزونی) نمی‌توانند در مقررات مربوط به پله‌ها گنجانده شوند.پهنای موثر عرض پله‌ها و پاگردها باید حداقل دارای 50/1 متر باشند واز50/2 متر تجاوز نکنند. درها نباید پهنای مفید پاگردها را اشغال ومحدود کنند و با توجه به مقررات بیمارستان، درهای رو به راه‌پله باید به طرف خروجی باز شوند. می‌توان پله‌هایی با ارتفاع m m170 داشت و حداقل عمق پاگذار آن mm280 باشد. بهتر است نسبت ارتفاع/ عمق پاگذار 300تا150 میلی متر باشد.

آسانسور ها:
آسانسورها انسانها، دارو ها، ملحفه‌ها و تختهای بیمارستانی را بین طبقات جابجا می‌کنند و به خاطر مسائل بهداشتی و زیبایی بهتر است آسانسورهای جداگانه‌ای را برای هر کدام این اهداف در نظر گرفت. در ساختمانهایی که مراقبت، معاینه و درمان در طبقات بالایی انجام می‌‌گیرند حداقل دو آسانسور برای انتقال تخت لازم است. اتاقک آسانسور باید به اندازه‌ای باشد که جا برای یک تخت ودو همراه وجود داشته باشد. سطوح داخلی کابین باید صاف، قابل شستشو و به راحتی قابل ضد عفونی باشد. کف آن نباید سر باشد چاه آسانسور باید ضد آتش باشد. برای هر صد تخت یک آسانسور چند منظوره باید تعبیه شود و تعداد این آسانسورها در بیمارستانهای کوچکتر حداقل دو دستگاه باید باشد، بعلاوه حداقل بایستی دو آسانسور کوچکتر برای تجهیزات قابل حمل، کارکنان وملاقات کنندگان وجود داشته باشد:

ابعاد دقیق آسانسور: m 20/1 × 90
ابعاد دقیق چاه آسانسور: m 50/1 × 25/1

مسیریابی
برای جلوگیری از انتقال میکروب بر اثر تماس، فعالیتهای مختلف جداگانه‌ای می‌‌بایست صورت گیرد. سیستم تک راهرویی که در آن بیماران جراحی شده و بیماران آماده جراحی، کارکنان آماده جراحی و کارکنان پس از انجام عمل و حمل وسایل تمیز و کثیف از یک راهرو استفاده می‌کنند دیگر استاندارد نیست. بهتر است سامانه دو راهروی داشته باشیم که در آن بیماران و کارکنان یا بیماران و وسایل غیر تمیز از یکدیگر جدا باشند. هنوز بهترین نوع این موارد مشخص نشده است و بنابراین به صورت جداگانه در نظر گرفته می‌شوند. یک راهبرد موثر، جدا کردن جریان بیماران از محل کار مورد استفاده کارکنان گروه جراحی است.

اتاقهای جراحی اصلی
تعدادی اتاق ملزومات و کار در مجاورت مستقیم اتاق جراحی هستند. اتاق جراحی باید به گونه‌ای طراحی شود تا هر چه بیشتر به شکل مربع شباهت داشته باشد تا کار در هر جهت از تخت جراحی به راحتی انجام گیرد. اندازه مناسب می‌تواند 50/6 × 50/6 متر با ارتفاع 3 متر و اضافه ارتفاع 70/0 m برای تهویه و خدمات دیگر باشد. اتاقهای جراحی بهتر است یکسان باشد تا حداکثر انعطاف پذیری را داشته باشند و عملها روی میز قابل حملی صورت گیرد که بر روی پایه‌ای ثابت در وسط اتاق سوار شده باشد. نور طبیعی از نظر روانشناختی دارای امتیاز خاصی است که جلوگیری از آن تقریبا غیر ممکن می‌‌نماید. واگر هم امکان آن وجود داشته باشد باید سیستمی وجود داشته باشدکه به طور کامل جلوی نفوذ این نور را بگیرد(برای مثال عملهای جراحی چشم در فضای خیلی تاریک انجام می‌گیرد) امروزه اتصالات خدماتی و وسایل فنی معمولا از طریق تجهیزات بیهوشی معلق تأمین می‌شود. در غیر این صورت ،اتصالات خطوط خلاء، اکسید نیتروس و برق اضطراری بایستی حداقل 20/1 متر بالاتر از سطح کف اتاق قرار گیرند. جدا کردن بخشهایی که در حد بالای میکروب زدایی شده اند(استریل) و وسایل استریل نیز به آنجا ارسال می‌شود بسیار مهم است. تقسیم اتاق عمل به دو قسمت عفونی و غیر عفونی یک بحث پزشکی است اما عمل هوشیارانه و منطقی است. کف اتاق و سطح دیوارها باید بسیار صاف و قابل شستشو باشند از نصف برآمدگیهای تزئینی و سازه‌ای باید جلوگیری کرد.

اتاق بیهوشی
اندازه اتاق بیهوشی باید تقریبا 80/3×80/3 متر باشد و درهای آن نیز کشویی و برقی باشد و به اتاق عمل باز شوند(پهنای 40/1 متر)این درها باید دارای دریچه و شیشه‌ای باشند تا بتوان با اتاق جراحی ارتباط تصویری داشت. اتاق بایستی مجهز به یخچال ،سینک آب ،لوله دستشویی و آبکشی، کابینت جهت نگهداری لوله هلی جراحی ،اتصالات تجهیزات بیهوشی. برق اضطراری باشد.

اتاق ترخیص بیهوشی:
این اتاق به اتاق بیهوشی شباهت دارد در ورودی به راهروی کاری باید لولایی و بدون چفت با عرض 25/1 متر باشد.

اتاق شستشو:
تقسیم اتاق شستشو به بهداشتی ومعمولی ایده ال است اما از نقطه نظر بهداشت یک اتاق تکی کافی است. حداقل پهنای اتاق باید80/1 متر باشد. برای هر اتاق جراحی بایستی سه دست و صورت شویی (سینک) که آب را به اطراف نمی‌پاشد وجود داشته باشدکه از طریق پدالهای پایی کنترل شوند .بایستی دارای دریچه دید باشند و اگر هم برقی هستند بایستی با پدالهای پایی باز شوند. اگر صرفه جویی در الویت دارد می‌توان از درهای لولایی چرخش استفاده کرد.

اتاق اشیاء استریل:
اندازه این اتاق دارای انعطاف پذیری بیشتری است اما بایستی به اندازه کافی فضای قفسه و کابینت وجود داشته باشد و بتوان به طور مستقیم از اتاق عمل به آن دسترسی داشت. به ازای هر اتاق عمل اشیاء استریل به مساحت تقریبی ده متر مربع نیاز است.

اتاق تجهیزات:
اگر چه دسترسی مستقیم به اتاق عمل ارجح است این کار همیشه ممکن نیست اگر دسترسی مستقیم امکان‌پذیر نباشد اتاق تجهیزات بایستی تا حد امکان نزدیک اتاق عمل باشد تا مدت انتظار کمتر شود. اتاقی به اندازه 20متر مربع باید در نظر گرفته شود.

اتاق زیر مجموعه استریل:
این اتاق را می‌توان مستقیم یا غیر مستقیم به بخش استریل اتاق عمل مرتبط کرد. این اتاق شامل یک بخش بهداشتی برای اشیاء استریل شده و یک بخش معمولی برای اشتباه غیر استریل است. تجهیزات آن بایستی شامل سینک، سطح انبار، سطح کار و استریل کننده‌های بخار باشد. وصل کردن یک اتاق زیر مجموعه استریل (ساب استریل) به چندین اتاق عمل می‌تواند مشکلات بهداشتی بوجود آورد که این کار نباید صورت گیرد. توجه داشته باشید که ابزار جراحی در واحد استریلیزه مرکزی آماده می‌شوند که خارج از محوطه جراحی قرار دارد.

اتاق گچ گیری:
به خاطر مسائل بهداشتی، این اتاق نباید در محوطه جراحی باشد بلکه در محوطه بیماران سرپایی بایستی قرار گیرد در واقع اورژانس بیمار بایستی از لابی‌های مختلف عبور کند تا به اتاق عمل برسد. تجهیزات شرایط پس از عمل فناوری اتاق بهداشت و تهویه هوا: سیستم تهویه هوا جزئی حیاتی از فناوری اتاق بهداشت است نمونه معمولی آن از جابجایی کم،لزرش با سرعت ثابت حرکت هوا (m /s 45/0)استفاده می‌کند که تمام میکروبها و ذرات رها شده را به خارج می‌‌راند. یک سیستم دمنده جهت دار هوا نیز برای به حداقل رساندن لرزش هوا و یکنواختی آن هوا را به داخل اتاق عمل می‌‌دمد. بنابراین می‌توان به مقدار زیاد از ترکیب هوای آلوده و هوای تازه (هوای اتاق بهداشت) جلو گیری کرد. برای حفظ بهداشت و تمیزی تجهیزات جراحی به مسافتی به ابعاد تقریبی 00/3×00/3 متر نیاز است. همچنین سیستم تهویه هوا پیش از آماده کردن مقدار هوا مورد نیاز، از طریق تصویه، رقیق و فشرده کردن هوا سطح اجرام زنده هوایی را می‌‌کاهد. برای مثال برای اطمینان از آلودگی زدایی هوا بین اتاقهای عمل به15تا20 بار تعویض هوا در ساعت نیاز است. برای ایجاد منطقه‌ای در اتاق عمل که تا حد امکان فاقد جرم/ذره باشد از ورودی کنترل نشده هوا از طریق اتاقهای مجاور به داخل اتاق عمل بایستی جلوگیری کرد.این کار را می‌شود از طریق هوا بندی اتاق عمل (تمام درزها در طی ساخت بایستی پر شوند) و با تغییر فشار انجام داد (یعنی بالاترین فشار که در اتاق عمل است به تدریج در اتاق بیهوشی کمتر ودر اتاقهای دیگر به حداقل می‌‌رسد تا با بوجود آمدن تفاوت فشار هوا از اتاق عمل به اتاقهایی که به مراقبت کمتر احتیاج دارند حرکت کند) بنابراین پنجره‌های اتاق عمل بایستی دارای دریچه‌های مشبک تهویه هوا با قابلیت هوابندی کامل باشند .

فعالیتهای جنبی:
اتاقهای فعالیت‌های جنبی ضروری نیست که در نزدیکترین مجاورت اتاقهای عمل قرار گیرند. این اتاقها بوسیله راهرویی که مورد استفاه بیمار نباشد جدا شوند.

اتاق پرستارها:
ابعاد این اتاقها بستگی به بزرگی دپارتمان جراحی بیمارستان دارد. باید فرض شود که در هر تیم جراحی هشت عضو دارد(پزشکها،پرستارهای اتاق عمل، پرستارهای بیهوشی) اگر واحد جراحی دارای بیش از دو اتاق عمل باشند مناسب است که سیگاریها را از غیر سبگاریها جدا کرد. این اتاق راحتی باید دارای تعداد صندلی کافی، کابینت و یک سینک باشد.

محل کار پرستارها:
این اتاقها می‌‌بایستی دارای موقعیت مرکزی باشند و دارای شیشه‌های بلند تا راهروی کاری از آن طریق دیده شود. علاوه بر میز تحریر آنها باید دارای کمد و کابینت و دیوارهای بلند برای نصب برنامه‌ها باشند.

اتاق گزارشات:
این اتاقها که نیاز آنها مطلق نیست نباید بیش از 5 متر مربع باشنددر این اتاقها جراحان پس از عمل گزارش آن را تهیه می‌کنند.

داروخانه
یک داروخانه به مساحت 20 متر مربع می‌تواند انواع مواد بیهوشی ،داروهای جراحی و مواد دیگر را در خود جای دهد بخصوص که دارای قفسه‌های گردشی باشد.

اتاق نظافت:
مساحت 5 متر مربع برای چنین اتاقی کافی است این اتاقها بایستی به اتاق عمل نزدیک باشند زیرا پس از عمل میکروب‌زدایی (ضد عفونی) و تمیز کردن ابزار صورت می‌گیرد.

جایگاه تختهای تمیز:
در نزدیکی محدوده لابی بیماران بایستی فضای کافی جهت قرار دادن تختهای تمیز شده و آماده وجود داشته باشد. مقدار مورد نیاز عبارتست از یک تخت تمیز اضافی برای هر میز جراحی.

آبریزگاه
به خاطر مسائل بهداشتی مستراح‌ها بایستی خارج از محدوده جراحی و فقط در سرسرای (لابی) بیماران قرار گیرد.

ملزومات اتاق بازگشت هوشیاری:
اتاق بازگشت هوشیاری باید بتواند چندین بیمار عمل شده از اتاقها ی جراحی مختلف را در خود جا دهد. تعداد تختهای محاسبه شده باید5/1 برابر تعداد اتاقهای عمل باشند. اتاق مجاورآن اتاق شستشو با چند سینک است. پرستاری می‌‌بایستی دارای یک جایگاه نظارتی باشد که از آن بتواند بر همه بیمارها تسلط داشته باشد. طراحی اتاق باید طوری باشد که نور طبیعی بتواند وارد آن شود تا بیمارها بتوانند خود را با ساعات شبانه روز تطبیق دهند.

رعایت نکات ایمنی در جراحی
اتاق جراحی باید از طریق درهای کشویی برقی به اتاقهای بیهوشی، ترخیص شستشو واشیاء استریل ارتباط داشته باشند. این درها بایستی در خارج از اتاق عمل نصب شوند تا فضای اتاق را اشغال نکنند. به خاطر مسائل بهداشتی، سیستم باز کردن درها باید با پدالهای پایی کنترل شود در اتاق فعالیتهای جنبی درهای محوری (بدون جفت) با پهنای یک متر تا 1.25 متر کافی است این نکته بایستی در نظر گرفته شود که اتاقهای اصلی بیهوشی دارای ترکیبی انفجار کننده از گازها هستند (بخارها، اکسیژن، اکسید نیتروژن) این گازها ممکن است به محدوده جراحی اتاقهای آماده کردن بیمار و گچ گیری رخنه کنند برای مقابله با جمع شدن گازهای بیهوشی در اتاق اتصالات الکتریکی و الکتروپزشکی بایستی حداقل در ارتفاع 1.20 متر از سطح کف اتاق قرار گیرند. به وسیله کف رسانای اتاقها را با هم برابر کنید. رطوبت هوا را بین 60% تا 65% حفظ کنید. اتاقهایی که جهت نگهداری مواد بیهوشی به کار می‌‌روند بایستی ضد آتش باشند و به اتاقهای عمل، زایمان و بیهوشی راه نداشته باشند.

روشنایی
روشنایی در اتاق عمل بایستی قابل تنظیم باشد تا با توجه به موقعیت برش جراحی، نور را بازاویه‌های مختلف بتاباند. متداول‌ترین سیستم روشنایی چراغهای جراحی سقفی متحرک هستند این سیستم متشکل از یک روشنایی اصلی است که دارای حرکت چرخشی و زاویه‌هایی است و یک لامپ جنبی که بر روی یک بازوی ثانوی سوار است. روشنایی اصلی از تعداد زیادی لامپ کوچک ساخته شده است تا از ایجاد سایه‌های خیلی تاریک جلوگیری شود. امروزه اتاقهای عمل تخم مرغی شکل با روشنایی داخل سقفی نیز گاهی ساخته شوند مقررات روشنایی بیمازستانها شدت اسم روشنایی برای اتاقهای عمل را LUX 1000 و اتاقهای جنبی عمل را LUX 500 معرفی می‌کنند.

استریل‌سازی مرکزی
این مکان جایی است که تمام ابزار بیمارستان را آماده می‌کند. بیشتر این وسایل توسط دپارتمان جراحی (40%) و مراقبتهای ویژه، جراحی و داخلی (هر کدام 15%) استفاده می‌شود. به همین دلیل اتاق استریل‌سازی و مرکزی بایستی در نزدیکی این حوزه‌های تخصصی قرار گیرد توصیه می‌شود که مکانهای استریل‌سازی در جاههایی که دارای رفت‌وآمد کم (انسان و مواد) است قرار گیرند. تعداد استریل‌سازها بستگی به بزرگی بیمارستان و دپارتمانهای جراحی دارد و ممکن هست مساحت تقریبی 120-40 متر مربع را اشغال کنند.

بخش مراقبتهای ویژه
وظیفه بخش مراقبتهای ویژه (ICU) جلوگیری از اختلالات خطرناک فعالیتهای حیاتی بدن است: برای مثال ،اختلالات تنفسی، دگرگشت (سوخت‌و‌ساز بدن) و قلب وعروق ،عفونتها،دردشدید و ازکارافتادگی اعضاء (کبد، کلیه) خدمات بخش مراقبتهای فشرده کنترل ودرمان وهمچنین مراقبت از بیمار است. در بیمارستانهای عادی که فاقد تخصص پزشکی خاصی هستند مرسوم است که مراقبتهای ویژه را به دوبخش جراحی وپزشکی داخلی تقسیم بندی کنند.

ترتیب:
دپارتمان مراقبتهای ویژه بایستی یک بخش جداگانه باشد که فقط (بخاطر مسائل بهداشتی)از طریق لابی‌ها قابل دسترس باشد. توجه داشته باشید که براساس قوانین بیمارستان ،هر بخش مراقبتهای ویژه ،بایستی دارای بخش آتش‌نشانی جداگانه باشد. به غیر از سرسرای کارکنان و بیماران ،ملاقات کنندگان فقط بایستی از طریق سرسرای ملاقات کنندگان (اتاق انتظار) به این واحد دسترسی داشته باشد. درمرکز یک واحد مراقبتهای ویژه بایستی یک جایگاه کاری باز پرستاری قرار داشته باشد که به همه اتاق‌ها مشرف باشد .اتاق بازگشت هوشی بخش جراحی معمولا در قسمت مراقبتهای ویژه قرار دارد تا بیماران تحت مراقبت همان کارکنان قرار گیرند (توجیه اقتصادی) تعداد بیماران هر بخش مراقبتهای ویژه می‌‌بایستی بین شش تا ده باشد تا از انباشته شدن حجم کارکنان پزشکی و پرستاری جلوگیری شود وبهترین خدمت به بیماران ارائه شود. برای هرواحد (که دارای شش تا ده تخت است) میبایستی جایگا ه وظیفه پرستاران، جایگاه استریل (داروها و آماده سازی خون) یک اتاق مواد ویک اتاق تجهیزات در نظر گرفته شود. فضای لازمه تختها را می‌توان در ترتیب باز، بسته یا ترکیبی از ان دو قرار دارد. در ترتیب باز فضای کف اتاق بایستی بسیار زیاد باشد. تمام تختها بایستبی در معرض دید و نظارت جایگاه پرستارها باشند و دیوارهای (پارتیشن هایی) سبک ومتحرک، بیماران را از یکدیگر جدا می‌کند. این دیوارها بایستی دارای سبکی و ارتفاع آنها نصف سقف اتاق باشد. در ترتیب بسته اتاق‌ها ی جداگانه‌ای برای بیماران در نظر گرفته می‌شود که باز هم می‌‌بایستی تحت نظارت جایگاه مرکزی پرستارها باشند. از نقطه نظر بهداشتی و و روانشناختی ترجیح داده می‌شود زیرا بیماران در این مرحله بسیار آسیب‌پذیر هستند. یک را ه حل میانی که بسیار متداول است قرار دادن دو یا سه تخت در اتاقهای جداگانه است. ایده ال‌ترین طرح نقشه ستره‌ای است که در آن اتاق بیمار از جایگاه پرستاران در مرکز منشعب می‌شود.اما به خاطر محدودیت فضا روشهای سنتی متداولتر است. وظایف جانبی: برای وظایف جانبی بخشهای زیر بایستی در نظر گرفته شود. اتاق عمل برای جراحی‌های جزئی(m 30-25) فضای آزمایشگاهی ،آشپزخانه ،ساب است(20m) اتاق مواد بهداشتی، اتاق معمولی، اتاق بهداشت، اتاق مهمانها،اتاق پزشک وظیفه، اتاق مدارک و در صورت امکان یک اتاق مشاوره و امکانات بهداشتی (با هماهنگی بخش بهداشت) بخش جراحی از نظر امکانات پزشکی می‌‌بایستی خود کفا و مستقل باشد.در کنار تمام تخت‌ها بایستی لوله، اکسیژن ،هوای فشرده وپمپ خلاء وجود داشته باشدو علاوه بر پریزهای برق متداول، پریزهای کم ولتاژ (برای سیستم فراخوانی پرستاران)و پریزهای پر فشار (مثلا برای تجهیزات پرتو ایکس) نیز بایستی تعبیه شود. بخش جراحی ویژه باید نزدیک و تا آنجا که می‌شود همسطح با دپارتمانهای جراحی و بخش پزشکی داخلی ویژه باشد. این بخش همچنین بایستی به پذیرش ومرکز خدمات عملیات اورژانس نیز نزدیک باشد. می‌‌بایستی با بخشهای بیماران سرپایی و جراحی مرتبط باشد همچنین توصیه می‌شود راههای دسترسی به آزمایشگاه کلینکی و بانک خون کوتاه باشد.

بخش‌های مراقبت
بخش‌های مراقبت بیماران بایستی در فضای بسته باشد و ترافیک انسانی‌ آن با طرح ریزی درست راهها به حداقل برسد. بخشها بایستی دارای پنجره‌هایی جهت ورود نور طبیعی باشد اما بخش‌های درمان ،اتاق پرستارها، داروخانه و غیره را می‌توان با چراغ روشن کرد.

دپارتمانهای مراقبت
دپارتمان‌های مراقبت هر کدام به تخصصی ویژه تقسیم می‌شوند و اینها نیز دارای زیر مجموعه‌های خود می‌‌باشند. برای ایجاد مراقبت و نظارت کافی تعداد تختها هر بخش نبایستی بیش از 16 تا 24 عدد باشد به خاطر استفاده صحیح از کارکنان معمولا دو جایگاه کاری در کنار هم قرار داده و به بخش بزرگی از ناحیه خدماتی پرستاران متصل می‌کنند (برای مراقبت حدود 30 تا34 بیمار). ترتیب اتاقها به وضعیت، نوع و درجه حاد بودن بیماری بستگی دارد. نواحی پرستاری زیر نیز بایستی متمایز باشند: پرستاری عادی، مراقبت ویژه و فشرده تعداد تختها برای هر گروه مراقبتی در بخش مراقبت ویژه و فشرده کمتر است (بین 6 تا 12 تخت بسته به بزرگی بیمارستان)اتاق‌ها بایستی به گونه‌ای قرار گیرد که در کناره‌های تخت (دو طرف و قسمتهای تحتانی) فضای کافی برای حرکت و دسترسی وجود داشته باشد. تعداد کابینت‌ها و کمدها برای وسایل شخصی بیمار بایستی کافی باشد. (همچنین فضای کافی برای وسایل و تجهیزات مراقبتی مانند سینی متحرک و کمد وجود داشته باشد.

طراحی سالن تئاتر

 طراحی سالن تیاتر مستلزم درک روابط پیچیده ای است که می توان آن را با برسی تاریخ 2500 ساله پیشرفت تیاتر به دست آوررد.
گرایش های ساخت و ساز سالن تیاتر در شرایط جاری:
1-
حفظ و احیا و مدرن کردن تیاتر های پیشین قرن نوزدهم و اواسط قرن بیستم
2-
ساختمان های جدید با مشخصه های فضای باز (آزمایشی) و بعد تبدیل آنها به فضای پیشرفته تر
تاریخچه ی تیاتر:
تیاترMarcellus اولین تیاتر روم که به طور کامل از سنگ ساخته شده.
اولین ساختمان تیاتر رنسانس سالن تیاتر فرانسیس در پاریس بوده.

کلیاتی در باره فضای نمایش
نمایش در هر کجا که مکان رویارویی بازیگر و تماشاگر باشد به وقوع می­پیوندد. خواه این مکان میدانی در شهر باشد یا خیابان یا سکویی در بازار و یا قهوه­خانه. اما تئاتر بدون معماری معنا ندارد، تئاتر چه به شکل نمایش و اجرا باشد و چه به صورت جشن و مراسم، ماهیتا نباید چنان با طبیعت خود یکی شود که قابل تشخیص نباشد. زیرا در این صورت نمایشی در کار نخواهد بود. چون بنیان تئاتر بر آگاهی دوسویه بازیگران و تماشاگران از وجود یکدیگر است؛ باید از جهان اطرافش متمایز باشد همان­گونه که نمایش و واقعیت با هم تباین دارند. آشکارترین نشانه تئاتر همانا صحنه است که معماری آن در طول تاریخ دستخوش دگرگونی­های فراوان گشته، اما همیشه مکانی کاملا مشخص و متمایز از محیط پیرامون بوده است.
فضاهای اجرای نمایش در شهر غالبا جزو نقاط عطف شهری به شمار می­روند. اما در شهر، علاوه بر مکان­های عمومی، تعداد زیادی فضاهای خالی حاشیه­ای یافت می­شوند که فراموش شده و مطرود و متروک­اند، مکان­هایی که می­توانند محل اجرای رویدادی نمایشی باشند. برخی از این فضاها که در شهرهای ما، خصوصا شهرهای قدیمی، به وفور دیده می­شوند زمانی خود جزو فضاهای پررونق شهری به­شمار می­رفتند. فراموش نباید کرد که یک فضای نمایشی به تجمعی عادی، اجازه تبدیل شدن به اجتماعی با هویت را می­دهد و می­تواند سکویی باشد برای نیاز مردم به گفتن، شنیدن و داشتن اوقاتی خوش. هیچ لزومی به برپایی ساختمان نیست، شهرها خود می­توانند به تئاتری برای اجرای نمایش تبدیل شود.
بررسی فضاهای مورد نیاز برای سالن تیاتر:
ورودی :
باید طوری باشد که از تجمع افراد در پشت در جلوگیری شود و افراد بتوانند به راحتی بلیط تهیه نمایند و وارد سالن شوند.
از لحاظ ابعادی در هر متر مربع حداکثر 6 نفر میتواند قرار بگیرد.
حال اگر افراد به صورت خطی قرار بگیرند (صف) هر 4 نفر 87/1 متر بصورت طولی فضا نیاز داریم پس نتیجه میگیریم اگر افراد بخواهند وارد سالن شوند بهتر است آنها را بصورت خطی سازماندهی کنیم.
سالن انتظار (سرسرا):
بعد از ورودی ما فضای سالن انتظار (سرسرا)را داریم.اگر سالن تیاتر ما 200 نفر گنجایش دارد حال به ازای 6 نفر 1 متر مربع و به ازای 200 نفر 34 متر مربع فضا احتیاج داریم البته این در صورتی هست که افراد متراکم قرار گرفته باشند به همین منظور ما ابعاد فوق را در 3 ضرب کرده و به 102 متر مربع تبدیل میکنیم تا افراد به اندازه ی 2 نفر فضا ی  آزاد داشته باشند.

( coffee breakکافی شاپ):
عنصر بعدی که در فضای سرسرا قرار می گیرد( coffee breakکافی شاپ( است. برای این فضا برای هر میز 4 نفره 76/5 متر مربع فضا احتیاج داریم حال اگر در هر سانس اجرا 50 نفر بخواهند از کافی شاپ استفاده کنند ما احتیاج به 12 میز 4 نفره داریم یعنی 24/93 متر مربع فضا میخواهیم. در کنار آن 15 متر مربع فضای آشپزخانه و محل فروش می خواهیم.

سرویس های بهداشتی
فضای دیگر در سرسرا سرویس های بهداشتی است و از آنجا که جز فضاهای درجه 3 می باشد نباید در دید کامل باشد البته باید جایی باشد که به راحتی در دسترس باشد زیرا جز فضاهای خدماتی است 11/29 متر مربع برای 8 توالت و دستشویی احتیاج است.

سالن اجرا:
در کل حداکثر ظرفیت قسمت تماشاگران به شکل انتخاب شده و محدودیت های صمعی و بصری بستگی دارد که شاخص آنها نوع تولید برنامه است. عوامل دیگر شامل سطوح – خط دید – آکوستیک تراکم رفت و آمد و نیز اندازه و شکل سکو / صحنه است.
طول ردیف : حداکثر 16صندلی به ازای هر راهرو . اگر برای هر3-4 راهرو یک در خروجی جانبی به عرض 1m در نظر گرفته شود به ازای هر راهرو 25 صندلی مجاز است.
برای هر تماشاچی نشسته بایدمساحتی برابر با حداقل 0.5 متر مربع در نظر گرفت. این عدد بر گرفته از عرض صندلی ضرب در اصله ی ردیف (حداقل 0.45 مترمربع برای هر صندلی) به علاوه ی یک حداقل اضافه ی 0.9 متر ضرب در 0.5 متر یعنی حدودا 0.05 متر مربع برای هر صندلی است.
حجم فضا: این حجم بر اساس شرایط آکوستیکی به ترتیب زیر است :
تیاترها حدودا 5-4 متر مکعب برای هر تماشاچی و اپرا حدود 8-6 متر مکعب.
به دلیل تهویه ی هوا حجم نباید کمتر از این باشد.
نسبت های قسمت تماشاگران:
1-
دید مطلوب بدون حرکت اما با حرکت جزیی چشم به مقدار حدود 30 درجه
2-
دید مطلوب با حرکت جزیی سر و حرکت جزیی چشم به مقدار حدود 60 درجه
3-
حداکثر زاویه ی ادراکبدون حرکت سر حدودا 110 درجه
4-
به حرکت کامل سر و شانه ها میدان درک 360 درجه نیز امکان پزیر است .
5-
برای تیاتر -24 متر ( حداکثر فاصله ی که هنوز هم می توان صورت ها را باز شناخت)
6-
برای اپرا -32 متر ( حرکت های دارای اهمیت هنوز هم قابل بهز شناختن است)
فضاهای خدماتی پشت سن:
1-
اتاق تعویض لباس : یکی از فضاهای کاربردی و اصلی سالن می باشد در طراحی این فضا باید دقت شود که این فضا به عنوان یک فضای خصوصی به حساب می آید و باید تمامی حریم های آن بخصوص برای خانم ها حفظ شود
مقدار فضای لازم برای هر نفر 5 متر مربع وبرای 6 نفر با 8 کمد 45 متر مربع می باشد. نکته ی دیگر وجود انبار لباس است 5.7 متر مربع می باشد.
2-
اتاق گریم: این فضا باید با سن در رابطه ی مستقیم عاری از صدا و دارای نور کافی باشد .
محیط ی که یک گریمور نیاز دارد تا بتواند به راحتی اطراف بازیگر حرکت کند و تمام کار خود را زیر نظر داشته باشد 28/2 متر مربع میباشد که با این حساب ما برای کار 3 گریمور به طور هم زمان کنار هم 72/6 متر مربع فضا می خواهیم . همچنین وجود سرویس دستشویی در این فضا ضروری می باشد.
2-
اتاق نور و صدا : این فضا که بین نور پرداز و صدا بردار مشترک است باید دید مستقیم با قسمت اجرا داشته باشد که معمولا در جا نمایی این فضا آن را در قسمت پشت سالن در ارتفاع قرار می دهند همانند اتاق آپارات در سینما . حداقل فضا برای نور پرداز با دستگاه پرژکتور و 4 نور انداز 6 متر مربع و برای صدا بردار با دستگاه تنظیم و ضبط صدا 5 متر مربع می باشد همچنین پلکان های ارتباطی هم باید در نظر گرفت اما یک انبار به اندازه ی 12 متر مربع الزامیست.
3-
اتاق کارگردان : که در کنار سن قرا می گیرد تا کارگردان در هنگام اجرا بطور مستقیم به نحوی که دیده نشود با سن در ارتباط باشد. ابعاد آن 9 متر مربع می باشد .
4-
اتاق گروه موسیقی: یکی از بخش های مهم یک کار تیاتر اجرای ملودیهای منظم در سکانسهای مختلف است. به همین منظور بهتر است کار گروه موسیقی همراه با تیاتر پیش رود برای همین ما فضایی را برای گروه موسیقی در نظر می گیریم. فضای گروه موسیقی باید بصورتی چیدمان شود که سرپرست تمام گروه را زیر نظر داشته باشد و همچنین در قسمت کم صدا قرار گیرد و حتما یک فضا برای نگهداری ساز به ابعاد 4 متر مربع داشته باشد. ابعاد مناسب برای گرهه موسیقی 16 متر مربع است.
5-
اتاق استراحت گروه: فضای که کروه قبل از اجرا آنجا تمرکز و بعد از اجرا آنجا استراحت می کند. فضای کافی برای 8 کاناپه و میز 6 متر مربع است پس برای یک گروه 16 نفره ما 40 متر مربع فضا می خواهیم.
6-
اتاق مطالعه : قسمتی که گروه در آن استقرار می یابد و ضمن خواندن سناریو(pm) باهم شروع به تمرین کار هم می کنند. مقدار فضای کافی برای مطالعه ی 20 نفر 87/41 متر مربع است.
7-
اتاق مصاحبه: فضای لازم 16.2 است که شامل یک میز و 10 صندلی است.

دیواره آتش

همان چیزی که تمامی سالن های استاندارد تئاتر در دنیا و از جمله تالار وحدت دارند. این دیواره ی آهنین از واجبات قطعی است تا در مواقع اضطرار و خطر و هنگام تعطیلی مثل پرده پائین بیاید و حائل وحد فاصلی باشد مابین سن اجرا و محوطه تماشاگران. اگر چنانچه حریقی رخ دهد این دیواره باعث مسدود شدن راه نفوذ و گسترش آتش سرکش می شود و تماشاگران فرصت خروج خواهند یافت.
قسمت اداری سالن:
1-
اتاق رییس: این اتاق از لحاظ استراتژیک باید در بهترین نقطه قرار گیرد. معمولا این فضا با اتاق جلسات ترکیب می شود که ابعاد مورد نظر برای ما 35 متر مربع است که میز جلسات هم یکی از الگو های این اتاق است.
2-
بخش حسابداری: 16 متر مربع برای خود اتاق و یک فضای 5 متر مربع برای بایگانی و یک فضای 16 مترمربع برای مرکز کامپیوتر نیاز است.
3-
اتاق آرشیو: 2/16 متر مربع برای اتاق بایگانی آرشیو که 15 فایل را در خودش جا می دهد و 9 متر مربع اتاق برای مسول اتاق آرشیو و20 متر مربع هم برای مرکز اسناد سالن نیاز است.
بخش خدماتی:
1-
موتورخانه:این قسمت باید در جایی باشد که بتواند به همه ی سالن سرویس دهد. ابعاد مورد نظر برای سالن ما50 متر مربع است.
2-
انبار مرکزی: به دلیل این که معمولا هر بخش یک انبار دارد ما فضای بزرگی را برای انبار مرکزی نمی خواهیم مقدار ابعاد لازم 25 متر مربع است.
3-
پارکینگ:فضای لازم برای پارکینگ 750 متر مربع برای 42 خودرو سبک در ضمن اگر در زیر ساختمان قرار گرفت فضای رمپ و تهویه مناسب هم در جدول محاسبه قرار می گیرد

رنگ های مناسب اتاق خواب

از آنجا که اتاق خواب خصوصی ترین فضا در هر خانه است، در طراحی دکوراسیون و انتخاب رنگ آن باید پیش از هر چیز سلیقه و نیازهای شخصی صاحب آن را در نظر گرفت، با این وجود نباید از اصول طراحی رنگ در دکوراسیون و تاثیرات ناخودآگاهی که هر یک از خانواده های رنگی بر روی روح و روان ما به جا میگذارد، غافل شد. 


ضمن مدنظر داشتن سلیقه ی صاحب اتاق خواب باید کاربرد یک اتاق خواب را نیز در نظر داشت. یک اتاق خواب باید همواره فضایی آرامش بخش و راحت باشد که مکانی مناسب برای خواب و استراحت را فراهم آورد.
هنگام طراحی رنگ یک اتاق خواب بهتر است از انتخاب رنگهای درخشان پرهیز کنیم. چرا که ممکن است هنگام استراحت این رنگها آزاردهنده به نظر برسند؛ اما چنانچه رنگهای زنده را بیشتر می پسندید، سایه های مختلف رنگ آجری در کنار کرمهای غنی و سیاه میتواند انتخابی مناسب باشد.
اگر به دنبال اتاق خوابی با فضای گرم سنتی و اندکی تجملی هستید، استفاده از رنگهای به کار رفته در صنایع دستی شرقی راه حلی مناسب برای دستیابی به چنین فضایی است.
رنگهای گرمی چون طلایی، نارنجی ها، قرمزهای پرمایه و آجری های به کار رفته در طرحهای سنتی شرقی عاملی مهم در ایجاد نمایی باشکوه و گرم در یک دکوراسیون هستند. علاوه بر به کارگیری این رنگها در فضای اتاق استفاده از پارچه های ابریشمی و کتان طرحدار، تابلوها و مجسمه های زینتی شرقی، پارچه های سوزندوزی و قلمکار غنا جذابیت این دکوراسیون را دوچندان می کند. برای نیل به موفقیت در ترکیب سطوح طرحدار گوناگون در چنین دکوراسیونی لازم است سطوحی ساده و روشن به منظور استراحت چشم در فضای اتاق در نظر گرفته شوند که رنگ ساده و روشن روی دیوارهای اتاق می تواند این نقش را به خوبی ایفا کند.

 

همچنین آویزهای پارچه ای در قسمت بالا و پشت تخت فضایی رمانتیک و خاص به اتاق می بخشد و می تواند تختخواب را بیش از پیش به کانون توجه در اتاق تبدیل کند.

 

در مقابل دکوراسیون های سنتی دکوراسیونهای تک رنگ قرار گرفته اند که با به کارگیری تنالیته های مختلف یک رنگ فضایی آرام و یکنواخت را پدید می آورند. رنگهای روشن نمای آفتابی و پرنشاط و در همان حال ساده و آرامش بخش را در برابر دیدگان بیننده قرار می دهند.

ترکیب رنگهای زرد و سبز از آنجا که سبز یکی از رنگهای مشتق شده از زرد است، در فضای اتاق خواب بسیار موفق و مناسب خواهد بود. اما باید به خاطر داشته باشیم که غالب شدن رنگ سبز بر زرد در یک اتاق نشیمن بر جذابیت و زندگی در آن می افزاید، اما در یک اتاق خواب اختصاصی قسمت اعظم فضا به رنگ زرد سادگی و آرامشی که لازمه یک اتاق خواب است به آن می بخشد؛ حال آن که غالب شدن رنگ سبز در اتاق خواب بیش از میزان لازم به فضا شور و انرژی میبخشد.

 

 

انتخاب رنگ در اتاق کودکان خود از قواعدی جداگانه برخوردار است. اتاق خواب نوزادان را بهتر است با رنگهای ملایم و پاستلی آرایش کنیم.

 

 

اتاق خواب کودکان خردسال و نوجوانان را نیز میتوانیم با رنگهای شاد و پرانرژیتر زینت دهیم.

 


استفاده از ترکیب رنگهای هارمونیک که در چرخه رنگ در کنار یکدیگر قرار گرفته اند نیز در دکوراسیون یک اتاق خواب می تواند بسیار موفقیت آمیز باشد. به عنوان مثال استفاده از تنالیته های مختلف رنگ بنفش و سبز در کنار یک رنگ روشن متضاد مانند کرم فضایی زیبا می آفریند. آنچه باید در طراحی رنگی دکوراسیون یک اتاق خواب همواره در نظر داشته باشیم این است که نه تنها انتخاب مجموعه ای از رنگها بلکه میزان به کارگیری آنها و سطوحی که اشغال می کنند در مقایسه با هم نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است.
همچنین ایجاد رابطه میان سطوح رنگی گوناگون با استفاده از جزئیاتی چون یک قاب عکس، حاشیه های کاغذ دیواری نصب شده به دیوار، تکرار طرح خاصی بر روی ملحفه و روبالشی ها و یا حتی قرار دادن یک جفت آباژور یا گلدان بر روی پاتختی ها یا میز آرایش میتواند به دکوراسیون یک اتاق انسجام و هماهنگی بیشتری ببخشد.