بناهای معماری دینامیک دائماً در حال تعدیل و تغییر شکل خود هستند هر طبقه به صورت مجزا در حال چرخش است و درعین حال فرم کلی بنا تغییر می کند. این رویکرد جدید، در واقع نوعی رقابت با معماری معاصر ماست که تا به حال تمام اتفاقات آن براساس قانون گرانش زمین بوده است. معماری دینامیک سمبل فلسفه جدیدی خواهد بود که سیمای شهرها و ایده زندگی ما را تغییر خواهد داد و بناها دارای بعد چهارمی به نام زمان خواهند شد. بناها شکل های صلب نخواهد داشت و شهرها بسیار سریعتر از آنچه که تصور می کنیم تغییر خواهند کرد.
این بعد چهارم تحقیقات و تلاشهای معمار ایتالیایی «دیوید فیشر» بوده است و این ایده در سطح جهانی و بین سیاستمداران و شهرداران مورد توجه بسیار قرار گرفته است. به این ترتیب نمی توان تصویر خاصی را به سایت و بنا تحمیل کرد بلکه هر بنا آزادی خود را دارد.
روشهای پیشرفته ساخت و توانایی تولید انرژی توسط خود بنا، دو ویژگی شاخص در معماری دینامیک هستند. در این روش از قطعات و واحدهای پیش ساخته با استاندارد کیفی بالا استفاده می شود و دارای تضمین صرفه جویی 20 درصدی در هزینه ها است که تأثیر عظیمی در ساخت و ساز جهانی خواهد داشت. این روش نسبت به روش سنتی و متداول معماری، نیاز به نیروی کار کمتری در محل ساخت دارد و سرعت کار را بالاتر برده و هزینه ها را کاهش می دهد.
در حقیقت سه ویژگی خاص معماری دینامیک: تغیییر شکل، روشهای پیشرفته تولید صنعتی قطعات و خود کفایی بنا در تولید انرژی، می توانند مزایای بسیاری زیادی در سطح ساخت و ساز جهانی به دنبال داشته باشند. در داخل این بناها نیز از سیستم های کنترل الکتریکی و طراحی داخلی و مبلمان بسیار لوکس استفاده خواهد شد.
تأمین انرژی: برج به مثابه نیروگاه
این معماری از توربین های بادی استفاده می کند که بصورت افقی بین طبقات قرار گرفته اند و انرژی خود بنا و حتی چند ساختمان مجاور را نیز تأمین میکنند. یک برج 59 طبقه 58 توربین خواهد داشت و بنا تبدیل به یک مرکز تولید انرژی سبز در شهر خواهد شد و به این ترتیب مکان های بهتری را برای آینده بشر تأمین می شوند.
اولین برج دینامیک در دبی:
این بنا با فرمی متغیر قادر به تأمین نیروی الکتریکی خود خواهد بود و توربین های بادی به همراه پانل های خورشیدی با استفاده از نیروی باد و نور خورشید، بدون ایجاد هرگونه آلودگی تمام انرژی مورد نیاز را تأمین خواهند کرد که ارزش آن در سال معادل 7 میلیون دلار خواهد بود.
هر توربین می تواند 3/0 مگاوات برق تولید کند. با توجه به وجود 4 هزار ساعت بادی سالانه در دبی، توربین های استفاده شده در بنا می توانند 1200000 کیلووات ساعت انرژی تولید کنند. با توجه به اینکه مصرف متوسط انرژی هر خانواده 24 هزار کیلووات ساعت تخمین زده می شود هر توربین می تواند انرژی 50 خانواده را تأمین کند. این برج دینامیک 200 آپارتمان خواهد داشت که به این ترتیب 4 توربین بادی انرژی آنها را تأمین خواهند کرد.
نحوه ساخت:
این بنا اولین ساختمان خواهد بود که به صورت کامل در کارخانه ساخته می شود. واحدها بصورت مجزا با تمام تأسیسات الکتریکی، مکانیکی، تهویه مطبوع و ... در کارخانه تکمیل و ساخته می شوند و سپس روی هسته مرکزی بتنی موجود در سایت نصب می شوند.
با صرفه جویی در هزینه و زمان این نحوه ساخت و اتصال پیش ساخته به هسته مرکزی، مقاومت در برابر زلزله را بسیار افزایش می دهد و تعداد نیروی کار مورد نیاز در سایت نسبت به روشهای متداول از 2000 نفر به 90 نفر کاهش می یابد و زمان ساخت از 30 ماه به 18 ماه می رسد.
در واقع در برج گردان، اولین آسمانخراش کارخانه ای، 90 درصد کارها در کاخانه انجام می شود و روی هسته مرکزی در سایت مونتاژ می شود و هزینه تمام شده آن 23 درصد کمتر از روشهای متداول امروزی ساخت و ساز در محل بنا است. و به جای 2000 نفر 700 نفر در کارخانه در شرایط مطلوب کار می کنند و 90 نفر هم در سایت کار مونتاژ را انجام می دهند.
منبع: www.dinamicarchitecture.net
لرد نورمن فوستر (Norman Foster) معمار 70 ساله، تا به حال خالق آثاری جسورانه در مقیاس جهانی، از برج پر سرو صدای خیار شوری (Gherkin) در لندن گرفته تا فرودگاه جدید پکن (بزرگترین محوطه ساختمانی حال حاظر جهان)، بوده است؛ وی همچنین طراح بلند ترین برج جهان _ که هرگز ساخته نشد _ نیز هست.... اما هیچکدام از آثار گذشته فوستر قابل مقایسه با اثر اخیر وی در پایتخت جدید قزاقستان نیستند...، شاید چون تا به حال چنین سفارش عظیمی به معمار کهنه کار داده نشده بود! البته حکایت «نور سلطان نظربایف»، کسی که به شدت عاشق مطرح شدن است، کاملا فرق دارد....
در اصل آنچه «نظربایف» را در موقعیت یک کارفرمای ثروتمند برای آثار منحصر بفرد قرار می دهد، حجم وسیع تولید نفت، گاز و منابع معدنی در سال های اخیر توسط قزاقستان است؛ سرمایه گذاران از سراسر جهان در صدد جلب توجه نورسلطان و امضای قرارداد های میلیاردی با وی هستند، جالب اینکه اپوزیسیون سیاسی نیز در قزاقستان، چندان مخالفتی با آقای رییس جمهور و فعالیت های عمرانی بلند پروازانه او ندارد.
رییس جمهور خوش شانس نه تنها آنچه را که می خواهد می سازد و با پایتخت جدید خود «Astana» (پایتختی که در سال 1998 توسط معمارمعروف ژاپنی کیشو کوروکاوا طراحی شد) جولان می دهد، بلکه امیدوار است در دوره بعدی انتخابات نیز با بهره برداری از همین فعالیت های عمرانی دوباره انتخاب شود.
آنچه ریاست جمهوری قزاقستان از نورمن فوستر خواسته بود، مرکزی عظیم برای گفتگوی ادیان در کنار سالن اپرایی قابل رقابت با بزرگترین سالن های جهان، یک موزه ملی فرهنگ، دانشگاهی برای مقوله تمدن و مرکزی برای تعاملات گروه های نژادی و جغرافیایی قزاقستان بود. تمام این موارد قرار بود در هرم عظیمی که فوستر آن را ساخت جاسازی شود، هرمی با قاعده تقریبی یک هکتار و ارتفاعی بالغ بر 60 متر از سطح زمین....
ظاهرا قضیه بسیار جدی است؛ با ترکیب جمعیتی 50 درصد روس با مذهب ارتدوکس، 50 درصد مسلمان قزاق و نیز با افزایش اختلافات افراط گرایانه قومی، میتوان به نظربایف برای آنچه در ذهن می پرورد حق داد؛ از نظر بین المللی نیز وی در سپتامبر 2003 میزبان کنگره رهبران مذهبی جهان بود و طبیعی است که بخواهد این موضوع را به جریانی دائمی تبدیل کند.
هرمی عظیم، ساخته شده از الگویی الماس گونه، ملبس به صفحات مجوف فولاد ضدزنگ و پلاک های سنگی خاکستری کم رنگ که در راس به تارکی انتزاعی از شیشه رنگی ختم می شود؛ رنگ هایی ملهم از پرچم قزاقستان و عظمتی در خور خودنمایی یک ملت. قرار است 200 نماینده از مذاهب مطرح جهان هر 3 سال در قالب نشستی عظیم با همکاری شورای امنیت سازمان ملل در این محل گرد هم آیند، یک گردهمایی، درست در نقطه زیرین راس هرم لرد فوستر. فوستر خود در این مورد می گوید: «آنچه برای من اهمیت داشت نمادینه کردن صلح بود....». یک مرکز تحقیقاتی برای مذاهب جهان با کتابخانه ای عظیم، طبقه تحتانی مرکز همایش ها را در بر می گیرد.
برای مردم عادی نیز جنبه های نمایشی قضیه اگر بیشتر نباشد کمتر نیست؛ هرم که بر روی تپه ای دست ساز بنا شده،بسیار عظیم تر از آنچه هست، به چشم می آید. سالن اپرای 1500 نفره، مردم را به سوی خود فرا می خواند و فاصله پایین ترین بخش این تالار با راس هرم بالغ بر 80 متر است!
داستان زندگی این یادمان ملی وقتی بسیار جالب توجه تر می شود که وارد باغ معلق مرکزی شویم؛ نورپردازی تاثیرگزار و ترکیب فضاسازی سبز در داخل حجمی عظیم از دیوار های شفاف و مسیری زیگ زاگ با حرکتی رو به اوج، بهشتی اثیری را تداعی می کند.
برنامه ریزی ساخت این اثر آنچنان سریع بود که برای خود معمار نیز باور کردنی نیست؛ شغل سابق نورسلطان نظربایف در زمان کمونیست ها به عنوان کارگر فولادسازی، بسیار به طراحی و ساخت هر چه سریع تر سازه فولادی بنا که حائز شرایطی خاص است، کمک کرد. سازه ای که با توجه به نوسان دما در پایتخت جدید از 40 درجه زیر صفر تا 40 درجه بالای صفر (آب و هوای عادی در استپ های آسیای مرکزی!)، بسیار حساس و تعیین کننده است.
فوستر شکل هرمی را برای نداشتن هیچ گونه تاثیر منفی به لحاظ مذهبی انتخاب کرده است. وی که تا کنون تعداد زیادی سالن کنسرت، گالری های هنری و موزه طراحی کرده است، اهمیت این مرکز را بیش از همه تلقی می کند؛ «این مجموعه در اصل یک مرکز فرهنگی است، اما از آنجایی که قرار است میزبان یک کنفرانس صلح متشکل از پیروان 18 مذهب جهانی باشد، دیگر مختصات آن بسیار فراتر از یک مرکز فرهنگی خواهد بود. مختصاتی به عظمت مذهب، صلح و همکاری جهانی...؛ نشانه ای در جهت ترک هر گونه مخاصمه و خشونت برای توسعه عدالت و برابری انسان ها...».
ـ قابلیت برگشت به چرخه محیط
تولید وینیل یک فرایند تولید بسته اتوماتیک با تکنولوژی بالا است و تقریبا تمام ضایعات آن به چرخه تولید بازمیگردد. مطالعات نشان داده است که تولیدات وینیل تنها یکدرصد آلودگی کل ناشی از مصارف گاز و نفت را تولید میکنند و انرژی مصرف شده برای تولید وینیل سه برابر کمتر از انرژی مصرف شده برای تولیدات آلومینیومی است. همچنین مطالعاتی که توسط Principia Partners انجام گرفته است، نشان میدهد که بیش از 98 درصد وینیل موجود میتواند به چرخه تولید بازگردد.
ـ مقاومت و دوام
وینیل در مقایسه با سایر مواد بهکار رفته در ساختمانسازی دوام قابل قبولی دارد. یک مثال ساده در این مورد، پوششهای بام وینیلی میباشد. این پوششهای تکلایه وینیلی، بیش از 30 سال عمر میکنند. وینیل بهترین انتخاب برای پوشش کفها و پوشاندن دیوارهاست، بهخصوص در محلهای پر رفتوآمدی همچون مراکز بهداشتی. انتخاب لولههای PVC برای مواردی که لولهها زیر خاک قرار میگیرند بسیار بهصرفه است، چرا که بدون هرگونه نیازی به نوسازی، بدون ترک خوردن و زنگ زدن عمر میکنند.
ـ صرفهجویی در انرژی
باتوجه به هدردهی انرژی کمتری که وینیل نسبت به سایر مواد مشابه دارد، از این رو بیشترین مصرف را در زمینه ساخت درب و پنجره داشته است.
ـ مقاومت در برابر آتشسوزی
معمولا استفاده از محصولات ساختمانی وینیل کمترین درصد ریسک را در بر دارد. وینیل نسبت به سایر مواد از مقاومت فوقالعاده بیشتری در برابر آتش دارد.
سیستمهای جدید ساختمانی تولید شده از وینیل
ترکیبات جدیدی که از وینیل بهدست میآیند، امکان عرضه سازههای جدیدی را میدهد که میتوانند جای فلز و چوب را در بسیاری موارد بگیرند. Royal Building Systems یکی از این نوع سیستمهای سازهای جدید است که از پیوند وینیلهای توخالی تولید میشود. داخل آن را با بتن پرنموده و به عنوان دیوار آماده عرضه میشود. این سیستم، قابلیت آن را دارد که انجام هرگونه عملیات اجرایی در سطح آن انجامپذیر باشد. این سیستم در تمام دنیا، برای ساخت خانههای یک یا دو خانواری، ساختمانهای اداری، صنعتی و تجاری به کار میرود. مزایایی که این سیستم دارد، باعث میشود که بتواند در کشورهایی که تغییرات دمای آنها در طی سال زیاد است و در معرض آسیبهای طبیعی مثل زمینلرزه، تندباد و سیلاب قرار دارند، بسیار مفید واقع شود. دیوارهای بهکار رفته در این سیستم، علاوه بر دارا بودن خاصیتهای وینیل، در برابر موریانه نیز مقاومند.
امروزه، تولید محصولات متنوعتر تشکیل یافته از وینیل و کاربردهای تازه و مختلف آنها، امکان انتخاب و گزینش بسیاری را در اختیار معماران و طراحان قرار میدهد.
معماران و هنرمندان مسلمان در ساخت و طراحی مساجد نهایت ذوق و خلاقیت هنری خود را بیتوجه به اجر مادی آن به کار می برند.
معماری مساجد در ایران یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه را به نمایش میگذارد که نماینده ذوق سرشار زیباییشناسی است و منبعی جز ایمان مذهبی و الهام آسمانی نمیتواند داشته باشد.
از همان ابتدای ظهور اسلام تا کنون ، ملتها و اقوام مختلف مانند یک امت واحد، با فرهنگها، آداب و رسوم و به ویژه با توانایی و درک هنری متفاوت و متنوع در کار ساختن و پرداختن مساجد در سرزمینهای وسیعی که از اندلس در باختر تا جنوب خاوری آسیا امتداد دارد، تلاش کردهاند.
بر این اساس هر آنچه که دیروز و امروز تحت عنوان معماری اسلامی در سرزمینهای گشوده شده، با سبکها و شیوههای شناخته شده، اندلسی ـ آفریقای شمالی ـ شامی و مصری ـ ایرانی و بینالنهرینی ـ عثمانی ـ هندو ـ یمنی و عربستانی ایجاد شده است، در حقیقت هنر مردمان ساکن در این نواحی است که دیرزمانی پیش از ظهور اسلام هر کدام دارای تمدنهای درخشانی بودهاند، و اینک در پرتو تعالیم اسلام دارای سمت و سو و شخصیت واحدی شدهاند.
اگرچه به ظاهر واجد تفاوتهایی بودهاند که بیش از همه در شیوه تزیین بنا، تجرید و درک هنری مبتنی بر برخی جنبههای فرهنگی مانند آداب و رسوم قومی و سنتهای قبیلهای، اقلیم، عادتها، معیارها و هنجاریهای مورد قبول آنها بوده است.
معماران و هنرمندان مسلمان تاکنون نهایت ذوق و خلاقیت هنری خویش را بدون توجه به اجر و مزدی بذل کردهاند، به گونهای که گاه حتی از نصب نام و نشان خود هم غافل شدهاند.
در بنای بسیاری از مساجد در سرزمینهای اسلامی هنرهای گونهگون در انبیق این خیزش سترگ به هم درآمیخته و معماری در این میان نقش توازنکنندهای ایفا کرده است. کاشیکاری، نقاشی ، گچبری ، منبتکاری ، خوشنویسی ، خطاطی کتیبهها ،حتی صوت خوش و موسیقی دلانگیز در صدای مؤذن و قرائت کتابخدا.
بدان گونه از بررسی یافتههای باستانشناسی در نجد ایران حاصل آمده، پوشش گنبدی با قاعده مدور، نخستین بار به وسیله معماران هنرمند دوران مقدم ساسانی و در بنای کاخهای خسروان، هم چون کاخ اردشیر بابکان در فیروزآباد و کاخ سروستان به کار رفته که این وضعیت صرف نظر از پوشش فضاهای وسیع و رفیع، شکوفایی بیرونی و درونی اینگونه بناها را فراهم میآورد که پیشتر با استفاده از قابهای مربع متحدالمرکز با چرخشی به مقدار نیم قائمه بر روی قاب زیرین و محاط در آن زیگوراتی را به وجود میآورد، ساخته میشد.
اکنون تبدیل آن به شکل مدور، در واقع تحولی در جهت دست یافتن به نرمش و ایستایی بهتر و تقسیم یکنواخت و متوازنتر نیروهای موجود در بنا بوده است.
به علاوه این تمدید خردمندانه، معمار را از لزوم بهکارگیری احجام و عناصر ساختمانی حجیم و وزین که از پیش برای پوشش فضاهای اصلی و جنبی فراهم آورده بود، بینیاز کرده و در عوض استفاده از آجر و یا سنگ با ابعاد کوچک و قابل حمل را مقدور میساخت و کار ساختن و پرداختن را آسان میکرد.
بناهای فاخر و نفیسی که از رهگذر این ابداع هوشمندانه حاصل میآمد، این بار مقدر بود تا در شکلدهی به بنای مساجد اسلامی و در خدمت به اهداف مقدس و جهانبینی نو کمر ببندد. ابتکار عملی که در خاستگاه اسلام به کلی بیسابقه بوده است.
در آغاز تقریبا همه مساجد اسلامی در جای معابد، کاخها و کلیساهای سرزمینهای مفتوح و با استفاده از عناصر و مصالح موجود در آنها ساخته میشد.
مسجد جامع اموی دمشق به عنوان مسجد و مرکز اسلامی که هم پارلمان بوده و هم محلی که به امور جاری مسلمانان میپرداخت، با هدف نشان دادن قدرت جامعه جوان مسلمانان، در محل پرستشگاه ژوپیتر، خدای خدایان رومی که سابقا به کلیسا مبدل شده بود، ساخته شد.
در ایران هم اغلب آتشکدهها تبدیل به مسجد شدند از آن جمله میتوان از مسجد جامع اصفهان در عهد خلافت منصور نام برد.
مسجد ایرانی علاوه بر افزودن گنبد به فضای شبستان به کمک یک هندسه گامبهگام و ایجاد ایوان که به شکوه و جلال آن میافزود، دارای ویژگیهای منحصربهفردی است که لطافت و ظرافت در آراستن و تزیین بدنه در داخل و خارج بنا، از آن جملهاند.
با این همه میراث متقدمان و تتجربه به جای مانده از آنها توام با تنوع و تجربههای سنتی در استفاده از فرم و فضا به ویژه در معماری مساجد، قرنهاست که به کمال رسیده و به بلوغ هنری و ماندگاری فنی دست یافته است.
تبلور این امر را میتوان در بنای کوچک زیبا و ظریفی همچون مسجد "شیخ لطفالله" اصفهان که در اوج زیبایی، ادراک علمی و استادی مسلم است، به وضوح مشاهده کرد.
ویل دورانت مورخ مشهور و معاصر آمریکایی در باره این شاهکار بیمانند تووصیف جالبی دارد. او در تاریخ تمدن خود و در آغاز عصر خرد مینویسد: بیش از همه داخل مسجد دارای زیبایی شگفتانگیزی است که شامل نقوش اسلیمی، اشکال هندسی، چنبره[ایی با طرح کامل و یک شکل است. در این جا هنر مجرد (آبستره) را میبینیم ولی با منطق و سبک و اهمیتی که هرج و مرج مبهوتکنندهای را به عقل عرضه نمیکند، بلکه نظم قابل فهم و آرامش فکری را میرساند.
پروفسرو پوپ، ایرانشناس و مستشرق معروف معاصر در کتاب خود «بررسی هنر ایران» مینویسد: «کوچکترن نقطه ضفعی در این بنا دیده نمیشود. اندازهها بسیار مناسب اند، نقشه آن بسیار قوی و زیبا و به طور خلاصه توافقی است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که نماینده ذوق سرشار زیباییشناسی است و منبعی جز ایمان مذهبی و الهام آسمانی نمیتواند داشته باشد.
مهدی عباسی
عضو انجمن مفاخر معماری ایران
در طراحی ساختمان مهد کودک ،کودک محوری اولویت دارد. به این معنی که ساختمان باید برای نگهداری موقت کودکان طراحی شود
نادیده گرفتن عادتمان شده است. حتی اگر پای کودکانمان درمیان باشد. شاید در این هنگام بیشتر از مواقع دیگر. چه کودکان زبان اعتراض ندارند.
شهر باید انسان محور باشد. این را بیشتر کارشناسان شهری می گویند. شهر بزرگ شده ، رشد پیدا کرده اما توسعه هنوز غایب است . زنان، راهی محیط های کاری شده اند، اما از ملزومات حضور اجتماعی آنان در شهر خبری نیست.
کودک جزیی از جامعه انسانی شهرنشین است و توجه به او از اصول شهرنشینی. با این حال گویا این بخش از جامعه در شهرهای ما چندان جدی گرفته نمی شوند. مگر به مناسبت روز جهانی کودک آن هم با پخش چند کارتون. از آموزش اصول شهروندی گرفته تا رعایت ضوابط استاندارد محیط های ویژه آنها. چند مدرسه یا مهد کودک را سراغ دارید که با شرایط جسمی کاربر آن یعنی کودک همخوانی داشته باشد؟
ضوابط مهد کودک سازی
شورای عالی معماری و شهرسازی سال قبل ضوابطی را برای طراحی مهد کودک به تصویب رساند.
شاید این تنها ضابطه موجود از سوی متولیان امر ساختمان برای ساخت مهد کودک به عنوان فضای مختص کودکان باشد. گو این که بر این ضابطه نیز نقدهای فراوانی وارد است، با این حال همین ضوابط ناقص نیز اغلب نادیده گرفته می شود. چه بیشتر مهدکودک ها، خانه های قدیمی هستند که تنها با رنگ کردن و چسباندن چند نقاشی به در و دیوار تغییر کابری داده اند.
در این ضابطه که با نام ضوابط طراحی معماری مهد کودک نامیده می شود، آمده است،« اجرای مصوبه حاضر و پیوست آن در تمام طرح های آتی و در دست تهیه انواع مهد کودک اعم از دولتی ، خصوصی و خود کفا از این تاریخ ( 14/2/1383) در سرار کشور الزامی بوده و تمام مراجع مسوول تهیه، بررسی و تصویب و اجرای طرح های مهد کودک موظفند در مراحل مختلف تصویب ، صدور پروانه ونظارت بر اجرا ضوابط مذکور را رعایت کنند.»
با این همه از تصویب ضوابط طراحی مهد کودک تاکنون اتفاق خاصی در زمینه ساخت مهد کودک نیافتاده است.
هر چند بندها ی این مصوبه چندان با شرایط کودکان انطباق ندارد.
علاوه بر ضوابط شورای عالی شهرسازی و معماری سازمان بهزیستی نیز ضوابطی را برای ساختمان مهد کودک لحاظ کرده که در اغلب بند های آن با عنوان کلمه " حتی المقدور " بیشتر جنبه توصیه ای پیدا کرده تا مصوبه ای.
برای مثال در این ضوابط آمده است : ساختمان مهد کودک حتی المقدور یک طبقه باشد. در غیر این صورت طبقه دوم به نگهداری شیرخواران و اطفال نوپا اختصاص یابد.
استاندارد دور از دسترس
« هر ساختمان باید سرپناه محکمی، کارآمد و زیبا باشد.» این یک تعریف ساده است که محمود نجاری سی سی ، کارشناس ارشد معماری و مدرس معماری دانشگاه هنر از ساختمان ارایه می دهد.
وی می گوید: « در طراحی ساختمان مهد کودک، کودک محوری اولویت دارد. به این معنی که ساختمان باید برای نگهداری موقت کودکان طراحی شود. بنابراین ایمنی کودکان در مدت زمان حضورشان در مهدکودک اصلی ترین نکته و دستورالعمل در ضوابط طرح و اجرای ساختمان است.»
گو اینکه به زعم سی سی ، منظور از ایمنی تنها استحکام ساختمان نیست ، بلکه رفتار شناسی کودک و توجه ظریف به روحیات و اخلاق کودکانه و تامین امنیت و بهداشت او باید مورد توجه قرار گیرد.
« در کشورهای توسعه یافته و قانونمند مانند آلمان مسوولیت سنگین پذیرش کودک سبب شده تمام نکات و ضوابط ساختمانی، بهداشتی ، آموزشی و مراقبتی مورد مطالعه قرار گرفته و در طراحی ساختمان مهدکودک لحاظ شده است.»
مهندس سی سی درباره ضوابط ساخت مهد کودک در کشورهای توسعه یافته می گوید:« ساختمان های مهدکودک در مناطق شهری باید در نقاطی اجرا شوند که سرعت خودروها در آن نقاط حداکثر 30 کیلومتر باشد. ساختمان از شریان های اصلی تاسیسات شهری ، برق فشار قوی ، ترن و مترو و مراکز آلوده کننده دور باشد. در مسیرهای اطراف ساختمان مهد کودک تفکیک مسیر پیاده رو از سواره رو انجام شده باشد. ورودی مهد کودک نباید مجاور خیابان باشد. همچنین محدوده امنیتی برای کنترل عبور و مرور کودکان وجود داشته باشد.»
گذشته از نکات قابل ملاحظه در مکانیابی ساختمان مهدکودک ، ضوابط دیگری نیز باید در خود ساختمان رعایت شود.
برای مثال مسیر حرکت کودک از خارج ساختمان تا داخل و داخل ساختمان نباید اختلاف سطح داشته باشد.استفاده از اشیا تیز و برنده در محوطه سازی و فضاسازی مهدکودک مجاز نیست.سطل های جمع آوری و تفکیک زباله باید به لحاظ ترشح و نفوذ زباله کنترل شده و از دسترس کودکان دور باشد.طراحی فضای باز باید به شکلی باشد که در والدین احساس نگرانی ایجاد نکند. عناصر محیط باید به شکلی طراحی شود که احتمال بالا رفتن کودک از او سلب شود. طراحی فیلتر ورودی برای کنترل دمای داخل و خارج و تمیز کردن کفش ها ضروری است. دستگیره در ورودی که در حالت معمول در ارتفاع یک متر طراحی می شود. در مهدکودک از سمت داخل باید ارتفاع بیش از یک متر و 50 سانتیمتر داشته باشد. تا کودک نتواند آن را باز کند.
نمونه وطنی
نجاری سی سی به همراه دانشجویان معماری خود تحقیقی را در ارتباط با طراحی مهدکودک در ایران به انجام رسانده است. این تحقیق نشان می دهد در بیشتر مهد کودک های وطنی ضوابط استاندارد رعایت نمی شود. برای مثال در یکی از مهدکودک های زنجان، حیاط مهدکودک با ساختمان آن به اندازه ای اختلاف سطح دارد که ناچار چندین پله این دو فضارا به هم مرتبط می کند. آن هم پله هایی با بدنه فلزی و پوشش سنگی. فضاهای ناامن داخل ساختمان ، ساختمان های دو طبقه و پله های متعدد، روشویی ها و دستشویی های نامتناسب با قد کودکان و موارد متعدد این چنینی از دیگر مشکلات طراحی ساختمان مهد کودک در ایران است.
آن سویی رویا
محمود سی سی می گوید:« در طراحی ساختمان مهدکودک باید سه بخش مورد توجه قرار گیرد. 1_ قسمت کودک 2_ قسمت کارکنان 3_ قسمت والدین. در طراحی مهد کودک ، توجه به فضای کارکنان و مدیریت مهدکودک و تفکیک فضاهای استراحت ، کاری ، بهداشتی و کارکنان و جلوگیری از تداخل این فضاها با فضای کودکان حایز اهمیت است. فضاها باید با توجه به وسعت برنامه ها و تعداد کارکنان طراحی شود. فضای انتظار نیز باید در طراحی مهدکودک لحاظ شود.( فضایی که در آن والدین به انتظار کودکان می نشینند.) این فضا باید در مجاورت فیلتر ورودی و بخش مدیریت ساختمان قرار گیرد. در این فضا باید وسایل اندکی برای سرگرمی کودکان تعبیه شود. »
به گفته سی سی در طراحی ساختمان مهد کودک نکات دیگری از جمله کوتاه بودن ارتفاع تابلوهای مخصوص کودکان و مرتفع بودن تابلوهای مخصوص بزرگسالان در نظرگرفته می شود.
« در این محیط باید از رنگ های ملایم در کف ودیوار و رنگ های اصلی زرد ، آبی و قرمز در وسایل دیگر استفاده کرد. درها باید امکان خروج سریع را برای کودکان فراهم کند. سرویس های بهداشتی کودکان باید به تناسب قد آنها طراحی شود.این نکات راباید در طراحی محل آویزان کردن وسایل شخصی کودکان نصب لگوهای هر کودک ( در مهد کودک های کشور های پیشرفته هر کودک لگویی را برای خود انتخاب می کند که معرف وسایل شخصی اوست. برای مثال یک شخصیت کارتونی .) در این فضا در محل قرار گیری کلید پریزها باید دقت کرد تا از دسترس کودکان دور باشد.»
به اعتقاد سی سی پارکت به دلیل حفظ دمای محیط و تمیزی برای پوشش مهد کودک مناسبتر است.
وی ادامه می دهد:« ساخت این اتاق ها برای یک مهد کودک الزامی است. 1_ فیلتر ورودی 2_ هال مرکزی 3_ اتاق مدیریت همراه با محلی برای گفت و گو با والدین 4_ فضای انتظار والدین 5_ فضای سرگرم شدن موقت کودکان 6_ رخت کن کارمندان 7_ سرویس کارمندان 8_ آشپزخانه و انبار 9_ سالن ورزش و بازی دسته جمعی 10_ انبار وسایل بازی 11_ کارگاه نقاشی و کار با رنگ و کاردستی 12_ فضای مربوط به نظافتچی و انبار مربوط به آن 13_ کلاس های گروهی 15 تا 20 نفره کودکان ( فضاهای گروهی باید برای اوقات قصه گویی ، نقاشی و بقیه فعالیت های مرتبط عملکردی باشد.) 14_ فضای سرویس هر گروه 15_ فضای استراحت کودک ( در مهد کودک های استاندارد فقط یک مکان برای استراحت کودک آن هم برای کودکی که نیاز به استراحت دارد تعبیه می شود. چه خواب دست جمعی کودکان معمول نیست. کودک به ذات اهل تحرک است نه خواب!) محوطه بازی کودکان باید پاکیزه باشد و در طراحی آن ایمنی کودک در نظر گرفته شود.»
نگاهی به ضوابط مهد کودک استاندارد فاصله عمیق مهدکودک های وطنی را از شرایط مطلوب بیشتربه نمایش می گذارد. دلسرد نشوید با اجرای مصوبات دست و پاشکسته مهد کودک سازی در کشور شاید کودکان نسل بعد فرصت بهره گیری از یک محیط مناسب را در زمان حضور والدین خود در محل کار داشته باشند.
دکوراسیونِ یک فضا، حاصل در کنار هم قرار گرفتن عناصر متعددی است . هنگامی که در میان آنها رابطه ای قابل قبول و مطلوب وجود داشته باشد، منجر به فضایی دلپذیر، زیبا و در نهایت راحت و کارا می شود.
به طور کلی می توان گفت در یک فضا عناصر به سه دسته عمده تقسیم می شوند:
1 ـ عناصری که بیشترین هدف به کارگیری آنها در محیط ، کاربردی است . در نتیجه نقش کلیدی و خاصی را در طراحی داخلی فضا ایفا نمی کنند. به عنوان مثال هنگامی که قصد دارید برای خانه تان تلویزیون ، جاروبرقی ، یخچال و لوازمی از این قبیل را تهیه کنید، هیچ گاه با هدف دکوراسیونی اقدام به خرید آنها نمی کنید؛ بلکه ابتدا کاربرد و امکانات هر یک را بررسی کرده و سپس ظاهر وسیله را با توجه به شرایط قرارگیری در محیط و دکوراسیون آن در نظر می گیرید. البته امروزه تولید کنندگان و طراحان صنعتی علاوه بر کارایی وسیله ، به شکل ، فرم ، رنگ و به طور کلی جنبه های ظاهری آن نیز دقت بسیاری دارند و محصولاتی متنوع به لحاظ کاربرد و ظاهر تولید می کنند.
2 ـ عناصری که همزمان کاربردی و دکوراسیونی هستند. اغلب لوازم دکوراسیونی مورد استفاده در خانه ها در این دسته جای می گیرند. از آن جمله به مبلمان ، پرده ، فرش ، بوفه و غیره می توان اشاره کرد. یعنی به همان میزان که نحوه کاربرد آنها مورد توجه است ، شکل و فرم ظاهری ،رنگ ، طرح و دیگر عناصر بصری آنها نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است .
3 ـ عناصری که بیشتر نقش دکوراسیونی وتزئینی را در فضا برعهده دارند. در بررسی انگیزه انتخاب هریک از این عناصر برای محیط مورد نظر، درخواهیم یافت که اگرچه ممکن است نبود برخی از آنها خللی در فضا ایجاد نکند ولی وجود آنها به طراحی داخلی فضا بسیار کمک می کند و در واقع آنها مکمل دکوراسیون دیگر لوازم محیط محسوب می شوند.
به عنوان مثال گلدان ها، ظروف تزئینی ، شمعدان ، تزئینات مختلف در قالب گل های خشک ، مصنوعی ، چینی ، مجسمه ها و غیره از این جمله اند که البته تابلوها نیز در این دسته جای می گیرند.
از آنجا که دیوارها گسترده ترین سطوح اصلی خانه یا هر مکان بسته دیگری هستند،هنگامی که فردی وارد فضایی می شود، عمده ترین سطوحی که در مقابل دیدگان او قرار می گیرند، دیوارهای محیط هستند.
در نتیجه میزان تأثیرگذاری شان بر محیط نیز نسبت به سطوح دیگر شامل کف ها و سقف ها به مراتب بیشتر است. لذا علاوه بر مسائل کاربردی و وظیفه آنها در تفکیک فضا و ایجاد استقلال ، به نکات دکوراسیونی و نقش آنها در این زمینه نیز باید توجه کرد.
وقتی وارد فضایی می شوید که با زیباترین و مناسب ترین لوازم دکوراسیونی مبله شده ، ولی سطوح دیوارها خالی است و کوچک ترین تدبیری برای انتخاب دیوارکوب ( به صورت عام کلمه ) اندیشیده نشده است ، خلائی در آن محیط احساس می شود که تابلوها، یکی از عمده ترین راهکارهای رفع این خلاء هستند.
تابلوها اگرچه اغلب با هدف تزئینی مورد استفاده قرار می گیرند ولی در پس ظاهر این هدف ، مسئولیت های کاربردی نیز در فضا برعهده دارند. آنها جایگاه ویژه ای در تغییر حال و هوای محیط دارند و در نتیجه بر روح و روان افراد ساکن در آن مکان نیز تأثیرمی گذارند. موضوع اثر هنری ، رنگ های به کار رفته در آن و حتی قاب انتخابی برای تابلو از جمله عوامل بسیار مؤثر بر محیط هستند؛ یعنی با نصب چند تابلو بر روی دیوار، با وجود تمام وقتی که صرف تهیه و چیدمان لوازم دکوراسیونی آن شده است ، می توان هماهنگی و احساس حاکم در محیط را برهم ریخت و یا برعکس ، دستیابی به هدف مورد نظر در آن فضا را تسهیل بخشید.
صرفنظر از همه اینها گاهی نقش های کاربردی عظیم تری نیز به تابلوها محول می شود که از جمله می توان "تغییر ابعاد ظاهری فضا" را نام برد. به عنوان مثال یکی از راهکارهای افزایش ارتفاع دیوارها به لحاظ ظاهری ، نصب دیوارکوب های عمودی و بلند است که این کار از طریق نصب یک و یا چند تابلوی بلند عمودی در فواصلی نزدیک و در کنار هم و یا چندین تابلوی هم اندازه در امتداد هم و در راستای یک خط عمودی فرضی از سقف به کف میسر می شود.
به همین ترتیب با نصب تابلویی طویل و افقی و یا چندین تابلوی یک اندازه در کنار هم می توان ، طول دیوار را به لحاظ بصری افزایش داد.
انتخاب قاب
به طور کلی انگیزه ایجاد قاب در دور یک اثر هنری ، برجسته تر کردن و یا به عبارت دیگر جلوه دادن به آن است. شما می توانید این مسئله را آزمایش کنید. اگر مانند تصویر1 برروی دیواری از فضای خانه تان قابی خالی و بدون اثر هنری نصب کنید. خواهید دید که به این ترتیب فضای داخلی قاب ، اگرچه همان دیوار است ، ولی از دیگر فضاهای کناری اش متمایز شده است . پس به منظورایجاد جلوه ای بیشتر برای یک اثر هنری ، چارچوبی لازم است.
البته لازم به ذکر است برای قاب کردن یک اثر، صرفنظر از برجسته تر کردن آن ، انگیزه های دیگری نیز وجود دارد.
هنگامی که از تابلو به عنوان مکملی دکوراسیونی برای لوازم دیگر محیط یاد می شود، تنها منظور خود اثر هنری نیست بلکه ترکیب آن ( اثر هنری ) با قاب و حتی یکی از آن دو می تواند این نقش را در محیط ایفا کند. به عنوان مثال در فضایی بادیوارهای سبز و مبلمان نارنجی و زرد، به منظور حفظ هماهنگی در محیط از طریق تکرار رنگ ها، نصب تابلویی با قاب نارنجی و یا اثر هنری با رنگ آمیزی گرم مانند نارنجی ، قرمز، زرد، در کنار رنگ سبز ضروری است . در چنین شرایطی ، ممکن است مقصود از نصب تابلو و قاب کردن آن ، نمایش دادن اثرهنری و جلوه بخشیدن به آن نباشد.
پس از آن که اثر هنری مورد نظر خود را با توجه به مشخصات فضا انتخاب کردید، نوبت به قاب کردن آن می رسد.
با توجه به هدف مورد نظرتان برای نصب قاب ، به هنگام انتخاب ، پیش از در نظر گرفتن هماهنگی میان قاب و دیگر لوازم دکوراسیونی محیط، هماهنگی آن را با اثر مورد توجه قرار دهید؛ زیرا به جهت نزدیکی و حضور آن دو در یک قالب ، تأثیر بیشتری بر روی هم می گذارند. حتی اگر در شرایطی مانند نمونه ای که در بالا اشاره شد، اثر هنری چندان مهم نباشد و تنها رنگ های موجود در آن و قاب انتخابی نقش تعیین کننده را دارا باشند که در این مورد هم رعایت هماهنگی باید در رأس موارد دیگر قرار گیرد.
ـ اگر رنگ های به کار رفته درون اثر شما ملایم و کمرنگ است و در محیط به رنگ های شادتری نیاز است ، با انتخاب قابی به یکی از رنگ های تند و گرم هماهنگ با محیط ، به اثر جلوه ای دیگر ببخشید. برعکس برای آثار هنری شلوغ با رنگ های گرم و تند ، انتخاب قابی به یکی از رنگ های ملایم و یا حتی خنثی ضروری است ولی اگر برای چنین اثر هنری ، قابی به رنگ گرم وتند انتخاب کنید باید توازن را از طریق دیگر لوازم دکوراسیونی برقرار سازید وگرنه محیطی خسته کننده پدید می آید.
گاهی اثر به قدری جذاب است که انتخاب قابی جالب توجه ، نه تنها آن را برجسته تر نمی کند، بلکه از جلوه اش نیز می کاهد و با آنکه هدف طراح داخلی فضا جلب فوری نظر بیننده است . در این شرایط چند راهکار وجود دارد:
الف ) قاب و حاشیه دور اثر را به یک رنگ تهیه کنید. البته این رنگ باید ملایم و یا خنثی باشد.
ب ) قاب را درست به رنگ دیوار برگزینید.
ج ) از قاب کردن اثر صرف نظر کنید. به این ترتیب تابلو بدون قاب بر دیوار آویخته می شود.
گذشته از رنگ ، جنس ، ضخامت ، ابعاد طرح و بافت قاب نیز بر روی اثر هنری و محیط تأثیر می گذارند. لذا انتخاب کلیه مولفه های فوق برای قاب ، باید مطابق با هدف دکوراسیونی محیط صورت گیرد .
در تصویرهای خیالی اکثر ما خانه بنایی منفرد در یک فضای گسترده است همان کلبه که برای همه ماانسانها تصویر عام نخستین خانه است و اگر از ما بخواهند خانه خیالی خود را ترسیم کنیم ، آنرا در بستر پاک و بکر طبیعت و یگانه و متمرکز به تصویر میکشیم . همانگونه که در نقاشی ساده بچه ها دیده می شود . تصویری از ساده ترین ، بی آلایش ترین و امن و در مفهوم کلمه یک پناهگاه است . روشنایی این کلبه در تاریکی شب نشانه انتظار ، حضور انسانی و تنهایی است . اما امروزه دیگر خانه ها آن مفهوم دیرینه را ازدست داده اند و صرفاً نقش یک استراحتگاه شبانه را ایفامی کنند. پاتوق ها در واقع حد فاصل میان خانه های شخصی و محل کارند , زمانیکه نه طالب سکوت خانه ای و و نه ازدحام اجتماع بیرون؛ فضایی که بتوانی فردیتت را با دیگرانی چون خودت به اشتراک بگذاری یک اشتراک پنهانی.
چه مکان هایی می توانند پاتوق باشند؟
تجربه های شخصی نشان می دهند که پاتوق ها اکثراً کافی شاپ ها و یا کافی بارهایی هستنند که درجاهای دنج قرار گرفته اند و یا طراحی آنها به گونه ای بوده که توانسته اند علاوه بر این که به لحاظ شهری در نقطه ای
شاخص قرار گیرند فضاهای خاص و آرامی را نیز در خود بپرورانند اکثرا ًخیلی بزرگ نیستندچون قرارگرفتن در پرسپکتیو های دید زیاد احساس آرامش را کم می کند. فرم های منحنی و دوار و مرکز گرا بندرت می توانند فضاهایی مناسب برای پاتوق شدن را فراهم آورند چرا که نیروهای فرم در همه جا متعادل نیستند.
همچنین فضاهای شکشته و فرم های نوک تیز احساس تعلق به مکان را کم می کنند بر عکس آنها فرم های راست گوش یا حرکت های نرم و سیال می توانند مکانی را برای ساعات طولانی جذاب نمایند.
کافی شاپ هایی که نمای آنها تماماْ شفاف است نیز مسائلی را برای پاتوق نشینها فراهم می آورند در نتیجه از آنها دوری می کنند. داشتن مبلمان راحت و قابل تحمل برای ساعات طولانی,نورملایم , موسیقی حتی الامکان آرام و کلاسیک همه می توانند در پاتوق شدن یک مکان موثر باشند. آنچه که یک پاتوق را برای مشتریان دائمی اش جذاب می کند احساس تعلق ، آرامش ، گیرایی و گاه فراموشی ست.
پاتوق ها آن سوراخ سنبه های خاطره انگیز شهرهایند که غریبه ها را به سختی در خود جای می دهند.
پاتوق ها از گذشته تاحال:
در فیلم های وسترن صحنه های بسیاری از فیلم در پاتوق ها سپری میشدکه اکثراً کافی بارهایی بودندبسیارمردانه و جایی برای گپ زدن و یا حتی دوئل، فضاهایی که مشتری های بخصوصی دارندو زمانی که یک غریبه وارد آنهامیشدهمه کنجکاوانه درپی کشف هویت او بودند.
در فیلم های سال های 1930 به بعد( جنگ جهانی اول و دوم) نیز صحنه های بسیار زیادی از چنین مکانهایی دیده میشد که اکثراً جاهایی برای فعالیت های زیرزمینی و مخفی محسوب می شدند مثلا ْدر فیلم کازابلانکا و یا سریال ارتش سری مکان اصلی تصویر برداری یک کافه است که صاحب آن بطور پنهانی پارتیزانها یا خلابانهای متفقین را به کشورهایشان باز می گرداند. و امروزه پاتوق ها نه تنها مکانی برای اجتماع های کوچک بلکه در اصل حاصل فردیت های بیش از پیش انسان قرن حاضرند ,انسانی که به سختی می تواند کسی را در تنهایی های خویش شریک بشمارد فارغ از درگیری های روزمره وبدور از سکوت بی حد وحصر خانه که تیک تیک ساعت آنرا می لرزاند فضایی برای لحظات رویا گونه اش.
خوب یا بد,این نمودی از زندگی انسان معاصر است و همه ما در زندگیمان ساعاتی را در چنین مکانهایی سپری کرده ایم؛ برای قرارهای دوستانه و یا حتی کاری. برای تنوع و خندیدن و یا دیدن و دیده شدن!!
اگر انسان کلاسیک آرامش را در معابد می جست رواست که کافی بارها را معابدشهرهای مدرن بنامیم.
پی نوشت:
- پاکباز، ر،1381، در جستجوی زبان نو، تهران، انتشارات نگاه.
- گودرزی، م.،1381، هنرمدرن، انتشارات سوره.
بامهای تخت معمولا فاقد ملاحظات زیبایی شناسانه معماری بوده و بنابراین نمی توانند در اغنای ارزش زیبایی و معماری ساختمان ایفاگر نقشی باشند و در مقابل، می توانند نمایانگر گستره ای از امکانات بالقوه طراحی در زمینه منظرسازی باشند و بجز آن، سطوح زمخت و خشنی به چهره شهر، یا محدوده ساختمان می بخشند و نیازمند سیستم دفع آب باران نیز هستند.
مشخص نیست که ایده اصلی چنین طرحی منصوب به چه کسی و به کدامین دوره بازمی گردد. شاید این ایده از توصیف باغ های معلق بابل (عراق) نشات گرفته شده باشد؛ باغهایی که در هوا معلق نبوده بلکه در واقع روی بام ها و مهتابی های چند ساختمان قرار داشتند. این باغ در سال 600 قبل از میلاد به دستور بختنصر برای همسرش که شاهزاده خانمی از ماد و دلتنگ کوهها و سبزی و خرمی زادگاهش بود، ساخته شد. بختنصر دستور داد کوهی بسیار بزرگ با ابعاد عجیب بسازند. این کوه در واقع ساختمانی چهارگوش با ارتفاع 120 متر بود که 5 بام داشت و هریک بر ستون هایی بنا شده بود که در آنها انبوهی از چمن، گل و درخت میوه کاشته شده و توسط تلمبه های آبی، آبیاری می شدند.
به هر تقدیر و سوای اینکه فلسفه چنین طرحی از کجا ناشی شده، سیستم بام سبز زمانی بوجود آمد که طرح یک فضای سبز برروی سازه بام اجرا گردید. بام سبز در واقع بامی است که بر روی سطح آن گیاهان رشد میکنند. تنوع گیاهی چنین ساختاری میتواند از بام پوشیده از چمن مصنوعی تا باغ بامی باشد که با گیاهان مورد استفاده در طراحی منظر پوشیده شده است. سبزپوش کردن بام نیازمند گیاهانی است که بدقت انتخاب شدهاند تا در برابر محیط خشن و بیروح محیط پشتبام در شرایط کم/بی آبی، عوامل اقلیمی، یخزدگی، نسیم دریا و خشکی و غیره مقاومت کنند. نوع گیاهان انتخابی بسته به نوع آب و هوا و شرایط اقلیمی مختلف، متفاوت است. بام سبز یا باغ پشت بام، اوج تلفیق اجرا با محیط است. دتایل های اجرایی چنین بامی تفاوت چندانی با بام های معمول نداشته و شامل عایق رطوبتی/حرارتی، پوشش ضد آب، ماسه و درزپوش می باشند و در کنارآن شامل مصالح و عناصری هستند که بتوانند عمل نگهداری/زهکشی رطوبت و اسباب نگهداری گیاهان (مطابق استاندارد) را در ساختمان سازی فراهم آورند.
به دلایل متعدد، نماهای سبز از محدودیتهای ساختاری کمتری نسبت به بامهای سبز برخوردار بوده و در مقابل، تنوع گیاهی کمتری دارند. استفاده از پوشش سبز در بام/نمای ساختمان در اکثر کشورهای اروپایی و ایالات آمریکا رشد چشمگیری داشته که دلایل عمده آن علاوه از مبحث زیبایی شناسی معمارانه، پاسخگویی به عواملی همچون عایق سازی (حرارتی، رطوبتی و صوتی) طبیعی ساختمان، استفاده از فضای مرده بام در جهت خلق فضای دلپذیر و خلق سطوح چشم نواز در نما، تلفیق ساختار مصنوع با طبیعت، کمک به کاهش آلودگیهای جوی و افزایش نسبت اکسیژن هوا و غیره می باشد. از طرفی طراحی ساختمان با بام سبز منجر به افزایش پایداری و مدیریت صحیح بارانهای سیل آسا و آب باران می گردد.
اکثر کشورهای توسعه یافته در این راستا در این راه قدم نهاده اند که در این میان تلاش های برخی از آنها ملموس تر است. بعنوان مثال، مهمترین هدف از توسعه پایدار در آمریکا در جهت هرچه کمرنگ نمودن وابستگی به فرآورده های نفتی و یا بعبارت بهتر قطع هرگونه وابستگی به ثروت نفت خاورمیانه دور می زند و در این راستا تمام توان خود را در هر موقعیت اجتماعی- سیاسی در پیشبرد این هدف و تشویق مردم بکار بسته است. به نظر شهرداران در سیستم بام سبز پتانسیل های کاربردی زیادی نهفته و بکارگیری این سیستم در شهرها، از میزان هزینه مصرفی انرژی کاسته و به کارایی مفید محیط می افزاید. همچنین بامهای سبز به مساحت قابل ساخت یک پروژه در سایت افزوده و مکان های جدیدی برای اجتماع درون- محیط شهری و گردش در فضای بیرون از خانه را فراهم می آورند. تشویق و حمایت های بی دریغ شهرداران در این باب منجر شده است که صاحبان ساختمان کم کم به ارزش افزوده آن و مزایای بکارگیری از چنین طراحی، گیاهکاری و تخصیص و ساخت باغ بام ها بکمک متخصصین امر و معماران پی برند.
در این میان ضوابط مختلفی برای این سیستم در حال بررسی بوده و ساخت انواع باغ بام ها نیازمند تصمیمات برنامه ریزی شده است که برای حصول نتیجه مدنظر، نیازمند داشتن آگاهی و اطلاع از نحوه استفاده از آن است. بام های سبز قابلیت نگهداری و کنترل وزن خاک، باران و برف، مسیر تعبیه شده پیاده و دیگر موارد را فراتر از سیستم مهندسی بام دارد. معمولا کارخانه های سازنده دو مشخصه را برای باغ بام ها در نظر می گیرند که عبارتند از بام های متراکم و فشرده، و بام های گسترده و وسیع. بکارگیری هریک از این مشخصه ها به تعریف نوع استفاده از باغ بام، تنوع گیاهی مدنظر و میزان هزینه مدنظر برای ساخت و نگهداری آن بستگی دارد.
هدف از معرفی نمونه خانههای ساخته شده، آشنایی با مفاهیم و روند طیشده در پس پرده و نحوه گذر معمار از روند طراحی تا ساخت آن است؛ مشکلات زیادی در طی طریق روند از ذهنیت تا عینیت وجود دارد و تنها با تلاش میتوان طعم خوشآیند نتیجه را چشید! بدیهی است آشنایی با مراحل طی طریق شده توسط دیگران و دستیابی به راه حل آنها گامی فراتر پیش رویمان می نهد....
بنظر میرسد طراحی، تلفیق و هماهنگی با محیط زیست کار چندان دشواری نبوده، شاید تنها برپایه آگاهی و تکنولوژی روز استوار باشد. بنای مورد بحث در کشور فنلاند قرار گرفته که به لحاظ ملاحظات اقلیمی دارای آب و هوای سرد و دارای اختصاصات ویژه خود است.