مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

دکوراسیون اتاق ورزش


مطالب معماری

دکوراسیون اتاق ورزش

دکوراسیون اتاق ورزش

با توجه به گسترش شهرنشینی در چند دهه اخیر، کم تحرکی عامل اصلی یک سوم مرگ‏های ناشی از بیماری‏های قلبی، سرطان و دیابت است. فعالیت بدنی منظم موجب کاهش فشار خون، پایین آمدن ضربان قلب و افزایش ظرفیت هوازی بدن می شود. به علاوه ورزشهایی که توام با اعمال وزن بر روی بدن هستند سبب تقویت استخوانها و جلوگیری از پوکی استخوان می شوند. مطالعات علمی حاکی از این امر هستند که افسردگی و اضطراب در پی فعالیت جسمانی بهبود می‏یابد.
فعالیت های ورزشی و تربیت بدنی به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر و حیاتی در تامین سلامت و بهداشت جسم و روان هستند، از انواع انحرافات اجتماعی جلوگیری بعمل آورده و هزینه های درمانی را کاهش می دهند. با نگاهی به دیدگاه اندیشمندان بزرگ جهان، درمی‏یابیم که ورزش و رسیدگی به فعالیت جسمانی، مورد تأکید و تشویق آنان بوده است. ابوعلی سینا دراین باره می‏گوید: "ورزش، حرکتی است تابع اراده. در ورزش تنفس عمیق و پی‏درپی می‏آید و هر کس بتواند با اسلوب صحیح و متناسب با اعتدال مزاجش و در وقت و زمان مناسب ورزش کند، از چاره جویی و مداوای بیماری‏های مزاجی که در دنباله آن می‏آید، بی‏نیاز می‏گردد".‏
روز 26 مهر ماه مصادف است با روز جهانی تربیت بدنی و ورزش. از اینرو بر آن شدیم تا در این بخش توضیحاتی در مورد دکوراسیون مناسب ورزشی منازل در اختیار شما قرار دهیم. برخی در رفتن به باشگاه قدری سستی می کنند. حال ما می خواهیم باشگاه ورزشی را به خانه شما بیاوریم. با اختصاص دادن یک فضای خانگی به ورزش دیگر لازم نیست به صورت ماهانه هزینه عضویت کلاس های ورزشی را پرداخت نمایید، و زمان زیادی را در طول مسیر در دود و ترافیک از دست بدهید. با این کار به سادگی می توانید هر موقع که تمایل داشتید ورزش کنید. البته راه اندازی یک باشگاه ورزشی خانگی کار ساده ای نیست و در حین چیدمان و تهیه لوازم باید یک سری نکات را در نظر بگیرید که مختصراً نگاهی به آنها می اندازیم.
دکوراسیون اتاق ورزش باید به شما انرژی بدهد، حس طراوت و شادابی را در شما زنده نگه دارد، جذاب باشد و از شما دعوت کند تا در آن ورزش کنید.
پیش از هر چیز هدف خود را از ایجاد یک محوطه برای ورزش مشخص کنید. سپس به میزان فضایی که در اختیار دارید فکر کنید. عده ای گوشه ای از یک اتاق را تبدیل به منطقه ورزش می کنند و بعضی ها یک اتاق کامل را به این کار اختصاص می دهند.

دستگاههای ورزشی
نکته بعدی تهیه ملزومات ورزشی است. فقط دستگاههایی را بخرید که مطمئن هستید به آنها نیاز دارید و از آنها استفاده می کنید. اتاق را بیش از اندازه با دستگاههای مختلف شلوغ نکنید. این کار هم زیبایی بصری اتاق را از میان می برد و هم امکان مانور دادن و حرکت آزادانه را از شما سلب می کند. بد نیست اطلاعاتی در مورد مقیاس اتاق و نوع تمرینات خود را تهیه کرده و در اختیار یک مربی ورزش یا تناسب اندام قرار بدهید تا او شما را در خرید وسایل مورد نیاز راهنمایی کند. به طور کلی برای یک محیط کوچک با صرف هزینه پایین یک تردمیل، دوچرخه، و استپر کفایت می کند. از جمله مزایای دستگاههای مذکور این است که همه عضلات بدن را درگیر می کنند، به راحتی جمع شده و قابلیت جابجایی دارند.

رنگ
رنگ در اتاق ورزش از اهمیت بالایی برخوردار است. شاید بتوان گفت که انتخاب رنگ مناسب برای این اتاق از هر اتاق دیگری مهم تر است. همانطور که میدانید رنگ تاثیر شگرفی بر روی حالات و احساسات درونی انسان می گذارد. به همین دلیل بکارگیری رنگ نامناسب برای محوطه ورزش، انرژی شما را کاهش داده و خیلی زود خسته تان می کند. تعداد زیادی از کارشناسان معتقدند که برای اتاق ورزش هر چه از رنگ های روشن تر استفاده کنید بهتر است. اما گاهی اوقات رنگ های خیلی روشن برای برخی از افراد خیلی زود خسته کننده می شوند، بنابراین سعی کنید تا جایی که می توانید رنگی را انتخاب کنید که برایتان کاربردی باشد.
چه ورزشی انجام می دهید؟ اگر می خواهید در این اتاق به تمرین یوگا بپردازید، یک رنگ آبی خنک، آرامش ذهنی شما را افزایش داده و حس سکون و آسایش خیال را افزایش می دهد. نارنجی هم یک رنگ پرانرژی است و اگر می خواهید ورزش های هوازی انجام دهید پیشنهاد مناسبی است. بنفش رنگ تحول و دگر گونی است و اگر بیش از حد اضافه وزن دارید و تصمیم گرفته اید که ساختار کلی بدن خود را تغییر دهید، بد نیست از این رنگ استفاده کنید. قرمز به سادگی فشار خون و ضربان قلب را بالا می برد اما این افزایش ضربان مجازی است و سبب بروز خستگی زودرس می شود. قرمز همچنین تاثیر مستقیمی روی اشتها دارد و شما را به سرعت گرسنه می کند و این مسئله ای که باید در هنگام ورزش کردن از آن پرهیز کنید.

پوشش کف
به پوشش کف اتاق ورزش هم دقت کنید چراکه اکثر فعالیت های شما روی این منطقه انجام می پذیرد. پهن کردن فرش ایده بدی به شمار نمی رود زیرا سطح نرمی را برایتان ایجاد می کند. اما مناسب ترین گزینه برای پوشاندن کف این اتاق یک سطح نرم پلاستیکی است. به این منظور می توانید از پوشش های آماده فوم و پلی استر استفاده کنید.

ایمنی

حفظ ایمنی در این مکان یکی دیگر از مواردی است که باید حتماً به آن توجه کرد. هنگام نصب دستگاهها آنها را در محل مورد نظر به دقت فیکس کنید. اگر فکر می کنید که ممکن است دستگاههای بدن سازی برای کودکان خطر ساز شوند، حتما درب اتاق را قفل کنید تا مانع ورود کودکان شوید. خرید وسایل حجیم بدنسازی نه تنها هزینه بالایی در بردارد بلکه به مراقبت و رسیدگی بیشتری هم نیاز دارد. فراموش نکنید که شما برای ورزش کردن نیاز به تجهیزات کامل یک باشگاه درجه 1 ورزشی را ندارید.  

 باید های اتاق ورزش
تشک - یکی از ملزومات ضروری در هر اتاق ورزشی تشک های تمرینی است. تشک به ویژه برای انجام حرکات یوگا و سایر حرکات زمینی نظیر دراز نشست و شنا مورد استفاده قرار می گیرد. در این زمینه قدری خلاقانه عمل کنید و رنگ و طرح این تشک ها را بر اساس میل و سلیقه شخصی انتخاب نمایید. دقت کنید که رنگ آنها با رنگ سقف، کف، و دیوارها همخوانی داشته باشد.
آب سرد کن- متخصصان تاکید بر نوشیدن آب در حین ورزش دارند. در این زمان شما به شدت تشنه می شوید و باید به وفور آب بنوشید؛ بنابراین بد نیست یک دستگاه آب سرد کن و یا یک یخچال کوچک برای این فضا تهیه کنید تا آب و سایر نوشیدنی های دیگر را در آن خنک نگه دارید.
ساعت دیواری– ساعت دیواری یک باید همیشگی برای اتاق ورزش است. هر چند همه ما ساعت مچی داریم اما در نظر گرفتن یک ساعت دیواری برای دیوار اتاق ورزش ضروری است. در حین ورزش با نگاه به ساعت راندمان شما افزایش پیدا می کند و راحتتر می توانید میزان فعالیت خود را بر حسب زمان اندازه گیری کنید.
سیستم صوتی – در یک اتاق ساکت به سرعت از ورزش کردن خسته می شوید به خصوص اگر تنها باشید و این اتاق در زیر زمین قرار گرفته باشد. در یک چنین فضایی شما به سرعت انرژی خود را از دست می دهید. راهکار اساسی قرار دادن یک سیستم استریو در اتاق ورزش است. قرار نیست هزینه زیادی صرف کنید، یک ضبط صوت به همراه یک باند کافی است. گوش دادن به موسیقی محرک در زمان ورزش انرژی شما را افزایش می دهد.
قاب عکس – تصاویری را بر روی دیوار نصب کنید که با نگاه کردن به آنها آخرین ست دراز نشست را نیز به اتمام برسانید. برای تزئین دیوارها می توانید از تصاویر ورزشکاران مورد علاقه خود نیز استفاده کنید و از پشتکار آنها الگو بگیرید. این امر شور و نشاط و انگیزه را در شما زنده نگه میدارد.
آینه – قرار دادن آینه در اتاق ورزش یک ضرورت است. زمانیکه خود را در آینه نگاه می کنید، ناخودآگاه به ادامه کار ترغیب می شوید. به علاوه هنگامیکه خودتان را در حال ورزش می بینید حس خوبی به شما دست می دهد.
وسایل زینتی – برای تزئین اتاق ورزش لازم نیست حتماً از وسایل دکوری کلاسیک استفاده کنید. چند شاخه بامبو آن هم وقتی که بدنتان با دستگاههای آهنی درگیر است روحیه شما را به طرز باورنکردنی بهبود می بخشد. استفاده از گل ها و گیاهان فضا را تر و تازه می کند و سبب تصفیه هوا نیز می شود.
نور – مطمئن شوید که از نور مناسب در محل مناسب استفاده می کنید. اتاق ورزش باید روشن و پر نور باشد. اگر بتوانید از نور طبیعی روز هم بهره بگیرید خیلی خوب است. نور لامپ ها را طوری تنظیم کنید که بازتاب آن در آینه بیفتد. اگر در آینه زیبا به نظر برسید بیش از پیش به ورزش کردن ترغیب می شوید.
جالباسی – برای آویزان کردن لباس های ورزشی، روپوش، دستکش، و حوله مورد استفاده قرار می گیرد.


مطالب معماری

کتابخانه مارپیچ و کتابخانه نورانی


مطالب معماری

کتابخانه نورانی 


طراحی بی نظیری که در تصاویر می بینید، کاری نو از یک طراح فرانسوی به نام "چارلز کالپاکیان" است. همانطور که مشاهده می کنید این کتابخانه بر خلاف انواع پیشین خود دارای طبقه بندی های استاندارد و صاف رایج قبلی نیست. همچنین مجهز به لامپ های جداشدنی است که خود این لامپ ها شبیه به کتاب هستند. نور این لامپ ها نه تنها به شما کمک می کند که بتوانید در تاریکی راحتتر کتاب مورد نظر خود را انتخاب کنید، بلکه فضای دراماتیکی را نیز بوجود می آورد و در زیباتر کردن محیط موثر است

کتابخانه نورانی

کتابخانه نورانی

کتابخانه نورانی

 

کتابخانه مارپیچ

انتخاب یک کتابخانه زیبا با برخورداری از طرحی مناسب که با دکوراسیون داخلی منزل شما همخوانی داشته باشد، کار چندان ساده ای نیست. طرحی که در تصویر مشاهده می کنید، کار جدیدی از استودیو طراحی "جوئل اسکالونا" است و مطمئناً در هر خانه ای که به سبک مدرن چیده شده باشد، جای خودش را باز می کند

کتابخانه مارپیچ

کتابخانه مارپیچ

کتابخانه مارپیچ 


مطالب معماری

جنگ ونوسی ها و مریخی ها در دکوراسیون


مطالب معماری

 جنگ ونوسی ها و مریخی ها در دکوراسیون

تفاوت دنیای زنان و مردان در دکوراسیون هم قابل بحث و بررسی است. زمانیکه نوبت به طراحی و چیدمان داخلی منازل می رسد بین ایده های خانم ها و آقایون یک دنیا اختلاف پدیدار می شود. هر کس که تاکنون خانه جدیدی را با همسرش دکوراسیون کرده باشد، مطمئناً متوجه اختلاف نظرها شده است. آقایون ایده ای می دهند که به خیال خودشان لنگه ندارد اما نظر خانم دقیقاً عکس آن است. به همین دلیل انتخاب خانه مناسب از یک سو و چیدمان وسایل داخلی خانه از طرف دیگر برای آنها دردسرساز می شود.
اغلب آقایون کار هیچ طراحی را قبول ندارند و دوست دارند خودشان طرح چیدمان و طراحی داخلی خود را بدهند؛ اما بر عکس خانم ها دوست دارند برای چیدن وسایل خانه خود با تمام طراحان و دکوراتورهای موجود در جهان مشورت کنند، از طرح های طراحان معروف تقلید کنند و از همه پیشی بگیرند.
در نهایت با اینکه به نظر می رسد خانم ها می خواهند بیشتر هزینه کنند، اما آقایون بیشتر هزینه می کنند و نتیجه کار آنها به مراتب پایین تر از کار خانم که با هزینه کمتری منظره زیباتری خلق کرده می باشد.
حال به چند نمونه از این اختلاف سلیقه ها می پردازیم:
•    آقایون به دنبال کاربری هستند و خانم ها عاشق زیبایی
•    آقایون طرفدار سادگی هستند و خانم ها طرفدار تجملات
•    آقایون تمایل به استفاده از تکنولوژی روز دنیا را دارند و همیشه بزرگترین وسیله تلکنولوژیک را به عنوان نقطه مرکزی اتاقها در نظر می گیرند و اولین انتخاب آنها در این زمینه یک تلویزیون وضوح بالای
LCD است. ولی خانم ها ترجیح می دهند یک وسیله ملموس تر و در عین حال زیباتر نقطه مرکزی اتاق باشد.
•    آقایون اغلب اوقات ترجیح می دهند که روی یک مبل بزرگ با رنگ تیره، جنس چرمی و خیلی نرم و راحت بنشینند. خانم ها به دنبال مبل های ظریف تر، با قوس و انحنای لطیف تر، و کوسن های تزئینی زیاد هستند.
•    آقایون ترجیح می دهند اتاق را با رنگ های تیره، خاکی، و قهوه ای اشباع کنند. خانم ها بیشتر طرفدار رنگ های شاد و روشن هستند و تجلی رنگ های ملایم تر را ستایش می کنند.
•    در رنگ آقایون فضای مونوکروماتیک را ترجیح می دهند، اما خانم ها طرفدار تنوع هستند.
•    خانم ها به جزئیتان اهمیت می دهند و آقایون فقط به کلیات فکر می کنند.
خوب با وجود این همه تفاوت زوج ها چگونه می توانند خانه خود را به نحوی دکوراسیون کنند که هر دو از آن راضی بوده و لذت ببرند؟ در اکثر موارد خانم ها به نظر آقایون اهمیت نمی دهند و خانه را مطابق با سلیقه خود می چینند؛ در این مقاله چند راهکار به شما پیشنهاد می کنیم که به واسطه آن راحتتر با همسر خود کنار بیایید.
-    خانم ها باید در چند منطقه به آقایون اجازه مانور بدهند. به عنوان مثال چیدمان انباری و گاراژ را به آنها بسپارید تا هر چقدر که می خواهند با ابزار و یراق و سایر اسباب بازی های مردانه شان بازی کنند. قسمت باربکیو و کباب پزی هم یکی از بخش های مورد علاقه آنهاست. سیستم صوتی و تصویر خانه هم همینطور. اگر نظر آنها را در انتخاب مبلمان نشیمن بپرسید بد نیست.
-    اتاق خواب، پرده ها، و نهارخوری را به آنها بسپارید. خانم ها با سلیقه خود زیبایی خاصی را به این قسمت ها می آورند.
فقط در حین دکوراسیون هیچ گاه این اصل مهم را فراموش نکنید: آقایون می دانند: "چه چیز به کار می آید" خانم ها می دانند: "چگونه به کار می آید"
اگر خانم ها و آقایون بتوانند با هم و در کنار هم کار کنند هم زیبایی را به خانه خود می آورند و هم کارایی را. 
اخیراً تحقیقی انجام شده که در آن میزان حرکت مردها و زنها در اطراف و داخل هر اتاق مورد محاسبه قرار گرفته است. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که خانم ها خیلی بیشتر از آقایون در داخل اتاق ها رفت و آمد می کنند. در عین حال خانم ها فعالیت های بیشتری را نیز در داخل هر اتاق انجام می دهند. به عنوان مثال خانم ها در آشپزخانه ظرف ها را تمیز می کنند، غذا درست می کنند، لباس می شویند و ... اما آقایون تنها وقتی وارد آشپزخانه می شوند که گرسنه شده باشند. پس در حین چیدن وسایل بد نیست به این نکته مهم هم توجه کنید.

  


همه زوج ها بهم شبیه نیستند اما یک سری موارد عمومی و کلی وجود دارد


مریخ:

چیزهایی که آقایون دوست دارند


ونوس:

چیزهایی که خانم ها دوست دارند


دکور کلی اتاقها


کاربردی، راحتی، جمع و جور بودن، پرهیز از شلوغی


زیبایی، نور، گل، نمایش کلکسیون های شخصی، دقت به جزئیات


رنگ ها


رنگ های خاموش، قهوه ای، خاکستری، خاکی، رنگ های تیره، مشکی


رنگ های روشن تر، رنگ گل های باغچه، رنگ های با طراوت، سفید


پارچه


چرم، پلنگی، راه راه، شطرنجی، بافت درشت، نقش های برجسته


طرح های زیبا، گلدار، ابریشم، چیت، حریر، براق


مبلمان


راحت، بزرگ و حجیم، بدون کوسن و بالشت های اضافه


پشتی انحنا دار، دسته های برگشته، با بی نهایت کوسن در طرح ها و رنگ های مختلف


جنس


چوب و فلز


شیشه و آنتیک


وسایل دکوری


کمترین وسایل دکوری، گاهی چند عدد یادگاری


انواع و اقسام وسایل زینتی، هر اتاق وسایل تزئینی مخصوص به خودش را داشته باشد

 


مطالب معماری

لوکس ترین هتل دنیا در ترکیه


مطالب معماری

 

 

هتل معروف، فوق مدرن و پنج ستاره "مردان" در ۲۳ می ۲۰۰۹ در ساحل کندو (Kundu) در آنتالیای ترکیه افتتاح شد (مردان نام ترکی است و ربطی به جنس مذکر ندارد! توضیح مدیر سایت). در مراسم آغاز به کار و افتتاح این هتل معروفترین چهره های هنر معاصر دنیا از جمله ستارگان سینما و موسیقی حضور داشتند. ارطغرل گؤنای وزیر فرهنگ و گردشگری ترکیه و نورسلطان نظربایف رئیس جمهور قزاقستان در مراسم افتتاح این هتل بی مانند حضور یافتند. همچنین شارون استون، ریچارد گر، ماریا کری، مونیکا بلوچی، پاریس هیلتون، سیل هنری و تام جونز از جمله بازیگران، خوانندگان و مدلهای معروف دنیا هستند در مراسم افتتاح هتل فوق مدرن مردان (Mardan Hotel) شرکت کردند.

این هتل که از مدرنترین هتل های موجود در دنیا می باشد با هزینه ای بالغ بر 1.4 میلیارد دلار احداث شده است. هتل فوق مدرن مردان در محوطه ای به مساحت ۱۸۰ هزار متر مربع ساخته شده است. بنای هتل از استانبول الهام گرفته شده است. در هتل مردان یک استخر عظیم ۱٦ هزار متر مربعی موجود است.

این هتل دارای ۲۷۱ اتاق استاندارد، ٦۲ اتاق بسیار بزرگ، 16 سوئیت سلطنتی با الهام گیری از کاخ دلماباغچه، ۳۸ حمام ترکی، ٤۱ اتاق دوبلکس، ۸۲ جونیور سوئیت، ٤ آپارتمان شاهنشاهی، دو سوئیت 600 مترمربعی با حوضهای ویژه، ٤٤ سوئیت دارای باغچه، 16 رستوران و ۳۲ بار می باشد.

استخر هتل با الهام گیری از تنگه استانبول ساخته شده است و بنا نیز دارای نماهایی از قصر دلما باغچه می باشد. هتل مردان همانند استانبول دارای دو قطعه می باشد که یک حوض وسیع بین آنها قرار دارد. در یک طرف حوض، بناها با الهام از مناطق اورتاکؤی و آرناووت کوی در بخش اروپایی استانبول و در طرف دیگر نیز بناها با الهام از معماری کلاسیک ترکی در بخش آسیایی، ساخته شده اند. در فاصله بین دو طرف نیز رفت و آمد با قایقهای سلطنتی صورت می پذیرد.

هتل مردان با سرمایه گذاری تلمان اسماعیل اف، شهروند آذربایجانی الأصل روسیه ساخته شده است. ترکیه یکی از جذابترین کشورهای دنیا برای گردشگری است و مسئولان کشور نیز زمینه های سرمایه گذاری بخش خصوصی در پروژه های توریستی را فراهم کرده و امنیت سرمایه آنها را تضمین می کنند. ترکیه در سال گذشته پذیرای 26 میلیون توریست خارجی بوده است.

 لوکس ترین هتل دنیا در ترکیه 

برای دیدن ادامه عکسها روی لینک زیر کلیک کنید 

turkey-hotel 


مطالب معماری

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس


مطالب معماری

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس

 

طراحی جالب ایستگاه های اتوبوس


مطالب معماری

طراحی های فوق العاده وان حمام


مطالب معماری

 

طراحی های فوق العاده وان حمام 

 

برای دیدن ادامه عکس ها روی لینک زیر کلیک کنید 

 طراحی های فوق العاده وان حمام 


اوکسین ادز معتبرترین و بزرگترین سیستم کسب درآمد وبمسترها

تکیه بر ارزش های معماری ایران



 

 

سیاوش تیموری - لزوم شناخت فرهنگ
فرهنگ، خصوصیات فرهیخته جوامع انسانی، از پیدایش بشر تا عصر حاضر است و مجموعه شناخت‌ها و معارف اکتسابی بشر، به پدیده‌های محیطی، جهت بهتر زیستن و پیشرفت از آغاز حیات،‌ انسان مهاجر بدون سرپناه و استمرار آن تا امروز، تعریف ساختار تمدن می‌باشد. فرهنگ و تمدن ایرانی سرشار از ارزش‌هاست و تاریخ سرزمین‌ ما گواه آن است و این شامل معماری گذشته، که تجلی و زبان گویای فضا زیست جوامع کهن در پهنة کشور ما بوده، نیز می‌شود. معماری ایران دارای سبک و هویت بوده است، به بافت عرصه عمومی و عرصه‌های خصوصی و موجودیت‌شان در کالبد شهرکاشان و یزد و... توجه کرده و دل‌بسپاریم. تجلیات ذوق و سلیقه، زیبایی و لطافت، عشق و محبت و روابط مردمی و سایر ظرافت‌های انسانی عجین شده با تار و پود شهر، که برگ‌های زرین و زنده و گویای تاریخ اجتماعی و شهرسازی گذاشته‌اند، طی نیم قرن اخیر، به دست متولی نمایان ناگاه تخریب شده می‌رود تا برای همیشه از میان برود.
در آموزش آکادمیکی حرفة معماری، چنان‌چه تأکید به این ارزش‌ها شود، معمار جوان فارغ‌التحصیل از مراکز آموزشی کشور با تکیه به این ارزش‌ها در صحنة کار، طرح و ساخت ظاهر خواهد شد و اگر دانشجویان را مقلد تربیت کنیم که (فعلاً بدین گونه است) دربازار کار با گروهی غیرمتعهد به ارزش‌ها روبه‌رو خواهیم بود که مستقیماً به تقلید از اشکال و عناصر کهن و یا جدید اقدام می‌کنند، که هر از گاه در جای جای شهر چهره می‌نمایند.
معماران از این دست، به تولد این فضاها که متأثر از روش زندگی مردم یک جامعه، بافت اجتماعی اقوام، موقعیت جغرافیایی طبیعی و سیاسی، زمان و مکان، توان اقتصادی، قدرت تکنولوژی ساخت و... و فرهنگ مردم یک سرزمین است نمی‌اندیشند و با حوزه محدود دید و معرفت خود به آن‌چه باید بدانند و نمی‌دانند فقط شکل ظاهری فضاها و عناصر متشکله آن را در طرح‌ها خود لحاظ می‌کنند و با به‌به و چه‌چه عوام غیرمطلع استقبال شده و سلامت عمل خود را باور می‌دارندکه جای تأسف است.
در گستره شهر گردش کنیم، آیا فضایی قابل بحث که بتواند بیان معماری معاصر باشد خواهیم یافت؟ آیا مرجعی برای کنترل کیفیت آثاری که ساخته می‌شود هست؟
به هر تقدیر به عدم اهلیت حرفه معماری و شهرسازی همه دستگاه‌ها، ارگان‌ها، وزارتخانه‌ها و سازمان‌های عریض و طویل وابسته، شهرداری‌ها و دست‌اندرکاران تأکید داشته و آنان را کم‌وبیش مسئول این نابسامانی می‌دانم. اینان اگر در اجرای قوانین دست و پاگیر تجدید نظر کرده و یا حداقل درمورد کسانی که معماری‌شان صاحب سبک و سیاق است کوتاه بیایند و به ایشان اعتماد کنند و دست‌شان را در طراحی نبندند، در آینده در سطح شهر به آثاری که چیزی تازه برای گفتن دارند، بر خواهیم خورد. منتهی چه کسانی و چه ارگانی و با چه معیارهایی، معماران صاحب سبک را شناسایی و بر آثارشان صحه خواهند گذاشت و آن‌ها را معرفی خواهند کرد؟ نتیجه معلوم است، نورچشمی‌ها همیشه در صحنه، صاحب سبک و سیاق شناخته می‌شوند و در آشفته‌بازار معماری، دکان دیگری باز خواهند کرد.
بزرگانی چون فرانک لویدرایت، آنتونیو گائودی، لوکربوزیه، گروپیوس، میس‌وندروه, آلوارآلتو، میکلوچی، کنزو تانگه، لویی کان و... چه در سرزمین خود و چه در ماورای مرزهای کشورشان آثاری را طرح و خلق کردند که هرگز دست‌خوش تغییرات چهره، ناشی از قوانین خشک محلی و جاری برای عموم نشدند و به‌عنوان یک اثر هنری و شیئی موزه‌ای در فضای مردمی پا گرفتند، که امروزه جزء مفاخر هنر معماری قرن بیستم و جاذبه‌های توریستی به ثبت رسیده و از آن‌ها شدیداً مراقبت می‌شود و مورد بازدید شیفتگان هنر معماری قرار دارند.
تکیه بر ارزش‌های گذشته
معماری گذشته ما از فرهنگ غنی برخوردار است که معماری امروز ما می‌تواند به آن‌ تکیه داشته باشد. بریدن از ریشه‌ها و هویت‌های ملی تحول نیست، بلکه از بین بردن شناسنامه است. ارباب هنر در سراسر دنیا هرچه خلق کردند به ریشه‌های فرهنگی قومی گذشتگان آن سرزمین، تأکید داشتند. یوهان وان اسپرکلسن در طراحی طاق دفانس (که در شهر پاریس به‌منظور گردهمایی آزادانه انسان‌ها در آینده ساخته شده) دیدگاهی بسیار قوی به چند محور قابل و غنی در شهر پاریس دارد. وی از داخل بنای بسیار جالب مکعبی که دل آن خالی است حجمی به اندازه کلیسای نتردام را دربر می‌گیرد و از سادگی به صلابت اهرام مصر می‌ماند، به دورنمای شهر پاریس می‌نگرد و نشان می‌دهد، می‌توان طرحی بسیار متحول عرضه کرد، اما به سایر ارزش‌هایی که زبان گویای فرهنگ معماری ملت فرانسه و شهر پاریس است، احترام گذاشت و خلاصه به تشدید اثر علایم در موازات این فرهنگ پرداخت و نه تخریب آن.
هنگامی که مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو، در پاریس در محلة Les Halls به کنکور گذاشته شد، رژه و پیانو طراحانی که جایزه اول کنکور را از آن خود ساختند و طرح‌شان پا گرفت و به اجرا درآمد، ویژگی ایده‌شان این بود که در بدنه‌های کریستال مانند و شفاف طرح، مجموعه‌ای از تصاویر معماری قرون گذشته (که بیان تاریخ جوامع پیشین در شهر پاریس است و در جبهه‌های جانبی خیابان‌های اطراف استقرار دارند) منعکس گردیده و رؤیت می‌شد. این طرح در زمان خود جنجالی به پا کرد و یکی از موفق‌ترین‌ها بود. اینان سعی در تقلید از گذشته‌ها نکردند اما به ارزش‌های والای فرهنگ پیشینیان بسیار تکیه داشتند و آن را در آینة زمان حال به رخ بیننده کشیده بودند، ضمن آن‌که از نیازهای انسان معاصر و تکنولوژی ساخت، غافل نبوده از سیستم استخوان‌بندی مدرن سه بعدی با لوله‌های فولادی ضد زنگ که شرکت کروپ آلمان آن را ساخت، استفاده نمودند و به بهترین وجه در پاسخ‌گویی به این مهم توفیق داشتند. این نمونه‌ها می‌تواند اندرزی برای دست‌اندرکاران حرفه معماری، به‌ویژه طراحان جوان باشد. 

 

منبع : انجمن مفاخر معماری ایران 


اوکسین ادز معتبرترین و بزرگترین سیستم کسب درآمد وبمسترها

تدوین شکل و دشواری‌های معماری معاصر ایران



 

 

منصور فلامکی 

مقدمه‌: نگاهی به حرفه معماری
نارسایی‌ها و سردرگمی‌هایی که در طول این سه، چهار دهة اخیر در فضای معماری ایران به دست داده‌ایم همانند سایر پدیده‌های اجتماعی اقتصادی‌ای که تجربه می‌کنیم، دارای ریشه‌ها و مؤلفه‌های زاینده این بحران، از دیدگاهی صرفاً معمارانه بنگریم تا مگر، آن‌چه خود ما معماران موجب و سبب‌ایم را، کاستی و کوتاهی‌های عام قلمداد نکنیم.
معماری معاصر ایران، که پرتلاش است و خواهان نوآوری- هر روز نقل تازه‌ای می‌یابد و به شوقی چندان معصوم که کودکانه آن در فضایی که می‌آفریند نقل می‌کند. این معماری نیاز به اندیشیدن دارد. اندیشیدن برای سنجیده ساختن و پیداست که ابزارهای اندیشه و چگونگی اندیشیدن، در جهانی که هر روز گلی تازه می‌رویاند تا یادآور توان‌های گوناگون فرهنگ‌های محلی شد و هرچند صباحی نسیمی نو در پهنه‌اش می‌وزد گستردگی و پرشماری سمت‌ها را یادآور شود، نه به آسانی دست می‌آیند و نه به سادگی ابداع می‌شوند پس راه درنگ کردن در مبنا‌های تدوین و سنجش پدیده‌ها و خاستگاه همه است و ژرف‌نگری در ارزیابی فراورده‌های معماری.
در این فشرده، با تکیه به آن‌چه به‌صورت نوشتار در دسترس داریم به مقوله تدوین شکل در معماری معاصر ایران می‌پردازیم.
2- مقولة سبک و سبک در معماری در دو گستره، ایران و جهان معاصر
از بررسی کلی آن‌چه ما در ایران در باب معماری نوشته‌ایم چنین به‌نظر می‌رسد که گسستگی‌‌های خاصی میان نقد و پژوهش‌های هنری (از یک‌سو) و نقد و بررسی معماری (از سوی دیگر)، بحران زیان‌آوری به‌وجود آمده‌اند. هم در جهان آکادمیک، هم در جهان حرفه‌مندان معمار و هم در اذهان بیداری که، به‌ظاهر، برون ا‌ز این دو می‌زیند. به این نکته با دقت بیشتری می‌نگریم.
بستر ادب و فرهنگ و هنر نزد ایرانیانی که بازوی نظری انقلاب مشروطیت ایران به‌شمار‌اند، دربرگیرنده و پرورش‌دهندة ابزارهای فکری‌اند نمایان‌گر شناختی گسترده در زمینة شیوه‌ها و روش پژوهش و تدبیر در مقولة هنر.
کتاب سبک‌شناسی زنده‌یاد ملک‌الشعرا بهار، در دهة 1330 به چاپ رسیده، در حالی‌که محتوای آن می‌تواند نمایان‌گر سال‌های متمادی غور و تفحص نویسنده آن دانسته شود. آن‌چه نزد بهار در باب سبک می‌خوانیم دارای این ویژگی‌ها است. گستردگی بینش، انسجام در ساختار تعریف ارائه شده و تحلیلی بودن آن به اتکا عناصر و متغیرهایی که، به‌نظم و به ترتیبی معین، عنوان می‌شوند.
سبک به معنی عام خود، از دیدگاه بهار، عبارتست از تحقق ادبی یک نوع ادراک در جهان که خصایص اصلی خویش را مشخص می‌سازد. وابسته به گستره ادب بودن ادراک و تعلق به جهان داشتن آن، نکات برجسته‌ای به شمار می‌آیند که راه را برای بیرون رفتن از فضای محدود فردی تصورات و پشت سر گذاردن نظریه مطلقاً شخصی دانستن سبک هموار می‌کنند.
کلید اصلی نظریه بهار در تعریف سبک، از دیدگاه ما، در دو نکته اساسی دریافت می‌شود. اول، آن‌جا که وابسته به جهان بودن سبک »هم فکر و هم جنبه ممتاز آن و هم طرز تعبیر را درنظر می‌گیرد« که ذات فراخ داشتن اندیشه و نبودن الزام برای هنرمند در به‌کارگیری شیوه‌های مرسوم تعبیر را یادآور است. دوم، آن‌جا که در شرح ارائه شده زنده‌یاد بهار می‌خوانیم که»سبک شامل دو موضوع است، فکر با معنی صورت یا شکل، (یاد آور دوباره تقابل جهان درون و جهان برون است و تذکر این مهم که آفرینش شکل، تنها طریقی است که برای راه یافتن به فکر می‌توان پیمود. چنان، که در باب هنر شعر و نثر، بهار می‌گوید که (فکر قالب جمل مستتر است).
برای کوتاه کردن نوشتار در این نقطه بازگو کردن این سخن بهار را به‌جا و پرثمر می‌دانیم »سبک از توجه به جهان بیرون فکری در ما تولید می‌شود و آن نمونه‌ای است که از تأثیر محیط در فرد و ما آن فکر را با سوابق ذهنی خود منطبق و موافق می‌سازیم و با همان جنبة فکری خویش برای شنوندگان تعبیر می‌کنیم و این نمونه‌ای است از تأثیر فرد در محیط.«
آن چه از محیط درک می‌کنیم و به عشق و در پاسخ‌گویی به نیاز به تفاهم معنوی آن را به صورت یا شکلی خاص تعبیر می‌کنیم، میان ما و محیط ما میان جهان درون و جهان برون ما، وابستگی و پیوستگی روزمره به‌وجود می‌آورد، ما را به ابعاد جهانی زنده نگه می‌دارد و راه سنجش را برای ما و مخاطبان ما باز می‌گذارد. نگاهی به‌ ادبیات هنری، معماری امروزی جهان به‌منظور بازشناخت آن‌چه در معنای سبک گفته می‌شود، لازم به‌نظر می‌رسد، زیرا چنان‌که ‌خواهیم دید نمایان می‌کند که معماران می‌توانسته‌اند براساس شناخت آن‌چه ازمحیط فرهنگی، ادبی خودشان زاده بود به تعمق بپردازند. چنان‌که دیدیم، تکیه تعریف بهار برای سبک به طرز تعبیر هنرمند است. شخصی که بدون دسترسی به زبان و بیانی خاص خود نمی‌تواند به فراورده خود تشخیص بخشد.
برای مدت زمانی طولانی، از گذشته‌های دور اروپاییان تا فرار رسیدن دوران »مانیه ریسم« یا بهتر، »مانیه ریست‌«های سده هفدهم، »مجموعه‌ای هماهنگ از اصول کلی، قواعد زبانشناختی مربوط به شکل‌ها، تناسبات و شیوه‌های فنی به‌عنوان سبک شناخته می‌شده« و تقریباً همه جا »پایه استفاده مستمر و معمول و سنت قانونمند می‌گشته« و در دوره‌ای محدود دربرگیرنده محتوایی نمادین و معین می‌شده« سبک دانسته یا تعریف می‌شده است. در نهاد این تعریف، سکون به معنای پای‌بندی به استمرار و سنت، عنصری تعیین‌کننده است. بسیار نزدیک به آن‌چه در دوران‌های رکود و نبود تحرک اجتماعی، در گستره‌ هنرها و معماری دیده می‌شود. مانیه‌‌ریست‌ها این تعریف را در هم شکستند راه »تعبیر« و »ابداع« را خارج از سنت و در گستره آن‌چه در شیوه‌های نوآور شخصیت‌های برجسته‌تر وجود داشت نمایاندند.
در حقیقت امر، پیوسته و وابسته دانستن آفرینش‌های هنری تازه و مقبول به گذشته آن‌‌گاه که به ارزش‌هایی نیز می‌نگرد که همه روزه در جهان برونی شخص هنرمندزاده می‌شوند، از یک‌سو مفهوم »مدرنیته« را به‌خاطر می‌آورد و از سوی دیگر ذهن پژوهشگران را متوجه به معادله‌ای می‌کند که میان دیروز با امروز یا میان قاعده‌ها و سنت‌های رایج با خواسته‌ها و ارزش‌های روز، به دست هنرمندان، بسته می‌شود. این معادله از دیرباز تا آینده‌ای فراخ و متناسب با آزادی انسان‌ها هر روز به شکلی نو بسته شده و برجامعه انسانی اثرگذاری داشته، روزی سبکی نو به اتکاء سبکی که بیشتر بوده زاده شده و روی بعد، انسان چندان برای ارزش‌های نو ارج قایل شده که شالوده‌های فکری، شکلی از ریشه نوپردازی را به‌وجود آورده.
به‌منظور روشن نگه‌داشتن زمینة اصلی گفت‌وگوی‌مان در زمینة سبک و معماری (مقوله‌ای که برای جامعه امروزی ایران سوای سوء تعبیر و سطحی‌نگری به با ر نیاورده) به این یادداشت از »اوتو واگنر« که در سال‌های گذر از سدة نوزدهم به سدة بیستم آورده، توجه می‌کنیم »هرگونه سبکی نو، به شکلی تدریجی از سبک قبلی به‌وجود آمده است زیرا ساختما‌ن‌های نو، مواد و مصالح جدید، وظایفی نو برای انسان و مفهوم‌هایی نو، خواستار دگرگونی‌ها و تطبیق‌هایی متفاوت نسبت به آنچه از پیش بوده، می‌شوند.« چنان‌که اشاره کردیم معادله ویژه‌ای، هر بار به شکلی متفاوت، به دست آفرینندة هنر تدوین یا بسته می‌شود و در این معادله است که دگرگونی‌ها و تطبیق‌های جدید موردنظر »واگنر« جای درست خود را پیدا می‌کنند. اما آنچه یک صد سال پیش از این پژوهش‌گر معمار شنیده‌ایم، دارای دو ویژگی مهم است که باید مورد توجه‌مان قرار گیرند. اول، این‌‌‌که به وجه غالب احتمالی یافتن دگرگونی‌ها و تطبیق‌ها دقت نمی‌شود تا مگر اصلی پیوستگی با گذشته زیر سؤال برده نشود. دوم، این‌که طی نیم قرن اخیر (و براساس پژوهش‌هایی از همان دهه‌های پایانی سده نوزدهم در اروپا آغاز شدند)، سرفصل‌هایی نو و بینش‌هایی گسترده به میدان معماری راه یافته‌اند که افق‌های پژوهشی و ابزارهای اندیشه جدیدی را مطرح می‌کنند. این افق‌ها و بازارها، به همراه آزادی‌هایی که در زبان و در بیان معمارانه رواج می‌یابند، فراورده‌های معمارانه‌ای را می‌آفرینند که هر روز بیشتر جهانی می‌شوند. یا دست کم با این توقع یا ادعا زاده می‌شوند.
تعریفی امروزی برای سبک این‌گونه عنوان می‌شود، »عنصر متمایز‌کننده‌ طرح (دیزاین)، که بیانی است ملموس و عنصری است متمایز‌‌کننده ویژگی زبان شناختی اندیشه معمارانه.«
در این اعلام، همه چیز به شخصی باز می‌گردد که اندیشه‌معمارانه خود را به زبانی خاص بیان می‌کند، شخصی که شکلی خاص و متمایز را برای فضای معمارانه می‌آفریند و به این معنی، پیوند با گذشته (چه در زمینه مفهوم) امری اختیاری دانسته می‌شود. که این اختیار معماری‌های پست، مدرنیسم را بیافریند و رونق دهد یا کمک کند تا معماران پیرو »دیکانسترایشن« پشت سر گذاشته شوند، نکته‌ای است ثانوی.
به این بخش از یادداشت،‌ با قیاسی که دشوار می‌نماید پایان می‌دهیم. نظریه بهار را با آخرین تعریفی که برای سبک داشتی می‌سنجیم.
از بهار می‌شنویم، »سبک همان طرز فهمیدن حقایق و زیبایی آن‌ها است.« و در تعریف مدرن، می‌خوانیم که »سبک با بیانی ملموس« ویژگی زبان‌شناختی اندیشة معمارانه را متمایز می‌کند« نزد بهار هر موضوع و فکری شکل و قالبی را برای تعبیر لازم دارد و امروز می‌خوانیم که برای دستیابی به تمایزهایی که در طراحی معین ایجاد تشخیص می‌کنند زبان‌شناسی اندیشه‌ای که می‌خواهد عنوان شود لازم است. بهار »فکر را در قالب جمل مستتر«  می‌داند و امروز دانسته شده است که زبان‌شناسی برای هر یک از دانش‌ها و پدیده‌های تجربی، انسانی، پیش از گزینش بیانی خاص برای ابراز اندیشه و سلیقه، گستره‌ای فاقد رنگ و سمت و جلوه‌ای خاص است و از راه جای دادن یا فرو نشانیدن داده‌های سمانتیک خاص در موجودیت ارگانیک معماری است صرفاً از داده‌های سمانتیک پوشش می‌شود و نه اتکاء صرف به ارزش‌ها و ایده‌های کاربردی می‌تواند به معماری هویت هنری بخشد.
اگر کلید راه یافتن به حقیقت تلاشی که معماران برای دستیابی به سبک معینی می‌کنند را یگانگی میان فکر و شکل بدانیم چنان که نزد بهار می‌خوانیم و سر بارز زیبایی‌شناختی شکل را بیان زیبای ابزارها و قاعده‌های زبان معماری بدانیم (چنان‌که از یادداشت‌های نقد مدرن معماری می‌تونیم دریابیم...) در کلیات و منهای وجوه پیشرفته‌تر تحلیل‌هایی فنی و علمی در مقولة معماری که در دوران بهار در ایران شناخته نشده بودند، توازی و تقارنی بسیار ارزشمند میان دو مأخذ اصلی‌ای که برگزیده‌ایم می‌یابیم.
در بابت نتیجه‌گیری از یادداشت‌های پیشین، عنوان می‌داریم که نقد و نظریه‌پردازی هنری در ادبیات نوشتاری حدود نیم قرن پیش کشورمان زمینه‌‌ای بسیار پیشرفته برای تفحص و تدبیر هنرمندان ایرانی فراهم آورده بوده است و این مهم که، برخلاف هنرهای نمایشی و نقاشی و موسیقی و سینمای معاصر که از این زمینه بهره گرفته‌اند و معماران از این منبع اندیشه مدرن تحلیل و استنباط به دور مانده‌اند، نکته‌ای قابل تأمل است.
3- در زمینة تعبیر و بیان در معماری
در آفرینش معماری (همانند سایر رشته‌های هنری) سازنده دو مقولة اصلی و سااسی روبه‌رو است. اول مجموعه امکاناتی که محیط (در ابعاد مدنی، حرفه‌ای، فنی) در دسترس‌اش می‌گذارد. دوم، توانی که خود وی برای آن‌چه در جهان درون اندوخته و به بار نشانیده است دارد.
در مقوله اول، راه و روال‌های مرسوم یا رایج برای پاسخ‌گویی به نیازهای کاربردی روزمره، از راه به کار بردن ابزارها یا عناصر شکل‌دهنده به پیکره کالبدی، کاربردی، روی میز کار معمار قرار می‌گیرند و در مقوله دوم، چگونگی‌های تدبیر در ترکیب آن ابزارها یا عناصر معمارانه مسئله اصلی معمار می‌شوند.
اشاره به ابعاد مدنی، حرفه‌ای، فنی آن‌چه ابزار کار معمار به شمار می‌آید لازم است زیرا تنها در پی بازشناسی آن‌ها است که می‌توان به الزام‌های روزمره آفرینش معماری در لحظه معینی از تاریخ پی  ‌برد. حرفة معماری، از یک سو به مجموعه رابطه‌های مدنی رایج میان مردمان و به رفتار‌های محیطی، پیوندهای شغلی و خانوادگی قراردادی ضمنی و یا مکتوب به سنت‌های اجتماعی و فرهنگی، می‌نگرد و بی آن‌ها نمی‌زید (حتی هنگامی که در تقابل یا تکامل آن‌ها، خود به ابداع یا اختراع ابزارهایی نو می‌پردازد) و از سوی دیگر، نمی‌تواند بی‌شناخت و بی‌بهره‌گیری از آن‌چه مشخصه‌های فنی، ساختاری، اقتصادی، کاربردی و شکلی، زیباشناختی همان ابزارها یا عناصر به شمار می‌آیند، برای محیطی که درون آن می‌زید، به تولید معماری بپردازد (حتی هنگامی که، در تقابل یا تکامل آن‌ها اقدام می‌کند) به سخنی دیگر، سقف‌ها و ستون‌ها، درها و پنجره‌ها، پله‌ها و دیوارها، ناودان‌ها، پی‌ها و بام‌ها، همانند طاق‌نماها و رف‌ها... که معمولاً به شکل‌هایی معین و به گونه‌گونی محدود از سوی بازار به معمار عرصه می‌شوند. (و به شیوه‌های خاص نیز با یکدیگر ترکیب می‌شوند تا ساختمانی به‌وجود آید)، پیش از آن‌که به تدبیر معمار به ‌کار گرفته شوند، نمایان‌گر زبان رایج معماری‌اند. زبانی که چنان‌که گفتیم معمار بی‌شناخت آن نمی‌تواند به اثر خود هویت زمانی، مکانی ببخشد. به میان آوردن ابزارهایی نو و شیوه‌های جدید برای ترکیب این‌ها امری است که جهان برونی معماران زایندة تحول به‌شمار می‌آید و گاه به آسانی از سوی جامعه مورد پذیرش قرار می‌گیرد و گاه به دشواری با تأخیر  و یا به شکل موقتی.
اما در مقابل این مهم، یعنی سخن گفتن به زبان رایج، معمار با مقولة دومی روبه‌رو است که بی‌قاعده و بی‌سنت رایج بی‌مبنای فکری شناخته شده و اظهار شده و بی قیدها و بی‌منظورها و خواسته‌های متعالی‌ای که جز از جهان درون و از جهان‌بینی وی از جایی دیگر ندارد. مطرح می‌شود، جایی که بیان وی به میان است، یعنی توان وی در انتقال اندیشه‌ها و نظریه‌های متعالی برخواسته، از آن‌چه معمولاً ذهنیات آن دانسته می‌شود.
زبان معماری رایج در فضای مدنی، حرفه‌ای، فنی، همیشه و الزاماً در کلیت پیکره اصلی شاخه‌بندی‌های معطوف به ابزارها و به قاعده‌هایش، متعلق به جهان برون معمار است و بیان وی، که از جهان درون و در پی انگیزه‌هایی که انسانی، الهی‌اند و متعالی زاده می‌شود، متعلق به جهان درون او است. در تقابل و تعادل میان این‌دو است که معمار، در آفریدن هر اثری نو، به تعبیر می‌نشیند و چنان‌که بهار می‌گوید، سبک معینی را به‌وجود می‌آورد. در این نقطه از یادداشتی که در دست داریم یادآوری چند نکتة بی‌جا نمی‌نماید:‌ الف- شکل دادن به اثر دکسر، برای معماری که دست‌اندرکار با هر دو مقوله پیش‌گفته می‌زید، آفرینیشی است نو. ب- معماری که جهان درون خود را با نور معنا و شکلی روشن می‌دارد که پیوسته از جهان برون وی می‌تابد نمی‌تواند بیانی همیشه یکسان داشته باشد. پ- قابل بودن معمار به فراخی جهان‌ اندیشه و باور وی به فعال بودن ذهن انسان‌ها، موجب آفرینشی پیوسته نو می‌شود و آن‌چه آمد، چه در به‌کار گرفتن زیان رایج میان جمع، به هر گستردگی‌ای که رابط اصلی است میان مفهوم‌ها و انسان‌های دریافت‌کننده پرتویی از فروغ آن‌ها خواهند بود، هنگامی تحقق پیدا می‌کند که معماری را هنر بدانیم و بخواهیم و معمار را تحقق بخشنده به تعبیرهای نو.
4- سبک و مکان آفرینش‌های معمارانه
چنان‌که دیدیم، هر اثر فرهیخته معماری نشانه یگانه‌ای است زاده از تلاشی که از آغاز تا پایان روند شکل‌گیری‌اش از سوی معمار، برای هماهنگ‌ کردن اندیشه‌ها، سلیقه‌ها، شکل‌ها و علامت‌های نمادین ملحوظ در آن می‌شود. تلاشی که جهان درون و جهان برون معمار را، به قصد دستیابی به فراورده‌های متعالی در دو زمینة اصلی کاربری روزمره (محسوس و ملموس و قراردادی) و کاربری مفهومی (برانگیختن‌هایی معنوی و ایهام‌ها و استعاره‌هایی دارای خاستگاه ادبی، فرهنگی و هنری) یگانگی می‌بخشد.
درحقیقت امر، پیوند دادن به قصد یگانگی بخشیدن به دو مقوله کاربری (وجه منطقی و مکانیکی‌ای که اشاره کردیم) و مفهومی (متوجه به دنیای معنوی تصور و خیال) مهم‌ترین و ظریف‌ترین گام آفرینشی‌ای است که معماران برمی‌دارند و در این راه است که به میزان برتر داشتن مقوله دوم و البته به قید پاسخ‌گویی درست و کامل به نیازهایی که در مقولة نخست به میان می‌آیند، بار هنری اثر معماری افزایش می‌یابد و آن را ماندگار می‌کند. از معبد چغازنبیل تا معبد »پارنتون«، از کلیسای »رون‌شا« تا مسجد شیخ‌لطف‌الله، از مجموعة مذهبی »القرائوبین« در فارس تا مجموعه مذهبی شاه زنده در سمرقند و از خانه‌های مسکونی قدیمی یزد و زواره ماسوله تا خانه‌هایی که معماران نهضت مدرن در محلة »وایس‌هوف« در اشتوتگارت ساخته‌اند... نمونه‌هایی از معماری فرهیخته به شمار می‌آیند که در آن‌ها خواسته‌های کاربردی از صافی هنر گذر داده شده‌‌اند.
در این نقطه از گزارش بهتر می‌توانیم این پرسش را به میان بیاوریم که تعریف سبک چگونه با مقولة آفرینش معماری هم داستان می‌شود؟
اگر هر آفرینش، فرهیخته و متعالی و  بروز شده، در برگیرنده و پاسخ‌گو به نیازهای این جهانی و خاستگاه‌های آن جهانی چندان به لحظه‌ای از زندگی چند بعدی معمار وابسته است که سوای کلیات در تشابه با سایر آفرینش‌های وی نمی‌تواند به دست دهد، چگونه میسر خواهد بود که از مجموعه آثارش، سبکی خاص زاده شود؟
در این‌جا با این پرسش نیز روبرو می‌شویم، چگونه، یک اثر معمارانه فرهیخته و متعالی و به روز شده از معماری معین در کنار آثار دیگر معمارانی قرار تواند گرفت که، تنها بر مبنای کلیاتی متعلق به اقلیم فرهنگی و سازنده سبکی خاص شود؟
اتکا بر کلیاتی که در توصیف اقلیم فرهنگی آدمیان و در دورانی خاص از زندگی آنان می‌توان به میان آورد، تنها به کار هموار کردن راه برای کلی نگری و مخاطره دور ماندن از جهان غور و ابداع و تعالی فردی می‌آید و این، نه آن است که در نکته‌های پیشین دیدیم.
5- معماری، میان حقیقت و واقعیت
دستیابی به زیبایی در آفرینش معماری کاری بس دشوار می‌نماید مگر آن‌که زیبایی را مشخصه‌ای قراردادی بدانیم و قبول کنیم که از راه تولید شکل‌هایی تعریف شده می‌توانیم به آن برسیم. از آن‌جا که نمی‌خواهیم این »مکان عمومی« را تکرار کنیم که »زیبایی مفهومی است نسبی« زیرا علاقه داریم به بیشترین میزانی که در این یادداشت فرصت هست به عناصر تحلیلی و ترکیب شدنی توجه دهیم که معماری را »زیبا« توانند کرد...، موضوع را دنبال می‌کنیم.
ماواقعیت‌ها را به کمک حواسمان درمی‌یابیم، موجودیت‌هایی از فضای کالبدی (در معماری)، فضای صوتی (در موسیقی) فضای تغزل و خیال (در شعر) و فضای حرکت و توازن پیوسته (در رقص)، آن‌گاه که »متعالی‌اند« جلوه‌هایی از حقیقت دانسته می‌شوند که بر واقعیت‌های سایه می‌افکنند و به آن‌ها تشخص معنوی می‌دهند. این جلوه‌ها به »عالم مثال« متعلق‌اند. »صور مثالیه« اند و »حد فاصل میان جسمانیت و روحانیت محضند« و هر یک مثالی‌اند از زیبایی که به عالم خیال و تصور درآمده. »هگل« به‌وجود رابطه‌ای معین میان »مثال« و »زیبایی« توجه می‌دهد. آن‌جا که مثال را »تابش مطلق« می‌داند که از پس جهان محسوسات، زیبایی نام می‌گیرد. او عنوان می‌دارد که زیبایی هنگامی که ذهن پرتو فروغ مثال را ببیند برای انسان قابل درک تواند بود. در پی نکاتی که گفتیم و آوردیم، نقل این یادداشت از هگل به جا می‌ماند.
حقیقت و زیبایی از یکدگیر متمایزند... زیبایی مثالی است که به‌صورت حسی در هنر یا در طبیعت به‌ رؤیت و ادراک حواس درآید و حقیقت مثالی است که بدان‌‌گونه که در خویشتن هست، یعنی به‌صورت اندیشة محض، دریافته شود و در این حال انسان، نه به دستیاری حواس بلکه به مدد اندیشه خالص یعنی فلسفه بر آن آگاه شود.
دستیابی به حقیقت، به زیبایی مطلق و به زیبایی از طریق آفرینش صورت مثالیه طریقی است که معماران پی می‌گیرند آن‌گاه که از تمامی ابزارهایی که هنر و حرفه آنان در اختیارشان گذارده بهره می‌برند. به میان مردمان آوردن ترکیب‌هایی از رنگ و شکل از سوی معماران، ساده‌ترین بار معنوی را به هنگام جای دادن یا ادغام شکل‌های نمادین و یا شکل‌های برخوردار از معنایی خاص و شناخته شده در پیکره‌های ساختمانی، به‌دست می‌دهد. جایی که مثال‌ها به‌عنوان نمادها و یا آیکون‌ها به میدان احساس، برای ادراک، باز آورده می‌شوند و دشواری را آفرینش جلوه‌هایی از حقیقت آن‌گاه فزونی می‌یابد که معمار، صورت خیالی‌ای که در راه دستیابی به حقیقت در ذهن خود زنده نگه داشته است را، از وجه »ذاتی« و »عرفی« آن‌ها بیرون برد و نه متکی بر صورت محسوس‌شان، به جهان روزمره عرضه بدارد.
یادآوری‌هایی که در زمینة وابسته بودن جهان ادراک به جهان احساس و دومی بودن ادارک به حس‌های شناخته شدة انسان در دست‌اند، از یادداشت‌هایی هرسل تا شمالی پیشنهادی او کلی، حکایت از آن دارند که راه‌یافتن و برانگیختن ادارک دیگران از طریق اثرگذاری بر حس‌های (پنجگانه) آنان، نمی‌تواند تنها بر مبنای منطق و استدلال و استنباط تحقق پذیرد. زیرا پس از دریافت هرگونه انگیزه‌ای از طریق حواس، فضای ادراک فردی به‌کارمی‌آید و چنان‌که فارابی می‌نمایاند، عقل فعال نیز نقش‌آفرینی آغاز می‌کند و بر مجموعة دریافت‌ها و برداشت‌هایی که به مناسبت هر مورد خاص، انسان به آن‌ها دست یافته، دریافت‌ها و برداشت‌های مشابه و متشابهی را نیز، به همراه بار تصویری یا شکلی کم یا بیش پر رنگ و زنده مربوط به اینها، به ذهن می‌آورد.
چنان‌که پیداست، طی طریق، از حقیقتی که در عالم تصور و خیال معمار به نقشی انتزاعی آمده، به جلوه‌ای معین از آن، به موجودیتی که بر ابزارهای شکلی متکی است. راهی هر بار دگر است و از این بیش نمی‌توان به یاد نیاورد که آن‌چه عالم تصورت و خیال معمار جست‌وجو کنندة حقیقت را منقوش می‌کند و آن‌چه صور مثالیه مطلوب برای وی به‌شمار تواند آمد،‌ الزاماً با برداشت‌هایی احساسی و ادراکی انسان‌های دیگر انطباق پیدا نمی‌کند، خواه بر مبنای منطقی و استدلالی نبودن روندی که طی می‌شود (برای معمار و برای بهره‌وری‌کننده معماری) و خواه به‌دلیل وابستگی‌های تجربی که به لحظه بهره‌وری وابسته می‌شوند و بار ذهنی شخصی انسان را به میان می‌آورند.
6- معنای سبک و زمینه‌های شکل‌گیری معماری امروزی ایران
از دیدگاه ما، تفحص در گذشته پدیده‌های سرزمینی، که معماری یکی از مهم‌ترین آن‌ها به شمار است. می‌تواند پی‌گیر هدف‌هایی متفاوت و یا متضاد باشد و این، به‌دلیل تجربی بودن و وابستگی تنگاتنگ داشتن این‌گونه پدیده‌ها به زمان است. زمان به‌عنوان پر رمز و رازترین مفهومی که انسان‌ها تاکنون توانسته‌اند، بازشناسند. در باب معماری ایرانی و تفحص‌هایی که در زمینة آن طی دهه‌های اخیر صورت گرفته‌اند، جای گفت‌وشنود فراخ است و نیاز به محفلی جداگانه دارد. اینجا اما، تنها به نقشی اشاره می‌کنیم که واژه سبک‌دار شده است.
ادبیات نوشتاری معماری ایرانی، از غنای چشم‌گیری برخوردار نیست ضمن این‌که، سرفصل‌هایی پرشمار را پیش روی خود باز گذارده زیرا، عاشقان و علاقه‌مندان و پژوهشگران‌اش، به هر مناسبتی که مقبول بوده، به کلیات آن پرداخته و مقوله‌ها و مبحث‌هایی در همین سطح را برای شناخت مطرح کرده‌اند. از آن‌چه کلیات دانسته می‌شود و نه پژوهشی علمی، سرفصلی نیز به میان آورده شده که می‌خواهد به سبک‌ها در معماری ایرانی بنگرد. این مهم چنان‌که نزد ما به میان آمده و بیشتر به‌نحوه‌های طراحی می‌پرداخته و به این دلیل که از آغاز به معانی نمی‌پرداخته و ژرفا را نمی‌خواسته، در محفل‌هایی خاص اقبال یافته‌ است، به نکته‌هایی در این زمینه نگاه می‌کنیم.
الف- عطف به گذشته‌ای غنی، هنگامی رونق پیدا می‌کند و راهی مطلوب جلوه می‌کند که دو پدیده اصلی روبه‌روی یکدیگر قرار می‌گیرند، عشق آمیخته به احترام در یک‌سو و نیاز به تولید پرشمار و پرشتاب در سوی دیگر. آن‌چه در ایران طی سه دهة اخیر و در هر دو نیمه‌اش، در زمینه تولید معماری رخ کرده در طریقی نمایان است که این دو برای یک جا شدن پیموده‌اند.
ب- راهی که عاشقان پرشتاب برای رسیدن به پرثمری پیموده‌اند، نه آن‌جا که با تقلید و بازآفرینی‌های صوری عناصر معمارانه متعلق به گذشته‌های دور و نزدیک طی شده، بلکه به مناسبت به میدان آمدن گونه‌هایی نو از معماری می‌بایست ابداعی در آن رخ می‌داده، گذشته‌ها را نادیده می‌گرفته و به تولید آن‌چه منطق کاربردی حکم می‌کرده، به قید ساده‌نگری و عدم غور در باب پی‌آوردهای اقدام‌های ساختمانی، عمل کرده است.
    پ- طی طریق باری تولید معماری در ایران معاصر، سوای نارسایی‌هایی که در زمینه گستره‌های مهارت‌های حرفه‌ای و تخصصی داشته و دارد، بسیار ساده صورت گرفته است. از میان سه سرفصل اصلی‌ای که، براساس آمیزش به کمال با یکدیگر، به معماری‌های فرهیخته جای‌جای منطقه‌های اقلیمی ایران تشخیص می‌دهند، تنها به یکی توجه شده، فضای درونی منفصل از فضای میانی و فضای برونی ساختمان، بار کاربردی خاص خود را پاسخ می‌دهد و به فضای میان، که در حد پوسته ظاهری یا خارجی ساختمان فهم می‌شود. بیشترین نقش تفویض می‌شود، سرنوشت فضای برونی با معنای چگونگی‌های پلان و لوستر یک بنا، تا آن‌جا مورد توجه قرار می‌گیرد که روی نمای ساختمان بازتاب پیدا می‌کند.
و این‌جا برای به پایان بردن یادداشت‌ فشرده‌ای که عرضه می‌داریم، دو نکته را باید خاطر نشان کنیم، اول این‌که سطحی‌نگری‌ها و تقلیدهایی که در هر سه مقیاس پیش گفته دیدیم، از گفتارها و نوشتارهای نشأت می‌گیرند که سطحی‌اند و به‌جای تأمل در معانی و مفاهیم نزد معماران گذشته، برنحوة اجرا و چگونگی‌های ظاهری برخی از عناصر معمارانه که آسان‌تر فهم می‌شده‌اند تکیه کرده‌اند. دوم این‌که هر آینه معماران ایرانی معاصر رأی بر پژوهش و بر غور داده‌اند و خواسته‌اند تا به جامعیتی نو در معماری دست‌یابند برخوردار از اندیشه‌های گذشته، در این راه به هزینة وقت و انرژی تن در داده‌اند. در دست همان فراورده‌هایی را به مردمان عرضه کرده‌اند که با جامع‌ترین مفهوم »مدرنیته« همسویی دارند و غنای معنوی گذشته را، به زبان و بیانی نو و به دور از کاربرد مستقیم عناصر صوری رواج یافته اما به قید بهره‌گیری از ابهام‌هایی راه‌گشایی عالم مثال، برای حال و آینده، آفریده‌اند 

 

منبع : انجمن مفاخر معماری ایران 


اوکسین ادز معتبرترین و بزرگترین سیستم کسب درآمد وبمسترها

مهندس فرخ قهرمانپور، معمار برجسته ایرانی درگذشت



  
 مهندس فرخ قهرمانپور، معمار برجسته ایرانی درگذشت.

مراسم تشیع پیکر این معمار و هنرمند کشورمان روز شنبه 31 مرداد ساعت 8 و 30 دقیقه صبح از محل منزل وی واقع در بزرگراه جلال آل احمد خیابان پروانه (پشت پمپ بنزین پل گیشا) میدان سوم پرنده ، پلاک 3  به سمت بهشت زهرا برگزار شد.

مهندس قهرمانپور، از  که متولد 1320 تهران بود، در شرایطی عرصه هنر را ترک کرد که آثار برجسته معماری از خود بر جای گذاشته است.
زنده یاد قهرمانپور از اعضای انجمن مفاخر معماری ایران و جامعه مهندسان مشاور ایران بود و عضویت در کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران و همچنین شورای عالی جامعه مهندسان معمار ایران در زمره فعالیت های جمعی این معمار برجسته به شمار می رود.
توسعه ترمینال های 1 و 2 فرودگاه مهرآباد و ترمینال بین المللی حجاج مشهد، ساختمان اداری میرداماد، ساختمان وزارت رفاه، متل عسلویه، ساختمان استانداری تهران و ده ها خانه، مجتمع مسکونی، اداری و ویلایی در کشور تنها بخشی از فعالیت های او به عنوان یک معمار است.
زنده یاد قهرمانپور معمار هنرمندی بود که علاوه بر مطالعه در زمینه موسیقی، با سازهای کلاسیک و سبک های موسیقی نیز آشنایی داشت. هرچند او در زمینه عکاسی، نقاشی، طراحی و حکاکی نیز فعالیت های موثری داشته است.
انجمن مفاخر معماری ایران، درگذشت این معمار هنرمند را به اهالی عرصه هنر و معماری تسلیت می گوید.


به گزارش شبکه اطلاع رسانی ساختمان (شاسا)
مهندس قهرمان پور که از معماران پیشکسوت ایران بود سه شنبه 27 مرداد به علت بیماری از دنیا رفت. بنابر اطلاعات رسیده مراسم تشیع پیکر این معمار و هنرمند کشورمان روز شنبه 31 مرداد ساعت 30/8 صبح از محل منزل وی واقع در بزرگراه جلال آل احمد خیابان پروانه (پشت پمپ بنزین پل گیشا) میدان سوم پرنده ، پلاک 3  به سمت بهشت زهرا برگزار خواهد شد.

همچنین مراسم یادبود وی نیز روز سه شنبه سوم شهریور در محل جامعه مهندسان مشاور ایران واقع در ولنجک از ساعت 3 تا 5 عصر برگزار خواهد شد.
زنده یاد قهرمان پور، در سال 1346 در رشته معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران با درجه عالی فارغ التحصیل شد و از سال 1348 کار مستقل حرفه‌ای خود را آغاز کرد. وی از سال 1360 تا زمان فوت به عنوان مؤسس، رئیس هیئت مدیره و مدیر طراحی معماری شرکت مهندسان مشاور پارساز مشغول به کار بود و در این مدت طراحی کارهای عمده ای را به عهده داشت.
وی در چند سال گذشته به‌عنوان عضو شورای گروه معماری جامعه مهندسان مشاور ایران و مدتی هم به‌عنوان دبیر این شورا فعالیت داشت. قهرمان پور عضو شورای عالی جامعه معماران ایران و انجمن مفاخر معماری ایران نیز بود.


اوکسین ادز معتبرترین و بزرگترین سیستم کسب درآمد وبمسترها