مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

کتاب «معماری خانه‌های ایرانی» منتشر شد

کتاب «معمارى خانه‌هاى ایرانى» بیانگر مرور همه ‏جانبه‏ معمارى و هنرهاى سنتى ایران است و براى هنرمندانی که از تاریخ تمدن و فرهنگ ایران آگاه ‏هستند، معمارى ایرانى را به تصویر می‌کشد.


اهمیت کتاب «معماری خانه‌های ایرانی» در کامل بودن تحقیق و ماهیت گسترده‏ پژوهشى آن است، به‏طورى که پیوند چشمگیرى بین‏تاریخ، معمارى، هنرهاى تزئینى و برنامه‏ریزى شهرى ‏ایجاد مى‏کند.
این اثر براى کسانى که ازتاریخ تمدن و فرهنگ ایران آگاه ‏هستند و معمارى ایرانى را نیز مى‏شناسند ولى منبعى که‏ جنبه‌هاى مختلف این مباحث را به شکلى معقولانه و منطقى‏کنار هم قرار دهد، در دسترس ندارند، بسیار سودمند است ‏و به محققان این رشته کمک‏هاى بسیار ارزشمندى ‏مى‏رساند.

دکتر«فاطمه کاتب»  انگیزه اصلى انتخاب موضوع این کتاب اشاره کرد و  گفت: «دلیل اصلى این انتخاب، در درجه نخست، توجه دادن ایرانیان مخصوصا نسل جوان به زندگى در خانه‌هایى ‏است که باید معنویت در آن شکل بگیرد. نخستین فضایى که در شکل‏گیرى شخصیت انسان‏ها تاثیر دارد، همان مکانى است که ‏فرد در آن زاده می‌شود و این مکان، بسیار ارزشمند و مقدس است.»

وی در ادامه افزود: «شأن ‏مکانى که در آن درس اخلاق، حرمت، محرم و نامحرم و... مطرح می ‏شود قابل تأمل است. از این روست که خانه باید الگویى داشته‏ و طراحى آن داراى ویژگى‏هایى باشد که تمام خواست‌هاى ‏انسانى که داراى ریشه‌هاى مذهبى قوى است در آن شکل بگیرد و شخصیت اجتماعى‏ افراد به تکامل برسد؛ ولى امروزه الگوى زندگى ما بنا به دلایل مختلفى دچار تغییراتى شده ‏است.»

وی گفت: «براى آپارتمان‏نشینان که زندگى را در قوطى‏هایى به‌نام خانه تجربه ‏مى‏کنند که از انعطاف روح انسانى بهره‏اى ندارند، دیگر خبرى از زیبایى‏هایى که در معمارى گذشته داشته‏ایم نیست و امروزه باید راهکارهاى جدیدى را به کار ببریم تا باز هم نشاط و شادى و معنویت را درون خانه‌ها بیابیم.»

دکتر «فاطمه کاتب» پژوهشگر و استاد رشته معماری از سال 1360 و بعد از آن فعالیت‏هاى فرهنگى و آموزشى خود را شروع کرد و به ‏عنوان نخستین بانوی رئیس دانشگاه، ریاست‏ دانشگاه الزهرا(س) را برعهده گرفت و توانست واحدهاى درسى رشته‏ معمارى را به انجام برساند. در دانشگاه تهران نیز مسوولیت دو دانشکده را در رشته‌هاى هنرهاى تجسمى و کاربردى عهده‏دار شد. همچنین براى نخستین‌بار رشته صنایع‌دستى را در ایران پایه‏گذارى‏کرد.

وی بعد از چندین سال که در فضاهاى آموزشى هنر و توسعه آن‏ فعالیت داشت، براى اخذ مدرک دکترا به انگلیس رفت و در آنجا هم ‏به دلیل سوابق آموزشى، براى نخستین‌بار رشته «مرمت ساختمان» را با همکارى دانشگاه پایه‏گذارى و واحدهاى درسى رشته معمارى را در کشورهاى مالزى و یونان برنامه‏ریزى کرد و به همین دلیل‏ مدرک فوق تخصص (فیلوشیپ افتخارى) آن دانشگاه به او اعطا شد.

کتاب «شاهکارهای معماری آسیای میانه» ترجمه شد

کتاب «شاهکارهای معماری آسیای میانه» نوشته گالینا آناتولینا پوگاچنکووا با ترجمه سیدداود طبایی منتشر شد.


 این کتاب شامل سه بخش «معماری در قرن پانزدهم، گرایش‌ها و ویژگی‌های کلی»، «طبقه‌بندی آثار معماری» و «بناهای شاخص، تاریخچه و توصیف» است. مخاطبان این کتاب هم افراد غیرمتخصص و هم اهل فن هستند.
هدف این کتاب معرفی شاهکارهای معماری موسوم به معماری «تیموری» است که مظهر نبوغ خلاقه اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم به شمار می‌آید.
کتاب «شاهکارهای معماری آسیای میانه» دربرگیرنده عکس‌هایی از بناها، توضیحات وصفی، نقشه مکان‌ها و نیز مقدمه‌ای کلی است که در آن ویژگی‌های تحولات معماری این دوره بیان شده است.
اثر حاضر حاصل کوشش‌هایی است که تحت نظارت یونسکو و در چارچوب برنامه تحقیقاتی این سازمان در زمینه تمدن‌های اقوام آسیایی میانه صورت گرفته. انجمن بین‌المللی پژوهش نیز در حوزه فرهنگ‌سازی آسیای میانه در این طرح مشارکت داشته است.

«شاهکارهای معماری آسیای میانه» نوشته "گالینا آناتولینا پوگاچنکووا"، در شمارگان 1500 نسخه و با قیمت 6000 تومان در 254 صفحه از سوی مرکز تالیف، ترجمه و نشر آثار هنری فرهنگستان هنر، به مناسبت گردهمایی مکتب شیراز روانه کتابفروشی‌ها شده است.

"شهر به روایت تصویر" منتشر می‌شود

شهر به روایت تصویر" طرح پژوهشی معاونت فرهنگی سومین جشنواره فیلم شهر است که به اهتمام احمد طالبی‌نژاد در قالب کتاب منتشر می‌شود.

ستاد خبری جشنواره فیلم شهر اعلام کرد مباحث کلی مربوط به حضور شهر به ویژه کلانشهرها در سینمای ایران از آغاز تا امروز با ذکر نام و نشان فیلم‌های شاخص که شهر در آنها بستر اصلی حوادث یا تزئینی نمود داشته در این کتاب مورد بررسی قرار می‌گیرد.
طالبی‌نژاد در این باره گفت: در بخش اصلی کتاب مهمترین عناصر و نمادهای شهری مطرح خواهد شد که از آن جمله معماری شهری به ویژه معماری سنتی محله‌های قدیمی در آثار شاخص سینمای پس از انقلاب و رابطه دراماتیک این اماکن با مضمون این آثار و مکان‌های عمومی است.
این محقق ادامه داد: همچنین مباحثی همچون آداب و رسوم شهرها همچون مراسم گلریزان، ترنابازی، عروسی، پختن نذری، تقابل فقر و غنا و بررسی این موضوع در آثار سینماگرانی چون مجید مجیدی، محسن مخملباف، ابراهیم حاتمی‌کیا، داریوش مهرجویی، ابوالفضل جلیلی، جعفر پناهی و... مورد بررسی قرار گرفته است.
وی ادامه داد: موقعیت کودکان و نوجوانان شهر در آثار عباس کیارستمی، مجیدی، جلیلی، محمدعلی طالبی، مرضیه برومند و... روابط اجتماعی و نمود آنها در آثار رخشان بنی‌اعتماد، جعفر پناهی، پرویز شهبازی، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، بهمن فرمان‌آرا و... از دیگر موارد مورد تحلیل و بررسی در این پژوهش است.

سومین جشنواره بین‌المللی فیلم شهر با محوریت فیلم‌های شهری از 12 تا 17 اسفند در تهران برگزار می‌شود.

کتاب «مسجد عتیق شیراز» منتشر شد

کتاب «مسجد عتیق شیراز» نوشته دونالد ویلبر با ترجمه افرا بانک منتشر شد.
شرحی که در این کتاب نوشته شده مشتمل بر سه بخش است: مسجد عتیق و شیراز، مسجد عتیق در منابع مکتوب و کتیبه‌ها و سرگذشت مسجد عتیق از وجه معماری که شامل دو ضمیمه توصیفی دقیق از بنا و فهرستی از کتیبه‌های مسجد عتیق است. عکس و تصویر بناها نیز ضمیمه این کتاب است.


«مسجد عتیق در منابع مکتوب و کتیبه‌ها» بخش دیگری از این کتاب است که در آن به منابع مکتوب متعددی که به مسجد عتیق پرداخته‌اند، اشاره شده است. همچنین، ویژگی‌های معماری مسجد عتیق شیراز در این بخش بررسی شده است.

بخش سوم درباره «سرگذشت مسجد عتیق» است که در آن به آثار باقی‌مانده در بنا و کتیبه‌های محفوظ مانده آن پرداخته می‌شود.

«دونالد ویلبر» نویسنده این اثر از اعضای انستیتوی آمریکایی هنر و باستان‌شناسی ایران است.

کتاب «مسجد عتیق شیراز» در شمارگان 1500 نسخه و با قیمت 2500 تومان در 126 صفحه از سوی مرکز ترجمه، تالیف و نشر آثار هنری- فرهنگستان هنر روانه بازار کتابفروشی‌ها شده است.

نقاط روشن و تاریک در شهر خاکستری

هر انسانی از زمانی که به دنیا می آید وارد یک خانه میشود و در آنجا معنا و مفهوم زندگی را درک میکند ، اما زمانی که از خانه برای اولین بار خارجش میکنند نقاط نامشخص و بازی را میبیند که برایش معنا و مفهومی ندارد چرا که زیبایی و چیدمان و ترتیب وسائل خانه را به دقت دیده است و هیچ ارتباطی مابین داخل خانه و خارج از آن ÷یدا نخواهد کرد. چرا راه دور برویم ، از خودمان بگوییم ، زمانی که ما خانه خود را آنگونه که شخصیت و رفتارمان می گوید تذئین میکنیم و وقتی که به خیابان و کوچه و محله و پارک و مکانهای عمومی میرویم بعضی چیزها برایمان قابل درک نیستند.

دیشب آقای نجف زاده در گزارش خود به تهران لقب شهر خاکستری را داد به دلیل آنکه تهران با وجود ماشینهای فراوانی که در آن تردد میکنند آلوده شده است و البته موارد دیگری هم موثر هستند ولی من به تهران و یا هر شهر دیگری بر روی زمین لقب شهر خاکستری را میدهم آن هم با دلایل زیر.

مطالب را بخوانید متوجه میشوید!!!

همه شما عزیزان در طول روز و شب ها در خیابان های شهرتان قدم زده اید و یا با ماشین از نقطه ای به نقطه دیگر رفته اید ، من از دید خود میگویم ، چرا باید در شهری زندگی کنیم که میان ساختمانهای محبوبمان و یا ساختمانهایی که با آنها سر و کار داریم ارتباطی نیابیم.

جدیدا که هر کسی از راه رسیده یک برجی ساخته و یا یک جعبه ای را درون شهر قرار داده است.

چرا ساختمانی را که شما در آن کار میکنید با جعبه ساخته شده در مجاورت خود هیچ همخوانی هم برای خودشان هم برای محله ندارد؟

مگر ما در دوره ای زندگی نمیکنیم که حرف از پیشرفت و عدالت و یکپارچگی میزند؟

سوالهای این چنین زمانی به فکر من میرسد که در یک خیابان راه میروم و همچون یک تصویری از ضربان قلب را بر روی ساختمان ها میبینم. ساختمانهایی که شاید به دلیل دود ماشینها سیاه شده باشند ولی اینطور نیست. ساختمانی که روح نداشته باشد ، محله و خیابان و حتی آن شهر هم روحی ندارد. خیابانی را که مقامات از آن عبور میکنند و خیابانی که در حاشیه به سر میبرد نباید فرقی با یکدیگر داشته باشد. من به جرات میگویم که هیچ یک از خیابانها و محله های شهر تهران و یا هر شهر دیگری روح شهری را ندارند.

در گوشه و کنار این خیابان ها می نویسند " محله زیبا و سالم بسازیم و .... " ولی چرا فقط حرف بزنیم؟

نگید نه که باور نمیکنم ، تا به حال شده در محله خودتان قدم بزنید ، در خیابان بروید و به ساختمانهایی که در همترار انها وجود دارند نگاه نکنید؟ حتما نگاه کرده اید

برجی را که به قول خودشان در قلب تهران قرار داده اند ، هیچ ارتباطی با نقاط دیگر شهر ندارد ، دورتا دور آن را بزرگراه تشکیل داده و همچنین نمونه ای است کپی که اگر میخواستند ادامه دهند باید در نقاط دیگر شهر هم تکرار میکردند و یا وقتی که به پارک های شهر میرویم یا از پنجره خانه همسایه اش داریم دید می خوریم یا از خیابان هایی که در مسیر اصلی شهر هستند و هیچ فکری برای عبور و مرور آنها نشده است.

به قول یکی از معماران ایران که اسمش را فراموش کرده ام میگفت ، اگر یک دوربین برداریم و در سطح شهر از ساختمانها و معابر تهران فیلم تهیه کنیم مخصوصا در مسیر بزرگراه ها که در پایین و بالا و یا شاید هم در چپ و راست آنها ساختمانهای بی هدف را فیلم بگیریم ، مطمئن باشید دردناکترین فیلم جهان خواهد شد.

کسانی که طراح منزل و دکوراسیون هستند شاید این قسمت حرفهایم را تائید کنند شاید هم نکنند ، با توجه به شناختی که طراح از مالک منزل دارد چیدمان منزل و طراحی اولیه آن را به طوری انجام میدهد که از فضاهای موجود بهترین استفاده بعمل آید. شهر هم به این گونه است . اگر ما در طراحی منزل ارتباط میان فضاها با یکدیگر و لوازم درون آن را با یکدیگر مشخص میکنیم در شهر و طراحی ساختمانهایی که مکانی برای گذر زمان زندگی ما در آنها است نیز باید انجام شود ، تا جایی که نه تنها من بلکه تمام انسانها با عبور از شهر خود و گردش مسیرهایی که در آن دارند احساس بودن و فضاهایی را که در درون خودشان حس میکنند در نقاط و مکانهای شهر نیز داشته باشند.

امیدوارم با این چیزهایی که در ذهن داشتم و نوشتم توانسته باشم گویای مطلب در زمینه حس مکان در فضاهای شهری باشم.

منتظر نظرات شما دوستان معمار و شهرساز هستم.

محمد منفرد – 06/10/1387 - تهران

 


 

 

این یاداشت در پاسخ به فراخوان سکونتگاهی برای همه برای شرکت در ضیافت نهم وبلاگهای معماری با عنوان حس مکان در فضاهای شهری، نوشته شده است. 

 


 

نظرات دوستان : 

 محمدرضا منعام – فرناز ضرابیان : www.settlementforall.persianblog.ir

 

آقای محمد منفرد
با سلام
ضمن تشکر از همت جنابعالی در نگارش متنی زیبا ، علمی و ارج نهادن به اراده شما در شرکت در ضیافت نهم ،"سکونتگاهی برای همه"  از جنابعالی قدردانی می کند. امید است این حرکت علمی ایستگاه پایان نداشته باشد.
با تشکر
 

عذر خواهی

با سلام خدمت یکایک شما خوبان و بازدید کنندگان وبلاگ مطالب معماری

مدتی بود که چیزی نمینوشتم و آن به خاطر سفر من به ایتالیا – روم ، که برای انجام یک پروژه و کمک به یک تیم طراح که از دوستانم هستند بود. البته تمام آنها اساتید من هستند و من باید معماری را از آنها بیاموزم.

به بهانه همین سفر تصمیم به آموختن فنون معماری در ایتالیا رو هم گرفتم.

بگذریم، در سفری که همین چند روز به تهران داشتم که به علت شرکت در همایشی به مناسبت نکوداشت و رونمایی از کتاب استاد فرشچیان بود ، سری به نت و به وبلاگم زدم که متوجه شدم از چندین ضیافت وبلاگهای معماری محروم ماندم و نتوانستم در آنها شرکت کنم. از تمامی دوستان معمار و وبلاگ نویس عذر خواهی میکنم.

در یک یاداشت از طرف آقای محمد رضا منعام و خانم فرناز ضرابیان نویسنده وبلاگ سکونتگاهی برای همه از من دعوت کرده بودند که در ضیافت نهم با عنوان حس مکان در فضاهای شهری شرکت کنم.

صمیمانه از ایشان سپاسگزارم و در پست بعدی مطالب خود را با عنوان نقاط روشن و تاریک در شهر خاکستری قرار خواهم داد ، که امیدوارم مورد قبول واقع شود.

عشق پرداز

سلام

نمیدونم از کجا باید شروع کنم ، زمانش رو یادم نیست فقط یادمه که در خانه شخصی خود در روم ایتالیا نشسته بودم که یکی از دوستانم از ایران ( در کشورهای مخطلف دوستان بسیاری دارم که یا به خاطر روابط کاری و یا به خاطر سفرهایی که به نقاط گوناگون داشته ام این دوستان نسیبم شده اند. ) با من تماس گرفت و خبر از برگزاری همایشی به مناسبت نکوداشت و رونمایی از کتاب استاد محمود فرشچیان را داد.

اشک در چشمان جمع شد ، با لبخندی که بر لبم جاری شده بود فقط گقتم ، چه وقت و کجا ؟

با شنیدن اینکه این همای در تهران و در تالار وحدت رخ خواهد داد ، با بیقراری هر چه بیشتر فریاد زدم هر طور باشد خودم را میرسانم و بعد از دوستم تشکر و خداحافظی کردم.

مدت زیادی نبود که از ایران دور بودم ولی زمانی که وارد تهران شدم به هیچ چیز جز همایش فکر نمیکردم. همان روز به رفیقم زنگ زدم تا کارت ورود به همایش را ازش بگیرم ، بماند که به خاطر این کارت چقدر من رو اذیت کرد و در آخر یه شام هم ازم گرفت ! نوش جونش

مراسم در تاریخ 05/10/1387 روز پنجشنبه در تالار وحدت با همکاری خانه فرهنگ و هنر گویا برگزار می شد. حدود ساعت 13 به سمت تالار وحدت حرکت کردم. برنامه هنوز شروع نشده بود ولی با کمی تحمل و دیدن چهره هایی که مشخص بود آنها هم در انتظار ورود هستند گوشه ای ایستادم که در همان هنگام استاد محمود فرشچیان به همراه چند تن از دوستانشان وارد سالن شدند. درهای ورود را بعد از لحظاتی باز کردند و تمامی چهره های عاشق و هنری یک یه یک وارد شدند در میان جمع اساتید و هنر مندان بزرگی را دیدم که در عرصه هنر نقاشی ، نگارگری ، و شاعران گرانقدر و دیگر هنرمندانی که هر کدام به هنر خود می بالیدند.

در سالنهایی که آثار استاد را بر ÷ا کرده بودند ، جمعیتی را میدیدم که با سکوتی معنا دار و نفسهایی عمیق به هر کدام از آثار نگاه میکنند. بعد از مدتی به مراه جمعیتی مشتاق وارد سالن اصلی شدیم تا مراسم را شروع کنند. ( آقایون که اتو کشیده و خانم ها هم با لباسهای مجلل حضور داشتند. )

برنامه واقعا فوق العاده ای بود چرا که نه تنها صحبتهای مجری برنامه بلکه دیگر عزیزانی که در طول مراسم به سخنرانی پرداختند از جذابیت بالایی برخوردار بود.

در آخر مراسم حدودا 40 دقیقه موسیقی اجرا شد که ان هم به نوبه خودش عالی بود ، بلافاصله بعد از آن فیلمی از مصاحبه با استاد را پخش کردند که در آخر ، CD  آن را گرفتم !

بعد از آن نوبت رونمایی از کتاب استاد بود که با دعوت مجری برنامه از استاد محمود فرشچیان و تمامی اساتید برجسته هنر و نقاشی و افرادی که برای تهیه این کتاب زحمت فراوان کشیدند بر روی صحنه آمدند و از کتاب استاد رو نمایی کردند. هر کدام کتاب را در دست گرفته و عاشقانه به آن نگاه می کردند.

در آن هنگام در پایین صحنه چنان جمعیتی از عکاسان و خبر نگاران و فیلمبرداران شد که من پیش خودم گفتم تا این لحظه از برنامه آنها کجا بودند ؟ این را هم بگویم که از اول مراسم تا آخر آن تعداد 6 دوربین فیلمبرداری از شبکه های مختلف سیما و همچنین از برنامه در شهر هم در سالن حضور داشتند.

در بیرون از سالن مراسم ، پذیرائی نسبتا خوبی شدیم و سپس آنجا را ترک و راهی منزل شدم.

مشتاق بودم تا در تلوزیون در اخبار از این همایش چیزی بشنوم. ساعت 22:15 بود که رسیدم منزل که دیدم اخبار ساعت 22 از شبکه 3 نیم نگاهی به مراسم انداخته و من موفق به دیدنش نشدم !!!

راستی یادم رفت بگم ، دوربینی رو هم که برده بودم و در طول مراسم کلی عکس و فیلم گرفته بودم ( البته با کلی اخطار از طرف کارکنان تالار وحدت که آقا چرا عکس و فیلم میگیری ) بعد از مراسم در حین پذیرائی با تنه یکی از شرکت کنندگان از دستم افتاد و شکست ، فدای سرتون دوربین رفیقم هست ، عکس ها رو ازش میگیرم و در اولین فرصت در اختیار شما قرار میدم. فقط دلم از این میسوزه که عکسی رو که با استاد گرفته بودم دیگه ندارم !

روز شاد و خوبی رو پشت سر گذاشتم. تمام این مطالب رو هم از ساعت 23:50 تا یک صبح نوشتم.

چند روز دیگه بیشتر تهران نیستم ، برمیگردم روم ، چون همه کارام روی زمین پهنه و باید برم انجامشون بدم

موفق و سربلند باشید.

محمد منفرد – 06/10/1387 - تهران