حرف اول- آیا تکرار مدام یک عنصر در یک کلیت،امری اتفاقی و بی معناست؟
"از آب گل آلود ماهی می گیره،آب نمی بینه وگرنه شناگر ماهریه،آب رفته به
جوی برنمی گرده، آب ها از آسیاب افتاده، جایی نمی خوابه که زیرش آب بره،آب
زیر کاهه،از آب آب تکان نخورد،طرف آب به آب شده ،به آب نرسیده لباسش رو
درمیاره،با آبکش آب میاره،آب از دستش نمی چکه،از آب کره می گیره،پوستش آب
انداخته، دست و روش را با آب آلوچه شسته،آب را آب می کشه،آب که از سرگذشت
چه یک وجب چه صد وجب،مثل آب می ره اما مثل ریگ زمینه..."
افسانه ها می گویند اولین قنات را دیوها به دستور فردی به نام "طاهر آب
شناس"ساختند که می خواست آب را از منطقه ای مرطوب و مرتفع به منطقه ای پست و
خشک رسانده و نیاز ساکنان را رفع نماید.آب باران پس از نزول بر سطح
زمین،ناپدید شده و به زیر زمین می رود.پس از آن چه اتفاقی می افتد؟ وقتی
اولین بار این سوال به ذهن اجداد ما رسوخ کرد در پی آزمایش و یافتن پاسخ آن
برآمده و دریافتند که آب پس از عبور از لایه های مختلف زمین به لایه ای
رسی می رسد که ادامه راه را برایش ناممکن می سازد.اینگونه سفره آب زیرزمینی
ایجاد می شود.چه طور می توان از این آب استفاده کرد؟این دومین سوال و به
نوعی جدی ترین دغدغه ای بود که به وسوسه اجداد تشنه ما پرداخت و میل در
اختیار کشیدن این سفره ها را در آنها تقویت کرد.سفره های آب زیرزمینی در
کدام نقاط وجود دارند و چه طور می توان از روی زمین و بدون هیچ ابزاری پی
به وجود آنها برد؟ پس از شناسایی محل سفره،چه طور و با چه ابزاری می توان
موانع سنگی و سفت و سنگین را از سر راه ابزارهای نه چندان پیشرفته دیروز
برداشت و دل زمین را خراشید؟چه طور می توان مشکل هوادهی و تنفس مقنی ها را
در عمق زمین حل کرد؟چه طور می توان در عمقی که هرچه فریاد هم می زنی صدا به
صدا نمی رسد پیام ها را به مقنی ها منتقل کرده و آنها را از خطرات آگاه
ساخت؟چه طور می توان پاره نشدن طناب حامل مقنی و ابزارها را تضمین کرد آن
هم در عمق 300 متری زمین؟ و باز با درنظر گرفتن امکانات وتکنولوژِی محدود
هزاران سال پیش...
این ها سوال های جدی ای بود که اجداد ما برای تمام آنها پاسخ های درخوری
یافته اند.و اما سوال جدی تر اینکه پس از کندن یک چاه عمیق و رسیدن به آب
با چه شیوه ای باید آب را استخراج کرده و به سطح رساند؟هر روز و هر بار این
مسیر را با انداختن یک سطل و کشیدن ذره ذره اندکی آب به سمت بالا طی
کرد،همان اتفاقی که در تکنولوژِی چاه می افتد؟نه! اجداد ما تدبیر بهتری
اندیشیده اند.آنها با شناختن قوانین طبیعت درباره شیب زمین فلات و همراه
شدن با آن،بهره وری بسیار بهتری کرده اند.اجداد ما با حرکت بر روی سطح شیب
دار به حفر چاه هایی متوالی و موازی می پرداختند که هر چه پایین تر می
آمدند عمق کمتری هم پیدا می کردند.در نهایت از زیر زمین تمامی این چاه ها
با حفر کانالی به هم وصل شده و آب را بر روی سطح،جاری می کردند.این مهمترین
نبوغی است که در ساخت قنات استفاده شده و ضمن تکمیل تکنولوژِی چاه،به بهره
وری بسیار بالاتر آن منجر شده اند.نیمه شرقی ایران مملو از نمونه های
ارزنده و زنده این تکنولوژِی ایرانی است به طوری که گزارش های منتشر شده در
دو دهه پیش سخن از بیش از 15 هزار قنات شناسایی شده در ایران می گویند.
حرف آخر- قنات های تحسین برانگیزی با طول 80 کیلومتر در یزد،قنات دوطبقه
اردستان،قنات پلکانی گناباد و تنها سد زیرزمینی جهان در داخل یکی از قنات
های اصفهان همه و همه گوشه ای از این تکنولوژِی پیچیده و دانش بومی ایرانی
است.تکنولوژِی ای که زیستن را در این سرزمین کم آب در تمام این سال ها
ممکن کرده و امروز هرچند ما نسبت به آن کم توجهیم اما کشورهایی نظیر ژاپن
با ارسال تیم های کارشناسی،به مطالعه،ثبت و الگوبرداری از آن می پردازند.
ما فرزندان ناخلفی هستیم که آن طور که باید قدر میراث پدرانمان را نمی
دانیم...