مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

سالمندان در شهر

یاداشت های گیتی اعتماد

عضو هیئت امناء انجمن مفاخر معماری ایران

Seniors in the City

Gity Etemad notes
Board member of Trustees Community iranian architecture Figures


چند سال قبل یک محقق امریکایی برای تحقیق در مورد وضعیت سالمندان در امریکا خود را به صورت زن سالمندی در آورد و با همان رفتار و سرعت مدتی درجامعه امریکا زندگی و فعالیت کرد. حاصل تحقیق او تکان دهنده بود، در امریکا، جامعه‌ای که همه آن را بهشتی موعود می‌پندارند، وضعیت سالمندان (حداقل برای طبقه متوسط و پایین که امکانات خاصی ندارند) اسفناک است. جامعه ناخودآگاه نسبت به آنان بدون ترحم و خشن است و چنان عرصه را بر آنها تنگ می‌کند که بیرون رفتن از خانه برایشان به کابوسی بدل می‌شود.

بین اطرافیانم در ایران هم سالمندانی را می‌شناسم که به علت مشکلات متعدد، از بیرون رفتن وحشت دارند و ساعت‌های طولانی را بدون هیچ‌گونه سرگرمی در خانه به سر می‌برند. از همین‌ رو، بر آن شدم که نظری به وضعیت رفت و آمد سالمندان در شهری مانند تهران بیاندازم، جامعه‌ای که به جوانان نیز اعتنای چندانی ندارد، چه رسد به سالمندان.

   1. پیــادروها
   2. تقـاطـع‌ها
   3. اتوبوس
   4. تاکسی
   5. متــــرو
   6. خرید
   7. ادارات
   8. زندگی سالمندان در خانه
   9. نتیجه

پیــادروها:

چندی قبل در مقاله‌ای وضعیت نـــاهنجار پیاده‌ها را در شهر تهران را به‌طور عام تصویر کردم. این وضعیت برای سالمندان به‌طور مضاعف تشدید می‌شود. چون عبور از پیاده‌روها با پستی و بلندی و اختلاف سطح زیاد (گاه بیش از یک متر که به دلیل شیبراهه‌های پارکینگ خانه‌ها ایجاد شده) برای مردم عادی نیز مشکل است، چه رسد به سالمندانی که حتی در عبور از پله‌های سی‌سانتی مشکل دارند، بنابراین، به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند از پیاده‌روهای ناهموار شهر عبور کنند به‌خصوص پیاده‌روهایی که مغازه‌ها همه جای آنها را اشغال کرده‌اند (از پیاده‌روهایی که با مصالح ساختمانی یا به‌طور کلی بر اثر ساخت و ساز، سالها از حیز انتفاع افتاده‌اند می‌گذریم) چون اغلب سالمندان با انواع مختلف عصا (ساده یا نوع خاص ـ واکر) راه می‌روند که در نتیجه، برای عبور به عرض بیشتری نیاز دارند.

تقـاطـع‌ها:

عبور از تقاطع‌های بدون چراغ، یا با چراغ چشمک‌زن، یا صرفاً خط‌کشی‌های مسیر پیــاده، نظیر کنار میدان‌ها، مثلاً میدان ونک که حتی برای جوانان مشکل است، برای سالمندان عملاً غیرممکن است. عبور از تقاطع‌های چراغ‌دار، که زمان آن برای سالمندان، که سرعت کافی ندارند، تنظیم نشده، هم مشکل است و گاه در حین عبور از تقاطع، چراغ عابر پیاده قرمز می‌شود و ماشین‌ها بی‌درنگ و با سرعت، به راه می‌افتند و موجب وحشت سالمندان می‌شوند.

اتوبوس:

سالمندان برای سوار شدن به اتوبوس،‌ که معمولاً صف‌های طولانی دارند و جایگاه کوچک آنها را اغلب جوانان و حتی بچه‌ها اشغال کرده‌اند،‌ نیم ساعت یا بیشتر درصف سرپا می‌ایستند از طرفی وضعیت اتوبوس‌ها هم مناسب سالمندان نیست. اولاً پله‌های ورودی آنها اغلب بسیار بلندند و سوار شدن و پیاده شدن سالمندان به سختی صورت می‌گیرد و گاه بدون کمک دیگران این کار غیرممکن است. ثانیاً هم‌چون همه کشورهای پیشرفته، که چند صندلی اول به سالمندان و معلولان و غیره اختصاص دارد، جای خاصی برای سالمندان در نظر گرفته نشده در نتیجه آنها در راه‌های طولانی و پرترافیک باید در اتوبوس سرپا بایستندو با حرکات تند اتوبوس، در بزرگ‌راه‌هابه در و دیوار برخورد کنند. متأسفانه این رسم خوب گذشته،‌ که جوانان جای خود را به سالمندان می‌دادند، کم‌کم، کم‌رنگ و محو شده است.

تاکسی:

درایران تاکسی‌ها در واقع یک مینی‌بوس 5 نفره هستند که مسافران در آن مرتب سوار و پیاده می‌شوند. سالمندان این کار را با کندی انجام می‌دهند، در نتیجه اغلب رانندگان تاکسی ترجیح می‌دهند سالمندان را سوار نکنند، یا اگر سوار کنند فرصت کافی برای پیاده و سوار شدن به آنها نمی‌دهند که گاه باعث زمین‌خوردن سالمندان می‌شود.

متــــرو:

در همه دنیا مترو وسیله‌ای بسیار راحت برای همه گروه‌های سنی است. اما در تهران مترو عملاً برای سالمندان غیرقابل استفاده است. چه در ایستگاه‌هایی که پله‌برقی دارد و چه در ایستگاه‌هایی که فاقد پله‌برقی است. در این ایستگاه‌ها تعداد پله‌ها برای رسیدن به سطح خیابان بسیار زیاد است گاه غیر از پله‌برقی و پله‌های موازی آن 30 تا 35 پله برای رسیدن از محل فروش بلیط به خیابان وجود دارد، چون در مواردی،‌ مثلاً در ایستگاه میرداماد، تعدادی پله برای بالا رفتن و پایین آمدن وجود دارد. بنابراین استفاده از مترو برای سالمندان مشکل یا غیرممکن می‌شود، وجود پله‌برقی هم مشکل را حل نمی‌کند، چون بسیاری از سالمندان از بالا رفتن و به‌خصوص پایین آمدن از آن وحشت دارند. وانگهی ایستگاه‌های مترو، به‌خصوص ایستگاه‌های مرکزی بسیار شلوغ است و بالا و پایین رفتن از پله‌ها و سوار شدن به قطار در این ازدحام برای سالمندان مشکل آفرین است.

خرید:

اغلب سالمندان بازنشسته‌اند و بودجه محدودی برای مخارج روزانه دارند، بنابراین،‌از فروشگاه‌های خاص (تعاونی‌ها و غیره) خرید می‌کنند. خرید اجناس خاصی (مانند شیر که مورد نیاز شدید سالمندان است) در این فروشگاه‌ها مستلزم ساعت‌ها ایستادن در صف است،‌ در حالی که اگر این خرید به سهولت انجام شود خود وسیله‌ای برای گذران اوقات و نیز ایجاد احساس مفید بودن در آنها خواهد بود.

ادارات:

مـــراجعه به ادارات که گاه برای انجام کار شخصی یا برای فرزندان و اقوام، گریزناپذیر می‌شود، مشکل دیگر سالمندان است. برخورد کارمندان با آنها در اغلب موارد به‌هیچ‌وجه مناسب نیست، متأسفانه بی‌احترامی به ارباب‌رجوع در همه ادارات دولتی اعم از شهرداری تا بانک و غیره بسیار رایج است، اما مسلماً تأثیر بد آن بر سالمندان شدیدتر است.

اما گذشته از این عامل ناهنجار، سالمندان در مراجعه به ادارات از نظر فیزیکی هم مشکل دارند. بالا و پایین رفتن مکرر در میان طبقات برای گرفتن یک امضا یا دستور از یک مسئول برای سالمندان طاقت‌فرساست. در مواردی هم که در اداره‌ای آسانسور وجود دارد، معمولاً برای صرفه‌جویی در طبقات اول تا سوم توقف ندارند یا آسانسور به طبقات زیرزمین،‌ که معمولاً بایگانی و بخش فتوکپی در آنها مستقر است، نمی‌رود. توقف طولانی آسانسورهای اکثر ساختمان‌های مسکونی‌ (که اینک اداری شده‌اند)، خود اغلب اوقات امکان استفاده از آسانسور را از میان می‌برد.

زندگی سالمندان در خانه:

هر چند این مقوله نیاز به مقاله‌ای جداگانه دارد و یک معضل بزرگ اجتماعی در جهان است، در اینجا اشاره‌ای مختصر به آن بی‌راه نیست. با مدرن شدن زندگی شهری، کوچک شدن واحدهای مسکونی، کار کردن زن و مرد با هم و … زندگی سالمندان در کنار خانواده، جز برای معدود خانواده‌های بسیار مرفه، که امکان داشتن پرستارهای تمام وقت را دارند، عملاً غیرممکن شده است. در خانواده‌های بی‌بضاعت هم، که امکان استفاده از خانه سالمندان وجود ندارد، سالمندان معمولاً یا با فرزندان زندگی می‌کنند یا در خانه‌ی خود تنها به سر می‌برند. زندگی تنهای آنها در یک آپارتمان یا خانه کوچک به‌خصوص در مواردی بسیار دردآور است. از همین‌روست که تسهیل امکان بیرون آمدن آنها از خانه بسیار اهمیت دارد.

نتیجـــــه :

مجموعه عوامل برشمرده موجب ناامیدی ودل‌سردی سالمندان و از دست رفتن اعتماد به نفس آنها می‌شود. آنها ترجیح می‌دهند بیشتر در خانه بمانند و با خطرات خارج از خانه روبه‌رو نشوند. این عدم تحرک موجب معلولیت آنها و نیازمند شدن‌شان به دیگران می‌شود. در این شرایط چه باید کرد؟ در جامعه‌ای که روزبه‌روز به عده سالمندان افزوده می‌شود مسلماً حل یا حداقل تعدیل مشکلات آنها ضروری است. این امر نیاز به سرمایه‌گذاری زیادی ندارد. فقط اندکی توجه، پیش‌بینی و مدیریت، کفایت می‌کند. بخشی از اقدامات پیشنهادی مربوط به تسهیل حرکت سالمندان، که در زیر می‌آید به نیازهای معلولان جامعه هم (که پس از جنگ، با توجه به میزان بالای تصادفات جاده‌ای و خیابانی در ایران بالاست) پاسخ می‌دهد:

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد