مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

نقدی بر مباحث داوری هشتمین دوره جایزه بزرگ معمار ( ایمان رئیسی )

این یادداشت انتقادی از طرف آقای ایمان رئیسی در شماره ی ۵۴ فصلنامه ی معمار منتشر شده است و سرکار خانم سهیلا بسکی، مدیر مسئول و سردبیر معمار، سرمقاله ی این شماره را به نقد زیر اختصاص داده است. لطفا هر دو را بخوانید و نظرتان را در وبلاگ آقای ایمان رئیسی ارائه نمایید. 

"جایزه بزرگ معمار، معتبرترین جایزه ی معماری امروز ایران است که در هشت دوره برگزاری توانسته است تاثیر زیادی بر معماری امروز ایران بگذارد. با مرور مباحث داوری هشت دوره جایزه بزرگ معمار، به جز دوره ی هفتم که نظرات داوران به تفصیل منتشر نشد، به نظر می رسد که مباحث مطرح شده در هشتمین دوره بسیار ضعیف و به نسبت از سطح پائین تری برخوردار بود. با توجه به اهمیت و اعتبار جایزه معمار و نقش آموزشی که نشریه معمار در ده سال گذشته بدست آورده است و با نظر به دغدغه ی سرکار خانم سبکی در مورد بالا بردن کیفیت جایزه معمار - که به همین منظور پس از برگزاری هفتمین دوره، دو جلسه ی نظرخواهی برگزار نمودند و نتایج آن در معمار شماره 46 منتشر شد - موارد زیر را در نقد داوری هشتمین دوره جایزه بزرگ معمار (1387) مطرح می نمایم. 

نخستین نکته ای که از مباحث هیات محترم داوران استنباط می شود، فقدان پایگاه نظری بین اکثریت آنها است. به جز ویسنته گایارت و فرهاد احمدی که سابقه ی مشخصی در ادبیات معماری و آموزش معماری دارند، سایر داروان در زمینه ی ادربیات معماری سابقه ی مکتوبی ندارند و با توجه به اشتغال ایشان به حرفه ی معماری نمی توان انتظار داشت که با مقوله ی  نقد معماری کاملا ً آشنا باشند، لذا این مسئله باعث شده که در مباحث داوری کمتر به تحلیل ویژگی های پروژه ها بپردازند. ضمناً با مقایسه ی مباحث مطرح شده توسط داوران دوره های قبل با این دوره، اخبلاف سطح دانش نظری داوران و مباحث تئوریک مطرح شده پیرامون پروژه ها بر این فقدان تاکید می شود. 

با توجه به مباحث داوری منتشر شده در معمار شماره 52، مسئله عدم تدوین معیارهای داوری به خوبی قابل تشخیص است. به نظر می رسد عدم تدوین معیار های داوری باعث شده که بحث ها بسیار پراکنده و هر داور از منظر خود و به شکل نسبی با پروژه ها  برخورد نماید. به عنوان نمونه می توان به بحثی که بین وشیته گاریات  و فرهاد احمدی در مورد معماری التقاطی ( در مورد خانه اردیبهشت ص.7) و رابطه ی معماری با شهر ( در مورد ساختمان شماره 11، ص 8) اشاره کرد.

پیرو بحثی که در آیتم شماره یک در مورد فقدان پایگاه نظری مطرح شد، برخورد سلیقه ای داوران با آثار و استفاده از واژگانی که در ادبیات نقد معماری چندان مورد استفاده نیست، باعث پائین آمدن سطح مباحث شده است. 

مباحثی از جمله: " فضاهای داخلی خیلی قشنگ هستند"، 

" فضاها خیلی شیرین هستند"، " پروژه ی دلپذیری است"، " گنبد آن مثل دملی است که روی سر آدم در آمده باشد"، " موارد کمتری برای خوش آمدن دارد"، " پلان جالبی ندارد"، " دلچسب نیست"، " از این پروژه بدم نمی آید"، " زیادی بازی گوشانه است"، "پروژه قوی نیست"، "پروژه باطراوت و باشخصیتی است"، 

" این مرا آزار می دهد". 

در مقایسه می توان به تحلیل های گایارت اشاره نمود که بسیار نادر اظهار نظر سلیقه ای می نماید و مباحثی که مطرح نموده در تحلیل ویژگی های مثبت یا منفی پروژه ها است. 

به نظر می رسد یکی از مسائلی که در نقد معماری نباید به آن پرداخت، مسئله ی کرکسیون کردن آثار است. اصولاً داور در مقام مدرس دانشگاه نیست که پروژه ها را کرکسیون کند و ضمن راهنمایی معماران، راه حل هایی جهت بهتر شدن پروژه ارائه نماید. به عنوان نمونه می توان به موارد زیراشاره نمود.  " پلان کمی ایراد دارد و می توانست بهتر حل شود"، " نرده ها هم اگر از مصالح بنایی بود، شاید احساس بهتری می داد" ، " به نظرم در کنار آشپزخانه به فضای صبحانه خوری احتیاج هست"، " در پلان یک سری اشکالات وجود دارد"، " ترجیح می دادم که حجم از دو سمت فشرده نشود"، " ساختمان می توانست به صورتی طراحی شود که جزئی از باغ باشد." 

به نظر می رسد تفکری که معتقد است هر داور فقط در یک دوره جایزه شرکت نماید، به نتیجه ی مطلوبی نرسیده است و چنانچه هیات محترم دبیران جایزه بزرگ معمار به ارزیابی عملکرد داوران دوره های قبل پرداخته و از این طریق داورانی را انتخاب نمایند که دیدگاه تحلیلی نسبت به معماری دارد. می توان به بالاتر رفتن کیفیت مباحث داوری امید داشت. 

در خاتمه لازم می دانم به خلاقیت گایارت در تغییر نتیجه ی داوری ساختمان های عمومی اشاره نمایم. رفتار گایارت باعث شد تا قصد تعدادی از داوران جهت برنده نمودن پروژه سفارت ایران در تایلند محقق نشود. به نظر می رسد باز هم تابوهایی از جمله نام معمار، هویت ایرانی و برخورد احساسی با مسائل بر دیدگاه داوران سایه افکنده بود که با تیز هوشی و خلاقیت گایارت نتیجه به نفع پروژه مجموعه سینمایی پارک ملت تغییر یافت."

 

بخشی از این متن در معمار منتشر نشده است، یا به عبارت دیگر ویراستاری شده است. 

 

منبع: www.onsa.persianblog.ir

نظرات 1 + ارسال نظر
lihopi چهارشنبه 16 اردیبهشت 1388 ساعت 21:25 http://www.m3m4r.blogfa.com

سلام خیلی عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد