مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

نگاهی به کتاب «معماری دیکانستراکشن» به قلم مارک ویگلی

مارک ویگلی (Wigley Mark) استادی شاخص در عرصه تحقیق و تدریس معماری است؛ وی پرفسور معماری در دانشگاه کلمبیا و رییس تحصیلات تکمیلی دانشکده معماری و شهرسازی این دانشگاه است. سوابق ویگلی و مجموعه کتابهای منتشر شده توسط وی، او را به محققی صاحب نظر در حوزه معماری و شهر سازی معاصر جهان بدل ساخته است.
وی در دو کتاب جالب توجه به معماری دیکانستراکشن (این کلمه به ساختار شکن، شالوده شکن، واساز و چندین کلمه دیگر ترجمه شده است!) می پردازد و به تعبیری بهتر چنان پاشنه های آشیل اندیشه دریدا و تبعات عاریتی آن را در معماری به نقد کشیده است که به حق می توان این دو کتاب را به عنوان سنگ قبر این اندیشه در معماری تلقی نمود. وی در توضیحی بر این نوع انحرافی از معماری چنین می گوید: «این معماری بیشتر معماری شکستن، جا به جا شدن، انکسار، انحراف و تحریف است، تا معماری تخریب، زوال، متلاشی شدن یا از هم پاشیدگی...»
نظر به اینکه دیکانستراکشن در معماری بازگفتی از دیکانستراکشن زبان شناسانه و تاویلی «ژاک دریدا» (روحش شاد!) دارد، «ویگلی» با در نظر گیری پایه های این معماری در معماری کانستراتیویست روسی حدود دهه 20 سعی دارد با اعمال این ارتباط، انحراف از نظام فرمی آن معماری را، که گویای نوعی استحکام و استواری در عین وحدت و هارمونی بود، بیان نماید. این انحراف ماهوی در معماری دیکانستراکشن، به طرزی منفک از نفس ساختار، میتواند آشکارا «تزیین» تلقی گردد؛ آنچه اهمیت دارد اینست که کیفیات هارمونیک، وحدت و استواری در اصل از نفس خلوص هندسی در فرم های معمارانه حادث میگردد (آنچه به سختی میتوان در دیکانستراشن دید و یا اصلا ندید) و این خلوص هندسی نیز در حقیقت در روندی منشعب از قوانین ترکیبی (همان کمپوزسیونی) به وجود می آید که به هیچ رو با کشاکش و تضاد موجود در تعامل فرم های دیکانستراکتیویستی ( منظور در یک اثر واحد است) سازگاری ندارد.
به تعبیر ویگلی در دیکانستراکتیویسم دیگر آن خلوص - که بدان اشاره کردم - محلی از اعراب ندارد؛ از نقطه نظر ویگلی، تمامی معماران آرزویی ژرف در رویکرد به فرم های بسیط هندسی دارند، فرمهایی که بدون ذره ای تحریف و آلایش راه به هدف غایی و متعالی معمارانه در معنای هنری – حرفه ای کلمه دارد.
منتج از آرای ویگلی، مطمئنا، میتوان چنین نتیجه گرفت که دیکانستراکشن چیزی نیست جز نوعی سطحی نگری و یا بیمایگی در عرصه معماری که ناشی از آلایش و تحریف فرمال، با استفاده از روند «از شکل طبیعی انداختن فرم» سعی در پوشاندن نقاط ضعف خود در لفافه ای از پیچیدگی مبتذل دارد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد