اتاق یک نفره. اتاق یک نفره که سینگل نامیده می شود. دارای یک تخت می باشد و اختصاراً با علامت SGL نشان داده می شود.
اتاق دو نفره. اتاق دو نفره که دبل یا توئین نامیده می شود . دبل یعنی اتاقی که یک تخت دو نفره بهم چسبیده دارد و توئین اتاقی است که دو تخت تکنفره مجزا دارد و اختصاراً با علامت DBL نشان داده می شود.
اتاق سه نفره. اتاق سه نفره که تریپل نامیده می شود . دارای 3 تخت تک نفره و یا یک تخت تک نفره و یک تخت دو نفره بهم چسبیده می باشد و اختصاراً با علامت TPL نشان داده می شود.
سوئیت Suite. به اتاقی گفته می شود که قسمت جلوی آن مختص پذیرایی و پشت آن اتاق خواب قرار گرفته است، در بعضی از هتل ها قسمت پذیرایی در پایین و چند پله بالاتر اتاق خواب و حمام قرار دارد (دوبلکس) البته می توان در سوئیت یک آشپزخانه کوچک نیز دایر نمود.
آپارتمان Apartment. عبارت است از یک هال و پذیرایی با یک، دو و یا سه اتاق خواب که هر کدام دارای دو تخت است . در صورتی که دو اتاقه باشد ، معمولا یک اتاق دبل ، دارای یک تخت دو نفره و اتاق دیگر توئین ، دارای دو تخت یک نفره خواهد بود. هر آپارتمان یک حمام مشترک دارد و یک آشپزخانه کوچک . معمولاً در قسمت پذیرایی به تعداد کافی صندلی یا مبل راحتی وجود دارد.
استودیوStudio. به اتاق هایی گفته می شود که در بدو ورود به شکل اتاق پذیرایی دیده می شود ولی در صورتی که مبلها یا کاناپه ها را به صورت تختخواب درآورند حکم اتاق خواب را خواهد یافت ، از این رو روزها اتاق پذیرایی و شبها اتاق خواب است . البته کاناپه ها طوری ساخته شده اند که می توان بالش و پتو و ملحفه را داخل آن جای داد. اتاق استودیو حمام نیز دارد ، استودیو می تواند آشپزخانه کوچکی نیز داشته باشد.
کانکتد روم Connected Room. دو اتاق تو در تو را می گویند ، هر دو اتاق به راهرو اصلی هتل راه دارد و هر کدام به تنهایی یک اتاق کامل است و حمام جداگانه ای هم دارد ، این دو اتاق به وسیله یک در از وسط به هم متصل است. چنانچه یک خانواده چهار نفره ، چنین اتاقی را درخواست نماید، بچه ها در یک اتاق و پدر و مادر در اتاق دیگر اقامت خواهند نمود ، بدون اینکه درب راهرو اصلی را باز کنند، دو اتاق از درب وسط می توانند با هم در ارتباط باشند.
کابانا Cabana. اتاقی است در طبقه هم کف هتل، که پنجره آن به محوطه ای باز می شود که متصل به استخر شنا است . ساکن چنین اتاقی دسترسی و دید مستقیم به استخر و فضاهای جانبی آن دارند و می تواند برای تعویض لباس از اتاق مخصوص خود نیز استفاده نمایند.
فیستا سوئیتFiesta Suite : این نوع سوئیت ها معمولاً در هتل هائی قرار دارند که دارای سالن عروسی است و پس از پایان مجلس عروسی ، برای استراحت و خواب در اختیار عروس و داماد قرار می گیرد . معمولاً مخارج این سوئیت قبلاً جزو هزینه های مجلس عروسی منظور گردیده و هزینه جداگانه ای ندارد.
-----------------------------
منبع : آهوپا
طراحی هتل امروزه برای خود تخصصی ویژه به حساب می آید ، چرا که هتل جزو طراحی های پیچیده محسوب می شود ، علاوه بر آن موضوعی اقتصادی است که طراحی آن در جلب مشتری ، یکی از مهمترین نقش ها را ایفا می کند.
امروزه در جهان علاوه بر رعایت ضوابط طراحی هتل ، ابتکارات جالبی برای جذابیت هتل به کارمی برند تا هتل آنها از دیگر هتل ها متمایز بوده و مشتریان بیشتری را به سمت خود جلب کند.
برای مثال : به تازگی در شهر کایزرسلاترن آلمان ، زندان معروف آلکاتراس رابه هتل تبدیل کرده اند ، و برای جذابیت چندی از اتاق های هتل را به صورت زندان نگه داشته اند تا ، اگر کسی تمایل داشت بتواند شبی احساس یک زندانی را تجربه کند. در این هتل با میله های پنجره ها و سیم خاردارهای بالای هتل ، نمایی از یک زندان را به ما نشان می دهند ، بلکه بر جذابیت های هتل افزوده تا در جلب مشتریان موفق شوند.
برای طراحی یک هتل ، باید علاوه بر اطلاع از فضاهای مورد نیاز ، نکات بسیار زیادی را مد نظر قرار داد ، چرا که هرکدام از فضاها ضوابط خاص خود را دارند و در طراحی هتل و جانمایی باید به نکات بسیار زیادی توجه داشت که موجب کارآمدی و از همه مهمتر سبب هزینه کمتری برای هتلدار گردد.
فضاهای مورد نیاز برای هتل های معمولی :
* پذیرش و پیشخوان : که باید نزدیک به ورودی و در دسترس باشد و وظیفه راهنمایی و پذیرش میهمانان هتل را بر عهده دارد.
* انبار چمدانها : که این فضاهم باید ارتباط بسیار مناسبی با ورودی داشته باشد.
* لابی : لابی هتل معرف شخصیت و تقریبا یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین فضاهای هتل یا به عبارتی ویترین هتل است ، که بیشترین هزینه ها را معمولا در این فضا انجام می دهند. واحدهای تجاری ، فضاهای تفریحی و رستوران های هتل ارتباط مستقیمی با لابی دارند ، چرا که لابی مورد توجه است و این ارتباط مستقیم می تواند در جذب مسافران ، به آنها کمک کند. زیرا که همه اینها بازوهای اقتصادی و مخصوصا در شرایط فعلی ایران موجب ادامه زندگی هتل میگردند.
* قسمت اداری هتل : شامل : تلفنخانه ، رزرواسیون ، حسابداری ، مدیریت ، حراست و استراحت کارکنان می باشد .
* نمازخانه : که معمولا در طبقه همکف هتل است و باید دسترسی مطلوبی به لابی و سرویسها داشته باشد.
* سرویس : علاوه بر سرویس هایی که در اتاق های هتل است ، معمولا سرویس عمومی مجزای زنانه و مردانه در هر طبقه قرار می دهند.
* مرکز تفریحی و ورزشی : برای کودکان و بزرگسالان که باید ارتباط خوبی با لابی داشته باشد.
* سالن برگزای جلسات : که بسته به بزرگی هتل می تواند کوچک و بزرگ باشد و باید ازتباط خوبی با لابی و ... داشته باشد.
* کافی نت : که امروزه در هتلها بسیار لازم و ضروریست و این قسمت هم باید ارتباط خوبی با لابی داشته باشد.
* رستوران ها و کافی شاپ های هتل که بسته به بزرگی هتل می تواند متعدد و متنوع باشد ، چرا که یک هتل باید پاسخگوی نیاز همه سلیقه ها باشد. در پلان باید یکی از بهترین نقاط مرتبط با لابی را به رستوران اختصاص داد.
* آشپزخانه رستوران : شامل قسمتهای : شستشو ، پخت و پز ، آماده سازی مواد اولیه ، سردخانه بالای صفر و زیر صفر درجه سانتیگراد.
* انبار
* بارانداز
* نگهبانی
* غذاخوری کارکنان
* فضاهای تاسیساتی
* اتاق تعمیرات و نگهداری
* رختشویخانه
* خانه داری
* اتاق ها : فضاهای اقامتی هتل که شامل اتاقها و سوئیت های معمولی و ویژه می باشد باید از هر گونه فضاهای خدماتی و جانبی هتل دور بوده و موجب راحتی و آرامش میهمانان هتل را در آنها فراهم کرد.
و تنها بخش خدماتی که در بین اتاقها وجود دارد ، بخش خانه داری است که وظیفه سرویس دهی به تعداد مشخصی اتاق را بر عهده دارد و دارای راه پله و آسانسور مجزا از میهمانان است ؛ به طوری که خدمات دهی و نظافت ، کاملا به دور از چشم مسافران انجام گیرد.
بسیاری از شرکت های گرداننده هتل معتقدند که اتاقهای خواب و دستشویی و سرویس آنها ، تاثیر به یاد ماندنی تری نسبت به هر یک از فضاخهای هتل بر میهمانان هتل می گذارد.
-----------------------------
منبع : آهوپا
Architects: Kotaro Ide / ARTechnic architects
Location: Kitasaku, Nagano, Japan
Site Area: 1,711 sqm
Constructed Area: 329 sqmConstruction year: 2008
گروه معماری ARTechnic Architect، اهل کشور ژاپن هستند. موسس شرکت، Kotaro Ide است، آنها فعالیت خود را از اواخر دهه نود شروع کردهاند. پروژه معرفی شده "Shell" نام دارد که آخرین پروژه آنها در سال 2008 است.
سایت انتخابی آنها برای ساخت یک خانه ویلایی، مکانی پوشیده از درخت است و در نتیجه محیط از اهمیت زیادی برخوردار میشود. آنها بنا را طوری طراحی کردند که درخت صنوبر بزرگی که در سایت قرار داشت در مرکز طرح قرار گیرد و بنا بهترین دید به درختان کاج را داشته باشد، بر همین اساس پلان بنا، حالت خمیده J شکلی به خود گرفته است. بنا ترکیبی از شیشه و پوستهای بتنی است و این پوسته علاوه بر اینکه بنا را پوشش میدهد، نقش سازهای دارد و با چرخش این پوشش در درون، دیوارهها ساخته شده و فضاها از هم منفک میشوند. ضخامت پوسته بین 35 تا 75 سانتیمتر است. این بنا به مسائل اقلیمی نیز توجه شده است، در این منطقه، درجه حرارت پایین و میزان رطوبت بسیار بالاست، از این رو بناهایی که با سازههای سنتی ساخته میشوند، زود فرسوده میگردند و از طرفی بساری از ویلاهای ساخته شده در این منطقه، ماههای زیادی از سال بلا استفاده میمانند. این بنا به دلیل استفاده از بتن و توجه به مسائل اقلیمی در تمام فصول قابل استفاده است.
منبع : اولدوز فضلعلی ( فضای رویداد )
هنگامی که در محیطی همانند یک جنگل قدم میزنیم و در لابهلای درختان حرکت میکنیم، ممکن است با گیاهان، صخرهها، غارها و موجودات فراوانی روبرو شویم، در این لحظات میتوانیم انتظار دیدن بسیاری از چیزها را داشته باشیم ولی دیدن تودهای حجیم و بتنی، کمی تعجب آور خواهد بود.
ضیافت دهم وبلاگهای معماری - به میزبانی زروان
برنامه زمان بندی ضیافت دهم
þ 5 بهمن : اعلام موضوعات پیشنهادی
þ 5 تا 15 بهمن : نظرسنجی برای انتخاب موضوع نهایی ضیافت از میان موضوعات پیشنهادی
þ 15 بهمن : اعلام موضوع نهایی ضیافت
þ 15 بهمن تا 15 اسفند : بازه زمانی برای نگارش مطالب در باب موضوع ضیافت
þ 15 اسفند : جمع بندی مطالب نگارش یافته و معرفی میزبان ضیافت یازدهم
موضوعات پیشنهادی برای ضیافت دهم
þ معرفث و نقد یکی از آثار معماری معاصر ایران
þ معرفی و نقد فرایند طراحی یکی از آثار معماری معاصر جهان
þ وبلاگ نویسی معماری ؛ چرا و چگونه ؟
توضیح : در اینجا معنای اعم واژه معماری مورد نظر است و موضوعات مطرح شده می تواند تمامی زمینه های مرتبط از جمله شهرسازی ( معماری شهری ) را نیز در برگیرد.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
پروفسور "ترر بودی": اتحاد همدلانه شهروندان تنها شرط رسیدن به شهری سبز و آرمانی است.
نشست "هویت شهری، موردکاوی ونکوور"، از سلسله نشست های نقد معماری به همت گروه معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر و با همکاری دفتر پژوهشهای فرهنگی هنری سازمان زیباسازی شهرداری تهران و پژوهشکدة هنر در نقش جهان برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی مرکز هنر پژوهی نقشجهان وابسته به فرهنگستان هنر، در این نشست پروفسور "ترر بودی"، منتقد معمار و شهرساز کانادایی، کوشید تا از رهگذر تحلیل اصول حاکم بر طراحی شهر ونکوور کانادا، به نقد تفکر حاکم بر این طراحی، و به ویژه ایدئولوژی موسوم به "ونکووریسم" بپردازد. در ابتدای جلسه، دکتر مهرداد احمدیان، عضو گروه نقد فرهنگستان هنر که بازگردانی سخنرانی را به زبان فارسی عهده دار بود، پیشینه دانشگاهی و
حرفه ای پروفسور بودی را به اختصار، چنین تشریح کرد: ترور بودی از دهه هشتاد و پس از اتمام تحصیلات خود در کانادا، به فعالیت در شرکت های مختلف معماری و برپایی نمایشگاه هایی در سطح بین المللی پرداخت و علاوه بر آن، تدریس در دانشگاههایی چون کالتون و بریتیش کلمبیا در کانادا، و بسیاری از مراکز آموزشی عالی در خلیج فارس را تجربه نمود.
احمدیان در ادامه پروفسور بودی را به جایگاه سخنرانی دعوت نمود و او در ابتدا از اهمیت منحصر به فرد این نشست برای خود سخن گفت و تحصیلات خود در رشته معماری را متاثر از علائق قلبی خویش به هنر اسلامی و به ویژه سبک معماری اصفهان دانست. وی سپس در دو بخش مجزا، و با عرضه تصاویری در هر بخش، به ارائه سخنان خویش پرداخت: بخش اول، گفتارهایی درباره مدنیت و نحوه طراحی شهری، و بخش دوم، رهیافتی انتقادی به سبک جدید معماری ساختمان ها در ونکوور.
در بخش نخست، و با ارائه تصاویری از شهر ونکوور، تاریخ و نحوه تکوین آن را چنین تشریح نمود: این شهر عمر کوتاهی دارد؛ نزدیک به یکصد و پنجاه سال پیش، تنها تعداد اندکی از خانه های مسکونی متعلق به کارگران کارخانه های چوب در این منطقه وجود داشت و بعد، در نتیجه یک مناقصه، خطوط راه آهن از تورنتو و مونترال در شرق کانادا به ونکوور کشیده شد و از آن پس و با گذشت تنها بیست و پنج سال، تعداد جمعیت این شهر تازه ساز، به صد هزار
نفر رسید. در سال 1882 شورای شهر ونکوور قانونی تصویب کرد که بر اساس آن، مرکز نظامی بزرگی که یک سوم مرکز شهر را تشکیل می داد، به پارکی عمومی تبدیل شد و از آن پس، ونکوور شهر زیبا و سرسبزی در کنار اقیانوس آرام گردید. نکته جالب توجه در سبک مورد استفاده در توسعه تدریجی این شهر، استفاده از ساختمانهای بسیار بلندی ست که تراکم انبوهی از جمعیت
را در فضایی اندک میسر می سازند. تصاویر نشان می دهند که اصل حاکم در طراحی این ساختمانها، طراحی چند آپارتمان کوچک در هر طبقه بوده، که به زبان معماری، پلیت های طبقاتی کوچک نامیده می شوند و موجب شده اند تا فی المثل در سال 1965، تراکم جمعیت در ونکوور حتی بیش از شهرهای پرجمعیتی چون سیاتل و شیکاگو باشد. در سال 1983 قسمت غربی ونکوور کامل شد و از آن پس، توسعه بیشتر شهر با همین سبک، به جانب شرق ادامه یافت. تا جایی که اکنون، سرتاسر ونکوور پر از ساختمان های مسکونی بسیار بلندی ست که در کنار هم
قرار گرفته اند و ساختمان های اداری در عوض، به حاشیه شهر رانده شده اند.
پروفسور بودی در ادامه به چرایی ظهور این سبک متراکم در طراحی ونکوور پرداخت و آن را برگرفته از سبک طراحی شهر هنگ کنگ چین دانست. وی پس از عنوان این مسئله که یک چهارم از جمعیت کنونی شهر ونکوور را اهالی هنگ کنگ تشکیل می دهند، با ارائه تصاویری به تشریح سبک خاص معماری هنگ کنگ پرداخت: به خاطر مهاجرت انبوه مردم چین کمونیستی به هنگ کنگ و فقدان
فضای کافی برای سکونت، شهرداری هنگ کنگ در سال 1966 مصوبه ای تصویب کرد که بر مبنای آن، توسعه شهر می بایست به شکل عمودی صورت می پذیرفت. تاثیرات ناشی از این مصوبات که مهمترین مصوبات طراحی شهری در سراسر دنیاست، به شهرهای بسیاری در سایر نواحی چین و آمریکای شمالی انتقال یافت و با همین مبنا، به ونکوور رسید.
ونکووری ها اما ابتکار خاصی در این سبک چینی به وجود آوردند و آن اینکه، مناطق فقیرنشین را در میان مناطق غنی نشین جای دادند. علاوه بر این، توسعه دهندگان شهر، سازندگان این برجهای بلند را وا می داشتند که پیاده روها، پارکها، و مراکز هنری را درست در کنار برجها بسازند. این هزینه اضافی، سازندگان برجها را به افزایش هر چه بیشتر طبقات ترغیب می کرد و فی المثل، لزوم طراحی کودکستانی در کنار یکی از این مجموعه برجها موجب شد که
ارتفاع ساختمانها از هشت طبقه به دوازده طبقه برسد. بودی این شکل از افزایش ارتفاع برجها را تشویقی خواند که در ازای ارائه خدمات به توسعه دهندگان شهر داده می شود والبته تدبیری کاملا مناسب برای شهرهای پرجمعیت ست. در همین اثنا بسیاری از طراحان آمریکایی پس از بازدید از برجهای بلند در کنار تسهیلات مطلوب زندگی در ونکوور، اجرای همین سبک را به مسئولین شهرهای خود پیشنهاد کردند و از آن پس بود که نام این شهر، منشا
ایجاد ایدئولوژی ونکووریسم گردید. ممیزه این ایدئولوژی، \"پودیوم\" ها یا مناطق مسطحی از خانه های شهری ست که برجهای بسیار بلندی را در میانه خود احاطه کرده اند. ایده حاکم بر طرح خانه ها از بروکلین نیویورک گرفته شده و سبک طراحی برجهای بلند هم از هنگ کنگ.
بنابراین در فرمولی ریاضی می توان ونکوور را نتیجه جمع میان سلیقه نیویورکی و هنگ کنگی دانست و مفهوم نهایی این فرمول، همان چیزی ست که ونکووریسم خوانده می شود و جوهره آن، ترکیب چندگانه نیازهای مسکونی در یک ساختمان واحدست.
ترر بودی، پس از به پایان بردن بحثهای توصیفی خود از مفهوم ونکووریسم، در بخش بعدی سخنرانی خود، با برشمردن نتایج منفی این مفهوم، به نقد آن پرداخت. وی گفت: تنها اگر پانصد متر از این برج ها دور شویم، به یکی از محروم ترین مناطق مسکونی ونکوور برخورد میکنیم. پس با نگاهی واحد، می توان دو نوع سبک متفاوت از زندگی را در کنار هم یافت:
ثروتمندان در برج های گران قیمت متراکم، و فقرا در خرابه های واقع در حاشیه این برجها. بودی محل زندگی این فقرا را \"خرابه مصنوعی\" نامید و در مقام توضیح، همین ساختار خاص شهری را مولد این خرابه دانست. وی در ادامه افزود: در بین سالهای 1900 تا 1970 هیچ باری در سطح ونکوور وجود نداشت؛ به دستور شهرداری تمام بارها در یک منطقه خاص جمع شدند و همین موجب شد تا به تدریج، همه کارهای غیرقانونی در همان منطقه ریشه بدواند. در نهایت،
تجمع تمام مشکلات مدنی و اجتماعی در یک نقطه تحمل ناپذیر شد و لذا ما به عنوان معماران شهر، کوشیدیم تا چاره ای برای این معضل بیابیم. من در همین زمان، دیداری از اسکیموهای ناحیه قطب داشتم و می دیدم که مردم آنجا بدون داشتن امکانات مدرن اجتماعی، به نحوی خودجوش به حل مشکلات مسکونی خود می پردازند. خانه های ماهیگیران آنها از چوب است و برای جلوگیری از نفوذ آب در هنگام مد دریا، سطح خانه ها را کمی بالاتر از زمین می سازند.
حرکت دادن این خانه ها در هوای نامساعد کار ساده ای نیست. اما این مردم به جای تشکیل احزاب سیاسی و یا توسل به دولتمردان، به سادگی و تنها با استفاده از اهرمهای چوبی خانه های خود را به جاهای امن تر منقل می کردند. این مسئله مرا در تلاش برای حل مشکلات سکونتی ناشی از ونکووریسم راسخ تر نمود و کوشیدم تا با انعکاس این تلاش مردمی، به همه اعلام کنم که داشتن قدرت اقتصادی، شرط ضروری ارتقای شرایط زیستی نیست و اتحاد همدلانه
مردم تاثیر بس بیشتری خواهد داشت.
بودی در بخش پایانی سخنان خویش، به توضیح موردی تلاشهایی پرداخت که در همین راستا صورت گرفته اند. وی گفت: من و دوستانم بر آن بودیم که سطح زندگی تمام مردم ونکوور را بهبود بخشیم و اصل بنیادین ما در این کار، جا دادن تعداد هر چه بیشتری از مردم در فضایی کمتر بود. برای نمونه، یکی از شاگردانم کوشید تا بزرگترین ساختمان خرید ونکوور را که از بیست سال پیش بسته مانده بود، دوباره قابل استفاده نماید. او با ساختن تنها یک بلوک شهری در آنجا، تمام فضاهای لازم چون پارک، دانشگاه، ادارات و ساختمانهای مسکونی را در آن تعبیه نمود و اینگونه کار خود را با رعایت همان اصل ترکیب تضادهای ونکووری به پایان برد. یکی از دانشجویان دیگرم، محیطی مسکونی طراحی نمود که در آن، برجهای بلند گرانبها در کنار ساختمانهای کوتاهی که برای مردم فقیر در نظر گرفته شده بود، قرار می گرفتند. در کنار همین ساختمانها، امکاناتی زیستی چون مدارس، پارکها، فضاهای سبز و دانشگاهها طراحی شده بود که ساکنین فقیر منطقه هم حق استفاده از آنها را داشتند. ضمن اینکه پنجره ها و فضای
سبز خانه های فقرا دارای طرحی مشابه برجها بود. در طرحهای بعدی خود کوشیدیم تا به مرمت خانه های قدیمی بپردازیم؛ سطح خانه ها را کمی بالاتر از پیش آوردیم و در زیر زمین خانه های تازه ای به آنها افزودیم و طبقات را نیز به آپارتمانهای متعدد تقسیم کردیم. تمام اینها البته با حفظ طرح اصلی معماری خانه انجام می شد. بودی سپس به کارهای چند معمار سهیم در این طرح اشاره کرد و فی المثل از \"آرتور اریکسو\"ن نام برد که در چند منطقه،
به طراحی ترکیبات متنوعی از مناطق مسکونی، اداری و فضاهای سبز پرداخته بود. ضمن نشان دادن آخرین تصویر، بودی به توضیح پروژه اجرایی خود در این طرح پرداخت: قصد من اجرای طراحی نوینی روی ساختمان سفارت کانادا در انگلستان بود که در منطقه زیبایی در لندن به نام ترافول گار واقع شده است. پس از اخذ مجوز، ابتدا بین دیوار ساختمان و نرده های آهنی آن دیواری موقت تعبیه کردم که البته تماسی با دیوار ساختمان نداشت. چوبهایی نیز در
اختیار داشتم که سوراخهایی در پهنایشان وجود داشت که به ما امکان می داد تا تسمه هایی را از آنها عبور دهیم؛ کشیدگی این تسمه ها حالتی موجی به بدنه های چوبی می داد. در مرحله بعدی دور این ستونها را با مقوا پوشاندیم و پس از گرفتن عکس های متعدد و مونتاژ آنها، سعی کردیم تا از طریق رسانه ها، توجه سرمایه داران را برای حمایت مالی از این طرح جلب کنیم. پس از مدتی طرح خود را به مرحله اجرا در آوردیم و اکنون، سازه اجرایی ما، یک
حرکت زیبای موجی دارد که نه با نرده های فلزی تماسی دارد و نه با دیوارهای ساختمان اصلی. در پشت ساختمان هم گالری هنری موزه لندن واقع شده است.
پروفسور بودی در خاتمه و پس از قدردانی دوباره از میهمانان وبرگزارکنندگان نشست، با پاسخ گویی به سوالات حاضرین در جلسه، سخنان خویش را به اتمام رسانید.
یان کاپلیکی معمار پیشرو و صاحب سبک قزن 20 و 21 در حالی دار فانی را ودا گفت که هرگز شاهد ساخته شدن بزرگترین اثر خود کتابخانه ملی چک نخواهد بود.
یان کاپلیکی از بنیانگذاران دفتر Future Systems و در طی 40 سال اخیر از تاثیرگذارترین معماران پیشرو شناخته می شود. از وی آثاری چون Hauer-King West India Quay Bridge،Selfridges Building،Naples Subway Station
و... به جای مانده است.
معماران بزرگی همچون گرگ لین دنباله رو بی چون و چرای وی بودند.