مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

هم اندیشی معماری و رسانه





هم اندیشی معماری و رسانه

  • مهندس سید علیرضا قهاری :

    بحث امروز ما ارتباط معماری با رسانه است . امروزه که در واقع رسانه ها چشم و گوش مردم هستند ، اگر ما خواستار ارتقاء زندگی باشیم باید از رسانه ها کمک بگیریم .انسانها به داشته های خود عادت میکنند مگر اینکه داشته هایمان را مقایسه کنیم .به عنوان مثال چند نفر از جوانان ما به خارج از کشور رفته اند ؟ اگر هم چیزی برای مقایسه دیده باشند مثالهایی سطح پایین تر از کشور خودمان است و فضاهای شهری بهتر به عرصه نمایش گذارده نمی شوند . شاید سالیان پیش امکان اینکه زندگی خوب را به یکدیگر معرفی کنیم نداشتیم و رسانه های تصویری و مطبوعات وجود نداشتند . از زمانی که پای ما به اروپا باز شد در واقع اشراف ما به این کشورها سفر کردند و الگوهایی را از غرب به ارمغان آوردند که باعث شد ما فکر کنیم که زندگی خوب به معنای زندگی غربی است. ولی خود ما هم هنوز نمی دانیم که زندگی خوب در حال حاضر به چه معنایی است . آیا ما واقعا خودمان دارای تمدن نیستیم ؟
    اما نقش رسانه های ما در ارتباط با معماری چیست ؟رسانه های ما باید به کدام امر از معماری توجه کنند ؟ ظاهر ، روانشناسی یا آسایش مردم ؟ فرض کنید ما در پیاده روها یا پارکهای محلی نزدیک خودمان آسایش کامل داریم ،آیا معمارها باید به دنبال مردم روند و به آنها بگویند باید چگونه فضای خوبی داشته باشند یا رسانه ها باید به مردم نشان دهند که برای داشتن فضای خوب به کجا و چه کسانی مراجعه کنند ؟
    چند تا از رسانه های ما به معماری و شهرسازی توجه دارند ، یک فضا می تواند برای افراد دلچسب یا برعکس مردم گریز باشد و این در مورد ادارات ، مساجد و غیره نیز حکمفرما است . آیا غیر از رسانه ها مرجع دیگری برای رساندن این حرف به متولیان و کارگزاران وجود دارد ؟
    رسانه ها بالاترین نقش را در آموزش و بالا بردن سطح فکر مسئولین دارا هستند . دلیل اصلی پایین ماندن و یا بالا رفتن فرهنگ یک جامعه رسانه ها هستند . در قرن الکترونیک و ارتباطات وسایل الکترونیک جمعی نقش به سزایی را به عهده دارند. معماری و شهرسازی ابزار ارتقاء سطح زندگی هستند . همه ما مسئول پیشرفت جامعه ایم. قطعا مسئولین نیز منتظر این کمکهای فکری از طریق رسانه ها هستند . زیرا هم رسانه ها و هم معماری و شهرسازی فراگیرند . پس این دو در ارتباط متقابل با یکدیگرند . ما باید توقع مردم را از متخصصان بالا ببریم . البته امروزه سرمایه برای مردم ما تصمیم گیرنده است ولی ما می توانیم به مسئولان و مردم منتقل کنیم که شما در فضایی زندگی می کنید که می تواند بهتر از این باشد .
    در یکی از کشورهای خارجی آزمایش تاثیر معماری بر روی دو بیمار صورت گرفت بدین صورت که هر دو را با یک روند بهبود برای انجام آزمایش معماری بر روند سلامت ، جداگانه در یک بیمارستان بستری کردند ، یکی از بیماران شفا یافته و دیگری فوت شد . بنابراین به همان میزان که معماری و شهرسازی روی انسانها تاثیرگذار است رسانه ها هم در این امر شریک هستند و می توانند مفید و یا مشکل ساز باشند . در حال حاضر ما در روزنامه ها صفحه ای مختص معماری نداریم . ما به جز رسانه ها مرجع دیگری برای آموزش مسئولین و آحاد جامعه دارا نیستیم. در این دوره که رسانه ها مهم ترین ابزار ترویج دانش بشری هستند ، اگر در این زمینه اقدامی صورت نگیرد آنها مسئولند زیرا تنها وجدان بیدار جامعه رسانه است .

  • مهندس فریبرز جبارنیا :

    ما اگر خواستار زندگی با کیفیتی باشیم باید زندگی بهتر را از نظر شهرسازی به مردم نشان دهیم . رسانه ها توسط بخشی که به کیفیت اختصاص می دهند می توانند با تمهیداتی به مردم یادآوری کنند که چگونه می توانستند بهتر زندگی کنند .برخی از خانه های شهر ما اصلا قابل سکونت نیست .
    بحث دیگر تشویق و تنبیه است . در شرایط حال ما کاملا بی تفاوتیم نه امری را تشویق و نه تنبیه می کنیم و مسئولین از کنار این امر می گذرند . به عنوان مثال کاروانسراهایی که در تاریخ دیده می شوند زمانی که دستور ساخت آنها صادر شد هر کدام از آنها را برای ساخت به معماری سپردند . در این میان در نزدیکی دریاچه قم کاروانسرایی به نام کاروانسرای عین الرشید بود . وقتی شاه به این کاروانسرا رسید دید که آب آن کاروانسرا تلخ است و به همین دلیل دستور اعدام معمار را صادر کرد. شاید آن معمار مستحق این برخورد نبود ولی باعث شد که میزان مسئولیت این امر پررنگ تر شود .
    ما در این شهر دارای حقوق شهروندی بوده و همه ما مسئولیم زیرا دارای جمعیت زیادی در شهر هستیم و زندگی ما باید ارتقاء یابد . در حال حاضر پروژه مسکن مهر که مسئول خانه دار کردن مردم بی خانمان است مسیرهای عجیبی را طی می کند و رسانه ها مسئول پیگیری هزینه هایی هستند که صرف این امور می شوند . به عنوان مثال یکی از دوستان من پلانی برای مسکن مهر کشیده است که می خواهد آنرا برای تمام ایران ارسال کند که هر کس که تصمیم به ساخت مسکن مهر داشت بتواند از آن استفاده کند . بی توجه به اینکه این پروژه ها در کجا و چه شرایطی ساخته می شوند .حتی این پلان به خودی خود نیز خوب طراحی نشده است . با وجود اینکه ما در حال کار کردن بر روی بافتهای فرسوده خود هستیم از طرف دیگر در حال تولید بافتهای فرسوده نیز هستیم و این وظیفه رسانه هاست که به میدان آمده و و پیگیر این هزینه ها باشند.

  • مهندس نسیم ایرانمنش :

    این دهکده جهانی روز به روز گسترش پیدا می کند . مساله ای که اینجا در نظر گرفته نشده است هویت و محلی بودن است که ما نباید آنرا با جهانی شدن از دست دهیم . هویتی که هر منطقه دارد باید از طریق رسانه ها حفظ شود . می توانیم از طریق رسانه ها انواع هویتهای هر منطقه را به جاهای دیگر نشان دهیم . به عنوان مثال دیدن قسمتهای مختلف مانند روستا ،شهر و فرهنگ یونان می تواند برای ما جالب باشد . پس برای آنها نیز جالب است که بتوانند قسمتهای مختلف ایران را ببینند. رسانه ها می توانند عهده دار این نقش باشند . به عنوان مثال ایران دارای روستاهای مختلف با فرهنگهای مختلف است که می توانند آنها را از طریق سریالهای تلویزیونی ، فیلمها یا روزنامه و مجلات نشان دهند .اگر رسانه ها به این امر بها دهند نقش بسیار مهمی را ایفا کرده اند .

  • مهندس بهزاد صالحی :

    بیش از پانصد سال پیش معماری ، خود رسانه تاریخ بود ه است . هنوز ما می توانیم تاریخ و مسائل اقتصادی و سیاسی سالهای قدیم را از روی معماری آن زمانها درک کنیم.به عنوان مثال : کشور افغانستان متشکل از مجموعه ای از روستا ها است و دارای شهرهای بزرگ و متمرکز نمی باشد به همین دلیل نیز نمی تواند تمدنی داشته باشد . معنای مکان امروزه از بین رفته است و و تمام مسئولیت ما بر دوش رسانه است و آنها نیز نیاز به سوژه دارند و هر زمان که سوژه ای پیدا می کنند سوار بر موج فرهنگ می شوند.
    در زمان تاسیس شوراهای شهر در ایران من در زوریخ سوئیس بودم که متوجه شدم که در آنجا 250 سال از تاسیس شوراهای شهر سوئیس می گذرد . و همچنین تصمیم ساخت پلی بر روی رودخانه را داشتند که برای آن در تلویزیون برنامه رای گیری گذاشته بودند .و با رای گیری دیگری که در این ارتباط در آن کشور مواجه شدم برنامه خط کشی پیاده روها جهت عبور مادر و کالسکه بچه بود و این امور را از طریق رسانه ها رای گیری می کردند و از این طریق توانستند این امر را بر شورای شهر خودشان تحمیل کنند. زمانی من پیشنهاد قرار دادن عکسهایی با عنوان زشت و زیبا را در روزنامه مطرح کردم . که یکی از آنها به عنوان مثال نشاندهنده ی یک برج زیبا از دید یک فرد عادی و غیر متخصص و دیگری نشاندهنده ی یک برج نازیبا از دید همان فرد باشد ، که این پیشنهاد با مخالفت مسئول این امر مواجه شد زیرا معتقد بود که این باعث اختلال در روند قیمت ساختمان می گردد.

  • مهندس سید علیرضا قهاری :

    البته در جامعه ای که حساسیت خاصی حکمفرماست شاید رسانه ها توان پرداختن به این امر را نداشته باشند . بعضی زمانها در برخی از جوامع وقتی شما از چیزی یا کسی تعریف می کنید درست بر عکس این اتفاق می افتد و مردم بیشتر نسبت به آن حساسیت پیدا می کنند . مانند اینکه شما از یک فرد موفق عکسی در روزنامه چاپ کنید آن فرد دیگر برای مردم خوشایند نیست . بطور کل در فرهنگ ما موفقیت افراد برای مردم خوشایند نیست .به همین دلیل وجود علم روانشناسی در رسانه ها حائز اهمیت است و از آن طریق می توان کاری کرد که افراد بدون اینکه متوجه شوند به راحتی یک امر خوب را قبول کنند .

  • مهندس انوشه منصوری :

    رسانه ها به سوژه های داغ احتیاج دارند . از قدیم تا به امروز معمارها معتقدند که معماری ظرف زندگی است. اما امروزه تعریف ما از ظرف زندگی تغییر کرده است و زندگی ما دیگر به شکل ایرانی ، شرقی و یا اسلامی نیست. ما وادار به زندگی ای شده ایم که به هیچ وجه به زندگی آرمانی و دلخواه ما نزدیک نیست . فرم زندگی ما از طریق تبلیغات متفاوت شده است . ظرف زندگی ما به خاطر نوع زندگی ما تغییر کرده است و دلیل آن تبلیغات و یا فیلمها است . الگوهایی که آنان به ما می قبولانند متفاوت است.
    اتفاقا تلویزیون توجه زیادی به معماری می کند ولی فقط در این حد که چه بنایی در کدام شهر واقع شده است و هیچ اطلاعات کاملی در رابطه با اینکه این اثر به چه دلیل ماندگار شده است به ما نمی دهد . ما باید سلیقه مردم را به اصل خود باز گردانیم.
    رسانه های ما قرار نیست به اندازه متخصصان از تمام جزئیات آگاه باشند به همین دلیل من پیشنهاد می کنم که بیشتر با متخصصان در ارتباط باشند. به عنوان مثال همین الان اگر از پیاده روهای شهر ما عکس بگیریم پیاده رویی با عرض بیشتر از 10 متر پیدا نمی کنیم که آنهم بدون مانع و خرابی نیست . اگر برنامه ای به عنوان گذرهای پیاده را به تصویر بکشید پیاده روهایی که همه افراد از آن عبور می کنند از کودک تا بزرگسال ، پلهای عابر پیاده و غیره در جای خود نیست . چرا شهر ما به این زشتی است ؟ آیا پلهای عابر پیاده ما فقط برای جوانان است؟
    به همین ترتیب پارکها و خانه ها به هیچ وجه مطابق سلیقه مردم نیستند و تنها وضعیت اقتصادی آنان است که محل زندگی آنان را تعیین می کند و این معضلات در رابطه با اتوبانها ، آسمانخراشها و غیره نیز وجود دارند . آنها در جای خود قرار نگرفته اند .همچنین مفهوم محله در زندگی ما از میان رفته است . در حالیکه در گذشته عمیق ترین ارتباطات و دوستیها در زمان کودکی و در محله آغاز می شد . من امیدوارم که رسانه ها بیشتر به این امر بپردازند .

  • مهندس سیدعلیرضا قهاری :

    اگر رسانه ها فقط به قسمت منفی مساله توجه کنند نمی توانند در این امر موفق باشند آنها باید از روانشناسی در رسانه استفاده کنند و زیبایی ها را به تصویر بکشند .

  • مهندس عباس قالیچیها :

    من به شخصه اولین کسی بودم که نظریه گذرگاهها را مطرح کردم . شهرهای ما با توصیفات مطرح شده تاثیر منفی به سزایی روی ما گذاشته اند . از همان تلویزیون شروع می کنم : ما مدتها الگوبرداری از فرهنگی می کنیم که برنامه ریزی ای بر روی آن صورت نگرفته است . هر وسیله ای دارای یک بروشور است که مشخصات موادی که در آن استفاده شده است و چگونگی ساخت آنرا بیان می کند در حالیکه ساختمانهایی که با آن عظمت ساخته می شوند فاقد این بروشور هستند .که بیان کننده این باشد که این ساختمان چگونه ساخته شده و برای چه امری طراحی شده است که از این طریق بتوان همانطور که باید از آن ساختمان بهره برداری کنیم ، از آن بهره بریم . و این در مورد یک مجتمع ، محله و شهر نیز می تواند حکمفرما باشد به نظر من یک ساختمان باید معرفی شود که برای چه امری ساخته شده است . ساختمانها بدون تناسب به یکدیگر عرض اندام می کنند . به عنوان مثال همه ما قالیهای مختلف را می شناسیم زیرا در کشور خودمان تولید می شوند ولی تکنیک و صنایعی که به ما تزریق می شوند به دلیل اینکه حاوی بروشورهای کامل نیست نمی توانیم به نحو احسن و کامل از آن استفاده کنیم . و یکی از کارهای رسانه ها امر به معروف و نهی از منکر در ارتباط با شهرسازی است که از این طریق می توانند فرهنگ سازی کنند .

  • مهندس علی ملکی:

    جامعه مهندسی ما فرق بین مهندس عمران ، مهندس معمار و مهندس ساختمان را نمی داند . زمانیکه ما دانشجو بودیم ما را به کارگاهی آزاد در پارک لاله آوردند در آن زمان من از استاد خود پرسیدم چگونه می توان تشخیص داد که چه ساختمانی کار مهندس معمار و کدام ساختمان کار مهندس ساختمان است . استاد در پاسخ گفت : این مانند مقایسه یک نامه خشک اداری با نثر سعدی است . اما در واقع اگر جامعه مطبوعاتی با هماهنگی ، به این مساله بپردازد سطح توقع جامع را از معمار و شهرساز بالا می برد و در یک دوره زمانی نیز به این امر بپردازد که میزان مداخله آنان در شهر چقدر است ، به عنوان مثال در سیستم اداری مهم ترین مسئولیت در استانها با معاونت عمرانی استانداری و پس از آن روسای مسکن و شهرسازی است ، اما مگر چند درصد از روسای مسکن و شهرسازی ما معمار هستند؟
    هنوز پس از سالها در کشور ما توسعه با فعالیت راهسازی مترادف شده است . به نظر من اولین مساله ای که دوستان می توانند مطرح کنند این است که فرق بین معمار و مهندس ساختمان چیست ؟ فرق بین شهرساز و مهندس ساختمان چیست ؟ در حال حاضر نظام مهندسی اجازه طراحی تا سه طبقه را به مهندسان ساختمان داده است . به نظر من بزرگترین ضعفی که در این امر وجود دارد این است که هنوز افراد فرق میان معمار و مهندس ساختمان را نمی شناسند . از این طریق ما متوجه عقب ماندن جامعه مهندسی خود از نوآوریها می شویم . به عنوان مثال وقتی مجلس آلمان مجلسی هوشمند است به دلیل حضور کارخانه دار در کنار آن است ما به دلیل اینکه کارخانه ها را در اختیار نداریم دارای امکان پیشرفت نیز نیستیم ولی ما در زمینه های دیگر به عنوان مثال تولید خودرو شاهد پیشرفتهایی بوده ایم و این بدین سبب بوده است که کارخانه دار در اختیار آن صنعت بوده است . در اینجا فاصله عمیقی میان تولید کننده و مهندس معمار حکمفرماست .


بازگشت به صفحه اخبار







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد