مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

فرآیند طرح و نقد معماری بر محوریت انسان





فرآیند طرح و نقد معماری بر محوریت انسان

  • مهندس ساناز افتخارزاده :

    بحث ما تعریف معماری بر اساس نیازهای انسان است . به این معنا که ما دوباره از اول تعریف کنیم که معماری و هدف آن چیست . انسان چگونه فضای پیرامون خود را درک می کند بر اساس آن ما فضا را تعریف می کنیم . پس تعریف معماری سیستمی می شود که در واقع متشکل از طراح معمار ، فضایی که ایجاد می کند و مخاطبین آن است .
    مخاطبین به دو دسته تقسیم می شوند یکی کاربران فضا هستند که از فضا استفاده می کنند و یکی هم ناظران هستند که عمدتا ناظران شهری هستند . این سیستم باید در واقع پاسخگوی بسیاری ابر سیستم های محیطی باشد که به عنوان مثال معماری پایدار بخشی از آنها را بیشتر در قالب شرایط اقلیمی بیان می کند و همینطور باید پاسخگوی شرایط فرهنگی نیز باشند .
    ولی امروز می خواهیم روی بخش کوچکی متمرکز شویم که بیان کننده تعامل خود بنا با انسان است . بنا باید در دو زمینه پاسخگوی انسان باشد که یکی نیازهای جسمی او و دیگری نیازهای ذهنی و روانی است . نیازهای جسمانی می تواند شرایط سلامتی ، شرایط آسایش و مسائل کاربردی را شامل شود که قوانین نیز تا حدودی به آنها پرداخته اند .
    مسائل ذهنی و روانی در اینجا کمتر دیده می شوند و با اینکه مهمترین بخش این مطلب است کمتر در نظر گرفته شده و بیشتر به مسائل اقلیمی می پردازند . در صورتی که مسکن باید پاسخگوی 3 مساله در رابطه با مسائل ذهنی و ادراکی انسان باشد اول مسائل ادراکی ، شناختی و چگونگی عملکرد مغز است که به صورت جهانشمول مطرح می شود و بیان می کند که انسان به عنوان نوع بشر چگونه فضای پیرامون خود را درک می کند مساله دوم شرایط فرهنگی است که از اقلیم به اقلیم ، منطقه به منطقه و کشور به کشور فرق می کند و خود آن در بر گیرنده حیطه وسیعی است و مساله سوم مسائل روانشناسی است که بیشتر فردی محسوب می شود و شاخه های روانشناسی بیشتر به تک تک انسانها می پردازند توجه کنیم .
    اینجا نیز به عملکرد مغز می پردازیم . روند کارکرد مغز در ادراک پدیده ها به این شکل است که شما با هر چیزی که مواجه می شوید ذهن از آن الگویی در داخل خود تشکیل می دهد . الگوی ایجاد شده بیشتر مبحث شناخت شناسی مدنظر ماست . این ادراک از هر اسمی که شما می شنوید و یا هر شیئی که می بینید بنابر توانایی شخصی شما همه مطالب را ذخیره نمی کند بلکه یکسری از آنها را ذخیره می کند . همانطور با اطلاعات زمینه اشیایی که الگو می کند آنها را به خاطر می سپارد . و فعال عمل می کند یعنی در تمام جهات حتی اگر شما خواب باشید و یا به شیئی دقت نکنید لیکن شناسایی و تشکیل الگو همچنان ادامه پیدا می کند . بعد از تشکیل این الگو هر زمان که حتی قسمت کوچکی از آن هم دیده شود کل الگو یادآوری می شود . مثلا فرض کنید شما در حین پخت غذای خاصی موسیقی ای را می شنوید یک هفته بعد دوباره شروع به پختن همان غذای خاص می کند ، اگر دقت کنید متوجه می شوید که مغز شما دوباره مشغول تکرار همان موسیقی است . یعنی این عمل اطلاعات با زمینه اش ضبط شده است .
    الگوهای ذهنی به جایی می رسد که در ذخیره حافظه مغزی بیرون می آید و در خرد جمعی تبدیل به یک نماد یا نشانه می شود زمانیکه ما یک طرح بته جقه یا همان سرو خمیده ایرانی را می بینیم می توانیم در مورد آن چند کتاب بنویسیم زیرا به خودی خود شامل اطلاعات بی شماری است . که در واقع اسطوره ها ، تاریخ و اتفاقات در آن ذخیره شده و تبدیل به نماد شده است و در واقع به عنوان یک دستاورد فرهنگی بروز می کند که بحث روی این و چگونگی ارتقاء سطح اطلاعاتی این نماد بحث جداگانه ای دارد . زندگی انسان با بازشناسی این الگو ها ادامه می یابد یعنی شما روزمره مدام ذهن تان هر چیزی را که می بیند با الگوهای خود مقایسه می کند و اطلاعاتش را افزایش می دهد و شناسایی می کند .
    بهترین اطلاعات برای این الگوسازی در مغز چه می تواند باشد ؟ این سئوالی است که ما می خواهیم بر اساس آن معماری انجام دهیم . در واقع وظیفه معمار تشکیل ،یادآوری و کنترل کمیت و کیفیت اطلاعات الگو در ذهن مخاطب توسط طراحی فضا به بهترین شکلی است که بر او ایجاد خوشایندی نماید . تحقیقات نشان می دهند که بهترین الگوها در ذهن بشر الگوهای طبیعی هستند زیرا مغز عنصری طبیعی است که در دامان طبیعت دنیا آمده و تکامل یافته است و الگوهای طبیعی بیشترین نزدیکی را با آن دارند پس از این به بعد بررسی می کنیم که الگوهای طبیعی چه خواصی دارند که ما بتوانیم آنها را در ایجاد فضاهای معماری تکرار کنیم .

    وظیفه معمار در خلق فضا دو مورد است : یکی کنترل کیفیت فضای مورد طراحی است یعنی ما روی کمیت و کیفیت فضایی که طراحی می کنیم از نظر تئوری اطلاعات تا چه اندازه باشد که برای مغز مفید باشد و دوم اینکه خلق اطلاعات در ذهن مخاطب خود را انجام دهد ؟ به مورد اول یعنی کنترل فضا یا مورد طراحی بر می گردیم . اول از همه باید ببینیم که معمار چطور می تواند الگوسازی کند یعنی تصور کنید که شما به عنوان یک خالق می خواهید اقدام به طراحی کنید . این تصویر از کجا ایجاد می شود . تعریف این است که شما هر زمان که می خواهید فضایی را خلق کنید و یا الگو سازی و یا اصلا هر تجسمی کنید باید از هستی ، از تجربیات خود و اطراف خود الگوبرداری کنید آنها را یاد گیرید ، ارتقا دهید و به زبان خود مطرح کنید .
    موضوع بعدی موضوعیت داشتن بنای ایجاد شده است . در معماری قصد معمار ارائه پیام خاصی به مخاطب است . در واقع فضای معماری واسطه یا زبان معمار برای ارتباط با مخاطبین خود است . و پیام ارسال شده علاوه بر موضوع پروژه باید پیام سکونت ، شفا ، مرگ و از این قبیل پیام ها باشد . که خود موضوع پروژه آن را بیان می کند . مثلا در طراحی خانه تنها پیامی که باید مورد اهمیت قرار گیرد معنای سکونت و امنیت است . حال اگر معماری مانند آیزنمن فرم ها را در هم ریزد و یکسری اشکال به هم ریخته و عجیب غریب بسازد ارزشی ندارد. فرم به عملکرد و مفهوم ذهنی بشر تعاریف مشخص و معینی است از خانه و بیمارستان و به خصوص فضاهای آیینی و اگر کسی می خواهد بر خلاف آن الگوها عمل کند پس حتما باید منظوری پشت آن باشد و گرنه نباید این کهن الگوها را از بین برد .
    خاصیت بعدی این الگوها معین و غیر قابل پیش بینی بودن آنهاست . این دو خاصیت از روشهای طبیعت برای خلاقیت و از روشهای بنیانی عملکرد مغز در تشکیل الگوها هستند . مغز هر الگویی را در یک چهارچوب معین تشکیل می دهد . اما داخل آن انعطاف پذیر و دارای الگوی بی نهایت است . اگر بخواهیم مثالی از الگوهای طبیعی بزنیم به عنوان مثال یک درخت دارای چهارچوب معینی است و از اجزای معین تشکیل شده ، رشد بی رویه نمی کند و دارای شکل و چهارچوب معینی است که شما هر وقت آنرا ببینید به عنوان درخت شناسایی می کنید اما در لحظه شما نمی دانید که دارای چند برگ است ؟ چه حرکتی می کند و یا چه واکنشی نسبت به نور دارد ؟ زیرا جزئیات آن غیر قابل پیش بینی است .
    زندگی را تجسم کنید همه ما می دانیم که روزی به دنیا آمده و روزی از دنیا خواهیم رفت ولی خبری از یک دقیقه بعد خود نداریم . اگر کسی پیدا شود که اطلاعات زندگی را لحظه به لحظه بداند زندگی بی معنا خواهد شد . معماری هم باید به این صورت باشد یعنی دارای چهارچوب های معین بوده و در جزئیات آن مقیاس کمتراز انسان غیر قابل پیش بینی یعنی دارای اطلاعات فراوان باشد که این پاسخ به نهاد انسان است . طبیعت به خلاقیت می پردازد . به عنوان مثال دانه های برف را تجسم کنید که همه آنها شش ضلعی یعنی دارای چهارچوب مشخص هستند ، اما هیچ کدام آنها شبیه هم نیستند .
    اما معماران جوان ما خلاقیت را قانون شکنی و چهارچوب شکنی معنا می کنند . که این واقعا خلاقیت و نوآوری نیست ، معماری مجسمه سازی نیست که ما بتوانیم آنرا به هر شکلی در آوریم بلکه باید معین و غیر قابل پیش بینی باشد . تمام معماریهای فاخر و کلاسیک ملل مختلف تا جایی که ممکن بوده است ، معین بوده . به عنوان مثال شما تخت جمشید را در نظر گیرید اگر بخواهیم کلیت آنرا مجسم کنید می تواند از چند مکعب معین روی یک سفره مشخص که روی جهتی خاص قرار گرفته اند تشکیل شده است . اما در داخل آن که می روید اطلاعاتی که از آن استنباط می شود آنقدر زیاد است که شما حتی اگر چندین بار هم به آنجا رجوع می کردید نمی تواتنستید اطلاعات کامل را به دست آورید . این بنا شما را ناخودآگاه هردفعه به خود جلب می کند وقتی که شما به مسجد شاه می روید هر دفعه یک مورد تازه را می یابید .

    با توجه به رشد شخصیتی و ادراکی خود ارتباط تازه ای با بنا برقرار می کنید که این در مورد معماری سبک مدرنیسم اتفاق نمی افتد که اطلاعات به سرعت گرایش به صفر دارند . به عنوان مثال وقتی شما برجها و انبوه سازیها را می بینید وقتی یک بار به بنا مراجعه می کنید و نمای آن و یک پلان از آنرا می بینید می توانید تمام آنرا حدس بزنید و روز دوم به دنبال اطلاعات جدیدی نمی روید در واقع هیچ کششی برای مغز ندارد از طرف دیگر بناهای در هم ریخته را تصور کنید گه از هیچ قانون و اصول خاصی پیروی نمی کنند و معین نیستند این بناها باعث ایجاد ترس و دلهره در ذهن می شوند و برای یک بار دیدن مناسب هستند زیرا وقتی با آنها مواجه می شوید آنها غیر مترقبه بوده و باعث ایجاد شک در شما می شوند و اگر شما می خواهید دائم با آنها مواجه شوید اطلاعات بیش از حد آنها شما را خسته می کند . بعد از آن الگویی که ساخته می شود باید مولد باشد ، یعنی زنده بودن الگو در ذهن منوط به تکامل آن در طی زمان است .
    شما فرض کنید یک درخت هیچ وقت برای شما تکراری نمی شود که باعث شود شما نخواهید درخت بعدی را ببینید زیرا ذهن از آن به عنوان یک موجود زنده تغذیه می کند و موجود زنده مدام در حال تغییر و ارائه اطلاعات جدید است . در واقع برای بنا هم ما می توانیم این امر را در نظر گیریم به عنوان مثال وقتی شما برای اولین بار وارد تخت جمشید می شوید ، ذهن شما از احجام و روابط کلی بنا الگویی را تشکیل می دهد و هر بار دیگر که به آن مراجعه می کنید الگوی شما رفته رفته تکامل پیدا می کند و کسیکه در این زمینه محقق است الگویی نسبتا کامل دارد ولی کسیکه در نیمه راه است از آن خیلی چیزها را نمی داند ، برای چندمین بار مراجعه مراجعه می کند و به عنوان مثال در یک شرایط نوری خاص متوجه نشانه ای می شود که قبلا آنرا ندیده است و همان است که ایجاد تازگی و تولید اطلاعات می کند .
    اطلاعات باید از فرستنده به گیرنده افزایش یابند و نباید از آنها کاسته شود . به عنوان مثال وقتی شما به فواره ای نگاه می کنید امواج آب در آن تکرار نمی شوند . و مورد دیگر این است که معمار می تواند پیام خود را موکد کند . به عنوان مثال وقتی که شما در مسجد شیخ لطف اله قرار می گیرید محیط چنان شما را محصور می کند و چنان با نقوش ،جزئیات ، اطلاعات به جا ، نور پردازی و با استفاده از گیاهان و حضور پرندگان و آسمان و آب پیامی که به شما می دهد می گوید که اینجا و در این لحظه باش و مساله آخر در این بخش کنترل کمیت اطلاعات است که به سطح ادراکی و روانی مخاطب شما برمی گردد .

  • مهندس بیژن طالعی :

    در مورد دو آیتم ذهنی و روانی و ادراک وشناخت باید بگویم که من یک برنامه مطالعاتی – آماری را دیدم که خیلی با مطالعاتی که شما انجام دادید سازگار بود زیرا هم دارای اطلاعات جزئی معماری بود و هم برنامه ی جالبی بود و آن به این صورت بود که چند نفر در استکهلم مکانی عمومی با اختلاف سطح 4 متر بود و حدود 3 متر عرض داشت و دارای یک راه پله معمولی و پله برقی بود را آمار گرفته بودند که چه تعداد از افراد از پله برقی و چه تعداد از پله معمولی استفاده می کنند و بر اساس آن طرحی داده بودند و پله های معمولی را مانند پدالهای پیانو درست کرده بودند که وقتی پا را روی آن می گذاشتی هر کدام از آنها صدای خاصی می دادند و تاثیر این حرکت را برای افرادی که به هر صورت پله برقی را ترجیح می دادند آمار گرفته بودند که 66 درصد افراد از آن پله عبور می کردند و تنوع باعث ایجاد اولویت کار طبیعی نسبت به پله برقی شد .

  • مهندس نصیر حقیقت :

    به عقیده من صحبتهای مطرح شده دارای جنبه های مختلف و بسیار مفصل بود و جمع بندی آنها کار بسیار مشکلی است . به نظر من این یک نظریه است و هر کسی می تواند نظریات مختلفی ارائه کند. بررسی جنبه های هندسی ، جنبه های عاطفی و روانی موارد معماری چیزی است که در دانشگاهها هم تدریس می شود و بسیار بحث مفصل و جالبی است ولی نظر شخص من به عنوان یک معمار این است که نقد معماری مدرن و پست مدرن و بعد از پست مدرن به عنوان معماری بی ارزش ، صحیح نیست . وارد کردن آن با یکسری تحقیقات علمی و اینکه پشت آن مسائل سیاسی وجود دارد به نظر من عجیب است . تمام عوامل باید بررسی شوند . معماری سلیقه ای نیست و فقط کسی که تحصیلات و علم کافی دارد می تواند ابراز سلیقه کند . به نظر من پیدا کردن تجربیات جدید بهتر از قالب سازی تجربیات جدید در الگوهای قدیمی است و این فقط نظریه شخصی من است و نظریه تمام کسانی که در این زمینه کار می کنند محترم است .

  • مهندس یزدان هوشور :

    معمار خوب معماری است که به واقعیت ها بیندیشد و آنرا با ذهنیاتی که در تصور ماست مخلوط کند . بهتر است هنرمندان ما ظواهر را فراموش کنند و به انسان بیندیشند . ببینند که برای چه کسی می خواهند چه بنایی بسازند . معماری از خانه کوچک گلی تا خانه بزرگ را در بر می گیرد . به عنوان مثال بیمارستانی که در جنوب تهران ساخته می شود باید متفاوت با بیمارستانی باشد که در شمال تهران است . یعنی معمار باید از جامعه و انسانهای آن شناخت داشته باشد .

  • مهندس سید محسن شهیدی :

    به نظر من تغییرات و اتفاقات به هر صورت روی خواهند داد و به نظر من آنها لازمه پیشرفت ما هستند .

  • دکترعمید مسعودی :

    ما سه سال تمام بر روی معماری گذشته و مدرن بحث کردیم و در آنجا متوجه شدیم که ما باید بپذیریم آزادی بیان داریم ، فرهنگ ما تغییر کرده است و جوانان امروز ما نشانه های آینده ما هستند . معمار باید آزاد باشد و این در تمام دنیا بدین صورت است . نیازهای جامعه جدید با گذشته متفاوت است و جوانها حق خلاقیت و تحول داشته و ما احتیاج به تغییر داریم .


بازگشت به صفحه اخبار







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد