مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

تاریخ شناسی معماری ایران




تاریخ شناسی معماری ایران

 

مهندس سید علیرضا قهاری :

وقتی ما بخواهیم اقدام به تاریخ نگاری کنیم نیاز به ابزار و مواد اولیه آن در زمانهای مختلف داریم . خوشبختانه در تاریخ معماری ما شاید فرهنگمان باعث شده است که مردم ما در طول هزاران سال وقایع نگاری کرده اند . به عنوان مثال : وقتیکه داریوش بزرگ شهرها و آثار بزرگی را بر جای می گذرد آنها را در سنگ نوشته هایی که همین امروز هم مورد استناد است ثبت می کند . الواح گلی که از دوره هخامنشی در فسا (استان فارس ) پیدا شد حدود 3000 لوح هستند . چند لوح از آنان که خوانده شده است مناسبات ، بناها  لیست کارگرها و غیره را نشان می دهد و به استناد یکی ازاین لوحهای گلی سرپرست مهندسان ساخت تخت جمشید در 2500 سال پیش یک خانم بوده است . مورخان تاریخ ایران غربی ها بوده اند . به ویژه در زمینه معماری از قرن نوزدهم تاریخ نگاری معماری ما شروع شده است اما اساس تفکر مورخان غربی که تاریخ معماری ما متاثر از تاریخ نگارش مورخان غربی است ، به فرهنگی باز می گردد که پایه آن رنسانس است. استادی به نام استاد حامی داشتیم که همیشه معتقد بودند تاریخ را باید از اول نوشت و اعتقادی به تاریخی که برای ما از زمان هرودوت نوشته شده است و نویسنده آنها یونانیها و مورخان غربی بوده اند نداشتند . مورخان غربی از دیدگاه خود داشته های ما را به ما نشان دادند ولی شاید ما نیاز داشتیم همپای آنها آمده و بر اساس معیارها و فلسفه و درک فرهنگی خودمان پژوهشگران و تاریخ نگارانمان تاریخ را بنویسند . 1500 سال قبل از اینکه گوتنبرگ دانش کلیشه را به نام خود به ثبت برساند این دانش در خطهای میخی ایرانیها دیده می شود . به عنوان مثال داشتن 300 آجر یک شکل خود به معنای کلیشه است . معماری ما به دوران سلطنت و فرمانروایی شناخته می شود . و نامی از معمار وسازنده دیده نمی شود . بحث امروز ما این است که ما چگونه می توانیم تاریخ معماری را بیان کنیم  ؟ تاریخ ما باید بر اساس چه ارکانی نوشته شود ؟ مورخان باید چه چیزهایی را در نظر گیرند ؟ مبنای تاریخ نگاری و تاریخ شناسی ما چیست ؟ معماری ما در طول تاریخ بر اساس عوامل خودش تغییر کرده است .

خانم مهندس ثریا بیرشک :

به طور کلی می توان اینگونه گفت که شرق از زبان غرب شناخته شده است و غربیها شرقیها را به خودشان معرفی کرده اند . ما حتی می بینیم که حتی فرهنگ را نیز به ما القاء می کنند . خیلی چیزها از بین رفته و مخدوش شده است و من نقطه عطف آنرا دوران ساسانی می بینم زیرا نقطه ظهور اسلام است . قدیمی ترین لوحی که شناخته شده و نام کشور ایران نیز در آن حک شده است مربوط به دوران ساسانی است . ما می توانیم از فرهنگ مردم گذشته تاریخ معماری را نیز اقتباس کنیم . وقتی ما می گوییم تاریخ نگاری معماری باید، اوضاع اجتماعی ، اقتصادی و خدمات هر دوره را بررسی کنیم . به عنوان مثال بعد از دوره هلاکو ما تاریخ طلایی در شکوفایی معماری داریم .

دکتر محمد منصور فلامکی:

بهتر است به بررسی بار تئوریک مساله بپردازیم . برای ما تاریخی نوشته شده است که ما نمی توانیم از آن کمک گیریم . به دلیل اینکه تاریخ ما با شناخت خودمان نوشته نشده است . یادداشتهایی مربوط به 37 سال پیش موجود است که استادان رشته تاریخ دانشگاه تهران در طی 4 و یا 5 جلسه نوشته اند موضوع بحث آن نیز تدوین تاریخ ایران بود و اینکه این تاریخ به کجا انجامید ؟ جفرافیای سیاسی ایران تدوین شده است که در آن بحث هایی از تاریخ ایران مطرح شده ولی این بحث ،بحث تاریخ نیست بحث جغرافیاست . تاریخ ما بسیار مخدوش تر است زیرا خیلی راحت تر می توان آنرا تحریف کرد و مانند جغرافیا دارای ارکان مشخص نیست . ندانستن تاریخ در مرحله اول گرفتاریهای سنگین برای خود تاریخ نگاران به وجود می آورد . در مرحله بعدی نیز برای ما معماران مسائل حادی را به وجود می آورد . اگر ما بگوییم در کشور دوران سلجوقی داریم تا اندازه ای کارمان راحت تر می شود تا بخشی از از سرزمین بزرگی را ببینیم که مربوط به دوران سلطنت سلجوقیان می شود . ما نمی توانیم از تاریخ متکی به سرزمینمان تعریف درستی ارائه دهیم . یکی از استادان دانشکده ادبیات تهران به نام جناب دکتر ملک شهمیرزاده ، نامه ای در سطح دانشکده پخش کردند که در آن نوشته بود : نویسنده کتاب معماری دوره ایلخانی معمار اصلی کودتای 28 مرداد است و این جزء اسنادی بود که انگلیس بعد از گذشت سی سال به ما داده بود . حالا می خواهیم فضای معماری این دوره تاریخی را پیدا کنیم به همه چیز میرسیم جز کشوری که سامان داشته است . در اولین همایشی که بعد از انقلاب حدود 21 سال پیش در کشور ما برگزار شد  اولین باری بود که دولت مرکزی ما اجازه می داد که اساتید دانشگاه ما در سخنرانی ای  اظهار نظر کنند که بعد جهانی و بین المللی داشت . نام این سمینار ایرانشناسی بود که در یکی از بخشهای وزارت خارجه با حضور چند کشور همسایه تشکیل شده بود ، اولین سخنران ما استاد احمد حامی بودند . اما ایران را از دیرباز تا الان مدنیت آن نجات داد . حامی همان کسی است که می گوید اسکندر وارد ایران نشده است استدلال احمد حامی متکی به شناختی است که از وضعیت جغرافیایی ایران دارد . احمد حامی اولین وزیر راه زمان رضاشاه بود و اولین طراح جاده ها و خیابانهای برتر بود . همه ما می دانیم که فرهنگ ایرانی یکی از بزرگترین فرهنگهای جهان است . ما باید معماری را به درستی تعریف کنیم و آنرا در گستره وسیعتری بریم . معماری اثری است که دیگر با کاربری اش توصیف نمی شود . این شاخص ها به نظر من برای نزدیک شدن به معماری کافی نیست . به نظر من معضل ما اساسی است و اگر ما بخواهیم تاریخی برای معماری ایران بنویسیم مجبوریم میان تاریخ شناسی و تاریخ نگاری تفاوتی اساسی قائل شویم . ما باید به یادداشتهایی که دیگران برای ما نوشته اند شک کرده و دیدمان را وسیعتر کنیم .

مهندس فرخ محمد زاده مهر :

من همیشه به این فکر می کنم که چرا ما ایرانیها زمانیکه با دیگر جوامع برخورد می کنیم شرمنده ترین ملت نسبت هویت فرهنگی خود هستیم ؟ ما صاحب تمدن هستیم ولی در عین حال همیشه سرافکنده بوده و آنرا هیچ جا ابراز نمی کنیم . ما دارای تاریخ مکتوب علم ، فلسفه ، شهرنشینی وغیره نیستیم . در حال حاضر نیز شرایطی است که زمینه های لازم وجود ندارد. این امر کاری گروهی و فرهنگی است و باید سرمایه های ملی روی آن سرمایه گذاری گردد. من در هر زمینه ای با برداشتهای شخصی خود به این نتیجه رسیده ام که تاریخ به ما دروغ می گوید . ساده ترین نکته آن اینست که ما تاریخ 7000 ساله ایران داریم . ولی وقتی مطالعه می کنیم متوجه می شویم از دوران ساسانیان تا صفویه ما اصلا ایران نداریم . (سرزمینی با عنوان فلاتی که زمانی جایگاه زیست گروهی از ایرانیان است دارا هستیم )ولی ایرانی وجود نداشته است . ما باید حمل کوله بار گذشته را فراموش کرده و به چگونگی تالیف اینده بپردازیم.

مهندس فریبرز جبارنیا :

بطور معمول تاریخ ایران به دو دوره قبل از اسلام و بعد از اسلام تقسیم می شود ولی به نظر من بهتر بود تاریخ ایران به دو دوره قبل و بعد از مغول تقسیم شود . زیرا مغولها تجارت را از دست ایرانیان خارج کردند . و ایران نیز تقسیم شد و فقط قسمتی از آن ماند . اما تاریخ اصلی ما آن ایران قدیم بود نه بازمانده آن . برای آنکه بتوانیم خود را بهتر بشناسیم بهتر است کتابهای مربوط به قبل از حمله مغول را مطالعه کنیم مانند تاریخ بیهقی که جای تحلیل بسیار دارد .

مهندس ساناز افتخارزاده :

ایران همیشه ایران بوده است و ما برای هخامنشیان همیشه احترام خاصی قائل هستیم چرا که این کشور را به نام ایران نامگذاری کرده و ادامه داده اند . هر فرد خارجی در ایران به راحتی کاوش می کند و در کشور خود مدرکی مانند دکتری دریافت می کند بدون اینکه اطلاعات درست و کاملی جمع آوری کند . کسی دلسوز ما نیست زمانیکه ما خود خانه خود را خراب می کنیم باید توقع این را داشته باشیم که دیگران از خشتهای آن برای خود کاه بسازند . در حال حاضر اعراب امارات یا دوبی نشین ها که حتی 30 سال هم پیشینه تاریخی ندارند مدعی خلیج فارس هستند ادعای داشتن عناصر معماری ما مانند بادگیرها را دارند که امروزه نیز دارند در معماری جدید خود از آنها تقلید می کنند و بعد از مدتی نیز آنها را به نام خود ضبط می کنند . ما معماری خود را نمی بینیم و اعراب دارند از آنها استفاده می کنند . کویت موزه ای اسلامی دارد که در آن برگ برگ شاهنامه را به نام اعراب و هنرمندان اسلامی به نمایش گذارده است . پیشنهاد من به جوانان این است که اگر می خواهید تاریخ معماری را بشناسید از باستان شناسی شروع کنید . ما واقعا مرجع درستی نداریم . زرتشت می گوید هر آنچه به شما ارائه می شود با دو معیار وجدان و خرد بسنجید . پس در اینصورت به راحتی به نتیجه می رسید . شهرهایی که امروزه کشف می شود باستان شناسان بدون دخالت معماران روی آن استدلال می کنند . معماران در کشور ما از تاریخ خود بی خبرند .

مهندس علی ملکی :

هیچ رشته ای به اندازه معماری وابسته تاریخ نیست . به دلیل وابستگی ای که به فرهنگ دارد و معماری فرهنگ مجسم است . ما متاسفانه دارای تضاد نسلی هستیم . به معنای اینکه هر حکومتی که در ایران سرکار می اید ضد حکومت قبلی است و این را به تمام تاریخ قبل خود تعمیم می دهیم . ما شاه را دوست نداریم ولی شاهنامه را تضعیف می کنیم .به همین دلیل خلیج فارس تبدیل به خلیج عرب می شود . هزاران فیلم از کشورهای مختلف مانند چین و کره نشان می دهیم در حالیکه بهترین داستانها در شاهنامه است اما کسی جرات ندارد از روی آن داستانها فیلم یا سریال بسازد . اگر ما آرام آرام شاهنامه را کنار گذاشتیم دوبی آنرا از ما می گیرد . اکثر جوانان ما امروزه کتاب هم نمی خوانند چه کسی این ضرفیتها را از آنها گرفته است ؟ به نظر من بزرگان باید این امر را آسیب شناسی کرده و هشدار دهند که در آینده چه صدماتی به ما وارد خواهد شد .           

13/5/89  خانه هنرمندان



بازگشت به صفحه اخبار







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد