مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

معماری برای صنایع




معماری برای صنایع
(مورخ 8/4/88 ) خانه هنرمندان


 مهندس قهاری : (معمار و شهرساز )

جلسه را با دو قطعه شعر آغاز می کنم :

 هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم                                                   نبود بر سرآتش میسرم که نجوشم
 به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل                                                    که گرمراد نیابم به قدر وسع بکوشم

معماری برای صنایع مقوله ایست که معمولا بین نظرات ، فعالیتها ، آیین نامه ها و مسائل مربوط به معماری از آن صرف نظر می شود . به دلایلی که امروز اساتید محترم در این جلسه بیان خواهند نمود و این ممکن است تنها در کشور ما نباشد و در کشورهای صنعتی نیز در سالهای بعد از انقلاب صنعتی به تنها چیزی که کمتر توجه می شود معماری برای صنایع است . یعنی صنعت و تولید بیشتر و نگرش صنعتی قضیه اصلی به شمار می رفت بنابر این می توانست جنبه های انسان شناختی و مسائلی که معمولا معماران باید به کمک آن بشتابند  که انسان در پهنه زندگی فراموش نشود در آنجا تا سالها مغفور ماند حتی شاید صدها سال و در دهه های اخیر است که به معماری در بخش صنایع توجهی ویژه می شود . در کشورهای دیگر هنگامی که بحث از معماری می شود وظیفه معماری قرار دادن انسان به جای ماشین به عنوان مساله اصلی است . اگر متخصص ها وجود نداشته باشند سایر رشته ها نیز تخصص خود را معطوف به رشته خود می دانند به عنوان مثال در زمینه تولی بیشترین تلاش یک صنعتگر در زمینه افزایش تولید می باشد و آیا اینکه خود آن فرد در این امر مطرح است یا خیر ، و یا او هم جزیی از قطعات کارخانه محسوب می شود ؟ نمونه طنز این امر را می توانیم در فیلم عصر جدید چارلی چاپلین شاهد باشیم که بعد از انقلاب صنعتی در همان زمانها نشان داد که انسان هم قطعه ای از آن ماشین آلات است اما در واقع در جریان زشد صنعتی و انقلاب صنعتی چه بر سر انسان آمده این است که سای ده ها سال طول کشید که انسان بتواند خود را کنا کشیده و از دید دیگری به انسان به عنوان حاکم بر صنعت نگاه شود . بنابراین لازم به این بود که متخصصین دیگر اعم از روانشناسان ، جامعه شناسان ، مردم شناسان و هر مقوله دیگر از دانش الهی و انسانی می توانستند دست انسان را از گودال صنعتی شدن بیرون کشیده و نجات دهند .شاید معماران آخرین گروهی بودند که به کمک انسان در صنعت آمده و با دادن ایده های جدید ، به مسائل رفاهی و یا روانشناسی پرداختند . اگر چه استفاده سرمایه گذاران نیز در این امر بئد . به عنوان مثال من 30 سال پیش شنیدم که برای تولید جوجه ماشینی از موسیقی بتهوون استفاده می کردند . آیا انسان نیز می توانست در محیطی که روی روانش کار شده باشد تولید بیشتری داشته باشد ؟ چه کسی می توانست این مقوله را تشخیص داده و به آن عمل کند . البته از این جمله می توان برداشتهای متفاوت داشت اگر بخواهیم جنبه منفی را در نظر گیریم این است که ما کارگر را در محیط و فضای بهتر قرار دهیم برای اینکه کار بیشتری انجام دهد ولی لگر بخواهیم از دید مثبت به آن نگاه کنیم این است که چون در نهایت فشار روی این فرد برای انجام تولید قرار دارد بهتر است که حداقل در محیط بهتری قرار گیرد . به هر حال معماران در طول 50 سال اخیر در کشورهای صنعتی دست بکار شده و چند دهه بیشتر نیست که به مقوله معماری برای صنایع توجه شده است ، به این معنا که معماران فضای صنعتی را طراحی کرده و به طرف انسانی شدن محیط صنعت گام بردارند . اما آیا امروزه در کشور ما صاحبان صنایع به این اهداف فکر می کنند ؟ آیا کشور ما ب به انسانی بودن محیط کار توجهی دارد و یا هنگامی که ما می خواهیم در مطبوعات آمار گیریم کمیتهای صنعت و تولید صنعت برای ما حرف اول را می زند ؟ به عنوان مثال فرض کنید تولید ما از ده هزار قطعه به صد هزار قطعه رسیده است آیا محیط کار ما اگر یک دهم برای انسانها ارزش قائل بوده است اکنون ان امر را به ده برابر افزایش داده است ؟ آیا معمارها وارد این مقوله شده اند ؟ اگر معمارها مطرح می شوند بدین دلیل است که نمادی ترین شکل کارکرد معماران است و گرنه راههای دیگری نیز مانند پخش موسیقی و ارائه غذای بهتر به کارگران نیز این امر را میسر می سازد ولی فضایی که کارگر در واقع تمام عمرش را در آن سپری می کند ، فضایی است که به دست معماران طراحی می شود . آیا در این زمینه اقدامی صورت گرفته است یا وقتی ما می خواهیم کارخانه ای را ایجاد کنیم بخش عمده آن است که ما چیدمانی درست روی ماشین آلات انجام دهیم ؟ یعنی مهندسین مکانیک و صنعت مدعی این امر شوند که ما زمانی بالاترین تولید را داریم که چیدمان دستگاههای کارخانه خاص باشد ، یا اینکه اگر به عنوان مثال 10 هزار کارگر در یک کارخانه کار می کنند وقتی که زمان کاری آنها تمام شد  10 هزار انسان  تحویل جامعه دهیم . اگر کارگری در محیط کار خود وارد می شود ، آیا بعد از هشت ساعت یک انسان وارد جامعه می شود یا یک انسان سرخورده و تحت فشار ؟ آیا معماری آن کارخانه به تولید بیشتر آن کمک می کند و یا اینکه باعث فرسایش روحی می شود ؟ خلاصه اینکه ما در صنایع با انسانها روبرو هستیم ، نه ماشین آلات ، ما صنعت را برای رفاه انسانها می خواهیم ، به عنوان مثال اگر ما در قبال تولید یک خودرو  یک انسان را دچار لطمه روحی کنیم کار درستی انجام ندادیم و به خاطر رفاه گروهی ، گروه دیگری را نادیده گرفته ایم بنابراین به نظر می رسد که به معماری صنایع بیش از پیش باید در کشور ما توجه شود . اگر ما بخواهیم به سوی صنعتی شدن قدم برداریم ، معماران وظیفه بسیار سنگینی به دوش دارند . به دلیل نداشتن متولی برای معماری و فراموش شدن مقوله معماری در این کشور . بنابراین ما در بخش معماری صنعتی نیز نمی دانیم باید به چه چیزی متوسل شویم . آیا به وزارت صنایع بای متوسل شد ؟ آیا باید به وزارت مسکن یا شهرداریها مراجعه کنیم ؟در واقع نمی دانیم که کدام بخش از کشور به فضای زیستی صنعت و کارگر باید توجه داشته باشد.


مهندس اردشیرسیروس (مدرس دانشگاه و عضو هیئت امنا انجمن مفاخر معماری ایران )


صنعت از دیدگاههای مختلف قابل بررسی است و دارای طیف گسترده ای است . اما ما هیچ وقت به نکات مثبت و منفی آن نیندیشیدیم .آهنگ پر شتاب صنایع قدیم دو قرن گذشته به نو تکنولوژی قرن معاصر یا (فراصنعتی ) موجب دگرگونی در آهنگ و روند زندگی اجتماعی – جنبش های سیاسی – نحوه تعلیم و تربیت و چگونگی معماری فراگیری که بر اساس آنچه صورت گرفته بنا می گردد شده است .
عواملی که در این حرکت شتاب آلود تاثیر گذتار بوده اند نخست ، رشد بی رویه جمعیت و مهاجرتهای شهر نشینی و روستایی به مراکز صنعت می دانیم ، دوم تغییرات جبری آمار جمعیت بدین معنا نسبت وجود جوانان به افراد مسن بسایر پیشی گرفته و بالاخره شتاب دگر گونی های تکنولوژیکی و سایر فاکتورهائیکه زیر مجموعه ناشی از آن در واقع همین نوآوری علمی کانون اصلی و حیاتی تحول و تغییر در نوع زندگی و معماری لایه های اجتماع است

مهندس سید علیرضا قهاری( مقدمه ای بر معماری صنایع در ایران (مقاله) )

حجم کنونی ابنیه که بدنه صنایع زیر بنایی ،مادر و تولید کالایی موجود ایران را در خود جای داده اند . بر میلیون ها متر مکعب فضای ساخته شده بالغ می گردد . به استثنای بخش کوچکی از آنکه بر اساس اصول و مبنای قابل قبول و روزآمد فنی بطور اعم و معماری بطور اخص بنا گردیده است ، بخش اعظم آن را یا ابنیه کهنه ، فرسوده و از رده خارج قدیمی تشکیل می دهند و یا اصولا به ساده ترین شکل و کم هزینه ترین مصالح ساختمانی سر هم بندی شده اند .
ابنیه از رده خارج صنایع قدیمی ایرانند که نه تنها از لحاظ ساختمانی ، بل از لحاظ فن آوری و ماشین آلات نیز کهنه و قدیمی اندو نیاز به نوسازی و یا حتی دوباره سازی گسترده دارند . صنایع نساجی نمونه بسیار روشنی از اینگونه صنایع به شمار می آیند .
بدیهی است که رسیدن به صنعت پیشرفته و روز آمد که بتواند ضمن تامین نیازهای به سرعت فزاینده بازار ملی ، ورودی موفق و پایدار به بازارهای جهانی داشته باشد بدون تامین استانداردهایی که در آن جنبه های زیست محیطی ، مطالبات نیروی کار و مدیریتی و حداکثر بهرهوری رعایت شده باشد ، ممکن نخواهد بود ، و این امری است که برخوردی مسئول و دور نگرانه را طلب می کند. بدین ترتیب می توان ابعاد مشروحه زیر را به عنوان مقدمه ای بر معماری صنایع در ایران ذکر نمود .
1-    معماری صنایع دارای ابعاد تخصصی ، حرفه ای و آموزشی ویژه خود است . پاسخ های معمارانه مناسب به نیازمندیهای در حال گسترش این رشته ، نیازمند پیشرفت و ارتقا روش شناسی ، دانش علمی ، تجربیات فنی ، روانشناسی کار ، جامعه شناسی تولید ، بهداشت محیط ، امنیت حرفه ای و بطور کلی علوم رفتاری است .
2-    با رشد شتابان و گسترش و پیچیدگی روز افزون عرصه های علمی و توسعه فناوریها و تنوع فرایندهای تولیدی، روز به روز بر تنوع و پیچیدگی طراحی و اجرای این گونه ابنیه افزوده می شود . به علاوه مطالبات اجتماعی عوامل انسانی تولید اعم از مدیران ، کارگران ، کارمندان ، مهندسین ، و صنعت گران و فرهنگ و سلیقه عمومی در این زمینه مرتبا در حال افزایش است.
3-    به سبب نیاز کشور به صنایع و کارخانجات پیشرفته و مدرن و غنی بودن سرزمین ما از لحاظ منابع اولیه ، ناگزیر حرکت بخش طراحی به ویژه به عنوان آغاز کننده طراح ها به سمت صنعت اجتناب ناپذیر خواهد بود . علیهذا هر گونه سرمایه گذاری بیشتر حول تربیت معماران صنعتی و اهمیت دادن به نقش آنها ، کشور را در آینده از پشتوانه محکمی در حیطه یکی از نیازهای حتمی آن برخوردار خواهد ساخت .
4-    اولیاء امور و مجریان پروژه های بزرگ و کوچک در کشور ، حضور معماری را از ابتدای پروژه بایستی جدی تلقی کنند تا هر پروژه در جای خود یک اثر پرمعنا و دارای مفاهیم ارزشمند فرهنگ غنی ایران باشد.اگر در معماری صنعت ، عناصر به جا و با تفکر انتخاب شوند ، حتی بحث فرهنگ ملی را می توان با بکارگیری عناصری که متذکر هویت ما باشند ، مطرح کرد .
5-    اقدامات گسترده ای می بایست برای تبدیل به احسن و روز آمد کردن و گسترش توده عظیم ساختمان صنایع کوچک و متوسط که در چند دهه اخیر با توسل به کم هزینه ترین و ساده ترین وسائل و مصالح احداث گردیده و اغلب فاقد حداقل استانداردهای مورد نیاز می باشند . بعمل آید و بازسازی و نوسازی ابنیه صنایع قدیمی و فرسوده ( اعم از دولتی و خصوصی ) مورد توجه قرار گیرد .
6-    تقویت و ایجاد نهادها و موسسات تحقیقاتی برای بررسی چونی و چندی مشکلات مربوطه و همچنین تدوین استاندارهای ملی ، محلی ، موضوعی و بخشی مربوط به ابنیه صنعتی ، می تواند راهگشا باشد . به علاوه بازنگری و روز آمد کردن قوانین و مقررات ناظر بر ساخت و سازهای ساختمانی در بخش صنایع (زیر بنایی ، مادر و تولید کالایی ) به شدت مورد نیاز است .
7-    وظایف معمار صنایع فراتر از طراحی سایت و ساختمانها با کاربریهای گوناگون است و نقش حساس این معماران ایجاب می نماید که در ارائه هر پیشنهاد و طرح ، پیش نیازهایی را فراهم آورده باشند . شناخت و زندگی در محیط های صنعتی و کارگری و درک مستقیم روح و مفاهیم رایج در آنها طراحی متناسب با ویژگی هر صنعت و فضاهای مرتبط با با ویژگی هر صنعت و فضاهای مرتبط با آن کنترل و ایجاد نسبت های متعادل بصری ، از جمله پیش نیازهای ضروری برای دستیابی به یک طرح مناسب صنعتی است .
8-    فرهنگ تولید و توسعه و آموزش حین کار در در فضای تولیدی ، میدان خوبی برای رشد دارد . به علاوه واحد تولیدی مرزهای فضائی ، طبقاتی را موقتا ( در مکان و زمان ) و بطور مقطعی در هم میریزد و فضایی فراهم می آورد که عوامل انسانی تولید از طبقات گوناگون ( فرودست ، فرادست ، ومیانی ) در یک فرایند تولیدی با هدفی مشترک گرد هم می آیند و رابطه ای ارگانیک ما بین آنها برقرار می شود . در این رابطه حیاتی ، کیفیت فضایی جدایی سازی محو یا قابل عبور می گردد . معماری خوب صنعت می تواند کمک بزرگی به ارتقاء روابط انسانی در این سطح نماید .
9-    برنامه های آموزشی عالی در زمینه معماری صنایع می بایست گسترش یابد و اگر نمی توان آنرا به صورت رشته مستقل در درون ساختار دانشکده های معماری شکل داد ، این قابلیت را دارد که به عنوان یک گزینش مستقل با دروس ویژه خود در دوره کارشناسی ارشد تلقی شود . به علاوه تشویق ، ترغیب و هدایت دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای رشته معماری ، جامعه شناسی و ... بای پرداختن به موضوعات و مشکلات مبتلا به صنعت می تواند این مقوله را به طرزی مناسب در سطوح عالی آموزشی هدایت نماید .


مهندس سیروس بزرگ گرایلی (عضو انجمن هیئت امنا انجمن مفاخر معماری ایران )


در جهانی که بر اثر پیشرفت تکنولوژی روز به روز کوچکتر می شود تفسیر و تعبیر کلمات و اهداف بکارگیری آنها هر روز جنبه پیچیده تری می یابد . کلمات بکارگرفته شده در عبارت (معماری برای صنایع ) هر کلمه واژه جامعی است که گستره وسیعی از معانی را در بر می گیرد .
معنای کلمه معماری در ساده ترین و ابتدایی ترین تعریف آن یعنی ساخت سر پناه ، ولی می شنویم که به معماری موسیقی جامد نیز گفته می شود که در چنین تعبیری معماری یعنی زیبایی مطلق که تصور می شود چنین ارزشی در عبارت موضوع بحث در رده پایینی قرار می گیرد . می توانیم معماری را شکل دادن فضا برای استفاده خاصی برای انسان نامید که دامنه وسیعتری را پوشش می دهد ولی چنین مفهومی به سختی می تواند بیانگر زیبایی  و عظمت بناهای معماری باشد . حال اگر معماری را جامع سه مفهوم استواری ، سودمندی و زیبایی فرض کنیم باز هم در مفهوم عبارت معماری برای صنایع نیازمند تعاریف تکمیلی تری خواهیم بود .
از سوی دیگر کلمه صنایع نیز شامل گستره وسیعی است . اولین برداشت می تواند طراحی کارخانجات باشد که با توجه به کوچکی و بزرگی کارخانه و نوع مواد اولیه  و محصول و آلودگی های آن تفاوت های فاحشی را در بر می گیرد . مثلا مسائل مطرح شده در یک کارخانه فولادسلزی با یک کارخانه سوسیس سازی کاملا متفاوت است . معماری برای صنایع را می توان به طراحی صنعتی و طراحی برای تولید انبوه نیز بکار برد .
در این جا با عبارت معماری در صنایع یک مفهوم عام را به صورت ذیل می توان در نظر گرفت چگونه کارخانه ای را باید طراحی و احداث نمود .
تعریف فوق بسیار فراتر ار مفاهیمی است که برای عملکرد در حوزه معماری بکار گرفته می شود . خطوط تولید کارخانه ها طراحی های متفاوت دارند که بر اساس دانش فنی ، تخصص ، اختراعات و ابداعات مربوطه بر اساس بازده اقتصادی طراحی می شوند و علاوه بر آن طراحی هر کارخانه با توجه به میزان آلاینده های آن و چگونگی دفع آنها صورت گیرد و همچنین شرایط ناشی از احداث آن کارخانه در محیط انسانی امنیت فردی ، جمعی ، سلامتی و بسیاری نکات دیگر که خارج از محدوده معماری می باشد در طراحی آن مطرح می نماید .
با توجه به مطالب فوق یک معمار در طراحی یک کارخانه بایستی نکات ذیل را مد نظر قرار دهد :
1-    شناخت کامل خط تولید
2-    مطابقت خط تولید با موقعیت احداث کارخانه
3-    استانداردهای صنعتی ، محیطی و انسانی
4-    شناخت کامل تجهیزات ، ابزار و تکنولوژیهای مرتبط به خط تولید
5-    شناخت کامل ابنیه کمکی مورد نیاز خط تولید
6-    شناخت انرژی های مورد نیاز و مصارف خط تولید
7-    بررسی و انطباق فاکتورهای زیست محیطی با خط تولید
8-    بررسی آلودگی های صنعتی خط تولید و چگونگی جلوگیری از آن ( تا حد شناخت در معماری )
9-    بررسی و شناخت سرباره ها و ضایعات و نحوه بازیابی یا دفع آن
10-    بررسی در بکارگیری بهترین فضای کاری و مسیر کولاسیون های جنبی خطوط تولید
11-    بررسی و بکارگیری بهترین ، پایدارترین مصالح ساختمانی و تکنیک های ساخت
12-    سلامتی روحی . آسایش کارگران و کارکنان
13-    طراحی مناسب برای محیط کار از نظر نورگیری ، تهویه
14-    بکار گیری حداکثر پیش بینی های ایمنی فردی و جمعی 

سوسن یزدانی (عضو انجمن مفاخر معماری ایران)

هنگامی که صحبت از معماری صنعتی می شود ف بی درنگ این سئوال به ذهن می آید که معماری صنعتی به کدام بخش از معماری اطلاق می گردد . چه ویژگیهایی دارد و چرا اصولا این مقوله را از سایر مباحث معماری جدا می کنیم . آیا این جدایی درست است یا نه . اگر این تفکیک درست است نقش معمار در این زمینه چیست ؟
برای روشن تر شدن موضوع شاید بهتر باشد ابتدا به این مساله بپردازیم که معماری صنعتی چه طیفی از طراحی ساختمانها را در بر می گیرد . از طراحی انبارهای ساده و کوچک گرفته تا طراحی فرودگاه ها . ورزشگاههای بزرگ و کوچک ، پارکینگ های عظیم و طبقاتی و مجتمع های نفتی ، گازی ، پتروشیمی و معدنی همه و همه در مقوله معماری صنعتی جای می گیرند .
بی شک به تمام موضوعات ذکر شده قبلی نمی توان یکسان نگاه کرد . هر یک از موارد پیش ذکر شده مشخصات و خصوصیات فیزیکی ویژه خود را دارند که با دیگری کاملا متفاوت است و در نتیجه نقش معمار نیز در هر کدام از آنها متفاوت می شود . واحدهای صنعتی ساخته می شوند تا برای مدت طولانی فعالیت کنند . پس باید کمترین میزان ترمیم با تعمیرات را داشته باشند . در بعضی مواقع توقف هیچ بخش کاری این مجتمع ها امکان پذیر نیست . پس طراحی ویژهای را طلب می کنند . 
طبعا هر یک از مجتمع های صنعتی با توجه به ظرفیت و نوع تولیدات ، دارای بخشهای جنبی ، خدماتی و رفاهی نیز می باشد . در این مبحث از این بخش طراحی صرف نظر شده و تنها به نحوه طراحی در محدوده خاص صنعتی پرداخته می شود که خود مبحث پیچیده و شاید تازه ای باشد .
مانند تمام طرح های دیگر ، در همین جا باید به نکته بسیار مهمی باید اشاره شود که در بسیاری از این پروژه ها ، کارفرما نیازهای پایه ای و کلی طرح را می داند ولی نمی تواند در جزئیات ریز پروژه ، خواسته هایش را عنوان و طراح را به سوی اهداف مورد نظر راهنمایی کند .، زیرا تکنولوژی و دانش فنی مورد نظر در کشور وجود نداشته و ما بعنوان وارد کننده و خریدار تکنولوزی با یک کشور خارجی یا چند شرکت خارجی مواجه هستیم .
بنابراین بر مبنای نیازها و خواسته های کلی کارفرما ، دارنده تکنولوژی مورد نظر که اکنون فروشنده آن شده است ، طراحی پایه این نوع مجتمع های صنعتی را آغاز می کند و از این پس طراح داخلی با یک مجموعه پیچیده ناشناخته روبرو می شود . روند کار به این شکل است که نقشه های پایه یا بهتر بگوییم اطلاعات پایه بصورت خام و پراکنده به دست طراحان می رسد و به همین دلیل کار طراح چند برابر می شود .چون نه تنها باید با مشاور مادر تبادل نظر کند ، بلکه باید نیازهای سلیقه ای و منطبق با شرایط خاص کشور و صنعت ما را نیز در نظر بگیرد . سپس اطلاعات دریافت شده را تبدیل به طراحی مطابق با خصوصیات و شرایط کشور سازد . این کار یک پروسه رفت و برگشت طولانی تبادل اطلاعات است .
نباید فراموش شود که معمولا در مجموعه های صنعتی تولیدی ، چندین واحد ساختمانی در روند تولید و فرآوری محصوا کارخانه سهیم هستند . به بیان دیگر ، وجود هر یک از واحدها ، به مثابه حلقه زنجیری از تولید و فرآیند مجتمع صنعتی است . مجموعه ای از ساختمانها ، نوار نقاله ها ، سکوهای کاری ، دودکش ها ، فوندانسیون های تجهیزات ، پایه های نگهدارنده لوله های فرآیندی و تاسیسات جنبی ، اجزا اصلی یک مجتمع تولیدی صنعتی را می سازند که قسمتی از آنها اصلا فاقد طرح معماری هستند و تنها توسط مهندسین سازه طراحی می شوند . در این گونه مجموعه ها همه چیز تحت تاثیر فرآیند تولید محصول کارخانه قرار می گیرد . برای انجام هر نوع طراحی در این مجتمع ها می بایست تاثیرات آنرا بر روی فعالیت کارخانه مطالعه کرد . کوچکترین تغییری می تواند روند کارخانه را مختل یا نا مطمئن سازد . بنابراین نظر مهندسین فرآیند در شکل گیری کل مجموعه ، اساسی است . موقعیت هر واحد صنعتی ، ارتفاع واحدهای صنعتی ، شکل و فرم آنها ، پراکنش واحدها ، فاصله بین واحدها ، جهت گیری و گسترش  هر واحد ، ابعاد و اندازه آنها همگی با نظر گروه فرآیند خواهد بود . این بخش از کار همان اطلاعات اولیه ای است که طراحان برای آغاز کار ، دریافت می کنند . هر نوع تجهیز یا ملزومات یا دستگاهی که در این واحدها وجود دارند ، شرایط ویژه ای را برای طراحی ایجاد خواهند کرد که در شکل گیری واحدها بسیار موثرند . به همین جهت ما با فراهم های عجیب یا حتی زشتی روبرو می شویم که لوله های ورودی یا خروجی ، داکت های هوا ، نوار نقاله ها و تجهیزات و دستگاههای دیگر سبب ایجاد آنها شده اند .
معمار برای شکل بخشیدن به یک ساختمان ، می بایست نقشه های تجهیزات ، کانال های برق و تجهیزات جنبی را در نظر داشته باشد . اگر در ساختمان های معمولی ، معمار تنها با مهندسین سازه ، برق و مکانیک هماهنگی انجام می دهد ، در این جا تمام گروه های مهندسی درگیر در روند ساخت و ساز و تولید مجتمع ، نیازهایشان را با معمار در میان می گذارند .مهندسین ابزار دقیق ، متالوژی ، فرایند و بقیه بخش ها همگی نیازهایی دارند که معمار ناگزیر از در نظر گرفتن آنهاست . در واقع تنها در بخش معماری است که فرم وشکل واقعی هر یک از این واحدها تجسم می یابد . این فرم ها الزاما مناسب یا زیبا نیستند . کسی هم به دنبال زیبایی و خوش فرم بودن ساختمانها نیست ، بلکه همه گروههای درگیر ، با شتاب به دنبال روش های ساده و سریعی هستند که به وسیله آنها بتوان این واحدها را با در نظر گرفتن نیازها و ویژگیهایشان بر پا ساخت نمی توان این بحث را به میان آورد که فرم ارائه شده برای این واحد نا مناسب است . فرم ها کاملا از ضرورت ها طبعیت می کنند .حداقل فضای مناسب برای تجهیز و تولید  زیاد اصلی کلی است . اسنانداردهایی که تا کنون با آنها سر و کار داشته ایم محو می شوند و استاندارهای جدید جایگزین آنها می گردند . شکل مناسب ساختمان عوض می شود . نورگیری مناسب ، گسترش مناسب ساختمان ، همگی تحت تاثیر ماشین آلات و دستگاهها قرار خواهند گرفت . اولویت با دستگاهها و تجهیزات است ارتفاع مناسب فضای مناسب نه برای انسان که برای تجهیزات و ماشین آلات در نظر گرفته می شود . گاهی حتی ارتفاع بخش هایی از این واحدها تا اندازه ای کوتاه می شود که یک فرد بلند قد با احساس راحتی نمی تواند در آن فضا حرکت کند . اما در صورت اعتراض بیان می شود که کانالهای هوا ، لوله ها و نوار نقاله هایی که در فرآیند تولید و انتقال مواد در مجتمع ، هر یک وظیفه خاصی به عهده دارند و در ارتباط با سایر واحدها هستند ، ارتفاع بخش مورد نظر را در همین موقعیت باقی خواهند گذاشت .
معمار صنعتی پس از کنار هم گذاشتن قطعات ، مجرد از اطلاعات دریافتی مربوط به کلیه بخش های دخیل در روند تولید ، به ساختمانها عینیت می دهد ، یعنی هندسه پیرامونی ساختمان را با در نظر گرفتن همه مواردی که ذکر شد ، تجسم می بخشد و به همین دلیل بسیاری از مشکلات و نا هماهنگی های موجود در اطلاعات پایه را در ابتدا معماران متوجه می شوند و در صدد رفع آن بر می آیند . تداخل موقعیت دستگاهها و تجهیزات ، تداخل موقعیت پله ها با فوندانسیونها . تداخل سکوهای کاری مختلف در ترازهای متفاوت موقعیت نا مناسب کانال ها و ترنج ها و بسیاری موارد دیگر را می توان در نقشه هایی که معماران به آن شکل داده اند یافت . اینکه کدام سکوی کاری نیازمند روشنایی است یا چگونه می توان برای ساختمان های ناموزون غیر یکنواخت نمای مناسبی در نظر گرفت ، به عهده معمار است .
با در نظر گرفتن ویژگی های سایت صنعتی در حال طراحی ، نوع سازه آنها ، میزان و نحوه پراکنش واحدها ، شرایط اقلیمی ایجاد شده در آن واحد (میزان آلودگی زیست محیطی ، نوع بخارها و گازهای احتمالی حاصل از فعالیت کارخانه ، اسیدی یا قلیایی بودن محیط ) ، مصالح مورد نیاز برای پوشش واحدهای صنعتی ، در نظر گرفته می شود.
سپس مرحله طراحی جزئیات ساختمانی فرا می رسد که آشنایی معمار با مصالح گوناگون و درک مناسب از سازه ها را می طلبد . مسئله ای که جای بحث بسیار دارد ، محدودیت مصالح ، ضعف تکنولوژی ، ناپایداری تولید مصالح ، فقدان روحیه تکامل طلبی ، نبود شناخت جایگاه معمار در این گونه طرح ها ، لاجرم معماری صنعتی را تبدیل به نوعی معماری زشت ، خسته کننده و یکنواخت کرده است .
شایان ذکر است که در بسیاری از شرکتهای مهندسین مشاور که پروژه های صنعتی بزرگی هم در دست طراحی دارند ، حتی یک مهندس معمار نیز مشغول به کار نیست و تنها یک یا دو تکنسین مشغول تهیه جزئیات ساختمانی تکراری برای این پروژه ها هستند . چرا اینگونه است ؟ آیا واقعا معمار نمی تواند در مورد مناسب یا نا مناسب بودن فضاهای صنعتی یا یک فرم ساختمانی نظر بدهد ؟ اگر اینطور است پس چرا معمارانی مثل                        Buck Minister Fuller  ، Renzo   ،Norman Foster  و Nervi   طراحی مجتمع های صنعتی را بر عهده داشته اند که هم عملکردی بوده اند و هم زیبا شاید بتوان اینگونه پاسخ داد  :
1-    ما در بخش عمده ای از صنایع فاقد دانش لازم هستیم و تنها تبدیل شده ایم به خریدار تکنولوژی ، پس تنها می توانیم داده های خارجی را بدون امکان اظهار نظر اجراء نماییم و تنها موارد متناقض را به صاحب تکنولوژی یادآوری کنیم تا آنها را اصلاح نماید .
2-    در تولید مصالح متنوع و مناسب بسیار عقب هستیم . بسیاری از مصالحی که امروز در بازار موجود است ممکن است فردا نایاب شوند یا از خط تولید کنار گذاشته شوند . پس به مصالح جدید نمی توان اعتماد کرد . به عبارتی طیف تولید مصالح در کشور ما بسیار محدود است .
3-    موقعیت معماران در پروژه های صنعتی به درستی مشخص نشده است . در حالی که معماران همیشه هماهنگ کننده های توانایی در بخش های مختلف هر پروژه هستند . دید معمار از گروههای دیگر مهندسی فراگیرتر و گسترده تر است . پس حضور معمار همیشه لازم است . در طراحی هر نوع ساختمانی اعم از صنعتی یا غیر صنعتی با حضور معمار طراحی بهتری شکل می گیرد . می خواهد این پروژه مجموعه انتقال برق یا گاز باشد یا مجتمع شیمیایی و نفتی یا تولید مس و سرب .قطعا معمار می تواند فرم زیباتری برای پل های عابر پیاده یا پل های ماشین رو در خیابانهای شهری یا جاده ها طراحی کند . الزامی به تکرار جزئیات زشت و یکنواخت قبلی در این پروژه ها نیست . معمار می تواند جزئیات جدیدترو زیباتری را ابداع نماید . این امر وظیفه معمار است و کسی بهتر از او نمی تواند این مهم را انجام دهد . در طراحی صنعتی هر کجا معماران دخالت داشته اند مجموعه های بهتر و کاراتری طراحی شده است . بنابراین مانند همه دنیا حضور معماران در طرح های صنعتی الزامی است.

مهندس اردشیر سیروس (مدرس دانشگاه و عضو هیئت امنا انجمن مفاخر معماری ایران)(مقاله)

آهنگ پر شتاب تغییر صنایع قدیم دو قرن گذشته به نو تکنولوژی قرن معاصر یا (فرا صنعتی ) موجب دگرگونی در آهنگ و روند زندگی اجتماعی – جنبش های سیاسی – نحوه تعلیم و تربیت و چگونگی معماری فراگیری که بر اساس آنچه صورت گرفته بنا می گردد شده است .
عواملی که در این حرکت شتاب آلود تاثیرگذار بوده اند نخست ، رشد بی رویه جمعیت و مهاجرتهای شهر نشینی و روستائی به مراکز صنعت می دانیم ، دوم تغییرات جبری آمار جمعیت بدین معنا نسبت وجود جوانان به افراد مسن پیشی گرفته و بالاخره شتاب دگرگونی های تکنولوژیکی و سایر فاکتورهائیکه زیر مجموعه ناشی از آن در واقع همین نوآوری علمی کانون اصلی و حیاتی تحول و تغییر در نوع زندگی و معماری لایه های اجتماع است که آنرا می سازد . این شتاب چنان سریع شکل گرفته و غیر قابل کنترل است که پنداری فراصنعتی آینده بر حیات کنونی بشر حمله ور شده دیگر زندگی و معماری چون گذشته مامن و مکان امن نیست . دیگر پناهگاه آدمی به شمار نمی رود بلکه صحنه کارزار زندگی شده ، خانه و معماری محل تفکر و تعمق بر روند جهان نیست آنچنان تکنولوژی نوین معماری را متحول کرده که آرامش آن به صحنه فعالیتهای گوناگون تبدیل شده ، هم بازار است ، هم محل کار ، هم مدرسه ، هم سینما ...با فشار دکمه ای هر چه می خواهیم در اختیار خواهیم داشت .
امروز ما برای انتخاب دیگری به معیارهای دقیق تر و متفاوتی نیاز داریم ، به سیاستی می نگریم که مشاکل قابل احتراز معماری جدید را دفع کرده و در پی رویه دیگری باشند ، امروز د معماری علم اجتماع و روان تکنولوژی خمیر مایه معماران است .
معماران نمی توانند فقط فناوریهای جدید و معماری صنعتی را ملاک و مبنای کار بدانند ، فناوریها ابزار کار هستند نه اساس معماری . اقیانوس معماری محدود و محصور نیست ، بلکه تعلقش به جامعه است به یک کشور است ، جهانی است ، منتها معماران باید محور توجه خود را از معماری جوامع عصر صنایع به سوی تحولاتی که با شتاب به دوران تکنولوژی فیزیک کوآنتومی ، سیستمهای ذرات بنیادین (نانو تکنولوژی ) و سه بعدی مجازی پیش می رود معطوف دارد .
آثار معماران عصر نوین به سمت و سویی پیش می رود که علاوه بر ساختار معمار درگیر سیستم عصبی نو صنعت هوشمند هستند ، بنابراین دیالکتیکی تحت عنوان معماری صنایع منتفی است ، سیاق نو آن را نفی می کند دیگر اثری به معنای معماری (درون از صنایع ) و (برون از صنایع ) در گسترش زندگی جوامع انسانی مطرح نمی باشد . همانقدر صاحبان صنایع و متقاضیان محصولات صنعتی از صنایع بهره مند می شوند که پرسنل درون هر صنعتی بایستی بهره وری از آن محصول و معماری را داشته باشد .
سئوال اینستکه در تکنولوژی نوین گسترده و پر شتاب ، معماری سیال و انعطاف پذیر وابسته به آنرا چگونه بایستی پیش برد ؟ و آنگاه بین نوآوری صنعتی و معماری زندگی تعادل برقرار کرد ، معماری صنایع (الکترونیک و فضا ) معماری استاندارد شده ای نیست آن معماری تنوع است چون همگام با شتاب مهار نشدنی نوصنعتی روز به روز گسترده تر و  متحول می شود و به همان نسبت مخاطرات بالقوه آن هم لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر بروز می کند. آیا در این مسیر بدون بازگشت نقش معمار و معماری در توان مقابله با خطرات ناشی از آن چیست ؟ نویسنده شهیری به نام رالف لپ معتقد است ( هیچ دانشمند و عالمی بر این موضوع واقف نیست که بالاخره علم و دانش تکنولوژیک ، بشر را به کجا می کشاند ، او جهان هستی را به قطاری سریع السیر تشبیه کرده که هر لحظه بر سرعتش افزوده می شود و سرنشینانش مفری برای کنترل آن ندارند )
تاثیر آثار و عواقب هر نوآوری فنی و صنعتی بر محیط اجتماعی ، معماران و برنامه ریزان را بر آن می دارد که ، محیط زیست –فرهنگ جامعه – بهداشت و روان لایه های اجتماع را ارزیابی نموده ، مورد پرسش قرار دهند و معماری را با ان مطابقت دهند ، معماران باید بدانند نمی توانند در انتظار روند شتاب آلود نوآوریهای صنعتی بمانند بلکه آنان باید در عصر سیال ، شناور باشند . دیگر برنامه دراز مدت دورنمای مطلوبی ندارد . باید کوشید امکانات را پیش بینی کرد کیفیت ، قدرت و زمان مناسب را یافت و پی گرفت البته شتاب به قدری است که معماران و دانشمندان به تمامی آثار و عواقب صنایع جدید واقف نخواهند بود ولی این بدان معنا نیست که حصارهای معماری را به منظور یاری رساندن به جامعه نسازند و (پیش بینی تاثیر صنایع بر معماری و ارزشهای اجتماع ) را به صورت علمی در معماری مطرح نکنند و آنرا بر اساس (برنامه ریزی صنایع و معماری ) فعال ننمایند . معماران برای نیل به هدف باید بتوانند عکس العمل های محیط زیست را در برابر کارهایشان بشناسند و پیش بینی کنند چون موقعیت طراحی هایشان در گروی دانش اطلاعاتی است که علاوه بر محیط اجتماعی از نوآوری های فنی روز اخذ می نماید . هر گاه معماران بطور جامع و کامل بر محیط  و برنامه ریزی شتاب آلوده صنایع اشراف نداشته باشند بطور قطع و یقین بخش مهمی از توانایی خود را صرف امور نا چیزی خواهند کرد که نا خواسته دچار شوک عصبی واپس گرای فکری و ذهنی خواهند شد که توانایی نگرش به تحولات آینده را از دست داده و با دنیای آینده غریبه و از همبستگی معماری و صنایع دور خواهند افتاد در تحولات ناشی از صنایع شتا آلوده عصر جدید ، بحران اقتصادی همراه با از هم پاشیدگی اجتماعی انعکاس خطایی است که درباره مفهوم طبیعت انسانها رایج است ، تصویر این خطا در نقش معماری آنست که معماران در توسعه معماری و اجتماعی هدف را تنها بهبود امور مادی و ساخت احجام معماری بدانند ، پیروی از چنین اندیشه گذشته از آنکه از عهده تحقق اهداف مادی بر نخواهد آمد  ، بلکه از مقاصد انسانی و معنوی معماری هم به کلی دور خواهند ماند اینگونه است دورنمای معماری و توسعه ساختگی اقتصاد و صنایع دائم التغییر که اجتماع بشری را در یک تجزیه تصنعی به دو گروه (توسعه یافته ) و جامعه (در حال توسعه ) تقسیم خواهد کرد و از آن فراتر نخواهد رفت .
 
مهندس کیومرث بیات (عضو هیات امنای انجمن مفاخر معماری ایران )

مراد از معماری صنعتی مانند هر عبارت ترکیبی اختصاص برگرفته از معماری نظیر معماری مسکونی ، معماری آموزشی ، معماری درمانی و غیره معطوف به تقسیم بندی حوزه عمل معمار و گویای نقش معماری و اثر گذاری آن در عرصه طراحی مجموعه های صنعتی ، تولیدی ، کارخانجات و مشابه آن و عینیت و پاسخ دادن به نیازهای کلی و جزئی آنهاست .
متاسفانه اغلب معماران حوزه تاثیر معمار در طراحی مجموعه های صنعتی را یا نمی شناسند یا بسیار محدود می دانند و یا به دلایل مختلف علاقه یا شانس ورود و پرداختن به آن را نداشته اند . از سوی دیگر ظاهرا هنوز هم مثل سه چهار دهه پیش دانشکده های معماری هیچ برنامه و هدف خاصی را در جهت ایجاد  اشتیاق در دانشجویان معماری و معماران نسبت به مقوله صنعتی دنبال نمی کنند در حالیکه نیاز روز افزون کشور به احداث و توسعه فضاهای تولیدی و صنعتی و تعدد و تنوع و ارتقا سطح صنایع و ورود روزانه فناوریهای جدیدپیشرفته و حتی ناشناخته به عرصه زندگی عمومی و همچنین پاسخ به نیازها ملی و تامین آن در کلیه زمینه ها به هر حال معماران را روزی بر سر راه موضوعی صنعتی قرار داده و اجبارا به تشکر و جستجو وادار خواهد نمود .
مصالحی نظیر شیشه ، کاشی ، تیر آنهن و سیمان را همه می شناسیم و روزانه در مورد مصرف آنها تصمیم گیری می کنیم ،  آیا فکر کرده ایم که همزمان چند معمار در زمینه طراحی کارخانه های تولید اینگونه مصالح و دهها فراورده دیگر فعال هستند .
روزنامه ، لاستیک ، بیسکویت ، پارچه ، مواد سوختی ، لوازم خانگی ، خودرو ، هواپیما ، گوشت ، شکر ، کاغذ ، داروهای گوناگون و صدها محصول دیگر را که روزانه مصرف می کنیم قطعا در در کارخانه ها و سایتها ی صنعتی تولید شده اند که همکاران معمار ما در خلق کالبد و فضای تولید هر یک بر اساس نیلزها و تعاریف خاص صنعتی آنها نقش داشته و دارند . ممکن است در وهله اول تصور شود که به عنوان مثال یک کارخانه عبارت از سوله ایست که در زمین محصوری قرار گرفته و به تناسب یک یا چند ساختمان دیگر نیز در حول و حوش آن قرار دارند . این تصوری بسیار غیر حرفه ای و ناشیانه از یک کارخانه است . واحدهای صنعتی چه کوچک و چه بزرگ در واقع مجموعه هایی زنده و پویا هستند که غالبا نبض حرکت آنها در تمامی شبانه روز ضربان دارد و کارکنان آنها با هر نوع طبقه و گرایش اجتماعی عضو خانواده آن صنعت هستند و نسبت به خوب و بد خانه دوم خود یعنی سایت صنعتی حساس ، دلبسته و نگرانند .
سایتهای صنعتی هر یک در واقعه محله ها یا حتی شهرهایی مستقل هستند که شاغلین در آنها تحت مدیریتی واحد و در محدوده ای تعریف شده وظایف تعیین شده یک شهروند وابسته به آن مجموعه را بر عهده دارند .
همانگونه که مشاغل تعریف شده در یک سایت صنعتی از تنوع برخوردارند ، فضاهای تشکیل دهنده یک مجموعه صنعتی نیز از تنوع بسیار بهره مندند .
بخش عمده پرسنل به تعداد شیفتهای کاری مستقیما به موضوع صنعت یا تولید مربوط هستند نظیر کارگران و کارکنان بخشهای تولیدی و فنی ، آزمایشگاه ، تحقیقات ، انبارها ، نیروگاه ها تعمیر گاه و غیره . همزمان تعداد زیاد دیگری نیز مرتبط با صنعت لیکن از حرفه های عمومی برخوردارند نظیر کارکنان اداری و مالی ، نگهبانی ، باغبانی ، آشپز ، ترابری و غیره . ثمره تلاش این گروه عظیم همان محصولاتی است که ما روزانه بصورت مستقیم یا غیر مستقیم از آنها استفاده می کنیم .
برای ایجاد یک واحد صنعتی کوچک یا بزرگ گروه سرمایه گذار اعم از دولتی یا بخش خصوصی بر اساس نیازها ، سیاستهای کلی ، بازاریابی ، اهداف استراتژیک ، استفاده از استعدادهای منطقه ای اعم از نیروی انسانی یا مواد اولیه یا بازار مصرف و بسیاری پارامترهای موثر دیگر لزوم احداث واحد را توجیه و تبیین نموده و طراحی را قبل یا بعد از تدارک امکانات اولیه نظیر سرمایه ، زمین ، مجوز ، امکانات اعتباری و ماشین آلات به گروه طراح و دئر راس آنها به معماران می سپارند .
بعضا حتی معماران از ابتدا در انتخاب زمین و تعیین موقعیت و حدود آن تحلیل عوامل موثر در طرح و تکامل تصمیمات گروه کارفرما نیز نقش دارند .
قطعا اگر مسئولیت معمار به درستی به او واگذار نشود یا معمار نقش خود را در گروه کاری مربوطه و در زمان مقتضی ایفا نکند ، حتی در صورت الگوبرداری سرمایه گذار از نمونه خارجی ، طرح دچار ناهنجاریهای عدیده ای خواهد شد زیرا مسئولیت معمار علاوه بر تامین و ایجاد فضاها و پاسخگویی به نیازهای صنعتی ، انطباق طرح با شرایط اجتماعی ، اقلیمی و ویژگیهای منطقه ای ، شناخت صنعت ، طراحی و جا نمایی مناسب اجزا ، شبکه های دسترسی داخلی و بار اندازها ، سهولت انتقال مواد اولیه و محصول ، جا بجایی پرسنل و ایجاد آسایش و رفاه نسبی در محیط کار ایشان ، استفاده از نور بهداشتی ، تامین ایمنی و حفظ منابع اقتصادی سرمایه گذار با پیشنهاد مصالح و کابریهای مناسب ، تامبن فضاها و مسیرهای تاسیساتی و دهها موارد دیگر و نهایتا انسجام بخشیدن به کلیت مجموعه و تناسب حجمی ساخنمانهای متعدد و گوناگون و کنترل چشم اندازها ، فضا سازی و ارتقا روحیه پرسنل را نیز در بر می گیرد .
به سبب نیاز کشور به صنایع و کارخانجات پیشرفته و مدرن و غنی بودن سرزمین ما از لحاظ منابع اولیه خداداد ناگزیر حرکت بخش طراحی به ویژه معماری به عنوان آغاز کننده طرح ها به سمت صنعت اجتناب نا پذیر خواهد بود علیهذا  هر گونه سرمایه گذاری بیشتر حول تربیت معماران صنعتی و اهمیت دادن به نقش آنان قطعا بیهوده نبوده بلکه کشور را در آینده از پشتوانه محکمی در حیطه یکی از نیازهای حتمی آن برخوردار خواهد ساخت .
یک مجموعه صنعتی بزرگ یا متوسط علاوه بر فضاهای صرف صنعتی نظیر سالن تولید و بخشهای پشتیبانی آن ، دارای اجزا دیگری از سایر گرایشهای معماری نظیر ساختمان اداری ، آزمایشگاه ، واحدهای تحقیقاتی ، تاسیسات ورزشی ، درمانگاه ، آموزشگاه حرفه ای ، رستوران و غذاخوری ، مهمانسرا ، مسجد ، منازل مسکونی کارکنان و غیره می باشد که ترکیبی از این ساختمانها با کاربریهای متنوع بعلاوه سالن تولید و فضاهای جنبی آن مجموعه واحد صنعتی را تشکیل می دهند و وظیفه معمار صنعتی طراحی منسجم ، مرتبط و هماهنگ این اجزا در یک کلیت منطقی و یکپارچه با کارکردی مشترک و منظم و حساب شده است .
با توجه به تعدد کاربریهای تشکیل دهنده یک واحد صنعتی معمار طراح پروژه از یک سو باید در حد لازم با طراحی سایر گرایشهای متعارف معماری نیز آشنایی داشته و از سوی دیگر بصورت مداوم و نزدیک از همفکری و یاری دیگر تخصصهای فنی و تاسیساتی و مشاوران صنعتی نیز بهره گرفته متقابلا به نظرات و خواست آنان نیز پاسخ گوید . علیرغم تنوع بیشمار صنایع موجود و و تحول و تکامل هر روزه آنها و در دسترس قرار گرفتن صنایع جدید ، طراحی مجموعه های صنعتی در برخی اصول کلی مشترک بوده لیکن به اقتضا ویژگی هر صنعت ، پروژه نیز از گوناگونی و تفاوت محسوسی برخوردار می گردد . به عنوان مثال طراحی یک کارخانه تولید داروهای خشک گیاهی یا تولید داروهای تر یا داروهای استریل یا داروهای گیاهی یا داروهای دامی و نهایتا کارخانه تولید مولد اولیه دارویی با سایر کارخانجات تولیدی و حتی با یکدیگر کاملا متفاوتند و این در حالیست که ما هنوز از دستیابی به دانش فنی داروهای پیشرفته استراتژیک محروم هستیم.
ساختمانهای اداری ، رفاهی و جنبی کارخانجات نیز متاثر از نوع صنعت و هماهنگ با آن در غالب پروژه ها با تعاریف متفاوت بایستی پیش بینی گردند . بدیهی است عوامل اقلیمی ، ابعاد و شیب و سمت جغرافیایی زمین ، نوع و سمت دسترسی اصلی ، تعاریف مربوطه به توسعه آتی ، انتخاب مصالح و پوشش های مناسب ، درجه و کلاس فضاها ، جزئیات ویژه ساختمانی ، تامین شبکه های تاسیساتی و نهایتا زمانبندی ، سیستمها و بودجه طرح نیز در طراحی نقش تعیین کننده خواهند داشت .
وظیفه معمار صنعتی بسیار فراتر از نقشه سایت و چند ساختمان با کاربریهای گوناگون است لیکن رعایت کلیات پیش گفته ، شناخت و زندگی در محیط های صنعتی و کارگری و درک مستقیم روح و مفاهیم رایج در آنها ، بازدید مجموعه های صنعتی موجود در داخل و خارج و تحلیل و مقایسه آنها در جزء و کل و همچنین طراحی متناسب با ویژگی هر صنعت و فضاهای مرتبط با آن و تسری این نکات در کل مجموعه و کنترل و ایجاد نسبتهای متعادل بصری تا حدود زیادی زمینه را برای دستیابی به طرحی مطلوب فراهم خواهد نمود .
این نوشتار فقط به مثابه ایستادن در آستانه موضوع و نظر کردن به عرصه ای وسیع و بی انتهاست و هدف از آن ارئه برخی آگاهیهای کلی در زمینه معماری صنعتی و نقش حساس معماران صنعتی بوده است . تبیین نحوه طراحی یک پروژه صنعتی حتی در حد بضاعت نگارنده و پرداختن به هر یک از اجزاء درونی آن اعم از اجزای اصلی نظیر سایت و سالن تولید تا اجزاء خرد نظیر کارت زنی و رختکن و به تفکیک صنایع مختلف نیازمند پیگیری مطلب در مقالاتی دیگر خواهد بود .


بازگشت به صفحه اخبار







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد