بسمه تعالی
مراسم یادمان و اهداء جوایز پنجمین دوره جایزه معماری میرمیران برگزار می شود مراسم یادمان زنده یاد مهندس سید هادی میرمیران و اهداء جوایز پنجمین دوره جایزه معماری میرمیران روز یکشنبه مورخ 04/02/1390 از ساعت 30 : 17 الی 00 : 20 در خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد . از عموم علاقمندان بالاخص شرکت کنندگان در مسابقه دعوت بعمل می آید تا در مراسم اعلام برندگان و اهداء جوایز شرکت فرمایند . برنامه های مراسم متعاقباً اعلام خواهد شد.
آدرس : خیابان طالقانی ـ بعد از خیابان ایرانشهر ـ خیابان موسوی شمالی ـ باغ هنر ـ خانه هنرمندان ایران
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع : موسسه معماری میرمیران
جوایز نخستین دوسالانه کتاب معماری و شهرسازی به نام زندهیاد منوچهر مزینی اول اردیبهشت و همزمان با هفته معماری اهدا میشود.
همزمان با آغاز هفته معماری و روز جهانی کتاب ویژه برنامهای روز پنجشنبه اول اردیبهشت ماه از سوی انجمن مفاخر معماری ایران در خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد. در بخش نخست این برنامه کتاب «اندیشه معماران معاصر ایران» رونمایی خواهد شد. این کتاب در برگیرنده نقطه نظرات 12 پیشکسوت معماری است و در مراسم رونمایی آن فریدون مجلسی، شهریار سیروس، اسماعیل آزادی، بهروز پاکدامن ، محمدرضا حائری و محسن شهیدی سخنرانی میکنند. این نشست از ساعت 15 تا 17 روز یاد شده برپا خواهد شد.
یک ساختمان آینده 34 طبقه دوستدار محیط زیست دارای چهار هزار اتاق قرار است به عنوان یک گورستان فوق مدرن حداکثر 60 هزار قبر را در خود جای دهد.
ارائه طرحهای مفهومی ساختمانهای آینده در سالهای اخیر رواج زیادی یافته اند. ساختمانهایی که در آینده به بهبود کیفیت زندگی انسانها کمک خواهند کرد.
اکنون به نظر می رسد که طراحان قصد دارند از این ساختمانها برای بهبود کیفیت مرده ها نیز استفاده کنند. یکی از این طرحها مربوط به یک ساختمان 34 طبقه دوستدار محیط زیست دارای 4 هزار اتاق است که در آینده در فضایی به وسعت حدود 25 هزار متر مربع 60 هزار قبر را در خود جای خواهد داد.
Graphic environment and urban furniture
مقدمه:
طراحی شهری، شهرسازی، مبلمان شهری، گرافیک محیطی، منظر شهری،
فضاهای شهری و. . . اصطلاحاتی هستند که به تدریج وارد مباحث مدیریت شهری
شده و به دنبال خود مجموعه ای از تخصص ها نظیر معماران، طراحان صنعتی،
گرافیست ها، نقاشان، طراحان فضای سبز و. . . را وارد این عرصه نموده اند که
هریک ادعای خاص خود را داشته و عدم شناخت کافی مدیران شهری، ملقمه ای از
دخالت های غیر کارشناسی در حوزه های مختلف را به وجود آورده است. اما تعریف
جدید هریک از این مفاهیم چیست و هر حوزه با به دست چه کسی باید سپرد؟ حوزه
تخصصی و محدودیت هر یک چیست و اهمیت آن کدام است؟ بر اساس عنوان همایش،
این مقاله سعی دارد تا تعاریف مبلمان و گرافیک محیطی را مشخص و نقش واقعی
هریک را در وجوه گوناگون شهر بیان نماید.
حرف اول – " قدیم ها در شهر امنیت نبود، برای همین خود مردم حواسشان به محله بود که یک وقت غریبه رفت و امد نکند. .هرکس داخل محله می شد جوان های سرگذر، جلویش را می گرفتند و می پرسیدند با چه کسی کار دارد و چرا به محله انها امده است؟ غریبه هم اگر اصطلاحا دست پایین را می گرفت و جواب سوال ها را درست و حسابی می داد که هیچ،در غیر این صورت همه می ریختند سرش و حسابی کتکش می زدند. یادش به خیر..." پدرم از خاطرات کودکیش تعریف می کند و من سعی دارم از خلال انها تجربه زندگی در "محله" را بفهمم. در همین حال و احوالیم که تلویزیون اعلام می کند حسین پناهی، هنرپیشه کشورمان درگذشت و بعد توضیح می دهد که جنازه او چند روز در منزلش ماند، آن قدر که باد کرد و همسایه ها از بوی تعفن ناشی از متلاشی شدن جسد، تازه متوجه مرگش شدند. صحبت های "حاج ابراهیم " در سرم می پیچد ، آنجا که می گفت: " شب اول قبر از انسان درباره همسایه اش می پرسند.آدم حتی در قبال گرسنگی همسایه اش تا 40 در آن طرف تر مسئول است!"
حرف اول- شنیدن از گذشته و حال و هوای آن، گاه انسان را پر از وسوسه می کند، وسوسه تکرار در حال، و این مسئله وقتی قوت می گیرد که انسان می بیند دوای درد بسیاری از مشکلات امروز، روش ها و راه حل هایی است که گذشتگان آموخته و پیاده اش کرده اند. از این جمله است معضل امنیت در شهرها و کیفیت زندگی در آنها، آن هم در شرایطی که نیروی انتظامی هرچه تلاش کرده و قوای خود را مجهز می کند هنوز هر شب در جای جای شهرهای ما دزدی قاچاق و قتل صورت می گیرد، هر چه کمیته امداد، خود را تکثیر می کند و گسترش می دهد باز کسانی، از گرسنگی به جرم می افتند و یا گوشه گوشه خیابان از تکدی گری پر می شود. هر چه شهرداری، خود را خرد می کند و زیاد می کند و گسترش می دهد باز سیل نیازها و توقعات و مشکلات است که دست نخورده به روی زمین می ماند.تابلوهای شهر تماما پر می شوند از تبلیغات رسانه هایی که مدعی اند :"دیگر هیچ کس تنها نیست!" ولی عجب است که هرچه ضریب نفوذ این رسانه ها بالاتر می رود گلایه ها بیشتر می شود که چرا این قدر تنهاییم و نسبت به هم بی تفاوت؟ اینجاست که انسان بیشتر از یک حس زیبای نرم خاطره انگیز، هوای گذشته ها را می کند : محله ها را با جوانان سرگذری اش، با نظام های حمایتی و مدیریتی داخلیش و با شب نشینی ها و کاسه همسایه بردن ها و بچه محل هایش... در چنین دقایقی است که گاه یک سوال از گوشه ذهن خیلی سریع و خیلی غریب، عبور می کند - درست مثل هزاران آدم این شهر که هر روز به همین شیوه از کنارت عبور می کنند- : آیا می توان محله ها را دوباره احیا کرد؟