مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

خسرو شکیبایی درگذشت

خسرو شکیبایی 9 صبح امروز به علت سرطان کبد درگذشت

شکیبایی زنده است چون در خاطرات هست و می ماند

 سلام بر خسرو شکیبایی وخدا حافظ خسرو ی شکیبایی

خسرو شکیبایی

«خسرو شکیبایی» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ساعت 9 صبح امروز جمعه 28 تیر در سن 64 سالگی به علت سرطان کبد در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت.


«خسرو شکیبایی» در سال 1323 در تهران به دنیا آمد و تحصیلاتش را در رشته بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان برد. او تا پیش از انقلاب فقط در عرصه تئاتر فعالیت داشت و فعالیت حرفه ای در عرصه سینما را با بازی در فیلم «خط قرمز» (1361، کیمیایی) آغاز کرد. اما سرآغاز دوره ی تازه فعالیت بازیگری شکیبایی را باید فیلم «هامون» (1369، مهرجویی) دانست. او به خاطر بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را در هشتمین جشنواره فیلم فجر به دست آورد. او همچنین برای بازی در فیلم «کیمیا» (1374، درویش) بار دیگر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. شکیبایی بازی در بیش از بیست و سه فیلم سینمایی و نیز مجموعه‌های تلویزیونی متعددی چون «خانه سبز»، «سرزمین سبز» و... را در کارنامه خود دارد.
«خسرو شکیبایی» اخیرا در دومین جشن منتقدان سینمایی، جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب را روی صحنه از دستان محمدباقر قالیباف، محمد خزاعی و محمدرضا جعفری‌جلوه گرفت و با ابراز تشکر، صحنه را ترک کرد.

هنوز هم در حسرتم ونگاهم ناباورانه در جستو جوی حقیقتی تلخ به به امید  خیالی واهی می گردد هنوز هم قلبم بعد از شنیدن خبر مرگی میگیرد و میگرید دلم تنگ شد با این که او را هنوز ندیده ام و نمی دام کی می توانمش دید
نمی دانم این چه رسمی است که زمونه قبولش کرد
ای کاش گوشانم کر بود چشمانم کور تا هیچ وقت هیچ خبری را نمی شنوید
هنوزم نمی تونم باور کنم تاکنون مرگ هیچ کسی را باور نکردم و می گویم آنها هست
واقعا هست ولی نزد خدایمان
انا الله و انا علیه الراجعون

این مصیبت بزرگ را به خودم و شما و تمام جامعه سینما و تئاتر و همچنین علاقمندان به ایشان تسلیت عرض می کنم

ساعاتی پس از ارسال خبر درگذشت خسرو شکیبایی جمعی از هنرمندان سینمای ایران برای عرض تسلیت به خانواده‌ی این هنرمند به منزل او رفتند.
نسل‌های مختلف بازیگری سینما و تئاتر ایران همچون اکبر زنجان‌پور، داوود رشیدی، مریلا زارعی،‌باران کوثری،‌ حبیب رضایی، بهروز بقایی، پرویز پورحسینی به خانه‌ی او رفتند تا برای خانواده‌اش تسلی‌ خاطر باشند.
خانه‌ی سینما هم متن پیام تسلیت خود را بدین شرح منتشر کرد:
نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر که هر چه کرد او کرد
یکی از پر فروغ ترین ستاره‌گان سینمای ایران دیگر نمی‌درخشد
خسرو شکیبایی بازیگر نقش آفرین هزار نقش سینما و تلویزیون آخرین نقش خود را بازی کرد و در یکی از پرفضیلت‌ترین ایام ماه مبارک رجب ما را تنها گذاشت. او به ادعا از همه قله‌های افتخار بالا رفت و در سکوت هجرت کرد.
خانه‌ی سینما این ضایعه‌ی حزن انگیز را به خانواده‌ی ایشان و به خانواده‌ی بزرگ سینما تسلیت می‌گویند

روحش شاد


پیکر خسرو شکیبایی بازیگر سینما و تئاتر ایران روز یکشنبه 30 تیرماه ساعت 9 صبح از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) بدرقه خواهد شد.


منبع : مطالب معماری (بلاگفا) www.architecture-topics.blogfa.com

هفت ایراد و پیشنهاد؛ به بهانه نتایج مسابقه وبلاگ های معماری

به نقل از آقای محمد موسویان

وبلاگ - به لحاظ علمی- تمام کارکردهای یک رسانه را دارد؛ در متون علمی، یک رسانه دارای کارکرد تفریحی، سرگرمی، آموزش و اطلاع رسانی، نقد و تضارب آرا و افکار است و با بررسی کارکردهای وبلاگ می‌توان گفت وبلاگ نیز تمام این کارکردها را دارا است، بنابراین وبلاگ را نیز می‌توان یک رسانه نامید.*

هدف از طرح این مقدمه نیم نگاهی است به نتایج دومین دوره مسابقه بزرگ وبلاگ های معماری که پس از ثبت نام ۸۲ وبلاگ در سایت آیگاه پس از ۲۵ روز اعلام شد. که نحوه قضاوت در این دوره در یک سیستم دو مرحله ای انجام شد به طوری که در مرحله اول هیئت برگزاری بر اساس ملاک های مشخص وبلاگ های حائز شرایط را انتخاب و به هیئت داوران معرفی کرده است و گروه داوران بر اساس ملاک های مشخص اما منتشر نشده به وبلاگ های منتخب در مرحله اول امتیاز هایی را داده اند. هرچند بیانیه موجز هیئت داوران در نوع خود جالب و سوال برانگیز است اما انتخاب های هیئت برگزاری و امتیاز های داوران روند یک مسابقه عادلانه و صحیح را خدشه دار کرده است چرا که در موارد زیر منجر به ابهاماتی شده است:
۱. انتخاب وبلاگ طرح و شهر به مدیریت آقای خشایار کاشانی در مقام سوم وبلاگ های برتر معماری به نظر کمی‌مبالغه می‌آید، چرا که با مشاهده آرشیو مطالب ایشان، گرایش او به شهرسازی و مدیریت شهری بیشتر است و بر من پوشیده است که چگونه به عنوان یک وبلاگ معماری توسط هیات برگزاری انتخاب و توسط هیات داوران به کسب 370 امتیاز از500 امتیاز شده است؟ و در ادامه خواننده گرامی‌را ارجاع می‌دهم به متن نگاشته شده در وبلاگ ایشان در خصوص انتخاب او در این قضاوت که بخش از آن به شرح زیر است: "علی رغم حجم کم مطالب ارائه شده در مقام مقایسه با برخی دوستان بسیار فعال در همین مدت کوتاه اینچنین مورد اقبال جامعه حرفه ای واقع گردیده است. بی شک از این پس مسوولیتی بس سنگین تر متوجه این وبلاگ بوده و درعین حال انگیزه ای مضاعف برای نگارنده که با وجود مشغله های فراوان کاری به ارتقای کیفی و... " و در نهایت قضاوت را به شما می‌سپارم!
2. اگر به آرشیو وبلاگ فضای رویداد که در مقام نخست است نگاهی داشته باشیم و بخواهیم با توجه به امتیاز های کسب شده، وبلاگ های دیگر را مقایسه کنیم متاسفانه اختلاف های فاحشی را مثلا در وبلاگ معماری نور (مقام چهارم) و معمار و معماری (مقام پنجم) با وبلاگ اول مشاهده می‌کنید و امیدوارم دوستان ما در هیات داوران در این خصوص شفاف سازی کنند!
3. عرصه وبلاگ نویسی در دوران امروز به نظر من جایگاهی معطوف به ژورنالیسم ‌محسوب می‌شود و به عبارت دیگر وبلاگ نویس، رسانه نگاری است که در چهارچوب های موضوع وبلاگ خود و اهداف کلی دسته بندی وبلاگ ها، فارغ از هر ممیزی می‌تواند بنگارد و افکار عمومی‌را به چالش برانگیزد با توجه به این خلاصه تعریف، انتخاب وبلاگ نوپایی چون نمایشگاه مجازی معماری سوره در امتیاز دهی داوران تعجب نگارنده را بیشتر بر می‌انگیزد چرا که معلوم نیست نویسنده به اصطلاح وبلاگی که 7 تا 8 پست خود را به صورت نمایشگاهی به پروژه های دانشجویان دانشگاه... می‌پردازد و با شعار یا هدف وبلاگ "آرزوی کوچک دانشجویان معماری به نمایش گذاشتن کارهای آنهاست" و در پست های متعدد تنها پروژه ها را معرفی می‌کند آن هم از زبان طراح نه از نگاه نویسنده، ما را به این نتیجه خواهد رساند که دوستان در تعریف یک وبلاگ و یک سایت با قابلیت نمایش پروژه ها که این روزها نیز در فضای مجازی بسیار است دچار سوء تعریف و به نوعی مغلطه شده اند که امیدوارم این سوء برداشت در آرای هیئت داوران موثر واقع نشده باشد!
4.اسکیس و پرزانته با مدیریت استاد مهدی دریایی (مقام ششم) که به مانند دوستان مذکور در وبلاگ ذکر شده در مورد سوم، وبلاگ را بولتنی تبلیغاتی برای دانشگاه و خود، ساخته و پرداخته کرده اند و به جای پرداختن به مباحث گسترده معماری در چند پست به طور مثال: موضوع فراخوان یک نمایشگاه اسکیس و... مطرح است که تنها در یک پست آن هم به صورت یک پست خبری می‌توان آن را معرفی کرد، نویسنده این مطلب را در چندین پست آن هم به صورت تدریجی نوشته است که تنها فرافکنی نویسنده و به عبارت دیگر نگاشتن در کمیت نه در کیفیت را القا می‌کند.
5. با توجه به موضوع مسابقه یعنی وبلاگ های معماری، انتخاب وبلاگ های شهرسازی در این حوزه مانند دانشجویان مهندسی دانشگاه کردستان این پرسش را ایجاد می‌کند که آیا مسابقه بزرگ وبلاگ های معماری در نام و هدف خود دچار بیراهه شده است یا تنها کمیت (بزرگ) مد نظر دوستان برگزار کننده بوده است؟! (هر چند که معترفیم که شهرسازی از مباحث میان رشته ای و در تعامل با معماری است اما ملاک عمل در چنین مسابقه‌ای نیست و پیشنهاد می‌دهم وبلاگ های از این نوع، در مسابقه با عنوان برترین های وبلاگ نویسی شهرسازی شرکت داده‌شوند یا نام مسابقه در سال های آتی تغییر کند)

6. در ادامه مطالب ذکر شده دوستان وبلاگ نویس را دعوت می‌کنم به هم اندیشی‌ای که اساسا وبلاگ نویس معماری کیست؟ شاید نگارنده در تعاریف دچار مشکل شده‌است و شاید هم بعضی از نویسندگان محترم! به نظر شما آیا یک وبلاگ معماری نباید در چارچوب عنوان و یگانه هدف خود "معماری " گام بردارد؟
اگر با ابن دیدگاه همراه هستید پس این روند اپیدمی‌شدن پست هایی چون - درسی که از قطبی باید آموخت...!!!! در وبلاگ شهرسازان ایران با موضوع طراحی شهری به دنبال چه کلامی‌از معماری هستند؟ یا وبلاگ معماری نور با مطالبی چون با " طراحان، ذهن زیبا" یا با "طراحان، دوربین برای مایکل مور"... آگاهی خواننده یک وبلاگ... را در چه زمینه بالا می‌برد!؟

7. در نهایت در این بخش پیشنهاد می‌کنم در ضرب المثل ایرانی هر گردی گردو نیست تامل بیشتری داشته باشیم چرا که علاوه بر موارد مشخص در این وبلاگ ها، در مقیاس کلی نیز هر روزه ما شاهد وبلاگ هایی هستیم که علاوه بر یدک کشیدن نام معماری چون "معماری و هنر، معماری و ورزش، معماری و... " خود را رسانه نگار معماری می‌پندارند و به صورت تفریحی نیز اینگونه مطالبی را منتشر می‌کنند یا مورد برداشت در حوزه معماری می‌دانند! باید دامنه مباحث میانگستره معماری حداقل در عرصه وبلاگ نویس معماری مشخص شود.

...اما در بخش دوم این نقد، پیشنهاد می‌کنم داوران آینده و هیئت برگزاری (درصورت وجود) به موارد زیر تاملی داشته باشند تا کوششی شود تا در انتخاب های بعدی خود به مانند این دوره از مسابقات اینگونه دچار اشکال نشوند:

1- وبلاگ هایی که حتی به خود زحمت دخل و تصرف در مطلبی کپی کاری شده از وب سایت یا کتاب... را نمی‌دهند و حتی آن را به نقد و تحلیل اندیشه خود درآورند از چرخه قضاوت خارج شوند.

2- مطالبی که نویسنده با منبعی چون برداشتی آزاد از کتاب یا وبلاگ یا... که به کمک ابزارهای تایپ قسمت هایی را خلاصه و مشخص کرده است که در ذهن بیننده امکان تاملی چالشی و فضای نقد و
بررسی را ایجاد می‌کند، پیشنهاد می‌شود ملاک یکی از امتیاز های داوران باشد.

3- وبلاگ های که حداکثر پست های در یک هفته (شاید هفته نگار) ندارند و تنها درچند پست مطلبی را برای خالی نبودن عریضه منتشر می‌کنند که معدودی نیز حتی به طور کامل مطلب را مطالعه نکرده اند! از دایره انتخاب خارج شوند یا اینگونه به آنها امتیاز دهی نشود.

4- وبلاگ هایی که سعی می‌کنند به محتوا و تصاویر انتخابی توجه کنند و حتی دارای نوار ابزارهای متنوع و کاربردی هستند و حتی در طراحی وبلاگ خود دستی داشته اند دارای امتیاز بیشتری باشند چرا که علاوه بر انتخاب مطالب مفید و نو به به شعور مخاطب خویش ارزش داده‌اند.

5- وبلاگ هایی که دارای سابقه فعالیت 1 ساله هستند و دارای بازدید کنندگانی حداقل 50 نفر در روز که نشان دهنده کسب توجه اندیشه و ذهن جستجوگر مخاطب است و از همه مهمتر دریافت تجربیات آنها در فضای نو و بدیع وبلاگ نویسی می‌تواند در روند هرچه بهتر شدن این وبلاگ ها موثر باشد گزینه های پر رنگ تری باشند.

6. نقد و تضارب آرا و افکار یکی از اهداف وبلاگ نویس است پس بهتر در مواردی انتخابی داوران کمیت و کیفیت مطلب منتشره را بررسی کنند تا بتوانند با این ارزیابی اقبال عمومی‌این وبلاگ ها را به نوعی بسنجند.

7.. انتخاب دو مرحله ای وبلاگ ها به نظر روش مناسب و عادلانه‌ای نیست؛ چرا که معلوم نیست افکار و معیار های هیئت داوران و برگزاری تا چه حد با هم مشابه و هم نظر است و در این وادی وبلاگ هایی باشند که تنها به دلیل سلایق مختلف و... از نگاه برگزار کنندگان حذف شده اند اما در سنجش داوران حائز آرایی خواهند بود پس پیشنهاد می‌شود با توجه به طولانی بودن زمان امتیاز دهی داوران در این دوره که فرصتی مناسب حتی برای بررسی 82 وبلاگ ثبت نام شده بود ، تنها وبلاگ های که در حوزه وبلاگ نویسی معماری دستی ندارند، وبلاگ‌های با سابقه فعالیت حداکثر 5 ماه و وبلاگ‌هایی که از زمان راه اندازی تنها در ماه 1 پست منتشر کرده اند از طرف هیئت برگزاری حذف شوند و دیگر وبلاگ ها به صورت پلکانی امتیاز بندی شوند.

در پایان به جز مطالب انتقادی و موجز پیشنهادی، امیدواریم اینگونه مسابقات تدوام یابد چرا که وجه این حوزه را در تولید اندیشه معماری تقویت می‌بخشد و دلگرمی‌است برای فعالیت های 1 ساله وبلاگ نویسان معماری ایران.


*. مطلبی از مقاله " وبلاگ به عنوان رسانه " از سایت خبری _ تحلیلی آی آر نیوز

نگاهی به کتاب «معماری دیکانستراکشن» به قلم مارک ویگلی

مارک ویگلی (Wigley Mark) استادی شاخص در عرصه تحقیق و تدریس معماری است؛ وی پرفسور معماری در دانشگاه کلمبیا و رییس تحصیلات تکمیلی دانشکده معماری و شهرسازی این دانشگاه است. سوابق ویگلی و مجموعه کتابهای منتشر شده توسط وی، او را به محققی صاحب نظر در حوزه معماری و شهر سازی معاصر جهان بدل ساخته است.
وی در دو کتاب جالب توجه به معماری دیکانستراکشن (این کلمه به ساختار شکن، شالوده شکن، واساز و چندین کلمه دیگر ترجمه شده است!) می پردازد و به تعبیری بهتر چنان پاشنه های آشیل اندیشه دریدا و تبعات عاریتی آن را در معماری به نقد کشیده است که به حق می توان این دو کتاب را به عنوان سنگ قبر این اندیشه در معماری تلقی نمود. وی در توضیحی بر این نوع انحرافی از معماری چنین می گوید: «این معماری بیشتر معماری شکستن، جا به جا شدن، انکسار، انحراف و تحریف است، تا معماری تخریب، زوال، متلاشی شدن یا از هم پاشیدگی...»
نظر به اینکه دیکانستراکشن در معماری بازگفتی از دیکانستراکشن زبان شناسانه و تاویلی «ژاک دریدا» (روحش شاد!) دارد، «ویگلی» با در نظر گیری پایه های این معماری در معماری کانستراتیویست روسی حدود دهه 20 سعی دارد با اعمال این ارتباط، انحراف از نظام فرمی آن معماری را، که گویای نوعی استحکام و استواری در عین وحدت و هارمونی بود، بیان نماید. این انحراف ماهوی در معماری دیکانستراکشن، به طرزی منفک از نفس ساختار، میتواند آشکارا «تزیین» تلقی گردد؛ آنچه اهمیت دارد اینست که کیفیات هارمونیک، وحدت و استواری در اصل از نفس خلوص هندسی در فرم های معمارانه حادث میگردد (آنچه به سختی میتوان در دیکانستراشن دید و یا اصلا ندید) و این خلوص هندسی نیز در حقیقت در روندی منشعب از قوانین ترکیبی (همان کمپوزسیونی) به وجود می آید که به هیچ رو با کشاکش و تضاد موجود در تعامل فرم های دیکانستراکتیویستی ( منظور در یک اثر واحد است) سازگاری ندارد.
به تعبیر ویگلی در دیکانستراکتیویسم دیگر آن خلوص - که بدان اشاره کردم - محلی از اعراب ندارد؛ از نقطه نظر ویگلی، تمامی معماران آرزویی ژرف در رویکرد به فرم های بسیط هندسی دارند، فرمهایی که بدون ذره ای تحریف و آلایش راه به هدف غایی و متعالی معمارانه در معنای هنری – حرفه ای کلمه دارد.
منتج از آرای ویگلی، مطمئنا، میتوان چنین نتیجه گرفت که دیکانستراکشن چیزی نیست جز نوعی سطحی نگری و یا بیمایگی در عرصه معماری که ناشی از آلایش و تحریف فرمال، با استفاده از روند «از شکل طبیعی انداختن فرم» سعی در پوشاندن نقاط ضعف خود در لفافه ای از پیچیدگی مبتذل دارد.

نگاهی به کتاب طراحی با طبیعت

همسویی و هماهنگی با طبیعت، ساخته های دست بشر را به طبع جوهری انسان نزدیک تر می سازد و از نظر هنری و کاربردی به فرآیندی می رساند که زیبایی و بهره وری را در یک مجموعه در کنار هم متبلور می سازد.
طراحی با طبیعت عنوان کتابی است که این معنا را در مهندسی و معماری مورد توجه قرار داده است.
این کتاب نوشته ی ایان مک هارگ و ترجمه ی عبدالحسین وهاب زاده است که از سوی انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد و شرکت مشاور گزینه در 198 صفحه و شمارگان 2200 نسخه و قیمت 14 هزار تومان به چاپ رسیده است.
نویسنده در دیباچه ی طراحی با طبیعت آورده است:

از اولین چاپ کتاب طراحی با طبیعت بیش از سی سال می گذرد و در این مدت آگاهی ما نسبت به محیط زیست به طرز باورنکردنی گسترش یافته و به جرأت می توان گفت که این کتاب در این میان سهم عمده ای ایفا کرده است. هزاران نفر با مطالعه ی این کتاب به این باور رسیده اند که طراحی درست مکان ها و ساختمان ها به حفظ و نگهداری منابعِ محدودِ طبیعت کمک می کند. طراحی با طبیعت با وجود گذشت بیش از سه دهه از نگارش آن، کماکان تازه و قابل استفاده است. وقتی خواندن کتاب را تمام کنید، دیگر به مناظر، جاده ها، شهر و یا حتی خانه ی خودتان با دید قبلی نگاه نخواهید کرد. طراحی با طبیعت، که اکنون کتابی کلاسیک محسوب می شود و به عنوان کتاب درسی و مرجع درآمده است، در رده ی کتب روانشناسی محیطی قرار می گیرد و در کتابخانه ی کنگره جزو کتب جامعه شناسی طبقه بندی شده است؛ اما با اندکی مسامحه می توان آن را در شمار کتابهای علوم طبیعی،طراحی منظر و معماری به حساب آورد. این کتاب ( طراحی با طبیعت ) از اولین کتب معاصری است که در آن، علم با نثری روان و شعرگونه تلفیق شده است و توجه انسان ها را به طراحی محیط زندگی شان متناسب و همراه با طبیعت جلب می کند. در طراحی هر چیزی که به دستِ انسان ساخته می شود باید همه ی عناصر طبیعت از قبیل انسان ها، صخره ها، گیاهان، خاک،حیوانات و اکوسیستم مدنظر قرار گیرند.
به عنوان مثال در طراحی یک بزرگراه که امروزه تعداد زیادی از آنها را در گوشه و کنار شهرها برای حل مشکل ترافیک ساخته ایم، باید کمترین آسیب به منظره ی طبیعی وارد آید و تمام عواقب اجرای طرح برای محیط زیست پیش بینی گردد. تصور کنید اگر در طراحی جاده ها، بزرگراه ها و خطوط حمل ونقل ریلی که از 50 ، 60 سال پیش ساخته ایم ظرایف زیبایی شناختی لحاظ می شد چگونه دنیایی داشتیم ! چگونه وضعمان به این صورتی که هست درآمد و ما درحال حاضر چه می توانیم بکنیم ؟ خانه های درهم و برهم، شهرهای بیمار و مناظری که با دستکاری های ما خراب شده و از پا درآمده اند. این تصویر انسان خودمحوری است که نه به دنبال هماهنگی با طبیعت و یکی شدن با آن بلکه درپی غلبه برآن است.

مک هارگ: این کتاب نتیجه ی تجربیات شخصی من است درباره نیروی خورشید،ماه، ستارگان، تغییر فصول، زمان کاشت و برداشت، ابرها و باران ها، رودخانه ها و اقیانوس ها، جنگل ها، گیاهان و حیوانات؛ آنها با ما هستند، اجاره نشین این جهان، شریک ما در مبارزه برای تنازع بقا و همراه ما در ساختن آینده.

نخستین همایش ملی دانشجویی معماری ایرانی

نخستین همایش ملی دانشجویی معماری ایران

  • آبان ماه 1387 - دانشگاه کاشان
  • محورها : شهرسازی - سازه - منظر - مرمت - تکنولوژی و انرژی - اقلیم 
  • زمان ارسال چکیده مقالات : 20/مردادماه/1387
  • آدرس دبیرخانه : کاشان - انتهای خیابان طالقانی
    دانشکده معماری و هنر دانشگاه کاشان ( آیت الله یثربی )
    دبیرخانه همایش معماری ایرانی
  • جهت دریافت اطلاعات بیشتر و یا ارتباط با مدیریت سایت با شماره 4665-264-0913 تماس بگیرید

  • منبع : www.architecture-topics.blogfa.com