مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

گزارش همایش سینما و معماری

نخستین همایش سینما و معماری درتاریخ 86.10.25 در مجموعه هنر پژوهشی نقش جهان وابسته به فرهنگستان هنر با حضور علاقه مندان این دو حوزه آغاز به کار کرد . این همایش از 2ماه قبل از آن که با فراخوان سراسری از کل کشور در رابطه با تعامل سینما و معماری و مباحث مشترک در این میانگستره هنری اقدام به جمع آوری نظرات اندیسمندان این دو حوزه کرد و همچنین شورای علمی سفارش چندین مقاله به اساتید مربوط به دلیل نخستین تجربه در این زمینه برای جبران خلاء ها ی علمی موجود مقدمات این همایش را فراهم کرده بود . در روز نخست دبیر علمی همایش مهندس سید محمد بهشتی با اشاره به روند تشکیل این همایش و ضرورتی که در این دو عرصه هنری برای مراوده بیشتر مشاهده می شد گفت :


سینما و معماری در عصر حاضر در بین سایر رشته های هنری بیشترین تعامل را دارند به طوری که در هردوی اینها دو مولفه ی زمان و مکان اتفاق می افتد و این دو حوزه می توانند با روایت کردن آن در جامعه آن را دارای هویت کنند که متاسفانه این بحران هویت ( عدم روایت ) در حال حاضر نیز گرفتار این رشته ها است به طوری که در فیلم های کنونی مکان ها دارای روایت متفاوت نیستند و در بعد زمان و مکان ( مکانت) حرکت نمی کنند . همچنین او در مثالی یک شخصیت یک تگزاسی را مثال زد که در جامعه ایران به دلیل پردازش مناسب فیلم های وسترن به خوبی برای مردم معنی دارد،چون از مکان و محیطی که در آن زندگی کرده ، تصاویر آشنایی در ذهن دارند در صورتی که برای مثال شهرستانی از ایران مثل بیرجند را نمیشناسد یا اصلا موقعیت جغرافبایی آن را نمی داند ؛ پس باید معماری در سینما ایران
دارای شخصیت شود امری که در سینما جهان در حال اتفاق است .

در ادامه همایش شهرام جعفری نژاد یکی از اعضای هیئت علمی همایش مقاله خود را با تیتر " فتح باب - افق  کلام سینما و معماری- " بدین شرح عنوان کرد : معماری و سینما هر دو به خلق فضا و روح زندگی می پردازند ( مکان جاری در زمان) اما مصالح معماری ، مادی و واقعی است اما مصالح سینما صوری و خیالی... و تعاریف دیگر . جعفری نژاد رابطه این دو هنر را خارج از این 3 منظر تلقی نکرد : مفهومی ( که خو بر دو نوع البته وابسته به هم است؛ " محتوایی " مثلا در فضا سازی ، اندیشه های ایدولوژیک و ... " شکلی " مثلا در ریتم ، سلسله مراتب معرفی فضا ، نور ، سکون ، ... ) ارجاعی و  ابزاری همچون نرم افزار های رایانه ای معماری ، سینما و گرافیک و... و در پایان اشاراتی به فیلم هایی که نقش معماری در سینما در آن مورد توجه بوده است اشاره کرد .

جعفری نژاد  - فلامکی

سخنران بعد دکتر منصور فلامکی استاد معماری دانشگاه بود که به جایگاه سخنرانی دعوت شد . او ابتدا به بی تجربه بودن خود در این حوزه یعنی سینما اشاره کرد اما مقاله خود را ارجاع داد به وجوه هایی که ممکن است وجه مشرک بینا متنی شود و در ادامه افزود : زمان و مکان و تصور و ذهن ، می تواند مقوله های پایه یی و اساسی در زندگی آدمیان دانسته شوند . نتایج غور در باب فضا می توانند موضوع تبادل نطر قرارگیرند و مقوله ی پر ماجرای شکل گیریب فراورده های هنری را از دیدگاهی که نطریه بی شماری است ، دوباره به میان آورد. فلاکی در پایان اشاره مهمی به تعرف فضای مجازی در این دو رشته کرد و گفت : فضای مجازی برای اینکه نمایان شود به وسیله صورت  نمایان می شود زیرا که حقیقت ( فضای مجازی ) هیچ گاه به کمک 5 حس درون ( حس مشترک ، حس  خیال ، حس وحی  ، حس حافظه و حس تصور ) و 5 حس برون به سرانجام نمی رسد ؛ اما این صورت در معماری باید  بلعکس سینما که به صورت تصوری است حتما باید به کمک آمیختگی کاربری ، آمیحتگی ساختاری ، شاخه آمیختگی شکل و آمیختگی کالبدی ساخته شود تا به حقیقت برسد .در ادامه اسماعیل پناهی مقاله ای را با عنوان تحلیل ماهیت سینما و معماری بر اساس مفاهیم حضور زمان و بازی در فلسفه ی هنر گادامر اشاراتی داشتند سپس در پایان نشست اول ؛  فیلمی از آرش خشخو با عنوان " کولاژی ازکاربردهای معماری در سینمای جهان " پخش شد که حضار نتیجه گیری مناسبی رو از نشست اول به روایت تصویر مشاهده کردند .

(صرف ناهار نیز در سالن سخنرانی در نوع خود جالب توجه بود!!!)

جلسه دوم با ریاست مهندس معمار ، ایرج کلانتری آغاز گردید و منوچهر طیاب فیلمساز و منتقد سینما مقاله ای سفارشی را با عنوان در جستجوی بعد سوم ارائه کرد که کلیت مقاله در باب چگونگی القای بعد سوم در سینمای دوبعدی با به تصویر کشیدن فضاهای معماری بود که در ادامه نیزبه چگونگی استفاده از امکاناتی چون دوربین ها ی فیلم برداری و چگونگی درک صحیح کارگردان و فیلم بردار از استفاده به موقع از انواع لنز های پرسپکتیوی حرفه ایی در نشان دادن معماری های مختلف اشاره کرد. 

 اما مهمان مدعو فرانسوی ژانر پیر برتومه تاریخ نویس سینما در مقاله خود - دکور در سینما و معماری ؛ دو هنر، دو حرفه -  وجوه میان دکور در سینما و معماری را اینگونه برشمرد : معمار  و طراح دکور با در نظر گرفتن ملاحظاتی ، فضایی برای زندگی می سازند این ملاحظات که عبارتند از :پاسخ گویی به نیازها ،جاگیری در چارچوب ها ، جستجوی ارزش های زیبا شناختی ؛ که همچنین در تعامل با هم دارای تفاوت هایی هستند : بنای معماری یک بنای ماندگار و دکور دارای عمر کوتاه است و معمار یک فضای کاربردی خلق می کند اما طراح دکور توهم وجود فضای کاربردی را ایجاد می کند ؛ معماری فضای منطقی می سازد اما طراح دکور فضایی دراماتیک و رویایی ! سپس او در پایان به پلان طراحی شده یک طراح صحنه برای یک فیلم ... به کمک تصاویر پرداخت و مطالب ذکر شده در بالا را به صورت موردی در آن تکرار و مستند کرد .

ردیف دوم از راست : پیتر برتومه و مترجم همراه ------- ردیف سوم :  بهزاد بلوکی

در پنل سوم پس از استراحتی کوتاه وپذیرایی ریاست جلسه محمد علی حسینی نژاد از نرگس آیت دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی شهری از دانشگاه تهران دعوت کرد که مقاله خود را با عنوان " بررسی تصویر معماری و شهرسازی کنونی ایران و نقد آن در هفت فیلم داستانی ( سالهای 1375 تا 1385 ) " ارائه کند که این مقاله برداشت های شخصی وی از صحنه های فیلم هایی چون سلطان ، سگ کشی ، زیر پوست شهر ، چهارشنبه سوری و ... بود و قیاس آن با مولفه های شهرسازی و معماری که منجر به نتیجه گیری اومبنی بر اینکه فیلمسازان در تمامی فیلم ها به مقوله معماری بی هویت در ارتباط با انسان های پایتخت پرداخته اند و البته توجه آنها به معماری در سینما .

سپس جواد طوسی  سخنرانی خود را به سبک مقاله گویی ! ارائه کرد که مثال های بارزمقاله به فیلم های کیمیایی منجر به باز شناخت خصوصیت بارز طوسی یعنی : منتقدی و حامی بی همتای مسعود کیمیایی ( که متاسفانه به دلیل کسالت نتوانست در جلسه حضور یابد ) شد . در پایان نشست سه شنبه فیلمی از امیر شهاب رضویان با حضور وی باعنوان " سفر مردان خاکستری با رویکردی زیبایی شناسانه به سه مقوله معماری ، طبیعت و موسیقی ایرانی  برای نخستین بار اکران شد .

 در روز دوم مقاله فیلم خانه ی ملی سینما از کامران صفامنش آغازگر برنامه شد . مهندس صفامنش معمار و دانش آموخته سینما به تشریح طراحی ناکام فیلم خانه سینما که به واسطه چند سال دوبار اقدام به طراحی آن کرده بود ( سایت پارک ملت و باغ فردوس ) و همچنین به وضعیت اسفبار آرشیو فیلم های ایرانی از عدم اجرایی شدن این پروژه در 20 سال اخیر ابراز تاسف کرد و در تحلیل معماری باغ در سایت دوم( باغ فردوس ) گفت : معماری مجموعه ، مانند یک قصه بر روی محور  قدیمی باغ ، نظام گرفته است . بازدید کننده از ابتدای باغ قدیمی به درون یک معماری سنتی و کلاسیک ( کوشک قدیمی - موزه) وارد شده ، پس از آن به یک فضای فرمال - که تداعی کننده ی کتابخانه های قدیمی جهان است - خواهد رسید و در نهایت به سالن سینما تک وارد می شود که یک معماری کاملا آزاد دارد و به عبارت دیگر محل درهم ریختگی فضال و زمان است . سپس او اسلاید های مختلف از قبیل پلان - نما - 3دی ها ( که مدعی بود اولین 3d ها ی ایران با ابزارهای محدود آن موقع است ) نشان داد و در پایان ابراز داشت : که امیدوار است این طرح خاک خورده روزی به سرانجام برسد و به کمک معماری بتوان وضعیت بحرانی آرشیو فیلم های ایرانی که گنجینه ایی گرانبها هستند حل کرد .

کامران صفا منتش

سپس مقاله بهزاد بلوکی با موضوع " آیمکس ؛ معماری پیشرفته در خدمت سینمای تکنولوژیک " که بسیار مورد توجه شرکت کنندگان قرار گرفت ارائه شد. بلوکی با اشاره به  تاریخچه سینما های 3 بعدی Imax و نوع پخش فیلم ( به کمک پرژکتور های مجهز به LCD - یا عینک های پولاریزه ) در این سینماها اشاره کرد و گفت : تا کنون 28 سالن در جهان که بیشتر سالنهای تجاری و آموزشی هستند در کانادا و آمریکا ساخته شده است و دارای ظرفیت های مختلف چون 3000 تا 6000 هزار نفر هست به طوری که معماری خاص این سینما - سالن های بزرگ مقیاس ( در حدود 8 طبقه )  -  نماهایی دو پوسته با رنگ قالب نقره ایی - شیب 30 درجه صندلی ها ( سالن های گنبدی شکل ) - سقف های آگوستیک و... توانسته تعامل قابل توجه ایی بین سینما و معماری ایجاد کند ؛ به طوری که معماری این سینما ها نیز خود به مانند نمایشی اعجاب بر انگیز و پربازدید بدل شده است و به صورت یک نشانه شهری ( land mark ) ظاهر شوند. بلوکی در ادامه افزود : که دوربین های 113 کیلو گرمی imax نتوانسته موجب شکل نگرفتن صحنه هایی از کوههای برفی تا زیر-دریا شود بلکه توانسته سرعت ثبت 48 فریم در ثانیه هم تجربه کند. در پایان تصاویری از چند نمونه سینمای آیمکس همچون Lhemisferic valencia ، Bfi london IMAX ، Giasgow imax ، و... نشان داد .

اما مقاله بعدی با عنوان تشریح پروژه ی استودیوی بین المللی هشتگرد از مهندس مهران مخبر با اشکالات فنی مواجه شد که برگزار کنندگان تصمیم گرفتند مقاله او در بعد از ظهر ارائه شود و فیلم پری اثر داریوش مهرجویی با بازی شاخص نیکی کریمی خسرو شکیبایی و علی مصفا پخش شد که رویکرد مهرجویی به معماری در فیلم و شناخت او از چگونگی پردازش معماری در بهتر نشان دادن سکانس های فیلم خویش بارز و آشکار بود .

از راست: مهران مخبر -محمد علی حسین نژاد -ایرج کلانتری


در نشست آخر احمد طالبی نژاد منتقد سینما مقاله خود را  به عنوان قطعه نا تمام ارائه کرد که به گفته خود وی ( معترفم)  این مقاله در سال 2001 نوشته شده برای کنفرانسی در آمریکا بود که به دلیل حوادث 11 سپتامبر این مقاله منتشر نشد و به نظر او این همایش فرصت مناسبی برای پرداختن به آن است . پس از مقاله طالبی نژاد ، محمد علی حسین نژاد و - محمد دیده بان و مژده درخشانی-
مقالاتی را به ترتیب با عنوان سیر تحولات معماری سینما در بستر تحولات اجتماعی -  نماد ، زبان بنا و تصویر ارائه شد و در پایان نیز مهران مخبر به تشریح پروژه ی استودیوی بین المللی هشتگرد ( یکی  دیگر از پروژه های ناتمام و مسکوت ) پرداخت و به کمک  فیلم هایی مستند از نوع ساخت استودیوی های جهانی و دو انیمیشن ساخته شده توسط دو گروه مهندسین مشاور اثر ( با مدیریت کوروش رفیعی ) و یک گروه خارجی  که تفاوت های آشکاری را با هم داشتند گفت : در دست آورد مطالعات مطالب زیر بدست امد:

معرفی ساختار و کارکرد های استودیوی و تاثیر آن بر صنعت سینمایی ایران
معرفی گسترده فعالیت استودیوی در سطح داخلی و بین المللی
تیه طرح توجیه اقتصادی
تهیه دو گزینه معماری
انجام پژوهش های مرتبط با بازارهای هدف و ارتقای طرح به سطح یک منطقه ویژه سینمایی و ...

در پایان این همایش ، نشست علمی با حضور شورای علمی و سیاست گذاری انجام شد و پرونده این همایش در غروب سرد 4 شنیه 26 دی ماه 86 بسته شد و امید هست به قول برگزارکنندگان این همایش استقبال بهتری از این هم اندیشی توسط دانشجویان و علاقه مندان این دو عرصه در سمینار های آتی انجام شود .

----------------------------

www.arcstudent.blogfa.com

فراخوان دومین دوره مسابقه عکس معماری شوکا

1- موضوع مسابقه "حیاط خانه یا محوطه مجتمع های مسکونی با نگاه مستند" است.
2- کلیه عکس ها اعم از آنالوگ یا دیجیتال باید چاپ شده ارایه شود .
3- هر عکاس می تواند حداکثر با 5 قطعه عکس "به صورت تک یا مجموعه و یا ترکیب هر دو" در این مسابقه شرکت کند .
4- لازم است عکاسان مشخصات خود را که شامل نام و نام خانوادگی تاریخ تولد نشانی پستی و شماره تماس است در پشت فیش بانکی به مبلغ سی هزار ریال به شماره حساب 219243014 بانک تجارت شعبه گاندی جنوبی کد 2190 بنویسند و بفرستند. دریافت این مبلغ به منظور پوشش دادن بخشی از هزینه های برگزاری مسابقه است تا این ضرورت یاد آوری شود که عکاسان می توانند خود حامی مسابقات و جشنواره های خود باشند.
5- قطع عکس ها30×20 سانتیمتر خواهد بود .
6- فقط عکس هایی پذیرفته می شودکه به صورت مستندگرفته شده باشد.هیچگونه دخل وتصرف وتغییرات دیجیتالی درعکس ها پذیرفته نمی شود.
7-عکس ها نباید پاسپارتو یا قاب شده ارسال شوند .
8- مهلت ارسال تا 15 اسفند ماه 1386 خواهد بود .
9- انتخاب و داوری نیمه دوم فروردین ماه 1387 برگزار خواهد شد .
10- این مسابقه دو برنده خواهد داشت و وجوه ارسالی پس از کسر هزینه های برگزاری به نسبت 60% و 40 % بین برگزیدگان اول و دوم تقسیم خواهد شد .
11- برگزارکننده نهایت دقت را برای حفظ آثار ارسالی به عمل خواهد آورد ولی هیچ مسئولیتی در قبال آسیب های ناشی از ارسال را نمی پذیرد .
12- برگزارکننده حق استفاده از عکس های منتخب را برای فروش چاپ و انتشار درکتاب ها یا نشریات مربوط به خود و برگزاری نمایشگاه با ذکر نام عکاس محفوظ داشته و هرگونه درآمد حاصل از آن را با رعایت تعرفه ی برگزارکننده به صاحب عکس پرداخت خواهد کرد .
13- تصمیم گیری در موارد پیش بینی نشده به عهده برگزارکننده می باشد.
14- ارسال عکس برای این مسابقه به معنای پذیرش مقررات آن است.
15- ارسال عکس از نظر برگزارکننده به معنای اعلام مالکیت اثر از سوی ارسال کننده است.در صورت اثبات خلاف آن مسئولیتی متوجه برگزارکننده نیست.
16- عکس های ارسالی تا یک ماه بعد از اعلام برندگان در محل دبیرخانه مسابقه نگهداری خواهد شد و پس از پایان زمان مقرر برگزارکننده هیچگونه مسئولیتی در قبال عکس های باقی مانده نخواهد داشت .
17- مراسم افتتاح و اهدای جوائز در روز 13 اردیبهشت 1387 در سالن سینمایی مجموعه فرهنگی، تاریخی کاخ نیاوران و عکس های برگزیده به مدت یک هفته در تالار آبی همین مجموعه به نمایش در خواهد آمد.
18- عکس ها به آدرس : شریعتی- ابتدای پاسداران- سروستان یکم- پلاک 34- طبقه 5 تحویل داده شود .

جایزه نفر اول : تندیس آهوی مازنی به علاوه 60% وجوه ارسالی
جایزه نفر دوم : لوح پیروز به علاوه 40% وجوه ارسالی
هیئت داوری : بهمن جلالی افشین شاهرودی مهران مهاجر

جهت اطلاعات بیشتر با شماره تلفن 22851125-021 تماس گرفته شود.


گریز : شرکت در همچین فراخوان های غیر انتفاعی به نوع خود جالب و اثر گذار خواهد بود امید است تنها هدف نگاه تیزبین معماران و عکاسان  نقدی تحلیلی و شخصی به این فضاها باشد !

یک آلتر ناتیو : بهتر می شد اگر فراخوان مقاله ایی در این خصوص داده می شد و مسابقه عکاسی بخش جانبی این همایش قرار می گرفت !

---------------------------

www.arcstudent.blogfa.com

همایش معماری و مردم

فراخوان مسابقه بهترین وبلاگ معماری

-----------------------------------------------------------------------------------

بی تردید تلاش در بررسی موضوعیتی چون معماری و مردم را باید بر پایه درک و بررسی موقعیتها وچشم اندازهایی تعریف شده و محدود در چارچوبهایی مفروض و دستگاههایی خاص طرح و تبیین نمود. شاید یکی از مهمترین نیروهای قابل بررسی و شکل دهنده در چنین روندی درک جایگاه معماری در ارتباط با فرهنگ عمومی و تعریف اشکال زندگی، و پیوسته با این بررسی؛ شناختِ نقش ها، وظایف، حدود و مسئولیتهای معماری و معماران در خور تعریف چنین موقعیتی برای آنان باشد.
همنوا با چنین دغدغه ای همایش معماری و مردم در پی تلاشهای پیشینی ای که بیشتر بر مبنای معرفی مصداقهای پیوستگی معماری و مردم و نمایش حدود تأثیرگذاری و ارتباط معماری و معماران در زندگی جوامع انسانی داشته است؛ توجه خویش را معطوف به پرسشی بنیادی و شکل دهنده به هر تلاشی در جهت درک این رابطه نموده است پرسشی که در قالب طرح و تبیین ارتباط معماری و معماران با اشکال زندگی در جوامع انسانی در پی بررسی نقش معماران در رابطه با موقعیتهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و معیشتی خاص است؛ بررسی معماری و معماران در جایگاه نیروهایی مؤثر در خلق و تغییر چنین موقعیتهایی و یا همچون پی آمدی از این موقعیتها و نیروهای پرتوان و جریان ساز در بستر زندگی جوامع
چنین بررسی و درکی زمینه نوعی شناخت وظایف، مسئولیتها و نیازها را برای معماری و معماران روشن خواهد نمود و شاید هم زمینه ای برای درکی آرمانی از معماری و یا دست کم تعریف هدفی برای معماری و معماران در عرصه پر سردرگمی های عصر حاضر و به ویژه در شرایط خاص جامعه ایرانی باشد.
در راستای چنین طرحی همایش معماری و مردم محورهای اصلی خویش را در قالبی ساماندهی نموده است که ضمن توجه به بررسی نقش و تأثیرات معماری و معماران در بسترهای تاریخی
(به ویژه در تحولات جریان ساز در برهه های حساس تاریخی) در جهت درک ماهیت و ساختار تأثیرگذاری معماران از رهگذر بررسی مصداقهای حضور و تأثیر آنان حرکت نماید.
پی آمد بررسی مصداقی و تاریخی، همایش؛ بررسی ساز وکار این تأثیرات و تبیین حداقلی ِنوع تأثیرگذاری معماری و معماران درزمینه تعریف، تثبیت و گاه تغییر زندگی جوامع را مورد توجه دارد. شاید گذاری به جریانهای معماری برآمده از جوامع ایدئولوژیک عصرهای گوناگون بررسی ای مصداقی در این محور را ملموس تر نماید
در ارتباطی لازم با سایر محورهای همایش، محوری که نقش آموزش معماری در ارتباط با نقش ویژه های فرهنگی- اجتماعی معماران را طرح می نماید شکل گرفته است شاید این محور در ارتباط با مباحث بررسی شده در سایر سرفصلهای همایش بتواند بیشترین تأثیر ر ا در زمینه سازی برای شکل گیری معماری و معماران همنوا با نقش ویژه های تبیین شده در این همایش داشته باشد.
و اما طرح محوری خاص در جایگاه نخستین محور مطرح شده در این همایش یعنی« درک نقش و وظایف معماری در ارتباط با حفظ و نمودار نمودن سرنموهای(ARCHI TYPE )جمعی جوامع» حکایتی است از دغدغه ای که معماری را درجایگاهی فراتر از تعریفهای معمول برای معماری و همچون میراثدار و خادمی برای اشکال و معانی ازلی و درون ذهنی جوامع انسانی بررسی می نماید. صرفنظر از پذیرفتن و یا تردید در ایده وجود روح جمعی و ذهن فراگیر برای جوامع انسانی که خویش را در اشکال ازلی و معانیی خاص و تکرار شونده متجلی می کند؛ به طرح چنین موضوعیتی می تواند در درک جایگاه معماری و معماران مؤلفه هایی تازه را عرضه می نماید که بسته ای گرانقدر از آرمانها، وظایف، حدود، اختیارات، اهداف و شاید هم پرتوهایی برای درک شأن معماری و معماران در جامعه ایرانی و لزوم توجه ملی بدین وجه اساسی از زندگی جامعه را طرح و تبیین نماید
بی تردید محورهای همایش با توجه به گستردگی موضوع و اهمیت مباحث گاههای بسیار دچار نوعی گستردگی و گاه ناروشنی درحدود و مرزهای خویش به جهت تعریف روندی ملموس و دقیق برای بررسی و شکل دادن به مباحث می باشد؛ اما نگریستن از منظری که این همایش را در جایگاه تلاشی جمعی برای تدقیق و شاید هم اولویت بندی در طرح مباحث مطرح در این همایش می بیند امیدی برای جمع تلاش کنندگان در تعریف و زمینه سازی این همایش ایجاد می نماید تا با حضور و همراهی اساتید بزرگوار کاستی های موجود در جهت هایی روشن و قابل احاطه و بررسی در راستای شکل دادن به سلسله ای ممتد از این گونه هم اندیشی ها حرکت نماید.
طراحی همایش بر پایه پانل هایی جمعی تلاشی است تا اساتید بزرگوار در بستری خلاق و پرسخن زمینه لازم برای هدایت مباحث در بستری کارآمد و هماهنگ با زمینه های مورد توجه خویش را در اختیار داشته باشند
بی تردید همایش معماری و مردم مهمترین وجه از تلاش خویش را در جهت بهره گیری از اندیشه تجربه و ایده های اساتید محترم قرار داده است و از تجربه و نظر ات آن بزرگواران در راستای کارآمدتر نمودن نوع ساماندهی محورها و ترتیب دادن پانلها مشتاقانه استقبال می نماید.

با احترام و سپاس
دبیرخانه علمی همایش معماری و مردم

معماری دیجیتال -۲-

فراخوان مسابقه بهترین وبلاگ معماری

-------------------------------------------------------------------------------------

واقعیت مجازی و معماری


جاذبه صفر و مصالح غیر مادی
آیا معماری‌ای وجود دارد که اصلا غیر قابل ساخت باشد؟ این سئوال با خود تناقضی به همراه دارد، آیا فکر کردن به چنین اشیایی و (تصور آنها )برای ما ممکن هست؟ (جواب به این سئوال) موضوعی ساده می‌بود، امکان داشتن و امکان نداشتن در معماری، به واسطه محدودیت‌های تکنولوژیکی و اکولوژیکی زمانه تعریف می‌ش
ود.

 

حقیقت مجازی به سه سطح تقسیم می شود:

 

● سطح انفعالی( Level of interaction) :

تجربه هایی که در زندگی روزمره با آن مواجهیم. ( تماشای تلویزیون، خواندن کتاب و ....).

● سطح اکتشافی ( Level of exploration ) :

گردش در یک محیط مجازی از طریق صفحات مانیتور کامپیوترها .

● سطح شناور( Level of immersion ) :

مرحله کامل حقیقت مجازی که کاربر تقابل کاملی با آن دارد و تقریبا برای تمام حواس شبیه سازی صورت می گیرد و دیگر کاربر مستقیما بر روی محیط مجازی تاثیر می گذارد.

در این جا به بررسی نحوه ی شبیه سازی حس های بینایی، شنوایی و لامسه توسط این فناوری می پردازیم.

تمرین واقع:
بنابراین واقعیت مجازی، واقعیتی است که تاثیرواقعیت واقعی رادارد،اما دارای شکل اصیل آن نیست.
نوعی شبیه سازی یاجایگزین است، اما توانایی وصحت دارد. نزدیک به واقع است و باتوجه به تاثیری که روی افراد دارد عملا واقعی محسوب می شود. متاسفانه این عبارت میتواند گمراه کننده بوده و این معنا را برساند که واقعیت مجازی تلاشی برای خلق مجددجهان بصورتی است که آنرا از طریق چشمان، گوشها، پوست و جسم‌مان تجربه میکنیم.

 

◄سیستم بینایی :

بینایی انسان سیستم ارتباطی انتقال اطلاعات از محیط پیرامونی است. این سیستم پردازش اطلاعات را به دوصورت هوشیار و نیمه هوشیار انجام می دهد. در روش نیمه هوشیار انسان با قدرت بینایی در درک نور، رنگ، شکل و حرکت اجسام و اشیا سروکار دارد. در حالی که در روش هوشیار شخص باید قدرت پردازش داشته باشد که این یک پیش زمینه و یا مهارت در خواندن نیاز دارد.

عواملی مانند زمینه ی دید، نسبت بهنگام شدن تصاویر(Ract Refreshing) و پیگیری چشم قدرت بینایی در محیط مجازی را فراهم می سازد. در این جا بایستی نسبت تازه شدن تصویر به حدی باشد که آن ها را ثبت و یا استفاده از تصاویر جداگانه ی ثبت شده موجب تداعی حرکت در ذهن شود، هم چنین آن دسته از اشیا که در معرض مستقیم دید نیستند با استفاده از قدرت پیگیری چشم بدون حرکت مشاهده شود.

 

 

◄سیستم شنوایی :

در این قسمت ابتدا در مورد ساختار گوش مختصری اشاره می نماییم. گوش انسان از قسمت بیرونی – میانی – و درونی تشکیل شده است. گوش بیرونی وظیفه ی هدایت امواج صوتی به کانال شنوایی را به عهده دارد که در آن امواج به پرده ی صماخ گوش برخورد می کنند و موجب ارتعاشات مکانیکی می شود. در گوش میانی انسان سه استخوان باریک وجود دارند. استخوان های سندانی، چکشی، و رکابی که یک فضای خلا را ایجاد تا صدای ضعیف تقویت شوند. در هنگام ورود صداهای بلند، استخوان رکابی چرخیده و پرده ی گوش را منقبض نموده تا ضعیف شوند. اما گوش درونی وظیفه دارد تا ارتعاشات مکانیکی را به علائم الکتروشیمیایی تبدیل نموده تا در مغز پردازش شود.

پروسه فوق سیستم شنوایی انسان را تشکیل میدهد. این مهم در دنیای مجازی متفاوت است. در سیستم ها حقیقت مجازی صداهای رایانه ای ایجاد شده و بااستفاده از صداهای سه بعدی صداها در محیط های شبیه سازی شده پیاده سازی می شوند.

برای قرار گرفتن کاربر در محیط سه بعدی از صداهای ضبط شده برای تولید HRTF(Fate Head RelatedTransfer) استفاده می شود. یک سیستم صوتی مجازی علاوه بر انتشار دائم صدا، در محیط سه بعدی می بایست به یافتن مکان و جهت صوت بپردازد. برای مثال شرکت مهندسی Crystal River  نمونه ای از سیستم سه بعدی پیچشی (Convolvotron) ابداع نمود. در این سیستم با استفاده از HRTF جلوه های سه بعدی مناسب ایجاد می  شود. در سیستم پردازش صوت مجازی ( Virtual Audio Processing System) VAPS از فنون ضبط صدای غیر تعاملی و فنون پردازش پیچشی برای تولید صدای ضبط شده و یا زنده استفاده می شود. اخیرا در زمینه ی ردیابی نور در تصاویر رایانه ای فعالیت هایی آغاز شده است.

 

◄سیستم لامسه

حس لامسه ی انسان از سیستم بساوایی(Tactile) استفاده می نماید. برای درک ضربه از یک سو تقابل عضلانی (Muscle Transaction) اطلاعات مربوط به حس لامسه را به مغز ما منتقل می سازد. به مفهوم دیگر اطلاعات در مورد یک شیئ، مقاومت در برابر حرکت، وزن و استحکام شیئ و.... را به مغز منتقل می کند. از سوی دیگر گیرنده ای مکانیکی اطلاعاتی در خصوص شکل، الگو و حرارت را ارائه می کنند و در حقیقت مجازی ابزارهای انتقال قدرت و عکس العمل برای شبیه سازی سیستم لامسه ی طبیعی به کار می روند. برای این کار ابزارهای مختلفی ارائه شده اند. به عنوان نمونه ماشین Argonne با استفاده از یک بازوی مکانیکی و موتورهای کوچک عمل و عکس العمل را شبیه سازی می کنند. از دیگر ابزارها، دستکش های انتقال دهنده ی ضربه است که 2 نوع می باشد یکی پس از حصول اطلاعات لمسی با استفاده از آرایه ای از مقاومت های حساس به ضربه اطلاعات را به دستکش دوم منتقل و دستکش دوم ضربه مقابل را از طریق کیسه های هوا که در مقابل فشار بسیار حساس هستند را شبیه سازی می کند. Mattel بیشترین کاربرد را در میان این دستکش های سیستم مجازی داراست که از یک جوهر برای احساس مکان انگشت و حسگرهای ماوراﺀ صوت برای کشف مکان دست استفاده می کنند.

با توجه به موارد فوق چند مشکل در استفاده از سیتم های مجازی وجود دارند که از ان میان  می توان به موارد زیر اشاره نمود:

-         کیفیت ضعیف تصویر

-         زاویه ی دید محدود

-         تاخیر در بینایی

-         تاخیر در پیگیری مکان اجسام

-         عدم تطابق نمایشی و....

 

در حقیقت این مساله یکی از دو راه واقعیت مجازی محسوب میشد. اما راه دیگری نیز وجود دارد.

واقعیت مجازی تلاش میکند محیطهای جدیدی خلق کند که تخیلی هستند،قلمروهای خیال گونه
ای که به شیوه
هایی منحصر بفرد «واقعی» به نظر می‌رسند، اما بصورت مستقیم با جهان به صورتی که آن را درک می کنیم ارتباط ندارند. بگذارید این دو راه واقعیت مجازی را بررسی کرده و ببینیم آنها در آینده مارا به کجا خواهند برد.این راه برای محیطهای مجازی، ما را بسوی شبیه‌سازیهایی روز به روز دقیق‌تر از موقعیتهای دنیای واقعی می‌برد. ولی این بازتولید تا چه حد دقیق است؟
در حال حاضرمی‌توانید عینکهای پرواز را به چشم وهدفونها راروی گوش بگذارید که
شما
را درفضایی سه بعدی می‌آفرینند،همراه باسنسور‌هایی که به سر و اعضای بدنتان متصل هستند و می‌توانند حرکات بدنتان را به حرکات"آواتار"تان تبدیل کنند و بدنی مجازی که درون محیطهای مجازی عمل می‌کند.

در یک آزمایشگاه پیشرفته‌تر، ممکنست حتی توسط تونلهای هوا و بوسازها احاطه شوید که می‌توانند تغییرات در جریان هوا، درجه حرارت و بوها را شبیه‌سازی کنند. می‌توان از یک نوارِ گردان در زیر پایتان استفاده کرد تا درسناریویی مجازیِ راه رفتن در جنگل،بتوانید نسیم خنکی را روی صورتتان حس کنید و از رایحه گل‌های وحشی لذت ببرید.

با اینحال، اگر بخواهید از یک درخت بالا بروید به مشکل برمی‌خورید. می‌توانید رسیدن، در دست گرفتن و بالارفتن را با اعضای بدن تقلید کنید و کامپیوتر ممکن است بتواند کاری کند که آواتارتان بالا برود. اگرچه ممکنست چنین به نظر برسد که شما در حال بالا رفتن هستید،در واقع احساس بالا رفتن از درخت، کمک گرفتن از بازوها و حس کردن پوست درخت، را نخواهید داشت.

 

 

با تلاش فیزیکی اندکی می‌توانید خودتان را به بالاترین شاخه برسانید و به نفس نفس زدن نیفتید.
برای برخی از مردم، این صعود بدون تلاش، شاید تجربه‌ای شگفت انگیز– و حتی درمان‌گرانه – باشد.آنهایی که ازمحدودیتهای فیزیکی رنج می‌برند می‌توانند از آنچه آنراتقویت توانِ فیزیکی همراه با کاهش رنج(1) می‌نامیم، بهره‌مند شوند.در اینگونه موارد، ما
VR – عدم توانایی آن برای خلق تجربه‌ای واقع‌گرایانه – را به کیسه‌ای ابریشمین تبدیل کرده‌ایم.
تقویت توان فیزیکی وکاهش رنج بیشتر ازواقعیت، خیالی است. با تعریف"مجازی"سازگاری ندارد.
افرادی که خواهان تلاش و تقلا، بالارفتن ضربان قلب،عرق کردن و چنگ زدن به شاخه‌ها هستند، نومید خواهند شد.البته آزمایشگاه
VR ممکنست شامل یک ساختاردرخت ‌مانند یایک درخت واقعی باشد، درختی که پس از زدن عینکها می‌توانید از آن بالا بروید.
شما در یک آزمایشگاه، جایی در یک ساختمان هستید ولی در هنگام بالارفتن از درخت به اطرافتان نگاه می‌کنید وکوه‌های راکی را می‌بینید، خنکای نسیم تابستان را احساس و بوی جنگل را استشمام می‌کنید.

 

 

 

پاویون آب شیرین      طراح:لارس اسپوییرونک از شرکت ناکس

پاویون آب شور       طراح:کاس اوسترهایس از شرکت اوسترهایس

این طرح که حاکی از تغییر فنون معماری است بیان گر مواضعی است که توسط مارکوس نواک امریکایی معرفی شده بودند؛اگرچه کاربرد سیالات برای ساختمان های ثابت ناممکن و غیر عملی به نظر می رسد اما کامپیوتر و روش های دیجیتالی فرایند طراحی ساختمان را بدین گونه ممکن ساخته اند و لذا ابتدا در حوزه دیجیتال این ایده ها به منصه بروز رسید سپس مراحل اجرایی شدن را در سایتی مجاور دریا طی کرد.اینجاست که می توان به اهمیت ایده های عرضه شده در حوزه دیجیتال و تاثیر گذاری عمیق آن ها در فضاهای ساخته شده پی برد.البته در ساختمان اجرا شده پاوین آب شور و شیرین باز هم کامپیوتر در تعریف فضا و در ادراک آن جایگاه اساسی داشته و ساختمان هوشمند را پدید آورده است.

این سازه حدود 100 متر طول دارد و بر لبه یک سد ساخته شده است.تماشا گر از سوی قسمت پاویون آب شیرین وارد می شود،هیچ یک از کف ها و دیوار های ساختمان صاف نیستند و دیوار در یک حرکت مواج همچون نوار موبیس به کف یا سقف تبدیل می گردد.سطوح افقی یا عمودی معنای خود را از دست داده اند.این نمایشگاه قصد دارد تا تماشاگران را در راستای پیشرفت حاصل در نمایش آثار معماری آگاه سازد و به تماشاگران خصوصیات فیزیکی آب را بفهماند.غبار ،مه و رایحه های مختلف و بخار آب فضا را پر کرده است و موسیقی الکترونیکی نیز در محیط شنیده می شود، و لذا تنها کالبد معمارانه نیست که در تجربه فضا سهیم است،صدا،نور و تصاویر همان گونه که در فضای مجازی اجزای بسیار اصلی و مهم در شکل دهی به فضا هستند،در اینجا نیز نقشی ایفا می کنند.ناظران قادرند با موسیقی ای که توسط استرهایس ساخته شده جهت یابی کنند.

 

 

ابداع و معرفی تغییرپذیری در ساختمان اساسا یک پیشرفت تازه است و در حالی که طرح های نواک جنبه تئوری داشت گروه ناکس و استرهایس توانستند آن ها را تا مرحله عمل نیز پیش ببرند.بدنه سیاه پاوییون آب شور مجهز به سنسرهایی است که اطلاعات خود را از یک ایستگاه هواشناسی که در دریا شناور است دریافت می کند و با توجه به تغییرات محیطی عکس العمل از خود نشان می دهد و نور و صدایی پویا را به درون منتقل می کند.این جاست که ساختمان با محیط و تکنولوژی هوشمند در هم آمیخته شده است.

 

دومین همایش علمی فارغ التحصیلان معماری و شهرسازی

دومین همایش علمی فارغ التحصیلان معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد قزوین، بیست و هشتم اردی بهشت ماه سال آینده در همین مرکز برگزار خواهد شد.
اهداف
- فراهم آوردن بستر برای ارائه اندیشه های نو در باب معماری و شهرسازی ایران
- معرفی توانمندی های فارغ التحصیلان معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین
- ایجاد زمینه های ارتباط علمی و حرفه ای بین فارغ التحصیلان دانشگاه

محورها
- شهر ایرانی
- معماری و تکنولوژی
- آموزش معماری و شهرسازی
- فضای معماری معاصر و هویت در آن
- فضای شهرسازی معاصر

تقویم
- ارسال خلاصه مقاله و اصل مقالات به همراه CD، 30/1/87
- اعلام نتایج ارزیابی مقالات، 15/2/87
- ارسال آثار فارغ التحصیلان، 10/2/87
- ثبت نام جهت حضور در همایش، 15/2/87
- زمان برگزاری همایش، 28/2/87

شورای علمی- راهبردی
- دکتر پرویز نوروزیان
- دکتر زهره داودپور
- دکتر نوید سعیدی رضوانی
- مهندس علی علی نژاد
- دکتر مهناز محمودی
- مهندس سیده لادن زرآبادی
- مهندس حسین ملا زمانی
- مهندس اسراء ژاله
- مهندس سهیل کارآگاه
- مهندس امیر مهدی خادمی

نگاهی تازه به زندگی آپارتمان نشینی

سلماز خیرخواه: با گسترش شهرنشینی و افزایش مهاجرت به شهرهای بزرگ بخصوص کلانشهرها در سالهای اخیر شاهد مشکلات و مسائل زیادی برای پایتخت هستیم، روند سریع مهاحرت و شهرنشینی و نبودن منابع و امکانات کافی برای پاسخگویی به نیازها سبب شده تا استاندارهای زندگی روند نزولی را پیش گرفته و با بحران همراه باشد که از نمونه های عینی آن که همه روزه با آن مواجه و درگیر هستیم ،می توانیم به "کمبود مسکن" اشاره کنیم.

مسکن در معنی لغوی به معنای جایی برای سکونت است یعنی مکانی که انسان در آن زندگی می کند و باید در آن آرامش داشته باشد  که انواع مختلف دارد و بنا به متراژ و نوع آن قابل تعریف است .
 امروزه با افزایش بیش از اندازه جمعیت شهرهای بزرگ و کمبود فضا برای ساخت و ساز،امکان فراهم کردن خانه های تک واحدی برای همه وجود ندارد و از آن مهم تر آنکه  افزایش بیش از معمول قیمت ها دیگر داشتن خانه های ویلایی و تک واحدی را  فقط در حد یک رویا باقی گذاشته است و جای خود را به آپارتمانها و مجتمع ها داده است ؛ مجتمع های چندین واحدی وساختمانهای سربه فلک کشیده .
پدیده آپارتمان نشینی همانند سایر پدیده های اجتماعی با خود مزایا و معایبی را به همراه می آورد آنچه که در اینجا حائز اهمیت است و در این مطلب مورد بررسی قرار خواهد گرفت، شناخت مسائل و مشکلات فرهنگی ناشی از این گونه سکونت است ویا همان "فرهنگ آپارتمان نشینی" است.

امروزه در شهرهای بزرگ، روز به روز به تعداد کسانی که آپارتمان نشین می شوند اضافه می شود و حال اینکه همه این افراد از یک فرهنگ و یا از یک پایگاه فرهنگی مشترک نیستند، بلکه افرادی هستند از مناطق گوناگون با فرهنگ ها و آداب ویژه که بواسطه آپارتمان نشینی گردهم آمده اند و در کنار هم زندگی می کنند، این تنوع فرهنگی گاهی اوقات به دلایل مختلفی به تضاد فرهنگی منجر می شود تا جایی که در پاره ای از مواقع باعث دعوا و درگیری در بین همسایگان می شود ؛ البته این مسئله در میان مجتمع هایی که ساکنان آنها از لحاظ فرهنگی مشابه و از پایگاه اقتصادی و اجتماعی یکسان برخوردارند کمتر دیده می شود.

استفاده ناصحیح و بی موقع از وسایل برقی و صدای گوشخراش ناشی از به هم خوردن در منازل، تعمیر خودروهای شخصی در پارکینگ و جلوی در بلوک های ساختمانی و آلودگی های ناشی از آنها، مسائل مربوط به شست وشوی فرش و موکت، استفاده از روشنایی راهروهادر مواقعی که نور وجود دارد، توافق نداشتن  ساکنان در استفاده از مشاعات، نگهداری حیوانات و پرندگان، صدای وسایل صوتی و تصویری و آلات موسیقی تا مشکلات ناشی از پر شدن چاه های فاضلاب و غیره و غیره همه از مواردی هستند که ممکن است بارها به چشم خود شاهد بوده باشیم . در بسیاری ازموارد این  مشکلات و بی نظمی ها ناشی از مشارکت نداشتن ساکنان در امورساختمان و بی تفاوتی در قبول مسئولیت در قبال زندگی جمعی است که بی تفاوتی و بی مسئولیتی افراد نسبت به یکدیگر  در جامعه ودر مقیاس کوچکتر در آپارنمان می تواند تبعات زیادی را بهمراه داشته باشد.

درحقیقت آپارتمان حکم خانه ای را دارد که همه ساکنان آن در آن خانه زندگی می کنند و با یک کلید در را باز می کنند و در این خانه مشترک یکسری منافع مشترک دارند و گاهی برای رسیدن به آرامش و امنیت  مجبور هستند از برخی منافع شخصی خود بگذرند و تابع یکسری قوانین و مقررات باشند .
رعایت قوانین و مقررات از طرف ساکنان سبب می شود تا :
1- از لحاظ ظاهری آپارتمان دارای ظاهری مرتب باشد و زیبایی اش را حفظ  کند و ظاهری بهم ریخته و نامرتب نداشته باشد .
2-  جایی امن برای زندگی باشد و افراد سودجو نتوانند به محیط امن و ایمن ساکنان آن راه پیدا کنند .
3-  با رعایت قوانین و ضوابط آپارتمان ساکنان می توانند از بروز بسیاری از حوادث ناخواسته و ناگوار مثل آتش سوزیها، وقوع انفجار، نشت آب و تخریب منازل و .....  جلوگیری کنند .

4-  محیطی امن و ایمن برای فرزندان خود ایجاد کنند بطوریکه کودکان و نوجوانان علاوه بر اینکه با نظم و مقررات آشنا می شوند  در محیطی تمیز و با آرامش رشد پیدا کنند.
5- ودر نهایت اینکه رعایت نظم و مقررات در یک ساختمان باعث خواهد شد تا طول عمر ساختمان و یا آپارتمان بیشتر شود و دیرتر فرسوده شود .

در این راستا و برای رسیدن به یک زندگی جمعی ایده آل بطوریکه افراد برای زندگی در کنار هم  بتوانند احساس مسئولیت کنند و مقررات را رعایت کنند اول اینکه نیازمند گرفتن یکسری از آموزشها هستند، یعنی همان آموزش فرهنگ شهروندی به ساکنان آپارتمان ها  و مجتمع ها که این آموزش می تواند از طریق انتشار کتابچه ها و مجلات باشد که بهتر آن است که این اطلاع رسانی بصورت محلی و منطقه ای صورت گیرد تا بیشتر مثمرثمر واقع شود و یا اینکه آموزش در سطح وسیعتری باشد مثلا از طریق رسانه های  جمعی و گروهی مثل رادیو و تلویزیون.

دوم اینکه هر مجتمع یا ساختمانی باید دارای مدیر ساختمان باشد . ساکنان  مجتمع ها و ساختمانها می توانند با انتخاب هیات مدیره و انتخاب مدیر مجتمع بر بسیاری مشکلات فایق آیند. هیات مدیره می تواند با وضع مقررات داخلی در موارد مختلفی چون تعمیرات و تغییرات، چگونگی پرداخت هزینه های مشترک، استفاده از مشاعات، جبران خسارت ناشی از گرفتگی لوله ها، پر شدن چاه های فاضلاب، نگهداری از پرندگان و حیوانات، زمان استفاده از وسایل برقی، صوتی و آلات موسیقی و حتی مقررات مربوط به چگونگی دفع زباله به مجتمع نظم خاصی را بدهد .

کلام آخر آنکه همه ما برای اینکه بتوانیم زندگی سالم و با آرامشی را در کنار همسایگان خود داشته باشیم باید به حق و حقوق دیگران احترام بگذاریم و در جهت بهبود امور و محیط زندگی خود مشارکت کنیم.

www.maskanmag.com

بیست و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر

منشور تئاتر ایران

بیست و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر

مقدمه
به منظور ایجاد خط مشی هماهنگ و هدف‌دار مسیر توسعه تئاتر کشور و در راستای تأکید بیش از پیش بر وجوه اخلاقی و حرفه‌ای تئاتر،‌ منشور تئاتر کشور به پیشنهاد ستاد برگزاری بیست و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر و تأیید امضاکنندگان، به عنوان سند فرادستی تئاتر کشور تدوین شده است.
اصول اولیه:
تئاتر از زمان پیدایش انسان همواره همراه او بوده و ضمن پیوندی عمیق با فضای معنوی زندگی بشر و اعتقادات دینی او، در اشکال آیینی تجلی یافته است.
1- تئاتر تمرین اندیشیدن به منشأ حیات، توجه به کرامت خالق و تدبر در چگونه زیستن و مرگ است.
2- تئاتر منشأ پرسش‌های بنیادین انسان برای رسیدن به آزادی،‌ عدالت، برادری، اخلاق و خیراندیشی است.
3- تئاتر به شیوه‌ای هنرمندانه، روح انسان‌ها را به سوی کمال راهنمایی کرده و به زندگی آن‌ها امید، شادی، حس زیبایی‌شناختی و آرمان‌خواهی می‌بخشد.
4- داشتن امکان اجرای تئاتر و برخورداری از لذت تماشای آن جز حقوق انسان‌ها به شمار می‌رود. امید آن که این منشور بتواند تئاتر کشور را از زوایای نظری و عملی با تحولی چشم‌گیر روبه‌رو کرده و به عنوان اولین الگو، سبب‌ساز تدوین منشور سایر هنرها و سرانجام پدیداری "منشور ملی هنر جمهوری اسلامی ایران" شود.
اصول عملی:
1- هنرمندان تئاتر با پیروی از اصول مبتنی بر هدف از خلقت انسان و سرنوشت او، که با فکر، ذکر، کار، انتظار و امید همراه است آثار خویش را خلق می‌کنند.
2- هنرمندان تئاتر با اندیشه والا و اعمال خیر برای سعادت انسان‌ها کوشیده و در مکان تئاتر حاضر می‌شوند، ‌از این جهت و به واسطه منش آن‌ها، تئاتر هنری مقدس است.
3- هنرمندان تئاتر با پرهیز از خودخواهی و دنیاخواهی به آیینه حقیقت‌نمای جامعه بدل شده و در این صورت میزان سنجش مردم برای رفع ناهنجاری‌ها و تقویت هنجارها قلمداد می‌شوند.
4- ایجاد و اشاعه غرور ملی، عشق به میهن و ایستادگی در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان،‌ جزو معیارهای اساسی تئاتر کشور است.
5- هنرمندان تئاتر کشور،‌ همچون سایر آحاد ملت، ارزش‌های دینی جامعه را پاس داشته و در جهت ادای دین به مجاهدت شهیدان و ایثارگران سرافراز ایران اسلامی،‌ در چهارچوب سیاست‌های فرهنگی نظام گام برمی‌دارند.
6- تئاتر در ذات خود هنری اخلاق‌گرا است و هنرمندان تئاتر می‌کوشند تا حفظ حرمت‌های اخلاقی جامعه را در آثار خود مورد توجه قرار دهند.
7- تئاتری اصیل کسی است که منافع خانواده بزرگ تئاتر کشور را بر خواسته‌های فردی خود ترجیح می‌دهد، زیرا حیات همه اعضای تئاتر به عزت و سربلندی جامعه تئاتری وابسته است.
8- از نگاه اهالی تئاتر، میراث آیینی تئاتر ایران ارجمند 43، ارزشمند و پرافتخار بوده و می‌باید در مسیر اعتلای تئاتر ملی و جریان معاصر تئاتر کشور مورد توجه و تأکید جدی قرار گیرد.
9- آموختن و آموزش دادن در هر سنی جزو لاینفک زندگی هنرمندان تئاتر است.
10- پیشکسوتان و استادان تئاتر، نشانه حیات این هنر در کشور از گذشته تا حال و منشأ تجربه‌های معاصر بوده و از مقامی معنوی و قابل احترام برخوردارند.
11- جامعه تئاتری ایران در راستای پویایی و گسترش خود، می‌کوشد تا فضای باز کار و تلاش را برای کلیه اعضا، به ویژه جوانان، فراهم کند.
12- خانواده تئاتر ایران در ارتقای کمالات معنوی و رفع معضلات مادی یکدیگر با حساسیت و روحیه تعاون اهتمام می‌ورزند.
13- یکی از راه‌های ماندگاری، تأثیرگذاری و فراگیری تئاتر، گسترش آن در پهنه کشور است و اعضای خانواده تئاتر با هر موقعیت، شغل و توانایی در این راستا از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.
14- ارتباط با ارگان‌ها، جریان‌ها و گروه‌های تئاتری در سراسر جهان در جهت مفاد این منشور جزو اهداف جامعه تئاتری ایران است.

www.theater.ir

استاد جناب آقای هوشنگ سیحون – آرامگاه نادر شاه افشار

www.ahoopa.blogfa.com

-----------------------------------------------

یکی از علل عقب بودن معماری ما ، فاصله ی ژرف و بسیار زیاد معماران کنونی ایرانی با اساتیدی است که حلقه واسط معماری سنتی و مدرن ایران بودند و چه خوب معماری را فهمیده بودند و  دست به انتخاب شیوه هایی می زدند که برازنده نام ایران و معماری ایرانی بود. و افسوس و صد افسوس که این اساتید برجسته معماری ، اکنون در کشور نیستند تا از وجود ایشان و تجربیات گرانقدرشان بهره مند  گردیم ؛ عزیزانی  چون استادان : هوشنگ سیحون   ، کامران دیبا  ، حسین امانت و . . .دیگر بزرگانی که معماران داخل بدون تجربیات این عزیزان باید صدها بار کوشاتر و پر تلاش تر باشند.

 

 

توصیف مجموعه آرامگاه نادر از زبان استاد هوشنگ سیحون :

 

 

                                            باغ نادری - مجموعه آرامگاه نادر در مشهد

 

ساختمان آرامگاه نادر شاه افشار در استان خراسان رضوی و شهر مشهد ، شامل تالار مقبره ، دو موزه یکی برای برای جنگ افزار زمان نادر و یکی جهت اسلحه زمان ماقبل نادر و برج مرتفعی برای برپا کردن مجموعه مجسمه نادر سوار بر اسب قزل باش ها که اشاره به سپاهیان نادر است.

این ساختمان بر اساس دو شکل اصلی هندسی یعنی مربع و مثلث طراحی شده است و طرح راهنما مبنای آن را تشکیل می دهد که چهل و اندی سال پیش در مشهد و به کل از سنگ خارای مشهد با قطعات بزرگ ، اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه ، به وجود آمده است.

تالار آرامگاه به شکل مربع از دو دیوار قرمز رنگ سنگی بسته و در قسمت ستون بندی باز تشکیل شده است که سنگ مزار نادر در گوشه این مربع در پناه دو دیوار جای دارد و به طرف بیرون نگاه می کند.

این زاویه و پناه و باز بودن تالار حالت صحنه جنگ و دفاع و حمله را تداعی می کند . رنگ قرمز دو دیوار به مفهوم جنگ است و برجستگی های  با ابعاد متفاوت سنگی که از دیوار بیرون آمده اند ، نبردهای مختلف نادر را نشان می دهند. ستون های اطراف تالار از نقشه  مربعهای قاعده و بالای ستون به ترتیبی که 45 درجه نسبت به هم چرخش دارند طرح شده که در نتیجه هشت مثلث با چهار قاعده در بالا و چهار قاعده در پایین ، نشانه ای از کلاه نادر است.

 

 

                                      داخل آرامگاه نادر

 

شانزده عدد آنها به ارتفاع 26/2 متر و دوتای دیگر به ارتفاع متجاوز از 4 متر یکپارچه از سنگ خارا تراشیده شده اند. در قسمت نمای ورودی طرف چپ یک بدنه موزه بزرگ و سمت راست پایه برج مانند مجسمه ها قرار دارد که یک قرنیز سنگی عظیم ضمن پوشش ورودی اصلی این دو را به هم وصل می کند.

برج پایه و مجموعه مجسمه با هم طراحی شده اند به ترتیبی که حالت دینامیک و حمله و یورش را مجسم می کند و قرنیز نامبرده از طرف برج مجسمه به طرف موزه حرکت صعودی دارد که همچنین به تبعیت مجموعه برج و مجسمه ها حالت دینامیک و جهشی جنگ را تداعی میکند.

ابتکار این قرنیز در این است که در پوشش مابین دو ستون تکنیک ساده شده و مدرن طاقهای رومی قدیم بکار رفته است. بدین معنی که آجر یا سنگ کلیدی یا تاج که بالای قوس تعبیه می شد و فشارهای طاق از اطراف آن به دو طرف یعنی پایه ها منتقل می شدند ، به یک قطعه سنگ مثلثی و بقیه به دو قطعه سنگ در طرفین آن خلاصه شده اند و طاق قوسی تبدیل به طاق مستقیم و تراز شده است.

 

 

                                پلان باغ نادری

 

مثلث های کلیدی تماما متساوی الاضلاع و بقیه نیز مثلث های قائم الزاویه هستند که در بالا به صورت مورب برش خورده اند. همین طرز کار عینا در داخل تالار آرامگاه نیز عمل شده است همچنین در نمای حدفاصل بین برج مجسمه و موزه کوچک. مجموعه بنا طوری ساخته شده که بخصوص در نمای اصلی برجستگی نباشد یعنی ابزار کاری ها و تراش همه سنگ ها از داخل باشد و این به معنای ایجاد قدرت تجسمی و تصویری بیشتر است. فقط در قسمت موزه کوچک سه ناودان عظیم سنگی از متن بیرون آمده اند که بیشتر جنبه زیبایی دارند.

 

 

              باغ نادری

 

بنا کلا روی سکویی که از کف زمین در حدود 2 متر بالاتر است قرار گرفته است.

در نمای ورودی به طرف چپ نزدیک موزه بزرگ روی تراس یک حوضچه با سنگابه یکپارچه از خارا ساخته شده است.سنگابه از بالا شکل یک مثلث متساوی الاضلاع را دارد و  از نماهای جانب شش مثلث بزرگ و کوچک یک در میان  حجم آن را به وجود آورده اند.

پوشش بنا  در کل از بتن مسلح نمایان انجام شده است. در تالار آرامگاه یک پوشش مربع شکل بزرگ با تراش های مثلثی از داخل و بیرون و مرتفع تر از قسمت های دیگر طوری ساخته شده که چهار مثلث بزرگ مشرف به ستونهای هشت گانه ی  داخل تالار با نقش هندسی مخصوصی از سنگهای مرمر نازک یزد ، نور زرد رنگ ملایمی به داخل آرامگاه پخش می کند.

 

 

             باغ نادری-مشهد

 

دربهای فلزی داخل برای موزه ها و فضای زیر برج و همچنین نرده های دورتادور باغ شکل تبرزین  نادر را تداعی می کنند. برای طراحی باغ نیز اشکال مربع و مثلث استفاده شده ، آبریزها و حوضها و جویبارها همه بر پایه ی باغ ایرانی طراحی شده ، در یک گوشه ی باغ ، بناهای فرعی برای تالار اجتماع و کتابخانه و سرویس و گلخانه در نظر گرفته شده که در حالت هماهنگی با خود بنای آرامگاه می باشد. مجموعه مجسمه ها توسط آقای ابوالحسن صدیقی در رم ساخته و با برنز ریخته شده اند.

 

 

                                مجسمه نادر

 

 ----------------------------------------------

www.ahoopa.blogfa.com

-----------------------------------------------

ترجمه : وحید رضا هاشمی

با تشکر از کارکنان  مجموعه آرامگاه نادر شاه افشار

 

نظارت خلاقانه

فراخوان مسابقه بهترین وبلاگ معماری

-------------------------------------------------

معمارانی که طرفدار شیوه های ساده طراحی در واشنگتن دی سی هستند ، به خاطر تمایل شهر به سبکهای سنتی اغلب خود را محدود حس می کنند. اما زمان در حال تغییر است و حمایت کنندگان، متوجه مشتریان بیشتری شده اند که می خواهند چیزهای غیر منتظره و تازه را تجربه کنند.
ژانت بلومبرگ از انجمن معماری آمریکا (AIA) و ریچارد لوسل – ارتگاRA  ، مدیران شرکت معماری KUBE ، با یک چنین مشتریان آزاد اندیش در این باز آفرینی گسترده یک خانه آجری سه سطحه خوفناک روبه رو شده اند.
خانه متعلق به دهه پنجاه میلادی واقع در بیرون محدوده شهر تاریخی جورج تاون، فارغ از محدودیت های حراستی است به همین دلیل KUBE و مشتریان برای نیل به هدف خود که تبدیل آن به یک ساختمان مدرن شیروانی مانند بود آزادی عمل داشتند. با جذابیت کمی که برای هدایت معماران در ساختمان بود، معماران می بایست از تخیل خود برای تبدیل آن بهره گیرند. لوسل ارتگا می گوید: " در این ساختمان بارها در طول سالیان با اضافه کردن های نامناسب نو سازی شده است. نمای خارجی آن با سنگهای پوشان آجر شده بو، آشپزخانه به طور ضعیفی از اتاقهای ناهار خوری جدا بود و مخصوصا کوچک بود."  این ساختمان نقاط ضعف دیگری نیز داشت. نور طبیعی اندک و تهویه ضعیف بود. بلومبرگ به شوخی می گفت: " من به مشتریان می گفتم خانه شما در میان کاملا خفه شده است."

قبل از هر چیز تیم با مساله نمای خارجی ساختمان روبه رو بود، یکنواخت کردن پوشش خارجی با بلوکهای مستطیلی سیمانی و نیز قرار دادن یک شبکه آهن و چوب سرو تا محوطه خارجی متناسبی را شکل دهد. آنها سپس ورودی را دوباره اسکلت بندی کردند به این صورت که آنها دیوارهای محکم را برداشتند تا آنجا را با پنجره های آلومینیومی و درهای شیشه ای مزین کرده و هوا به جای اتاق ناهارخوری ، به سمت اتاق پذیرایی جریان داشته باشد.
دیوارهای اتاق میانی نیز با  تورهای اکریلیک جایگزین شدند تا نور را پخش کرده و به آن احساس شگفتی بیشتری ببخشند. این توری ها باعث می شدند تا میان قسمتهای مختلف ارتباط بصری وجود داشته باشد. از ورودی حیاط و ناهار خوری تا اتاق حال و درهای شیشه ای تا شو در فراسوی آن.
لوسل ارتگا می گوید:" ما می خواستیم تا خانه را باز جلوه دهیم و در عین حال اتاقها موضع جدا از هم خود را حفظ کنند." احساس فرانمایی و شفافیت اکنون به تمام فضای خانه گسترش یافته بود.
معماران همچنین مسیر پلکان را تغییر دادند، به طوریکه اکنون به جای اتاق ناهار خوری از اتاق حال جدید راه دارد. بلومیرگ می گوید:" ما دریافتیم که با تغییر جهت پلکان می توان از بخش خصوصیتر خانه به آن راه یافت، این کار جدایی زیبایی میان بخشهای خصوصی و عمومی خانه پدید می آورد.پله های ساخته شده از چوب و فولاد مانند یک حجاری می مانند که سایه شبح مانندی را در پیشت نورهای آن به نمایش می گذارد."
با بودجه محدودی که اختصاص داده شده بود،شرکت KUBE طراحی مبتکرانه ای را انجام داده بود. هر جا که لازم بود عناصر خارجی باقی ماندند. اتاقهای طبقه دوم با نقاشی و اصلاحات جزیی آراسته شدند.تعادل زیبایی میان کابنت های دیواری ارزان با وسایل سنتی به وجود آمد.
بودجه مانعی برای استفاده از مواد بادوام و مناسب نشد که در این میان می توان از رنگهای کیفیت پایین،کف های لاستیکی باز یافتی،چوبهای مستعمل،نی،برد های چوبی با پایه های سیمان و بتن نام برد. اما  کاردانی و اراده  شیوه عمل شرکت است و مشتریان این مطلب را خوب می دانستند.
بلومبرگ میگوید:" صاحبان خانه انسانهای خردمندی بودند، آنها می خواستند، بنابراین به ما اجازه خلق مبتکرانه را دادند.

از : نیگل ف. مینارد

چگونه خانه را بزرگتر جلوه دهیم؟

سلماز خیرخواه: شایدشما هم از ان دسته از مردمی باشید که نمی دانید چگونه از فضای کوچک خانه تان بهترین بهره را ببرید و از اینکه خانه کوچکی دارید احساس خوبی ندارید اما بد نیست این را بدانید که با انتخاب اسباب و اثاثیه و رنگ مناسب  می توانید خانه کوچک خود را بزرگتر کنید.ما در این شماره  10 روش را برای این کار به شما معرفی می کنیم تا بتوانید بااستفاده از این روش ها از فضای خانه تان لذت بیشتری ببرید:

1- وقتی سعی دارید تا خانه یا اتاق شما بزرگتردیده شود، انتخاب رنگ برای دیوارها کار آسانی است؛ رنگ های روشن را انتخاب کنید . رنگ های سفید و زرد و رنگهای پاستل گونه بهترین انتخاب برای اتاق شما می توانند باشند، چون رنگهای روشن، نورروشن را منعکس می کنند و اتاق را بزرگتر نشان میدهند .
2- یک رنگ برای خانه خود انتخاب کنید مثلا اگر دیوارها را با آبی ملایم رنگ می کنید،رنگ بقیه وسایل ها هم باید با رنگ دیوارها همخوانی داشته باشد؛ رنگ فرش ها و چهارچوب پنجره ها آبی تیره باشد،رنگ رومبلی ها و پرده ها آبی ملایم باشد و یا تاثیر گرفته از رنگ آبی باشد، ممکن است بخواهید سقف ها را نیز آبی کنید که بهتر است از رنگ آبی کمرنگ استفاده کنید .
3- کاغذ دیواری ها، پرده ها و طرح روی پارچه ها می توانند به شما کمک کنند تا خانه شما گیراتر و جداب تر شود؛ بطوریکه طرحهای درشت و بزرگ روی پارچه ها و کاغذ دیواریها باعث کوچک شدن اتاق ها خواهد شد، به نگام انتخاب آنها باید دقت کرد و    پارچه های ریزنقش تر و کاغذ دبواری هایی با طرح های ظریف تر را انتخاب کرد.
بزرگترین استثنا در اینجا درخصوص خط ها (خط های موازی با راه راه) است، شما       می توانید از راه های موازی درشتر؛ البته تک رنگ و بصورت عمودی برای بزرگ دیده شدن اتاق ها و از افقی آن برای مرتفع دیده شده سقف ها استفاده کنید.
4- آئینه ها و شیشه ها نیز می توانند فضای بصری خاصی را ایجاد کنند؛ استفاده از میزهای ناهارخوری و یا عسلی از نوع شیشه ای کمک می کند تا فضا بزرگتر دیده شود و از لحاظ بصری جلوی دید بیننده را نگیرد همچنین آئینه های نصب شده بر دیوارها      می توانند در بزرگ دیده شدن فضا موثر باشند .
5- اندازه و سایز اسباب و اثاثیه نیز از لحاظ بصری در اندازه اتاق ها موثر است، مثلا یک کاناپه یا بوفه خیلی بزرگ، اتاق یا سالن شما را کوچک و تنگ و یا حتی شلوغ نشان خواهد داد که در این شرایط بهتر است بقیه اسباب واثاثیه کوچکتر باشند تا فضای باز برای رفت و آمد وجود داشته باشد .

6- چیدمان اسباب و اثاثیه خیلی اهمیت دارد، تکیه دادن و قرار دادن همه اسباب در کنار دیوارها اگرچه راحت است ولی زیبا و جذاب نخواهد بود درعوض سعی کنید تا وسائل را بصورت مورب و در گوشه های اتاق بچینید.
7- استقاده از اسباب و اثاثیه چند کاره موثر خواهد بود، اسباب و اثاثیه که کارایی زیادی دارند باعث می شوند تا از تعداد کمتری وسائل استفاده کنید بطور مثال کاناپه           تخت خوابشو، تخت خواب میز تحریردار و یا میزهای ناهارخوری که قابلیت کوچک شدن دارند.
8- ممکن است شما بخواهید از پرده هایی استفاده کنید که بیرون پنجره را ببینید، در این حالت محیط و فضای بیرون از اتاق را به داخل خواهید آورد همچنین می توانید از یک رنگ برای پرده ها و رنگ  دیوارها استفاده کنید تا فضا را بزرگتر نشان دهید.
9- راه دیگر برای بزرگ نشان دادن فضا این است که از فضا بصورت عمودی استقاده کنید، قفسه کتاب ها را بصورت عمودی و در امتداد سقف قرار دهید و از وسایل و تجهیزات ورزشی مانند دوچرخه و راکت تنیس و ...  در قالب وسائل هنری استفاده کنید و آنها را مثل قاب عکس ها به دیوار آویزان کنید .
10- و در نهایت اینکه اسباب و اثاثیه اضافی را جمع کنید، از قفسه ها و کشوی کمد ها برای جمع و جور کردن وسائل کوچکتر استفاده کنید چون همین خورده وسایل در زیر دست و پا و جلوی دید باعث می شوند تا فضا کوچکتر دیده شود .


منبع :WWW.ESSORTMENTHOME.COM 

معماری دیکانستراکشن

دیکانستراکشن در فارسی به ساختار زدایی ، شالوده شکنی ، واسازی ، بنیان فکنی ، ساختار شکنی و بن فکنی ترجمه شده است . شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیثکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد .
از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیما از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و به لحاظ آشنایی نسبتا اندک معماران با فلسفه این مکتب ، برای استنباط معماری دیکانستراکشن ، ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن و مهم تر از آن ، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود.
در نیمه اول قرن بیستم مهم ترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد ، فلسفه اصالت وجود بود . ژان پل سارتر ( 1980 - 1905 ) فیلسوف فرانسوی  ، پایه گذار این مکتب است . او خرد گرایی مدرن ، که توسط دکارت ، کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود ، را اساس فلسفه خود قرار داد . سارتر معتقد  به خرد گرایی استعلایی ( Transendental Mind  ) است . از نظر وی ، " فرد ماهیت خویش را شکل می دهد و نباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند ... سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهن آدمی دانست . به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیار کند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست . "
از نیمه دوم قرن اخیر ، فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدیدی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت . این مکتب در ابتدا توسط فردیناند دو سوسور ، زبان شناس سوییسی و لوی استراوس ، مردم شناس فرانسوی ، مطرح شد . ساختارگرایی واکنشی در مقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است . ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است . از نظر اندیشمندان ساختارگرا ، می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند . ساختار ذهن مبنایش زبان است . انسان بوسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود .
اگر به عقیده دکارت همه چیز آگاهانه شکل می گیرد ، به نظر استراوس ، ساختارهای فرهنگ ، اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست ، همه آنها در ساحت ناخود آگاه شکل می گیرد و مولفی ندارد . استوارس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سوال برد . اگر از دوره دکارت ، انسان موجودی است خردورز ، از نظر استوارس موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد . لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر ، باید زبان ، فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم .به طور کلی ، " روش ساختارشناسی ، یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چهار چوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود . رفتار و کردار نوعی زبان است . به همین دلیل ساختارگراها ، ساختار های موجود در پدیده ها را استخراج می کنند . " چنانچه ژان پیاژه ( 1980- 1896 ) ، روان شناس فرانسوی ، مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد .
مکتب دیکانستراکشن که یکی از شاخه های مهم فلسفه پست مدرن محسوب می شود ، نقدی به بینش ساختارگرایی و همچنین تفکر مدرن است .
مکتب دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا (    - 1930 ) ، فیلسوف معاصر فرانسوی ، پایه گذاری شد . دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است که وقتی  ما به دنبال ساختارها هستیم از متغیر ها غافل می مانیم ، فرهنگ و شیوه های قومی هر لحظه تغییر می کند ، پس روش ساختارگراها نمی تواند صحیح باشد . دریدا از سال 1967 ، یعنی زمانی که سه کتاب او منتشر شد ، در مجامع روشنفکری و فلسفی غرب مطرح گردید . این سه کتاب عبارتند از :
گفتار و پدیدار ، نوشتار و دیگر بودگی و نوشتار شناسی .

از نظر دریدا فلسفه غرب دچار نوعی ورشکستگی است و در حال حاضر پویایی خودش را از دست داده است .
به عقیده دریدا ، یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی کند ، زیرا مولف آن متن حضور ندارد و هر خواننده و یا هر کس که آن را قرائت کند ، می تواند در یافتی متفاوت از قصد و هدف مولف داشته باشد . " نوشتار مانند فرزندی است که از زهدان مادر ( مولف ) جدا شده . هر خواننده ای می تواند برداشت خود را داشته باشد . "
از نظر دریدا ، نوشتار ابزار خوبی برای انتقال مفاهیم نیست و یک متن هرگز دقیقا همان مفاهیمی را که در ظاهر بیان می کند ندارد . متن به جای انتقال دهنده معنا ، یک خالق است . به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ، ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می کنیم . هر کس معنایی و استنباطی متفاوت با دیگران از پدیده های پیرامون خود قرائت می کند .
تقابل دوتایی موضوع دیگری است که دریدا نقد کرده است . تقابل های دوتایی همچون روز و شب ، مرد و زن ، ذهن و عین ، گفتار و نوشتار ، زیبا و زشت و نیک و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است . از زمان افلاطون تا کنون همواره یکی بر دیگری برتری داشته است. ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد . او این منطق سیاه و سفید و مسئله یا این یا آن را رد مردود می داند .
به عنوان مثال ، در فلسفه غرب همیشه گفتار بر نوشتار به دلیل حضور گوینده ارجحیت داشته است . ولی به عقیده دریدا ، معنای متن را گوینده تعیین نمی کند ، بلکه شنونده و یا خواننده متن است که با توجه به ذهنیت و تجربه خود این معنا را که می تواند متفاوت از منظور و غرض گوینده یا مولف باشد مشخص می کند . لذا لزوما گفتار بر نوشتار ارجح نیست .
باید عنوان شود که تعریف دقیق و مشخصی از دیکانستراکشن وجود ندارد ، زیرا هر تعریفی از دیکانستراکشن می تواند مغایر با خود دیکانستراکشن تفسیر و تاویل شود .


خود دریدا می گوید : " دیکانستراکشن کردن یک متن به معنای بیرون کشیدن منطق ها و اسنتباطات مغایر با خود متن است . در واقع گسترش درک مجازی است . "

به طور کلی دیکانستراکشن نوعی وارسی یک متن و استخراج تفسیرهای آشکار و پنهان از بطن متن است . این تفسیرها و تاویل ها می تواند با یکدیگر و حتی با منظور و نظر پدید آورنده متن متناقض و متفاوت باشد . لذا در بینش دیکانستراکشن ، آنچه که خواننده استنباط و برداشت می کند واجد اهمیت است  و به تعداد خواننده ، برداشت ها ، استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد . خواننده معنی و منظور متن را مشخص می کند و نه نویسنده . ساختاری ثابت در متن و یا تفسیری واحد از آن وجود ندارد . ارتباط بین دال و مدلول و رابطه بین متن و تفسیر شناور و لغزان است .
شخصی که این مباحث فلسفی را وارد عرصه معماری نمود ، پیتر آیزنمن، معمار معاصر آمریکائی است . آیزنمن نه تنها با مقالات و سخنرانی های خود ، بلکه با فضاها ، کالبدها و محوطه سازی های متعددی که ساخته ، فلسفه دیکانستراکشن را به صورت یکی از مباحث اصلی معماری در طی دهه هشتاد میلادی در آورد .
آیزنمن در مقاله ای به نام " مرز میانی " ، هم فلسفه مدرن و هم معماری مدرن را به باد انتقاد گرفت . از نظر وی ، معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است . به عقیده آیزنمن ، بحث ارزشی هگل در مورد تز ، آنتی تز و سنتز ، دیگر در جهان امروز کاربرد ندارد . فیلسوفان پست مدرن مانند نیچه ، فروید ، هایدگر و دریدا رابطه ما را با جهان هستی عوض کرده اند .
علم قرن نوزدهم و یقین علمی آن دوره دیگر اعتبار خود را از دست داده است . قوانین جدید فیزیک مانند قانون نسبیت آلبرت اینشتین و اصل عدم قطعیت ورنرهایزنبرگ ، دریافت ما را از جهان پیرامون تغییر داده است .
لذا اگر معماری یک علم است باید این معماری بر اساس علم و فلسفه امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد . معماری امروز ما باید از علم و فلسفه قرن نوزده گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد . همچنان که معانی ، مفاهیم و نمادها در علم و فلسفه عوض شده ، در معماری نیز باید عوض شود .
آیزنمن معتقد است که مدرنیست ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جست و جو کرد . پست مدرنیست ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند ، ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند . در این مورد وی از واژه " Presentness  " به معنای " اکنونیت " استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد . متعلق به زمان و مکان حاضر باشد .
برای رسیدن به شرایط فوق ، باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی ، لذا بر هم زدن آنها ممکن است . حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شود ( دیکانستراکت شوند ) و مفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود .

پیتر آیزنمن بر این باور است که در زندگی امروز ما ، دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام ، ثبات و بی ثباتی ، زشتی و زیبایی ، سودمندی و عدم سودمندی ، صداقت و فریب ، پایداری و تزلزل ، صراحت و ایهام وجود دارد . نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد ، بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساحت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود .
در گذشته و همچنین در معماری مدرن و پست مدرن آنچه که حضور داشته ، تقارن ، تناسب ، وضوح ، ثبات ، مفید وبودن و سودمندی بوده است . در این تقابل های دوتایی همواره یکی بر دیگری ارجحیت داشته . اما آنچه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده ، عدم تقارن ، عدم وضوح ، ابهام ، ایهام ، منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته ، بخشی از زندگی امروز ما است .
در معماری دیکانستراکشن سعی بر این است که برنامه و مشخصات طرح مطالعه و وارسی دقیق قرار گیرد . همچنین خود سایت و شرایط فیزیکی و تاریخی آن و محیط اجتماعی و فرهنگی ای که سایت در آن قرار گرفته نیز مورد بازبینی موشکافانه قرار می گیرد . در مرحله بعد تفسیرها و تاویل های  مختلف از این مجموعه مطرح می شود . در نهایت کالبد معماری به صورتی طراحی می شود که در عین بر آورده نمودن خواسته های عملکردی پروژه ، تناقضات و تباینات بین موضوعات اشاره شده در فوق و تفسیرهای مختلف از آن ارائه شود . لذا شکل کالبدی به صورت یک مجموعه چند معنایی ، ابهام انگیز ، متناقض و متزلزل ارائه می شود ، که خود طرح زمینه را برای تفسیر و تاویل آماده می کند .

آیزنمن در مقاله " مرز میانی " از واژه " Catachresis " استفاده کرده که به معنای دو پهلو یا ایهام است . دو پهلو مرز میانی  است . در دوپهلو یا ایهام ارجحیتی وجود ندارد . هم این است و هم آن - نه این است و نه آن . آیزنمن در این مقاله می نویسد : " دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است . "
یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن ، مرکز هنرهای بصری وکسنر ( 1989 - 1982 ) در شهر کلمبوس آمریکا است . در مسابقه ای که در سال 1982 برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی از جمله مایکل گریوز ، سزار پلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند .
سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد . عملکرد بنا ، نمایش آثار هنرمندان  و دانشجویان دانشگاه در آن است . هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمانهای موجود در سایت قرار دادند . ولی در کمال تعجب ، ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دوساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر آن که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد . از آن زمان سبکی در معماری به نام دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت .
آیزنمن در تبیین طرح خود عنوان که این نقطه محل ملاقات دو قشر نسبتا متفاوت است . یکی دانشجویان و هنرمندان دانشگاه که کارهای خود را در این ساختمان ارائه می کنند و دیگری شهروندان و عامه مردم شهر که به دیدن این آثار می آیند . لذا دو کد یا نشانه برای هریک از این دو قشر انتخاب شد . یکی محورهای شبکه شطرنجی دانشگاه و دیگری محورهای شبکه شطرنجی شهر کلمبوس . این دو شبکه نسبت به یکدیگر 17 درجه اختلاف زاویه دارند . لذا هر دو شبکه به عنوان نشانه ای از هر یک از این دو قشر در محل سایت با یکدیگر تلاقی کرده اند . این دو گانگی در کالبد معماری ساختمان به گونه ای نمایش داده شده که هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارد و این دو محور همانند دو تیغه قیچی بین دو ساختمان را شکافته و خود در آن جایگزین شده اند .
پس از باز نمودن و شکافتن فضای بین این دو ساختمان در سایت ، آیزنمن متوجه پی های یک بنای قدیمی شد که مربوط به دانشکده نظامی بود . این بنا در دهه پنجاه میلادی تخریب شده بود ، ولی هنوز بخشی از پی های آن در زیر خاک در محل سایت مدفون بود . اگر چه این ساختمان دیگر وجود نداشت ، ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود . وی این ساختمان را که دیگر در حاشیه قرار گرفته و به تاریخ سپرده شده بود ، به عنوان بخشی از متن موجود ، که همان سایت پروژه باشد ، قرائت کرد و این قرائت را به صورت کالبدی نمایش داد . لذا در طرح آیزنمن ، بخشهایی از ساختمان دانشکده نظامی ، که شبیه یک قلعه نظامی بود ، در قسمت سردر ورودی ساختمان مرکز هنرهای بصری وکسنر بازنمایی و بازسازی شد .

معماری دیکانستراکشن به عنوان یک سبک فراگیر و جهانی عمر نسبتا کوتاهی داشت و از حدود یک دهه فراتر نرفت ، ولی تاثیر شگرف و بنیادین بر شیوه طراحی و نوع بازنمایی معنی و تفسیر در حوزه معماری داشت . این سبک به عنوان پیش زمینه رویکردهای متعاقب آن همچون معماری فولدینگ و معماری پیدایش کیهانی بود .
از دیگر معماران این سبک می توان از فرانک گهری ، زاها حدید ، رم کولهاس و برنارد چومی نام برد .

آخرین پروژه های معماری در جهان

Coop Himmelb(l)au
Akron Art Museum

Akron, Ohio

----------------------------------------------------------------------------------------------

Construction start
Asymptote Architecture
166 Perry Street

New York, NY