مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

معرفی پروژه های معماری

یورگن مایر        JmayerH

                                                                                         Metropol Parasol en Sevilla

یورگن مایر، معمار  آلمانی، استاد دانشگاه  و مدیر گروه معماری JmayerH، دفتر کار وی در برلین واقع است. یکی از پروژه های آنان طرح توسعه پلازای "انکارناسیون" واقع در "سویـلا"ی اسپانیاست که سازه ای ارگانیک همانند یـک قارچ را داراست و شامل فضاهایـی چون فروشگاه ها، رستوران و بار است.این بنا به عنوان نـماد شهری "سـویـلا"در دوران معـاصـر مـحسـوب مـیشـود

یورگن مایر - معمار  - JmayerH    یورگن مایر - معمار  - JmayerH

 یورگن مایر - معمار  - JmayerH    یورگن مایر - معمار  - JmayerH

یورگن مایر - معمار  - JmayerH    یورگن مایر - معمار  - JmayerH

یورگن مایر - معمار  - JmayerH    یورگن مایر - معمار  - JmayerH

    www..jmayerh.de

لابـی شهری      Urban Lobby

لابی شهری، پروژه ای تحقیقاتی است که از طرف گروه معماری جوان MRGD برای منطقه Center Point لندن مطرح گشته است و شامل یک برج اداری است. این گروه  از  سه معمـار به نام های ملیکه آلتین ایشیک، سامر چـامـون و دانیـل ویـدریـگ شکـل گرفتـه است     

لابی شهری - لندن - MRGD    لابی شهری - لندن - MRGD

لابی شهری - لندن - MRGD    لابی شهری - لندن - MRGD

لابی شهری - لندن - MRGD    لابی شهری - لندن - MRGD

لابی شهری - لندن - MRGD

www..mrgd.co.uk

گروه معماری ا.ان.ال/ کاس اوسترهویس و لونا لنارد

  www.eventspace.persianblog.ir

    گروه معماری ا.ان.ال

در سال 1989، دفتر کاری در نزدیکی شهر پاریس توسط "کاس اوسترهویس" تأسیس گردید. او در سال 1951و در شهر "آمسرفورت" متولد گشت و در دانشگاه  Delft لندن به تحصیل پرداخت و تا سال 2000 نیز در آن دانشگاه تدریس می­کرد. در سال 2003 نام این دفتر به اُ.ان.ال تغییر یافت. در سال 2005 این شرکت شروع به همکاری با دانشگاه تکنولوژی "نانیجنگ" چین نمود.  آنها جوایز بسیاری را کسب نموده­اند که از جمله آنها می­توان به دریافت جایزه طراحی در هلند و جایزه میس ون درروهه در سال 2007 اشاره نمود. "لونا لنارد" همکار "اوسترهویس"، هنرمندی اهل لهستان است. او فارغ­التحصیل رشته تئاتر و هنرهای تجسمی است و بیشتر در زمینه طراحی نشان­های شهری با وی همکاری می­کند. کارهای اخیر این شرکت عبارتند از: نشان شهری CET در شهر "بوداپست لهستان"، نشان شهری در شهر "کایزرسلاترن آلمان"، مرکز شهری در "ابوظبی"، شهر ورزش در "دبی"، موزه Drents  در "اسن هلند"، ۶۴ خانه بیلمرمر در "آمستردام" و ..."اوسترهویس"، برای بسیاری از ناشران مطلب نوشته و کارهایش در کتاب­های متعددی انتشار یافته است. علاوه بر این، در بیشتر نمایشگاه­های معماری شرکت نموده است.

        گروه معماری ا.ان.ال - مرکز اتحاد اروپا

مرکز اتحاد اروپا

 در طراحی این مجموعه که در مسابقه معماری مطرح گشت، از فرم پنج وجهی سایت استفاده شده است و در نهایت با حجمی به شکل یک ستاره مواجه می­شویم. دو بال این ستاره روی سطح قرار گرفته و سه قسمت دیگر، طبقات زیرزمین را تشکیل می­دهند. در کانسپت کار به عدم تمرکز نیروها اشاره شده است. همچنین چهار وجهی­های هرمی شکل، نکات مهمی از تاریخ را در این بنا نمایش می­دهند و حکایت از ایستادگی در مقابل حکومت­های کمونیستی در مرکز اروپا دارند. قسمت­های نمایشگاهی در مرکز بنا قرار گرفته­اند و نور آنها از قسمت­های هرمی شکل هر پنج وجه تأمین می­شود. عملکردهای بسیاری در بنا وجود دارد. جاده­ای که به این ساختمان منتهی می­شود، "جاده آزادی" نام دارد. ورودی در بزرگترین وجه بناست. پله­ها و سه آسانسور 16 نفری در همین سمت هستند. در این بنا هیچ استاندارد معماری معمولی، وجود ندارد و تمامی قسمت­های آن بوسیله متد CNC ساخته خواهد شد و این به نوبه خود، وجهی منحصر بفرد به طرح می­دهد. در طراحی بنا از شیوه طراحی کشتی­ها استفاده گشته است. روکش فلزی نمای خارجی بنا از آلومینیم 6 میلی­متری است. شیشه­ها در جداره بین دیوار قرار گرفته­اند و خاصیت بازشویی نیز دارند.طراحی و همچنین نحوه برخورد با ساخت، تجارب فراوانی را برای خود گروه به ارمغان آورده است.  

        گروه معماری ا.ان.ال - مرکز اتحاد اروپا  

 

        گروه معماری ا.ان.ال - مرکز اتحاد اروپا  

 

        گروه معماری ا.ان.ال - مرکز اتحاد اروپا 

 

        گروه معماری ا.ان.ال - مرکز اتحاد اروپا

 

www.eventspace.persianblog.ir

کتاب‌های جدید جهان معماری

  

Tools for Ideas: Introduction to Architectural Design

 

Tools for Ideas

Introduction to Architectural Design

 

þ Author:  Christian Gänshirt

þ Publisher: Birkhauser Verlag AG

þ Published: 2007

 

þ Paperback: 255 pages

þ List Price: $39.95

þ ISBN: 3764375779

 

þ This introductory presentation describes and analyzes the theories, strategies, and tools of creative design for the purposes of practical work. ... more>>

 

 

 

 

 

 

 

Details in Contemporary Architecture  

Details in Contemporary Architecture


þ Editor: Christine Killory & Rene Davids 

þ Publisher: Princeton Architectural Press

þ Published: 2007

 

þ Hardcover: 207 pages

þ List Price: $55.00

þ ISBN: 1568985762

 

þ This book explores the common as well as more exotic architectural detailing that so often gets lost in the pages and photographs of the design media. ... more>>

 

 

 

 

 

  

 

Interior Architecture Now

 

Interior Architecture Now 

 

þ Author: Jennifer Hudson

þ Publisher: Laurence King Publishing

þ Published: 2007  

 

þ Paperback: 352 pages 

þ List Price: $29.95

þ ISBN: 1856695204

 

þ An invaluable introduction to the key names and projects in contemporary interior architecture, this book covers the work of 55 international practitioners. ... more>>

 

 

 

 

 

Ove Arup: Masterbuilder of the Twentieth Century

 

Ove Arup

Masterbuilder of the Twentieth Century

 

þ Author: Peter Jones

þ Publisher: Yale University Press

þ Published: 2006 

 

þ Hardcover: 352 Pages

þ List Price: $40.00

þ ISBN: 0300112963

 

þ This is the first biography of the great and versatile engineer, complete with some 80 historic photographs that have never been published before. ... more>>

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد معیاری

 

بازخوانی کتاب «معماری و اندیشه نقادانه»

نقد معیاری بر این عقیده استوار است که در جایی بیرون از ساختمان یا مجموعه شهری، نمونه، الگو، قاعده یا اصلی وجود دارد که کیفیت یا موفقیت اثر با آن سنجیده می‌شود. در واقع، این نقد بر معیاری که برای قضاوت در مورد اثر و سنجش و ارزیابی آن، از پیش و معمولاً بدون توجه به خود اثر، تجویز و تعیین گردیده، پایه‌ریزی شده است.

معیارهای مورد استفاده در نقد معیاری ممکن است:

ـ کاملاً مادی یا فیزیکی و قابل اندازه‌گیری باشند، همچون معیارهای طراحی پله‌های ساختمان.

ـ فیزیکی، ولی غیر قابل اندازه‌گیری باشند، همچون قواعد سبک و معماری کلیساهای قرن پانزدهم انگلستان که به اعتقاد پوگین (A. W. N. Pugin)، می‌بایست به عنوان معتبرترین سبک معماری کلیسایی، اساس و ملاک کلیساهای معاصر او در قرن نوزدهم قرار می‌گرفت.

ـ کاملاً کلی و عمومی بوده و ربط چندانی به مسائل عینی، نظیر تزیینات یا ساختار بنا نداشته باشند، همچون شعار معروف لویی سولیوان: «فرم از کارکرد تبعیت می‌کند.» بدیهی است که ارزیابی یک بنا بر اساس معیارهای نامشخص و مبهمی از این دست، بسیار دشوارتر از ارزیابی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی است که بر اساس معیارهای فیزیکی و کمی باشد.

انواع معیارهای مورد استفاده در نقد معیاری را می‌توان در چهار گروه زیر طبقه‌بندی نمود: 

1. معیار نظریه‌ای (مبنای نقد نظریه‌گرا): اصلی غیر قابل اندازه‌گیری و کلی است که به صورت یک قانون بیان می‌شود، مانند اصل «فرم از کارکرد تبعیت می‌کند.»

2. معیار سیستماتیک (مبنای نقد منظومه‌ای): مجموعه‌ای از باورها، دستورالعمل‌ها و قوانینی است که به یکدیگر مربوط شده‌اند، مانند اصول ویتروویوس: «معماری وابسته به عواملی نظیر نظم، ترتیب، تقارن، تناسب و هندسه است.»

3. معیار گونه‌ای (مبنای نقد گونه‌ای): دربرگیرنده یک نمونه عمومی و کلی برای دسته خاصی از بناها و ساختمان‌هاست، به عنوان مثال یک نمونه عمومی برای همه ساختمان‌ها با عملکرد سوپرمارکت، به عنوان مبنای ارزیابی قرار می‌گیرد.

4. معیار کمی (مبنای نقد کمی): در برگیرنده مقایسه کمی بنا با اندازه‌ها و معیارهای مطلوب و مناسب است، نظیر اینکه آیا ارتفاع هر پله به میزان استاندارد هفت اینچ می‌رسد یا خیر؟

مان هنر نو ( داوود شهیدی در بیابان بی فریاد )

مان هنر نو همزمان با چهارمین سال فعالیت خود از 28 آذرماه به نمایش تصویرسازی های داوود شهیدی می پردازد . در این نمایشگاه ، 60 اثر از این طراح وکاریکاتوریست معاصر ارائه خواهد شد . همچنین به مناسبت سالگرد در گذشت مرحوم ممیز 24 اثر در ابعاد 70×100 از طرحهای کتاب هفته در باغ گرافیک مان هنر نو در معرض دید عموم قرار می گیرد . مجموعه دائم مان هنر نو نیز از تاریخ 28 آذرماه 1386 درهای خود را به روی علاقه مندان می گشاید . ضمنا اثر گروهی روزمرگی به مناسبت سالگرد چهارم مان هنرنو در کارگاه کشف وخلق مجموعه فوق به نمایش در خواهد آمد . گفتنی است داوود شهیدی متولد 1330 در تهران است   و از دانشگاه بوستون در رشته معماری شهری فارغ التحصیل شده است .

اولین اثر شهیدی که در قالب طنز سیاه در سال 1348 در نـشریه ((نگین )) به چاپ رسید ، مردی را نشان می داد که روی یک صندلی نشسته وبه اسکلت هیولا گونه ای نگاه می کند . او از سال 1346 در کنار احمد شاملو سردبیر وقت مجله ((خوشه )) با این مجله همکاری داشته ودر مجلاتی چون کیهان سال ، آبنوس وتماشا کارکرده است .

مان هنر نو در خیابان شریعتی ، بالاتر از پل صدر ، خیابان شهید میرزاپور ، شماره 33 واقع است .

ویژگی های ساختمان مان هنر نو از زبان طراح و معمار آن : مهندس غلامرضا معتمدی

خانه ای می ساختم ؛ که قرار بود من وشریک هایم را درخود ‏جای دهد ، کنارساختمانی که سالها پیش ساخته بودم ؛ خانه تک ‏تک صاحبانش را از دست داد ؛ دست آخر دو نفر ماندیم ، من ‏وعمید نائینی کم اما نمی آوردم ؛ ادامه میدادم ‏
هر چه فکر کردم ، اجرا کردم ؛ هیچگاه عادت به طراحی روی ‏کاغذ وکشیدن نقشه نداشتم ، در مغزم طرح می کنم ، د ‏رمغزم اصلاح می کنم ، وسرساختمان بامعمار وبنا و آهنگر ‏و‎……‎‏ اجرا می کنم ؛ هر روز گوشه ای ، تنها نقشه ، نقشه ‏های یک صدمی است ؛ که به شهرداری داده می شود ، برای ‏مجوز.‏
مجموعه مسکونی دستور (2) رابراساس فضای منفی طراحی ‏کردم . زمین ساختمان جدید از کوچه ای ورودی می ‏گرفت که 15 متر پائین تر از ساختمان قدیم بود . این ‏ساختمان با اضافه های بعدی شکل ال داشت (‏L ‎‏) ، با ‏حیاطی در جنوب غربی زمین ، با ساختن ، حیاط مرکزی ‏درقلب ساختمان جدید وچسباندن به ساختمان قدیم ، کل ‏مجموعه به شکل یک ‏L U ‎‏ در آمد . پانزده متر بلند تر ‏از کوچة پائینی .‏
‏ حالا دو حیاط مرکزی داشتیم با 7 متر اختلاف سطح ‏وحیاطی در جنوب مجموعه 15 متر پائین تر ، ومیشد از ‏سهیل وارد واز دستور خارج شد . ‏
‏ ساختمان قدیمی ، در گذشته اداری شده بود ‏وساختمان تازه قرار بود مسکونی شود . ـ که نشد ـ ‏این دوساختمان با هم مان هنر نو شد . شرکایم که ‏رفتند ـ کم کم ـ به این فکر افتادم ؛ مجموعة آثار ‏هنری خود رادر ساختمان جدید برپاکنم ، توالت ها ‏وآشپزخانه ها ساخته وکاشیکاری شده بودند ؛ ‏آشپزخانه را تغییر شکل دادم ، در زیرزمین ، انبارها ‏، ودرهم کف اطاق خوابها را حذف کردم ؛ در بالا ‏کارپیش رفته بود ؛ باقی ماند ند ، بـا حذف بعضـی ‏دیوارهـا ،
‏ معتقدم حذف پیرایه های ساختمان ، از اشتباهات ‏معماری مدرن است . منظور گچ بری ، مقرنس ، نماسازی ‏، پنجره سازی و ‏‎…‎‏.. نیست ؛ یا آنکه مجسمه ها رادر ‏نماردیف کنند . ـ آنطور که میکل آنژکرد ـ ویادررف ‏ها بگذارند.‏
‏ راه حل ؟‏
‏ به فکرم رسید :‏
‏ فضای معماری رابه عنصر های ‏اصلی اش تجزیه کنم ، سقـف ، دیوار ، ستون ، کف ، ‏پله ، بادبند ، آسانسور ، سقف های کاذب ، رف ‏و‎……‎‏.‏
این عنصرها را باز طراحی کنم ، آنسان که هر کدام ‏نشانه ازدیگر هنرها داشته باشند ؛ بی آنکه امکان ‏جدا کردن ونام نهادن دوباره بر آنها وجود داشته ‏باشد .‏
‏ مثال ؟‏
‏ پله :‏
پله : عنصری است برای ارتباط سطح های افقی در ‏ارتفاع های متفاوت ، مرکب

   01        02       03            04

از سطح های بالا رونده ودست انداز ، ـ کاملاً عملکرد ‏گرایانه . ـ پله اما می تواند ، درکنار باشد ؛ در ‏میان قرارگیرد ؛ فضابسازد ،‌ بچرخد ، دور بزند ، ‏بالابرود ، رقصان بالا برود ؛ وباترکیب خود ؛ دست ‏اندازها ؛ ودست انداز طبقة بالاتر ، ‏
مجسمه بسازد ، بی آنکه مجسمه باشد ، وباتغییر بافت ، ‏رنگ ، تغییر نور وجنسیت ، فضای پیرامون خود را ـ ‏شکلی ـ تحـرک بخشد .

تبدیل ، عناصر معماری ساختمان به اثرهای هنری ‏، بی آنکه بتوان آنرا از فضا جدا کرد ، ونامی ‏برآن نهاد .(مجسمـه ، نقـاشی دیـواری ، تابـلو ، ‏وفرسک و‎..) را من انسجام نامیدم ، ودواندن نور ‏را برروی آنها میـعان ؛
‏ از نظر من معماری چیزی نیست ؛ جز ، طراحی ‏انسجام های فضایی وترکیب کردن بقاعده وسلسله مراتبی ‏آنها برای دست یافتن به انسجام های کلان تر وپیچیده ‏تر وگرنه پرداختن به عملکرد، مـعمـاری رایت مـی ‏شود . فرمهایی خشک که به زور پیرایه های چسباندنی ، ‏نمک زده شـده اند . ـ جدا از گوگنهایم نیویورک ـ ‏استاد گودی است . دور نرویم ، ساختمان که تمام شد و ‏مجموعه ها برپا ، کیف کردم ، ودیگران هم کیف کردند ‏، افروز ناصر شریف بند کرد ؛ مجموعه را برروی همگان ‏بگشائیم ، سنگ انداختم ، مجوز ارشاد ؟ ، ـ رفت ، ‏گرفت . خانه ، شد مان ، مان هنر نو ـ سه سال می ‏گذرد مان هنر ، حاصل جمع شدن اتفاق های مکرر ساده ‏است .‏

گفتگو با غلامرضا معتمدی    

مان هنر نو
مان هنر نو ، که بسیاری از خوانندگان معمار ، به تازگی آگهی های آن را در روزنامة ایران وبوردهای تبلیغاتی شهر تهران دیده اند ، نهادی است که غلامرضا معتمدی ، مهندس معمار ، آن را بر پا داشته است . گزارشی در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار دربارة این نهاد حاکی از عدم درک منطق چنین فعالیتی بود . از آنجا که احتمالاً بسیاری دیگر مایل اند دربارة اهداف وچگونگی فعالیت مان هنرنو بدانند ، گفتگویی با غلامرضا معتمدی ترتیب دادیم که در زیر می خوانید .
غلامرضا معتمدی :
تولد : 1328 تهران
دبیرستان البرز : 1341 ـ 1347
دانشگاه تهران رشتة معماری : 1347 ـ 1352
کارگاه 3 گروه مشاور معماری : 1354 ـ 1359
دفتر طرح مشاور طراحی داخلی : 1359 ـ 1384
پردازش هنری ماهنامة صنعت حمل ونقل ،
سفر وپیام امروز : 1367 ـ 1372
مرکز پردازشهای اطلاعات شهری : 1369 ـ1375
مشاور برنامه ریزی وتبلیغات متروی تهران : 1377 ـ1386
پناد مجری تبلیغات شهر تهران : 1379 ـ 1386
آقای معتمدی کمی ازخودتان بگویید .
دورة متوسطه را در دبیرستان البرز ورشته معماری را در دانشکدة معماری دانشگاه تهران گذراندم ودر سال 54 با دونفر دیگر از فارغ التحصیلان همین دانشکده ، دفتری برای کار معماری بر پا کردیم که تا سال 57 کارهای بسیاری در این دفتر طراحی واجرا شد . پس از انقلاب با تغییر کارفرمایان ارائه کارهای قابل قبول بسیار دشوار شد . بنابراین ، تصمیم گرفتیم از کارهایی غیر ازمعماری درآمد کسب کنیم و خود کارفرمای خویش شویم . از همان زمان به این باور رسیده بودیم که دوران برج عاج نشینی وتکرویهای هنرمندانه به پایان رسیده است و خلق آثار هنری نیازمند سازماندهی ، کار گروهی ، سرمایه وبهره جویی از آخرین دستاوردهای تکنیکی است .از آنجا که شرایط اولیة انقلاب اجازة چنین کاری را در عرصه معماری به ما نمی داد ، دفتر طرح را تأسیس کردیم که در زمینة معماری داخلی ، هم کار طراحی انجام می داد ، هم استاد کار تربیت می کرد وهم کارهای طراحی شده را تولید می کرد . البته در تمام این مدت چند کارفرمای معماری بسیار خوب هم داشتیم که در کار تخصصی ما دخالت نمی کردند . بعد وارد کار تبلیغات محیطی در شهر تهران شدیم و از بنیان گذاران این عرصه در دورة آقای کرباسچی هستیم . همچنین روابط نزدیکی با بخش تبلیغات چند روزنامه برقرار کردیم که در این زمینه کارمان تا امروز هم ادامه یافته است . به همین دلیل هم توانسته ایم آگهی های مان هنر نو را هروقت جایی در بوردها یا روزنامه خالی بود بگذاریم . در
واقع ، در همة این سالها هر وقت توانستیم سرمایه ای انباشته کنیم ، ساختمانی ساختیم . در آغاز برای کسب سود ، ولی چون نمی توانستیم از آن دل برکنیم به فضایی برای کارهایی در زمینه فرهنگ یا هنر تبدیل شد . در آنجا چند ماهی کار تجاری می کردیم و با بخشی از درآمد آن نمایشگاه های حرفه ای فرهنگی وهنری می گذاشتیم . فـکر می کنـم هفت دوسالانة معماری داخلی هم در آنجا برگزارکردیم ونمونه های خارجی را درکنار نمونه های خـوب ایـرانی نمایش می دادیم . یا همین ساختمان مجموعه موقت مان هنر نو که در سال 56 ساخته ودر سال 59 فـروختـه شد . بـعد دوبـاره خریداری شد و چند مجموعه فعال هنری در آن شروع به کار کردند . مثلاً آقای ابراهیم حقیقی بخش گرافیک را اداره میکرد و آقای همایون پایور بخش فیلم آن را . حالا این ساختمان به مان هنر نو اختصاص یافته است و در زمینه ای فعالیت می کند که برایمان کشش بیشتری دارد .
هزینة چنین فعالیتی چقدر است ؟
به دو صورت می توانید آن را حساب کنید . یکی به قیمت زمانی که زمین این ساختمان را خریده اید و آن را ساخته اید یا به قیمت امروز ، که نجومی می شود . خبرنگار آن روزنامه هم بر اساس قیمت روز زمین وساختمان سرمایه رامحاسبه کرده ونوشته بود که 3 میلیارد تومان سرمایه گذاری کرده ایم ، در حالی که من زمین رامتری 1800 تومان خریده ام و ساختمان هم در سال 56 متری 1000 تومان تمام شده است . بنابراین ، من سرمایة محاسبه شده از طرف ایشان را در این کار نگذاشته ام . البته او ارزش اشیای هنری ما ، یعنی مجموعه هایی را که طی سالها فعالیت حرفه ای براساس علاقة شخصی جمع آوری کرده ام و حالا به نمایش گذاشته شده اند حساب نکرده است . سرمایه گذاری اصلی ما درواقع آرشیو های ما هستند . حدود 2 هزار اسلاید و 10 هزار نگاتیو داریم .این 2 هزار اسلاید از معماری ایران و بعضی از بافتهایی است که حالا به کلی از بین رفته اند . و از سال 47 تا سال 54 آنها را خریدیم . 10 هزار نگاتیو هم از معماری مدرن دنیا داریم . مثلاً ازمرکز پمپیدو ، گوگنهایم بیلبائو ، و گوگنهایم رایت در نیویورک . همة این نگاتیو ها را روی فایلهای اکسترنال کامپیوتر برده ایم . تمام فعالیتها ی تبلیغات محیطی در شهر تهران از سال 70 تا به امروز را در فایلهای خود جمع آوری کرده ایم و مجموعة قابل توجهی از نقاشی ومجسمه در آرشیو و روی دیوارهای مجموعة دائم مان هنرنو در معرض دید قرار می گیرد . بنابراین ، سرمایه گذاری اصلی ما این آرشیوهاست که طی سالیان متمادی گرد آوری شده اند .
کار شما در مان هنر نو چیست ؟
ما در چهار رشتة معماری وطراحی داخلی ، طراحی صنعتی ، فیلم و عکس و گرافیک فعالیت داریم . برای تکمیل آرشیومان در این زمینه ها به همة مراکز فعال هم مراجعه کرده ایم . مثلاً برای گرافیک به کانون پرورش فکری رفته ایم وپوسترهای قدیمی کار گرافیستهایی مثل آقای ممیز ، آقای مثقالی ، آقای شیوا و… را گرفته ایم . بعضیها را از مجموعه داران خریده ایم ، بعضیها را هم هدیه گرفته ایم ، از موزة هنرهای معاصر هم همین طور . یک مجموعة هزار پوستری در بخش گرافیک داریم که گویای فرهنگ تصویری ایران از سالهای 47 و 48 به بعد است که کانون پرورش فکری و تلویزیون تأسیس شدند . حدود 200 پوستر را هم از روی تصاویری که موجود بود و به اصل آن دسترسی نداشتیم دوباره سازی کردیم که این روزها در متروی تهران نمایشگاهی از 68 پوستر دوباره سازی شده برپاست .
در رشته طراحی صنعتی هم یک کلکسیون حاوی 120 ـ 130 تکه شیئی داریم که همه کار طراحان معروف دنیا هستند که به بازار تولید رسیده اند . حتی مواردی را داریم که طراح آن طراح صنعتی نبوده ، مثل یک قوری کار فرانگ گه ری یا آلدوروسی یا ماریو بوتا .
در آرشیو بخش فیلم حدود هزار فیلم داریم وفیلمهای خوبی که قبل وبعد ازانقلاب تهیه شده در میان آنهاست . 150 تا 160 فیلم هم در مورد معماری وطراحی … از خارج خریده ایم که روزهای چهارشنبه در یک سینمای کوچک 20 نفره ، در همین جا نمایش می دهیم .
و سرانجام اینکه حدود 70 ـ 80 مجسمه هم داریم . خیلی از آنـها را درهـمان زمـان که دردفـتر طـرح بـرای هنـرمندان نمایشگاه می گذاشتیم ، خریدیم و در دوسالانه ها نمایششان می دادیم . بعد از سال 70 هم که وارد کار تبلیغات شدیم ، شروع به جمع آوری کارهای گرافیک کردیم .
امیدوارید مان هنر نو چه نقشی داشته باشد ؟
ما معتقدیم گالریها ، با ظرفیت محدودی که دارند ، نمی توانند هنر را میان عموم مردم رواج دهند . به دلیل همین اعتقاد در سالهای آخر جنگ ، که هنوز دولت سازندگی نیامده بود ، با ناشری که مجلة صنعت حمل ونقل را منتشر می کرد صحبت کردیم و بعد هم با مجله های سفر وزمان وپیام امروز ، برای آنکه طراحی جلد یا صفحه بندی یا آگهی ها را کار کنیم . چون معتقد بودیم یک مجله با 25 هزار تیراژ روی پیشخان روزنامه فروشها که می رود ، تأثیر بیشتری از یک پوستر می تواند بگذارد . در همان وقت هم یک گروه از بهترین گرافیستها را برای این کار دعوت کردیم . مجموعه ای از این جلدها ، صفحه بندیها و طراحی آگهی ها را در آرشیو خودمان داریم . با تأسیس مان هنرنو می خواهیم یک هویت مکانی هم داشته باشیم ، چون خیلی از این کارها را می شود به صورت کتاب ، فیلم و نوار نمایش داد . اما بعد از بحث زیاد به این نتیجه رسیدیم که حضور آدمها در اینجا ورویارو شدنشان با هم لازم است . می دانید در گذشته ، تا 200 سال پیش ، هنر با زندگی عجین بود ، اصلاً هنر به طور جداگانه وجود نداشت . شما نقاشی را در کلیسا و مجسمه را در میدان شهر می دیدید ، یا طراح صنعتی چنگال برای روی میز خانه ها می ساخت . در آن وقت کارهنری با امضای هنرمند ارزش گذاری نمی شد ، اما امروزه که روابط اقتصادی تغییر کرده و هنر به کالا تبدیل شده ، نوعی جدایی پدید آمده که یک فرهنگ عامیانه ویک فرهنگ روشنفکرانه ساخته است که به نظر من هر دو مشکل دارند . بنا براین ، امروز اگر بخواهیم سطح سلیقة عمومی را بالا ببریم ، با روشهای معمول نمی شود . فرض کنید اگر یک لیوان خوب طراحی شود حداقل در تعداد صدهزارتا عرضه می شود . درحالی که تابلوی نقاشی را فقط 200 ـ 300 نفر درگالری می بینند و بعد هم خریده می شود و به یک خانه می رود و بیشتر وسیله تفاخر است تا ارتباط هنری . بنابراین ، ما به رشته هایی علاقه مند شدیم که بسیار سریع می توانند در جامعه نفوذ کنند و قیمتشان هم زیاد نیست . تقسیم بندی چهارگانه خود را هم بر این اساس انجام دادیم . بعد این مرکز راتأسیس کردیم که محل عرضه این هنر باشد . فعالیتهایمان در اساس نمایش عمومی است . مثلاً یک نمایشگاه موضوعی از کارهای موجود در آرشیو ، به اضافة کارهای جدید ، در ایستگاه مترو می گذاریم ، یا مجسمه ها رابرای طراحی محـیطی نمـایش می دهیم . درساختمان خودمان هم نمایشگاه می گذاریم . بنا براین ، از طریق مسئولان ، برنامه ریزان شهری و مشارکت طراحان تلاش می کنیم بر جامعه تأثیر بگذاریم . به هیچ وجه هم قصد کارهای عجیب وغریب رانداریم . همین قدر که بتوانیم مردم را با چیزهایی بیرون از دایرة روزمرة زندگی وعادات هنـریشان آشنا کنیم ، برایمان کافی است . متأسفانه ما کارخانه ای که برای تولیداتش وجه هنری قائل باشد نداریم . این همه کار پلاستیک تولید می شود که هیچ کدام قشنگ نیستند ، در حالی که نمونه های مشابه را کارخانه آلسی بسیار زیبا تولید می کند به همین دلیل ، از کارخانه داران دعوت کردیم به تماشای نمونه های طراحی صنعتی ما بیایند ، که البته بیشترشان نیامدند . فعلاً همین قدر که حاضر به کپی کردن از نمونه های خوب شوند هم غنیمت است .
این آرشیوها دراختیار مراجعان هم قرار می گیرد ؟
نه ، فعلا فقط برای تماشا و برای استفاده در نمایشگاه های موضوعی است . اما نمایش عمومی آرشیوها را هم داریم ، مثلاً در چهارماهة معماری که از 16 شهریور آغاز شده همة کتابهای معماری آرشیو روی میزها می رود یا در مدیا تک عرضه می شود وهمه می توانند از آن استفاه کنند . بعد از چهارماه نمایشگاه دیگری برگزار خواهد شد . در این چهارماه همة نمایشگاه های بیرونی ، فیلمها وعکس هایمان در مورد آن رشته است . به طور مثال یکی از موضوعات نمایشگاه چهارماهة معماری این است که معماری دارد از آن شخصیت انسـانی خارج می شود و کامپیوتر به این اتفاق کمک زیادی کرده است . خیلی از جوانان می نشینند و به اتکای توانایی کامپیوتر طراحیهای عجیب و غریب می کنند و فکر می کنند معماری است . در غرب تکنیک این جورکارها ، سرمایه وپول و شرکتهای خاص اجرای آنها وجود دارد . اما در ایران چنین وضعیتی نیست . بنابراین ، باید فکری برای جلوگیری از این اتلاف کرد . سوژة نمایشگاه ما این پرسش است : چطور می توان کامپیوتر را به کار برد ، ولی آلوده کامپیوتر بازی نشد ؟ البته در گرافیک هم همین طور است . چند عکس را با شگردهای کامپیوتری به هم می چسبانند وفکر می کنند گرافیک است . در حقیقت این روزها خیلـی وقت ها ایده فدای ابزار می شود . موضوع نمایشگـاه ما همین است . دلمان می خواهد درکنار نمونه های بد کارهایی بگذاریم که ایده ای را از طریق کامپیوتر به درستی پرورانده اند .
چنین نمایشگاهی را چطور تدارک می بینید ؟
ما حدود هزار عکس در آرشیومان از معماریهای خوب جهان داریم ، مثلاً از کارهای کالاتراوا ، یا گه ری یا ماریو بوتا ومثل آنها ، اینها را انتخاب می کنیم و به قسمت گرافیک می دهیم تا اسکن شوند وبه پلات تبدیلشان کنند . این پلاتها هسته اصلی نمایشگاه را تشکیل می دهند . بعد موضوع را اعلان می کنیم تا معماران ایرانی که می خواهند مشارکت کنند .
یعنی درواقع شما به این وسیله نوعی کار پژوهشی خاص انجام می دهید ونتایج را به نمایش می گذارید ؟
بله ودر عین حال نظر خودمان را مطرح می کنیم واز دیگران هم می خواهیم که اعلام نظر کنند. ما می خواهیم دربارة این موضوعها بحث راه بیندازیم . این بحثها در عین وزن کارشناسی جدی ، جذاب تر از جلسات بحث معمولی هستند . ما درکنار این نمایشگاه ها کارهای دیگری هم می کنیم ، مثلاً در نمایشگاه معماران بدون معماری تمام کارهـای هنـری معماران در زمینه هایی غیر از معماری رانمایش می دهیم .
از کاری که تا به حال کرده اید راضی هستید ؟
تنها مشکل این است که دیگران خیلی فعال شرکت نمی کنند . گاهی حتی دادن یک CD کارشان هم برایشان سخت است . مشکل دیگر یک مقولة مدیریتی است . این مجموعه باید کارش را متکی بر کار سه تیم اصلی یعنی تیم کارشناسی قوی ، تیم مدیریتی قوی و تیم اجرایی قوی انجام بدهد . در بخش اجرا به دلیل سابقه کارخودمان گروه اجرایی خوبی داریم ، مثلاً برای عکاسی وگرافیک وچاپ خوب … اما درمورد دو تیم دیگر هنوز مشکل داریم . حتی در عرصة گرافیک هنوز نتوانسته ایم خیلیها را قانع کنیم که کار فقط وقتی می خواهیم پوستر موزة هنرهای معاصر را بزنیم ، هنری نیست . طراحی جعبه دستمال کاغذی هم می تواند گرافیک هنری باشد . در پشت بـام همین ساخـتمان نمـونه هـای خـوب بیلبوردهای شهری را نمایش می دهیم . اگر گرافیست قبول کند که عرصه تبلیغ شهری چقدر مهم است ، رنگ را بهتر ودقیق تر می گذارد وآرایش جدی تری به کارش می دهد . این فرضیه که می توان کار تبلیغاتی را برای پول کرد وکارهنری رابرای احراز شخصیت ، به رغم اینکه به هیچ وجه عملی نیست . در میان گرافیستهای ما نفوذ زیادی دارد .
در بخش مدیریتی هم متأسفانه یک مشکل اساسی وجود دارد . در کشور ما ، امکان صرف نیست . همیشه باید نوعی مدیریت سیاسی هم داشته باشیم . مثلاً برای انتخاب یک آگهی در شهر باید از هزار جانب در نظرش بگیریم تا گروه های مختلف را نرنجاند . این مسئله برای مدیریتهای هنری به مراتب بدتر است . بنابراین ، مدیریت چنین مجموعه هایی باید جامع نگری داشته باشند . به همین دلیل هنوز مجبوریم بر اساس مشاوره های سخت گیرانه عمل کنیم وبعضی وقتها متهم به سانسور هم می شویم .

برگزاری همایش زنان معمار ایرانی

همایش زنان معمار ایرانی روز چهارشنبه چهاردهم آذر ماه سال جاری در محل سالن اجتماعات موزه ملی ایران و با سخنان فریدون رضوی­کیا ، رئیس بنیاد علمی پژوهشی معماری و شهرسازی کشور آغاز گردید.

رئیس بنیاد علمی پژوهشی معماری و شهرسازی ایران در مراسم افتتاحیه این همایش هدف از برگزاری آن را، تبادل نظر بین خانم­های معمار از نقاط مختلف کشور و همچنین به وجود آوردن مجالی برای نمایش آثار زنان معمار و شهرساز برشمرد و گفت: در واقع هدف اصلی بررسی معماری از دید زنان است.

 

01

 

وی افزود: برگزاری همایش زنان معمار به هیچ وجه ایجاد جدایی و یا رقابت بین زنان و مردان معمار نمی­کند، بلکه موقعیتی را فراهم می­نماید تا بانوان بیشتر به فعالیت­های لازم در مورد حرفه تشویق شوند.

رضوی­کیا گفت: بحث­های حاصل از این همایش، نمودی از عقاید حدود 50% جامعه است که با بررسی و مطالعه عقاید بانوان در مورد معماری مسکونی، شاید بتوان تغییراتی در بهتر زیستن و محیط زیست حاصل نمود.

رئیس بنیاد علمی پژوهشی معماری و شهرسازی ایران در ادامه گفت: امیدوارم این همایش جنبه منفی به خود نگیرد، بلکه بتوانیم از این فرصت استثنایی برای تبادل نظر و یادگیری بیشتر و شناساندن توانایی­های زنان معمار و شهرساز به دیگران استفاده کنیم تا زنان و مردان مشترکاً در رفع مشکلات اجتماع و حفظ اصالت­های معماری مؤثر واقع شوند.

 

07

 

در ادامه دکتر مزین دهباشی شریف، معاون پژوهشی بنیاد و دبیر علمی همایش زنان معمار ایرانی ضمن اشاره  به آمار 65% دانشجویان دختر دانشگاه­ها گفت: پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، اسکان حضور زنان از طبقات متوسط در دانشگاه­ها بیشتر فراهم شده، به طوری که پیش از انقلاب، بسیاری از خانواده­ها به دلیل عدم وجود محیط مناسب به دختران شان اجازه ورود به دانشگاه را نمی­دادند که با تغییر شرایط پس از انقلاب، تعداد دختران در رشته­های مهندسی و هنر از جمله معماری افزایش یافت.

  وی افزود: زنان در عرصه کار حرفه­ای با محدودیت­ها و دشواری­های خاصی روبرو هستند که بخش عمده­ای از آنها را از حرکت و پیشرفت باز می­دارد و زنان فعال در حرفه معماری و شهرسازی را به تعدادی اندک کاهش می­دهد.

 

02

 

معاون پژوهشی بنیاد ، اعتقاد مدیران عامل دفاتر مهندسین مشاور و کارفرمایان به برتر بودن مردان در مدیریت و توانمندتر بودن مردان نسبت به زنان در کار یدی را از جمله این محدودیت­ها برشمرد. است که با توجه به ساختار مردسالار محیط­های کار موجب می­شود یک معمار یا شهرساز زن چندین برابر یک معمار یا شهرساز مرد تلاش کند تا توانایی­های خود را به اثبات برساند.

 

04

 

دبیر کمیته علمی همایش زنان معمار ایرانی در ادامه تعداد مقالات رسیده به دبیرخانه همایش را 153 مقاله ذکر کرد که پس از ارزیابی 68 مقاله مورد پذیرش واقع گردیده و 12 مقاله آن جهت ارائه شفاهی انتخاب شده است.

در این همایش سه روزه خانم­ها: مهندس وحیده ابراهیم نیا ، مهندس هانیه سادات اخوت ، مهندس ساناز افتخارزاده ، دکتر ویدا تقوایی ، دکتر میترا حبیبی ، مهندس نسیم خالصی ، دکتر راضیه رضازاده ، مهندس فاطمه رفیعی سعدی ، مهندس ایلقار ستاری رئوف ،  مهندس متین باستان فرد و مهندس مریم محمدی مقالات خود را پیرامون پنج محور همایش: «چیستی معماری» ، «مشارکت زنان و جهانی شدن معمار و شهرسازی » ، «آموزش و پژوهش معماری و شهرسازی» ، «فضا و جنسیت» ، «زنان و حرفه» به صورت شفاهی ارائه دادند.

 

07

 

موضوعات آموزش و پژوهش معماری و شهرسازی و نقش زنان و زنان و حرفه معماری و شهرسازی با حضور خانم­ها و آقایان : مهندس بدرالدین احمدی، مدرس دانشگاه تربیت مدرس تهران ؛ مهندس زهره بزرگمهری، عضو هیأت علمی مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی ؛ مهندس زهره بزرگ نیا، مدیرعامل مهندسین مشاور زیستا ؛ دکتر پروین پرتوی، عضو هیأت علمی دانشگاه هنر تهران ؛ دکتر راضیه رضا زاده، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران ؛  مهندس مهوش مهر افشار، عضو هیأت مدیره مهندسین مشاور توان و مهندس ژیلا نوروزی در قالب دو میزگرد جداگانه مورد بحث بررسی قرار گرفت.

با توجه به اینکه سازمان ملل متحد شهر قزوین را به عنوان پایلوت گردشگری فرهنگی انتخاب کرده بود دبیرخانه علمی همایش تصمیم گرفت روز سوم همایش را به بازدید از بناهای تاریخی و معماری معاصر قزوین اختصاص دهد. در این روز 260 نفر از شرکت کنندگان همایش زنان معمار ایرانی به میزبانی استانداری، دانشگاه آزاد اسلامی،سازمان نظام مهندسی ساختمان و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان قزوین از کاخ و موزه چهلستون،موزه شهر،مجموعه­ی عالی قاپو، مسجد جامع عتیق، آب انبار سردار، مجموعه فرهنگی و تاریخی سعدالسلطنه و مسجدالنبی بازدید و با معماری اسلامی و ایرانی بناهای تاریخی و معاصر استان قزوین از نزدیک آشنا شدند.

 

08

 

در جریان این بازدید آقای مهندس سید احمد نصری استاندار قزوین، آقای دکتر مرتضی موسی خانی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین و آقای مهندس عبدالقهار ناصحی رئیس سازمان نظام مهندسی استان قزوین در جمع شرکت کنندگان همایش سخنرانی کردند.

 در این همایش 3 روزه علاوه بر اعضای هیأت علمی، دانشجویان ، کارشناسان معماری و شهرسازی ، مشاوران امور بانوان وزارتخانه­ها، دستگاه­های اجرایی و استانداری­های سراسر کشور ، خانمها و آقایان دکتر ایرج اعتصام ، دکتر محمدمنصور فلامکی ، دکتر داراب دیبا ، دکتر گیتی اعتماد ، دکتر ترانه یلدا ، دکتر جهانشاه پاکزاد ،مهندس تهمینه میلانی و دکتر هما ایرانی بهبهانی از اساتید برجسته رشته معماری و شهرسازی نیز حضور داشتند.

گفتنی است همایش زنان معمار ایرانی از تاریخ 14 تا 16 آذر ماه 1386 در موزه ملی ایران توسط بنیاد علمی پژوهشی معماری و شهرسازی ایران و با همکاری و مشارکت معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی، فراکسیون زنان و خانواده مجلس شورای اسلامی، پژوهشگاه میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری، شهرداری تهران، استانداری قزوین و جامعه مهندسان معمار جوان شارستان برگزار شد.

برگزاری کارگاه تاریخ معماری و شهرسازی ایران

کارگاه «تاریخ معماری و شهرسازی ایران بر مبنای یافته‌های پایگاه‌های پژوهشی میراث فرهنگی» روز پنج شنبه سی‌ام آذر ماه از ساعت 10 صبح در مجموعه هنر پژوهی نقش جهان برگزار می‌شود.

به گزارش  روابط عمومی فرهنگستان هنر، در این کارگاه که به شهر تاریخی یزد پرداخته خواهد شد، مهندس خادم‌زاده، مهندس افشاری، دکتر کاظم مندگاری، دکتر غیورفر، دکتر لاله، دکتر چگینی و خانم‌ها الوندیان و دانش درباره موضوعاتی همچون معرفی شهر یزد، نظام مدیریتی شهری در شهر تاریخی یزد، شناسایی تکنیک ساخت گچبری‌های منحصر به فرد بقعه ایلخانی، ‌ضرورت ثبت شهر تاریخی یزد در آثار ملی، بررسی کتیبه‌ها در شهر یزد و... سخنرانی خواهند کرد.

مکان: خ ولی عصر(ع)،ضلع جنوبی پارک ساعی1101، مرکز هنرپژوهی نقش جهان.
www.honar.ac.ir  Emial:researches@honar.ac.ir tel: 88553912-16

معماری،رنگ و بی رنگی یک سفر

آذر محمد پناه
معماری،رنگ و بی رنگی یک سفر، هنر و آفرینش هنری، رنگ بی رنگی از لذت بودن است، لذتی چون تجربه شهود خویشتن در آینه مجالی که زیستن اش نام نهاده اند؛ و بر مدار این بودن، معماری همره آشنای لحظه های سرشار از ادراک و علاقه، هنر و فراتر از یک حرفه ، به سفری می ماند که از ناکجایی به ناکجای دیگر می رود، از ازدحام بسیار های متکثر به عرصه خلوت آنجا که داشتن، نداشتن، رنگ و بی رنگ نمی داند؛ چون بودن، چون نبودن. و این سفر به اقتضای ذاتش و به اقتضای انسانی بودنش ، حتی بسی فراتر از آن به اقتضای هنر، نه یک انزوا و نه فاصله ، که ضیافتی است از واژه و مخاطب، فراز و فرود، صدا و بی صدایی، یک ارتباط. و این است که بی تابی شورانگیز روح معمار برای آفرینش ،تار و پود هستی اش را به رعشه ای لطیف وا می دارد، همچنانکه بیان می کند ؛ مخاطب داستان های هزار و یک شب روح مهاجر خویش را بیابد.زندگی و بودن آدمی بر این عرصه ی پر رنگ و ملال خاک ،صورتی جز سکونت نداشته است و معماری آن کنایه ی ملیحی است که این تجربه را گرد "بودن" انسان می تند؛.  و اینگونه است که برای یک معمار مرزهای زندگی و حرفه و هنر و علاقه و دغدغه های امروز و فردا از میان برداشته می شود و او در مقام یک هنرمند می کوشد تا هنرش ترجمان دل مشغولی ها و یافته ها و نا یافته هایش باشد، هنری که زنده است و زندگی می بخشد و جاری است و می بالد و می بالاند، این بالندگی و پویایی به لایه های هستی و زندگی اجتماعی هنرمند تنیده شده است و برای معماری به عنوان هنری که عرصه تجلی و پویندگی اش جامعه و مخاطبش، معنایش ذهن و زندگی مردمان جامعه است، دغدغه این ارتباط و تنیدگی پررنگ تر و اساسی تر است. آن چنان که فضا به معنای جوهره اساسی تمام هنرها و نه صرفا معماری، بدون لذت تجربه مخاطب، گنگ و خالی از معنا می نماید. این است که هنرمند معمار... باید بسیار بداند و بسیار بپوید...در مسیر دانستن و بیشتر دانستن، تدوین و بازنمایی دانسته ها تلاشی است برای اعتماد روزافزون به خویشتن ها و دانستن ها، هر چند زبان آشنای معمار و مخاطبش جز تراوش معمارانه، در کالبد اثر معماری نمی تواند باشد، اما اعتماد داریم که یک ارتباط کامل، مستلزم توجه به ریشه ها و تقویت فضای مشترک ذهنی و البته سلیس تر و ناب تر نمودن این زبان ظریف ارتباطی است وگرنه سرنوشت اثر هنری جز میرایی و سرنوشت تجربه مخاطبان جز بیگانگی و دلزدگی رقم نخواهد خورد.در میان تمام دغدغه های معماری امروز، هنوز به تقویت فضای مشترک ذهن هنرمند و مخاطب  و ارتباط معماران با خویش و بستر جامعه می اندیشیم و تلاشمان بر این است که در مقیاس توانمان به ساحت پیشبرد این اندیشه احترام بگذاریم؛ اندیشه ی  معماریی که مجالمان دهد تا معمار باشیم ومعمارانه بیاندیشیم؛ لذت آموختن و آفریدن...سرشار از روشنی و امید .

معماری معنا و مکان

  محمدرضا کاشانی

قرن حاضر در اغلب نقاط دنیا رشد و تغییرات بی سابقه ای را در معارف بشری و استاندارد سازی زندگی بشر شاهد بوده است.به جای اینکه این تحولات ، امکانات غنی در تعیین هویت به ما ارزانی دارد و به محیط اجتماعی با معنایی مبدل شود ، منتج به آثار جنبی غیر قابل پیش بینی و ناخوشایندی در کیفیات زندگی شده است.
طی دهه های گذشته ، محیط زیست ما نه تنها دستخوش آلودگی و گسترش بی رویه شهری بوده است ، بلکه با وجود بشریمان صرفآ به عنوان ماده ی انسانی رفتار شده است.کیفیاتی را هم که به بشر حس وابستگی و مشارکت می داده از دست داده است.امروز شاهد آنیم ، اندیشه مدرن تنها انفعال و نارضایتی را پدید آورده است و جهان را در چهار چوب شبه علمی منجمد ساخته است.
اریک فرم می گوید: انسان معاصر بیشتر اوقات فراغتش را به صورت انفعالی سپری می کند ، جوانان با استعداد و بی ریا ما ، اغلب ناامید و بی اعتقاد شده اند که این از ویژگی های عصر ماست.نسلی که در آن اشتیاق و تعهد جای خود را به تمسخر و اعتراض بخشیده است، او مصرف کننده ابدی است.او نوشیدنیها ، غذاها ، سیگارها ، مقاله ها ، بینش ها ، کتاب ها و فیلم ها را مصرف می کند.همه چیز دریده و بلعیده می شوند.جهان به ابژه ای بزرگ از امیال او مبدل شده است ، که پیوسته آن را تغذیه می کند.
در نهایت ، رهیافت " علمی " ، جهان را به یک سری از " منابع " و انسان را به مجموعه پیچیده ای از " نیازها " بدل می کند.
دلایل آن روشن است , در حال حاضر طراحی محیط و توانایی فنی ( و اغلب اشتیاق فنی ) برای ساختن بناها ، محله ها و شهر ها ، از راههای مختلف و بدون توجه به شناخت و توجه به هنجار انسان ، منتج به انگیزش رفتار ناهنجار در فضای کمی تولید شده ، می شود.
هنر مدرن،در حقیقت،اغلب به نمایش صرف ابزارها بدل شده است.این جنبش پدیده ی مکان را با جدایی میان اندیشه و احساس به دست فراموشی سپرد.معماری مدرن به مثابه طراحی زندگی در نظر داشت برای تقاضای معنا پاسخی ارائه دهد،اما شکست خورد و دلیلش این بود که فهم مناسبی از زیست-جهان نداشت و کما بیش دوباره به سوی کمیت و فرمالیسم بازگشت.
به واقع چنین موقعیت ویرانگری ناشی از بد فهمی های بنیادینی ، چون معنا کردن آزادی است.اگر آزادی معنایی دارد ، باید به معنا کردن در انتخاب بین کیفیت باشد ، آزادی در هر جامعه محدودیت های خویش را دارد.اما در عوض ، ما همواره آزادی را بیشتر به معنای رهایی از فرم قلمداد کرده ایم.انسان مدرن به تمامی فرم ها به عنوان تهدید و مانع توجه دارد.این فرمها ممکن است تعامل انسانی ، لباس پوشیدن ، زبان ، هنر یا مذهب باشد.از این رو احساسات او نه به صورت فرم و نمادهای مشترک ، بلکه به شکل ظغیان های فردی و نا مفهوم ظاهر می شود.
بیایید،برای فهم معنای بحران های انسانی و زیست محیطی،آنها را دقیق تر بررسی نماییم.در گذشته زندگی بشر صمیمانه با چیزها و مکان ها پیوند داشت.تقریبآ هر چیزی آوندی بود که آنها چیزی انسانی را به راحتی در آن می یافتند.
بنابراین،در گذشته،جهان همچون تمامیتی کیفی،که بشر خود به بخشی از آن شکل می داد،دست یافتنی بود.
اما امروزه،ما فقط با کمیت ها در ارتباطیم.از کودکی یاد می گیریم که اندازه گذاری و دسته بندی کنیم.نوعی ادراک انتزاعی سیطره یافته که عمومآ به عنوان⣭ادراک " علمی " شناخته است.
لذا ، ما صرفآ حقیقت علمی را می پذیریم.این حقیقت ممکن است با ارزشهای وجودی ما در تضاد باشد و شرایطی را پدید آورد که ما در آن ، برای تسلط بر امور چندان رشد نکنیم.به این اعتبار ، ما بخشی از فرهنگ را به عنوان کل آن می پذیریم.
بدینسان اندیشه به تنهایی دنیای بی معنایی را پدید می آورد و وجود از معنا تهی می شود ، انسان مدرن بی عالم می شود ؛ از این رو هویت ، ادراک اجتماعی و مشارکتش را از دست می دهد ، چرا که تعلقی به یک تمامیت با معنا ندارد.
پس باید به اندیشه روح بخشید و زندگی ، خود ، تنها منبع الهام حقیقی است.
از این رو معماری به مثابه فعالیتی ترکیبی می بایست خود را با شکل زندگی به عنوان تمامیتی معنادار تطبیق دهد،لذا بیان هنری،در جایی که قلمروی اندیشه و احساس یکی می شوند،رشد و توسعه می یابد و معماری به مثابه اثری هنری،واقعیت ها یا ارزش های برتری را متعین و بیانی بصری از ایده ها به دست می دهد.ایده هایی که چیزی را برای بشر معنادار می کنند،چرا که به واقعیت سامان می بخشد.لذا معماری به خلق مکان های با معنا می پردازد.
مکان به واسطه زمین که بر آن می ایستیم ، آسمان که بر فرازمان واقع گشته و افق که دیده مان را محدود می کند،مشخص می گردد.لذا مفاد مکان با برگفتن مرزهای فضایی چون زمین ، آسمان ، افق ،تجسم مشخصه های یک نظام فضایی توسط چگونگی بودن آن در میان زمین و آسمان تعیین و از نشانه هایی بهره می برد که با واژه ها و عبارت در زبان گفتاری قابل قیاس اند.
واژه ی ایستادن اشاره بر ارتباط با زمین دارد،قیام کردن با ارتباط با آسمان دلالت می کند و گسترش یافتن اشاره به ارتباط با افق و بسته و باز به رابطه ای میان درون و برون توجه دارد.
در صورتی که تاکید بر جهت عمودی به معنی آزادسازی آن است،خطوط و فرم های عموی رابطه ای جاری با آسمان و آرزویی برای رسیدن به نور را بیان می کنند،عمود گرایی و اشتیاق مذهبی در واقع همواره همراهند.پس در فضا زمین و آسمان یکدیگر را ملاقات می کنند و معانی فضای زیست-جهان در این ملاقات تجسم می یابند.
بنابراین معماری معتبر و با معنا مبتنی بر ترکیب نشانه ها ی مدون یا کهن الگوها نیست،بلکه عبارت از آشکار ساختن فضامندی زیست-جهان است.این آشکار سازی اشاره بر این دارد که آثار،در عین کهنگی جدیدند.
بنابراین ، امروز هدف اصلی بازگرداندن بعد شاعرانه زندگی به جوانان است ، یعنی گشودن مجدد قلمروهای اندازه ناپذیر ؛که این امر مستلزم پیروزی به انتزاع مهلک و غالب فعلی است.به واقع،زندگی صرفآ متشکل از کمیت ها و اعداد نیست بلکه زندگی شامل چیزهای ملموسی ، چون انسانها ، گل ها ، درختان ، حیوانات ، زمین ، آب ، شهرها ، کوچه ها ، خانه ها ، روز و شب ، ماه و ستارگان و خورشید به مثابه نوری است پایدار و آرامش بخش که هستی را در بر می گیرد.نوشتن همچون راه رفتن ، فهمیدن ، خوردن ، عبادت کردن ، اندیشیدن و دوست داشتن.


پی نوشت :

معماری معنا م مکان ، نوشته کریستیان نوربرگ-شولتز ، ترجمه ویدا نوروز برزجانی

مفهوم سکونت ، کریستان نوربری-شولتز ، ترجمه محمود امیر یار احمدی

فراخوان همایش سینما و معماری

فراخوان همایش سینما و معماری

همایش «سینما و معماری» در مجموعه آسمان فرهنگستان هنر برگزار می‌شود. 
به منظور گسترش برنامه‌های علمی و پژوهشی در جامعه هنری کشور و پرداختن به مباحث بینارشته‌ای هنر، همایش تعامل سینما و معماری، 18 دی ماه امسال در مجموعه فرهنگی و هنری آسمان فرهنگستان هنر برگزار خواهدشد.
پژوهشگران و دست‌اندرکاران این دو رشته هنری (سینما و معماری) می‌توانند مقالات خود را با سرفصل‌هایی چون «نسبت سینما با مکان و زمان»، «عنصر دراماتیک در سینما و معماری»، «نقش معماری و سینما در شکل‌گیری خاطره‌های جمعی و تاریخی»، «اشتراکات آموزشی در سینما و معماری»، «نقش چینش اشیاء در فضاسازی معماری و سینمایی» و... را تا 15 آبان به دبیرخانه همایش واقع در خیابان ولیعصر (ع)، ضلع جنوبی پارک ساعی، جنب شهر کتاب، پلاک 1101، مرکز پژوهشی نقش جهان ارسال کنند.
برگزاری نمایشگاه سینما و معماری شامل تصاویر، ماکت، نمایش قطعات منتخب از فیلم‌های سینمایی مرتبط با موضوعات همایش و نمایش فیلم به مدت 5 روز از دیگر برنامه همایش سینما و معماری است.

سلطانیه

این بنا در 43 کیلومتری شهر زنجان در شهر سلطانیه واقع شده که به دستور سلطان محمد خدابنده از سال 704 ه.ق آغاز و در مدت 9 سال در تاریخ 713 ه.ق پایان یافته است.

سلطانیه با 5/48متر ارتفاع و 6/25متر قطر گنبد پس از کلیسای سانتا ماریا در فلورانس ایتالیا و مسجد ایاد صوفیا در استانبول ترکیه ، سومین بنای عظیم گنبد دار در جهان و اولین بنای عظیم آجری تاریخی ایران محسوب می شود