مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

مینی‌مالیسم سیاه

 

در حالی‌که امروزه بسیاری از معماران، به‌ویژه طراحان داخلی، در پی خلق فضاهایی روشن و شفاف هستند و سعی می‌کنند با استفاده از رنگ‌ها و بافت‌های متنوع، کیفیت‌های فضایی گوناگونی ایجاد نمایند، خلق فضاهایی به رنگ سیاه (Black) و تاریک (Dark)، در نوع خود، تجربه منحصربفردی است که برخی طراحان و معماران در آثار خود به آن پرداخته‌اند.

black-minimalism_01.jpg


گروه معماری Shop Architects از جمله گروه‌های معماری است که در راستای تجربه رویکرد‌های متفاوت در طراحی فضا، سعی نموده‌اند در طراحی داخلی فروشگاه costume national (شعبه نیویورک) که در اکتبر سال 1997 افتتاح شد، به بیان دیگرگونه‌ای از طراحی مینی‌مال دست یابند: طراحی فضایی سراسر سیاه؛ فضایی که اشیاء در آن پنهان می‌شوند.

black-minimalism_02.jpg


گروه معماری Shop Architects توسط برادران دوقلوی Christopher Sharples و Sharples William، Coren Sharples (همسر Sharples William)، Kimberly Holden و Gregg Pasquarelli، از فارغ‌التحصیلان دانشگاه کلمبیا، در نیویورک شکل گرفته است. این گروه تاکنون پروژه‌های مختلفی چون مجتمع هنری Heyri در سئول، تالار Dodge دانشگاه کلمبیا، موزه هنر مدرن Long Island، مغازه‌های جواهرفروشی Me & Ro در نیویورک، میامی و اوزاکا و ... را طراحی نموده‌اند که بسیاری از آنها جوایز متعدد معماری را برای این گروه به ارمغان آورده‌اند.

black-minimalism_03.jpg


کارفرمای این پروژه، شرکت costume national بود که به عنوان یکی از تولیدکنند‌گان پوشاک مینی‌مالیستی (minimalistic clothes) مطرح است. ایده اصلی طراحی این فروشگاه به‌نوعی برگرفته از سبک مینی‌مال محصولات طراحی‌شده توسط این شرکت است؛ طراحی فضایی به غایت تاریک (ocean of darkness) همراه با پیوستگی‌ای که در کف، دیوارها و سقف ایجاد می‌کند. نورپردازی فروشگاه نیز به صورت احجامی از نور سفید می‌باشد که یا دربرگیرنده محصولات شرکت یا نمایش‌‌دهنده محصول به وسیله تمرکز نور بر روی آن است. در کل نورپردازی ویژه فضای فروشگاه به نوعی حسی از نامکانی (placelessness) را در مخاطب ایجاد نموده و کاراکتر خاصی به فروشگاه بخشیده است.

black-minimalism_04.jpg


شاید این پروژه را به نوعی بتوان تبلور عینی تعبیر جان پاوسن (John Pawson)، معمار انگلیسی، از مفهوم مینی‌مالیسم دانست که می‌گوید: «نباید به مینیمالیسم تنها به عنوان یک سبک نگاه کرد، بلکه باید آن را نوعی تفکر در مورد فضا، ابعاد آن، سطوح آن و چگونگی عبور نور از آن دانست. این برداشت جامع و به هم پیوسته، برتری کیفی فضا را بر شکل آن و برتری مکان را بر اشیاء مطرح می‌کند.» (1).

black-minimalism_05.jpg


هرچند نمی‌توان تمام خصوصیات و ویژگی‌های چنین فضایی را بدون حضور در فضا و تنها از روی تصویر نقد یا توصیف نمود، اما به یقین می‌توان گفت که حضور در چنین فضایی، تجربه بسیار متفاوتی از فضا را برای مخاطب در پی خواهد داشت. لازم به یادآوری است که این فروشگاه در سال 1998 جایزه LUMEN را از آن خود نموده است.

black-minimalism_06.jpg


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. جان پاوسن، ترجمه آزیتا ایزدی، معمار 37، خرداد و تیر 1385، ص90.

طراحی ساختمان مهد کودک

در طراحی ساختمان مهد کودک ،کودک محوری اولویت دارد. به این معنی که ساختمان باید برای نگهداری موقت کودکان طراحی شود

 

نادیده گرفتن عادتمان شده است. حتی اگر پای کودکانمان درمیان باشد. شاید در این هنگام بیشتر از مواقع دیگر. چه کودکان زبان اعتراض ندارند.
شهر باید انسان محور باشد. این را بیشتر کارشناسان شهری می گویند. شهر بزرگ شده ، رشد پیدا کرده اما توسعه هنوز غایب است . زنان، راهی محیط های کاری شده اند، اما از ملزومات حضور اجتماعی آنان در شهر خبری نیست.
کودک جزیی از جامعه انسانی شهرنشین است و توجه به او از اصول شهرنشینی. با این حال گویا این بخش از جامعه در شهرهای ما چندان جدی گرفته نمی شوند. مگر به مناسبت روز جهانی کودک آن هم با پخش چند کارتون. از آموزش اصول شهروندی گرفته تا رعایت ضوابط استاندارد محیط های ویژه آنها. چند مدرسه یا مهد کودک را سراغ دارید که با شرایط جسمی کاربر آن یعنی کودک همخوانی داشته باشد؟

یک مهد کودک استاندارد در آلمان


ضوابط مهد کودک سازی

شورای عالی معماری و شهرسازی سال قبل ضوابطی را برای طراحی مهد کودک به تصویب رساند.
شاید این تنها ضابطه موجود از سوی متولیان امر ساختمان برای ساخت مهد کودک به عنوان فضای مختص کودکان باشد. گو این که بر این ضابطه نیز نقدهای فراوانی وارد است، با این حال همین ضوابط ناقص نیز اغلب نادیده گرفته می شود. چه بیشتر مهدکودک ها، خانه های قدیمی هستند که تنها با رنگ کردن و چسباندن چند نقاشی به در و دیوار تغییر کابری داده اند.
در این ضابطه که با نام ضوابط طراحی معماری مهد کودک نامیده می شود، آمده است،« اجرای مصوبه حاضر و پیوست آن در تمام طرح های آتی و در دست تهیه انواع مهد کودک اعم از دولتی ، خصوصی و خود کفا از این تاریخ ( 14/2/1383) در سرار کشور الزامی بوده و تمام مراجع مسوول تهیه، بررسی و تصویب و اجرای طرح های مهد کودک موظفند در مراحل مختلف تصویب ، صدور پروانه ونظارت بر اجرا ضوابط مذکور را رعایت کنند.»
با این همه از تصویب ضوابط طراحی مهد کودک تاکنون اتفاق خاصی در زمینه ساخت مهد کودک نیافتاده است.
هر چند بندها ی این مصوبه چندان با شرایط کودکان انطباق ندارد.
علاوه بر ضوابط شورای عالی شهرسازی و معماری سازمان بهزیستی نیز ضوابطی را برای ساختمان مهد کودک لحاظ کرده که در اغلب بند های‌ آن با عنوان کلمه " حتی المقدور " بیشتر جنبه توصیه ای پیدا کرده تا مصوبه ای.
برای مثال در این ضوابط آمده است : ساختمان مهد کودک حتی المقدور یک طبقه باشد. در غیر این صورت طبقه دوم به نگهداری شیرخواران و اطفال نوپا اختصاص یابد.



استاندارد دور از دسترس

« هر ساختمان باید سرپناه محکمی، کارآمد و زیبا باشد.» این یک تعریف ساده است که محمود نجاری سی سی ، کارشناس ارشد معماری و مدرس معماری دانشگاه هنر از ساختمان ارایه می دهد.
وی می گوید: « در طراحی ساختمان مهد کودک، کودک محوری اولویت دارد. به این معنی که ساختمان باید برای نگهداری موقت کودکان طراحی شود. بنابراین ایمنی کودکان در مدت زمان حضورشان در مهدکودک اصلی ترین نکته و دستورالعمل در ضوابط طرح و اجرای ساختمان است.»
گو اینکه به زعم سی سی ، منظور از ایمنی تنها استحکام ساختمان نیست ، بلکه رفتار شناسی کودک و توجه ظریف به روحیات و اخلاق کودکانه و تامین امنیت و بهداشت او باید مورد توجه قرار گیرد.
« در کشورهای توسعه یافته و قانونمند مانند آلمان مسوولیت سنگین پذیرش کودک سبب شده تمام نکات و ضوابط ساختمانی، بهداشتی ، آموزشی و مراقبتی مورد مطالعه قرار گرفته و در طراحی ساختمان مهدکودک لحاظ شده است.»
مهندس سی سی درباره ضوابط ساخت مهد کودک در کشورهای توسعه یافته می گوید:« ساختمان های مهدکودک در مناطق شهری باید در نقاطی اجرا شوند که سرعت خودروها در آن نقاط حداکثر 30 کیلومتر باشد. ساختمان از شریان های اصلی تاسیسات شهری ، برق فشار قوی ، ترن و مترو و مراکز آلوده کننده دور باشد. در مسیرهای اطراف ساختمان مهد کودک تفکیک مسیر پیاده رو از سواره رو انجام شده باشد. ورودی مهد کودک نباید مجاور خیابان باشد. همچنین محدوده امنیتی برای کنترل عبور و مرور کودکان وجود داشته باشد.»
گذشته از نکات قابل ملاحظه در مکانیابی ساختمان مهدکودک ، ضوابط دیگری نیز باید در خود ساختمان رعایت شود.
برای مثال مسیر حرکت کودک از خارج ساختمان تا داخل و داخل ساختمان نباید اختلاف سطح داشته باشد.استفاده از اشیا تیز و برنده در محوطه سازی و فضاسازی مهدکودک مجاز نیست.سطل های جمع آوری و تفکیک زباله باید به لحاظ ترشح و نفوذ زباله کنترل شده و از دسترس کودکان دور باشد.طراحی فضای باز باید به شکلی باشد که در والدین احساس نگرانی ایجاد نکند. عناصر محیط باید به شکلی طراحی شود که احتمال بالا رفتن کودک از او سلب شود. طراحی فیلتر ورودی برای کنترل دمای داخل و خارج و تمیز کردن کفش ها ضروری است. دستگیره در ورودی که در حالت معمول در ارتفاع یک متر طراحی می شود. در مهدکودک از سمت داخل باید ارتفاع بیش از یک متر و 50 سانتیمتر داشته باشد. تا کودک نتواند آن را باز کند.

    

نمونه وطنی

نجاری سی سی به همراه دانشجویان معماری خود تحقیقی را در ارتباط با طراحی مهدکودک در ایران به انجام رسانده است. این تحقیق نشان می دهد در بیشتر مهد کودک های وطنی ضوابط استاندارد رعایت نمی شود. برای مثال در یکی از مهدکودک های زنجان، حیاط مهدکودک با ساختمان آن به اندازه ای اختلاف سطح دارد که ناچار چندین پله این دو فضارا به هم مرتبط می کند. آن هم پله هایی با بدنه فلزی و پوشش سنگی. فضاهای ناامن داخل ساختمان ، ساختمان های دو طبقه و پله های متعدد، روشویی ها و دستشویی های نامتناسب با قد کودکان و موارد متعدد این چنینی از دیگر مشکلات طراحی ساختمان مهد کودک در ایران است.

آن سویی رویا

محمود سی سی می گوید:« در طراحی ساختمان مهدکودک باید سه بخش مورد توجه قرار گیرد. 1_ قسمت کودک 2_ قسمت کارکنان 3_ قسمت والدین. در طراحی مهد کودک ، توجه به فضای کارکنان و مدیریت مهدکودک و تفکیک فضاهای استراحت ، کاری ، بهداشتی و کارکنان و جلوگیری از تداخل این فضاها با فضای کودکان حایز اهمیت است. فضاها باید با توجه به وسعت برنامه ها و تعداد کارکنان طراحی شود. فضای انتظار نیز باید در طراحی مهدکودک لحاظ شود.( فضایی که در آن والدین به انتظار کودکان می نشینند.) این فضا باید در مجاورت فیلتر ورودی و بخش مدیریت ساختمان قرار گیرد. در این فضا باید وسایل اندکی برای سرگرمی کودکان تعبیه شود. »
به گفته سی سی در طراحی ساختمان مهد کودک نکات دیگری از جمله کوتاه بودن ارتفاع تابلوهای مخصوص کودکان و مرتفع بودن تابلوهای مخصوص بزرگسالان در نظرگرفته می شود.
« در این محیط باید از رنگ های ملایم در کف ودیوار و رنگ های اصلی زرد ، آبی و قرمز در وسایل دیگر استفاده کرد. درها باید امکان خروج سریع را برای کودکان فراهم کند. سرویس های بهداشتی کودکان باید به تناسب قد آنها طراحی شود.این نکات راباید در طراحی محل آویزان کردن وسایل شخصی کودکان نصب لگوهای هر کودک ( در مهد کودک های کشور های پیشرفته هر کودک لگویی را برای خود انتخاب می کند که معرف وسایل شخصی اوست. برای مثال یک شخصیت کارتونی .) در این فضا در محل قرار گیری کلید پریزها باید دقت کرد تا از دسترس کودکان دور باشد.»


به اعتقاد سی سی پارکت به دلیل حفظ دمای محیط و تمیزی برای پوشش مهد کودک مناسبتر است.
وی ادامه می دهد:« ساخت این اتاق ها برای یک مهد کودک الزامی است. 1_ فیلتر ورودی 2_ هال مرکزی 3_ اتاق مدیریت همراه با محلی برای گفت و گو با والدین 4_ فضای انتظار والدین 5_ فضای سرگرم شدن موقت کودکان 6_ رخت کن کارمندان 7_ سرویس کارمندان 8_ آشپزخانه و انبار 9_ سالن ورزش و بازی دسته جمعی 10_ انبار وسایل بازی 11_ کارگاه نقاشی و کار با رنگ و کاردستی 12_ فضای مربوط به نظافتچی و انبار مربوط به آن 13_ کلاس های گروهی 15 تا 20 نفره کودکان ( فضاهای گروهی باید برای اوقات قصه گویی ، نقاشی و بقیه فعالیت های مرتبط عملکردی باشد.) 14_ فضای سرویس هر گروه 15_ فضای استراحت کودک ( در مهد کودک های استاندارد فقط یک مکان برای استراحت کودک آن هم برای کودکی که نیاز به استراحت دارد تعبیه می شود. چه خواب دست جمعی کودکان معمول نیست. کودک به ذات اهل تحرک است نه خواب!) محوطه بازی کودکان باید پاکیزه باشد و در طراحی آن ایمنی کودک در نظر گرفته شود.»

نگاهی به ضوابط مهد کودک استاندارد فاصله عمیق مهدکودک های وطنی را از شرایط مطلوب بیشتربه نمایش می گذارد. دلسرد نشوید با اجرای مصوبات دست و پاشکسته مهد کودک سازی در کشور شاید کودکان نسل بعد فرصت بهره گیری از یک محیط مناسب را در زمان حضور والدین خود در محل کار داشته باشند.

www.uan.ir

نگاهی به رایانه به مثابه یک مغز معماری

امروزه شاید نتوان معماری را پیدا کرد که از رایانه استفاده نکند. وشاید دیگر معماری بدون رایانه امری محال باشد. ولی این استفاده از رایانه عموما در حد یک وسیله است. اگر تا 10 و15 سال پیش معماران از مداد و خط کش برای طراحی استفاده می کردند، امروز، رایانه قلم و خط کش آنان است. درست مانند یک نویسنده رمان که سالها از قلم برای نوشتن آثار خود استفاده می کرد. بعدها ماشین تایپ جای قلم او را گرفت و امروز رایانه قلم اوست. ولی آن چیزی که هرگز تغییر نمی کند این است که داستانی که نوشته می شود ساخته و پرداخته مغز نویسنده است و اینکه با چه وسیله ای داستان به روی کاغذ آورده شود خیلی مهم نیست. معماری هم دقیقا همین وضعیت را تا کنون داشته است و اکثر معماران تا کنون فقط از رایانه برای روی کاغذ آوردن آنچه در ذهن دارند استفاده کرده اند. در اکثر این پروژه ها رایانه وسیله ایست برای راحتی کار معمار و می توان با گذاشتن زمانی بیشتر بدون رایانه هم همان پروژه را به نحو ی قابل قبول انجام داد. همانگونه که گذشتگان انجام دادند.

ولی جدیدا یکسری از معمار ها شروع به استفاده از رایانه در روشی جدید کرده اند. آنها شروع به استفاده از رایانه بعنوان یک مغز الکترونیک کرده اند نه تنها یک قلم الکترنیک.

رایانه همواره ماشین حسابی ارزشمند در کنار مهندسان سازه بوده است . ولی از حدود 10 سال پیش به این طرف می توان ساختمان های زیادی مانند سندای مدیا تیک (اثر تویو ایتو با همکاری شرکت مهندسی طراحی سازه ساساکی) را دید که معماران آنها با همکاری نزدیک با مهندسان سازه از علم آنها در طراحی سازه با رایانه استفاده کرده و سعی در طراحی ساختمانهایی با سازه های بسیار پیچیده دارند. سازه هایی که بدون رایانه هرگز نمی توان محاسبات آنها را انجام داد. شاید این کار آغازی برای کمک گیری از رایانه به عنوان مغز الکترنیک در طراحی ساختمان توسط معماران باشد. پروژه هایی که هرچند بدون استفاده از رایانه امکان تحقق آنها وجود ندارد، ولی باز هم مخلوق ذهن معماران هستند. امروز بسیار از معماران را می توان دید که از این روش استفاده می کنند و مهندسان شرکتی مانند Arup با همکاری با معماران شاخص در سراسر دنیا شرکت خود را به آنچنان شهرتی رساندند که امروز نام این شرکت را پای اکثر ساختمان های معروف و مطرح دنیا می توان دید.

در چند سال اخیر شاهد فعالیتی جدید درمیان یکسری از معماران هستیم که در تلاشند تا بهره ای بهینه تر از رایانه برند. آنها از رایانه برای خلق فرم و فضای ساختمان استفاده می کنند. این گونه معماران یک قانون ابتدایی را برای ساختن فرم ساختمان تعیین می کند و با دادن آن به رایانه ، این رایانه است که فرم ساختمان را خلق می کند. ویا با طراحی سیستمی خواص این رایانه است که آن سیستم را تبدیل به ساختمان می کند. معمارانی ازقبیل هانی رشید، گروه اوشان نورس(Ocean North) گروه SHoP و بسیاری دیگر از معماران جوان در این مجموعه قرار می گیرند. هر یک از این معماران در حال آزمایش روشی جدید برای استفاده از مغز الکترنیک هستند. آنها تلاش می کنند ساختمان هایی را بسازند که ساخته مغز رایانه ای باشد نه انسان. ولی اینکه این استفاده نو از رایانه چه آینده ای را برای دنیای معماری به ارمغان می آورد نیاز به گذشت زمان برای قضاوت دارد.

 

دکوراسیون

دکوراسیونِ  یک  فضا، حاصل  در کنار هم  قرار گرفتن  عناصر متعددی  است . هنگامی که  در میان  آنها رابطه ای  قابل  قبول  و مطلوب  وجود داشته  باشد، منجر به  فضایی دلپذیر، زیبا و در نهایت  راحت  و کارا می شود.

 

به طور کلی  می توان  گفت  در یک  فضا عناصر به  سه  دسته  عمده  تقسیم  می شوند:

1 ـ عناصری  که  بیشترین هدف  به  کارگیری آنها در محیط ، کاربردی  است . در نتیجه  نقش کلیدی  و خاصی  را در طراحی  داخلی  فضا ایفا نمی کنند. به  عنوان  مثال  هنگامی که قصد دارید برای  خانه تان  تلویزیون ، جاروبرقی ، یخچال  و لوازمی  از این  قبیل را تهیه کنید، هیچ گاه  با هدف دکوراسیونی  اقدام  به خرید آنها نمی کنید؛ بلکه ابتدا کاربرد و امکانات هر یک  را بررسی  کرده  و سپس ظاهر وسیله را با توجه به شرایط قرارگیری در محیط و دکوراسیون  آن  در نظر می گیرید. البته امروزه  تولید کنندگان و طراحان صنعتی علاوه  بر کارایی  وسیله ، به  شکل ، فرم ، رنگ  و به طور کلی جنبه های  ظاهری آن نیز دقت بسیاری دارند و محصولاتی متنوع  به لحاظ کاربرد و ظاهر تولید می کنند.

2 ـ عناصری که همزمان  کاربردی  و دکوراسیونی  هستند. اغلب  لوازم دکوراسیونی  مورد استفاده  در خانه ها در این دسته  جای  می گیرند. از آن  جمله  به  مبلمان ، پرده ، فرش ، بوفه  و غیره  می توان  اشاره  کرد. یعنی  به همان میزان  که  نحوه  کاربرد آنها مورد توجه  است ، شکل  و فرم  ظاهری ،رنگ ، طرح  و دیگر عناصر بصری  آنها نیز از اهمیت  بسزایی برخوردار است .

3 ـ عناصری که بیشتر نقش  دکوراسیونی  وتزئینی  را در فضا برعهده  دارند. در بررسی انگیزه  انتخاب هریک  از این  عناصر برای محیط مورد نظر، درخواهیم  یافت  که  اگرچه ممکن  است  نبود برخی از آنها خللی در فضا ایجاد نکند ولی  وجود آنها به طراحی داخلی  فضا بسیار کمک  می کند  و در واقع  آنها مکمل دکوراسیون دیگر لوازم محیط محسوب  می شوند. 

به  عنوان مثال  گلدان ها، ظروف  تزئینی ، شمعدان ، تزئینات مختلف در قالب  گل های خشک ، مصنوعی ، چینی ، مجسمه ها و غیره  از این  جمله اند که  البته  تابلوها نیز در این  دسته جای  می گیرند.

از آنجا که دیوارها گسترده ترین  سطوح اصلی خانه  یا هر مکان  بسته دیگری  هستند،هنگامی  که  فردی  وارد فضایی  می شود، عمده ترین سطوحی  که  در مقابل  دیدگان  او قرار می گیرند، دیوارهای  محیط هستند.

در نتیجه میزان تأثیرگذاری شان بر محیط نیز نسبت  به  سطوح  دیگر شامل کف ها و سقف ها به مراتب  بیشتر است. لذا علاوه  بر مسائل  کاربردی  و وظیفه آنها در تفکیک فضا و ایجاد استقلال ، به  نکات  دکوراسیونی و نقش  آنها در این  زمینه  نیز باید توجه  کرد.

 

وقتی  وارد فضایی  می شوید که  با زیباترین و مناسب ترین  لوازم  دکوراسیونی  مبله  شده ، ولی  سطوح  دیوارها خالی  است و کوچک ترین  تدبیری  برای  انتخاب دیوارکوب  ( به  صورت  عام  کلمه ) اندیشیده نشده  است ، خلائی  در آن  محیط احساس می شود که  تابلوها، یکی  از عمده ترین راهکارهای  رفع  این  خلاء هستند.

تابلوها اگرچه  اغلب  با هدف  تزئینی  مورد استفاده  قرار می گیرند ولی  در پس  ظاهر این هدف ، مسئولیت های  کاربردی  نیز در فضا برعهده  دارند. آنها جایگاه  ویژه ای  در تغییر حال  و هوای  محیط دارند  و در نتیجه  بر روح  و روان  افراد ساکن  در آن  مکان  نیز تأثیرمی گذارند. موضوع  اثر هنری ، رنگ های  به کار رفته  در آن  و حتی  قاب  انتخابی  برای تابلو از جمله  عوامل  بسیار مؤثر بر محیط هستند؛ یعنی  با نصب  چند تابلو بر روی دیوار، با وجود تمام  وقتی  که  صرف تهیه  و چیدمان  لوازم  دکوراسیونی  آن  شده است ، می توان  هماهنگی  و احساس  حاکم در محیط را برهم  ریخت و یا برعکس ، دستیابی  به  هدف  مورد نظر در آن  فضا را تسهیل  بخشید. 

صرفنظر از همه  اینها گاهی نقش های  کاربردی  عظیم تری  نیز به  تابلوها محول می شود که  از جمله  می توان "تغییر ابعاد ظاهری فضا" را نام  برد. به  عنوان  مثال  یکی از راهکارهای افزایش  ارتفاع  دیوارها به لحاظ ظاهری ، نصب  دیوارکوب های عمودی  و بلند است  که  این  کار از طریق نصب  یک  و یا چند تابلوی  بلند عمودی  در فواصلی  نزدیک  و در کنار هم  و یا چندین تابلوی  هم اندازه  در امتداد هم  و در راستای یک  خط عمودی  فرضی  از سقف  به  کف میسر می شود.

به  همین  ترتیب  با نصب  تابلویی  طویل  و افقی  و یا چندین  تابلوی  یک  اندازه  در کنار هم  می توان ، طول  دیوار را به  لحاظ بصری افزایش  داد.

 

انتخاب  قاب

به طور کلی  انگیزه  ایجاد قاب  در دور یک  اثر هنری ، برجسته تر کردن  و یا به  عبارت  دیگر جلوه  دادن  به  آن  است. شما می توانید این مسئله  را آزمایش  کنید. اگر مانند تصویر1 برروی  دیواری  از فضای  خانه تان  قابی  خالی  و بدون  اثر هنری  نصب  کنید. خواهید دید که به  این  ترتیب  فضای  داخلی  قاب ، اگرچه همان  دیوار است ، ولی  از دیگر فضاهای کناری اش  متمایز شده  است . پس  به  منظورایجاد جلوه ای  بیشتر برای  یک  اثر هنری ، چارچوبی  لازم  است.

البته  لازم  به  ذکر است برای  قاب  کردن  یک اثر، صرفنظر از برجسته تر کردن  آن ، انگیزه های  دیگری  نیز وجود دارد.

هنگامی  که  از تابلو به  عنوان  مکملی دکوراسیونی  برای  لوازم  دیگر محیط  یاد می شود، تنها منظور خود اثر هنری  نیست بلکه  ترکیب  آن  ( اثر هنری ) با قاب  و حتی یکی  از آن  دو می تواند این  نقش  را در محیط ایفا کند. به  عنوان  مثال  در فضایی  بادیوارهای  سبز و مبلمان  نارنجی  و زرد، به منظور حفظ هماهنگی  در محیط از طریق تکرار رنگ ها، نصب  تابلویی  با قاب  نارنجی و یا اثر هنری  با رنگ آمیزی  گرم  مانند نارنجی ، قرمز، زرد، در کنار رنگ  سبز ضروری  است . در چنین  شرایطی ، ممکن  است مقصود از نصب  تابلو و قاب  کردن  آن ، نمایش  دادن  اثرهنری  و جلوه  بخشیدن  به  آن نباشد.

پس  از آن که  اثر هنری  مورد نظر خود را با توجه  به  مشخصات  فضا انتخاب  کردید، نوبت  به  قاب  کردن  آن  می رسد. 

با توجه  به  هدف  مورد نظرتان  برای  نصب قاب ، به  هنگام  انتخاب ، پیش  از در نظر گرفتن  هماهنگی  میان  قاب  و دیگر لوازم دکوراسیونی  محیط، هماهنگی  آن  را با اثر مورد توجه  قرار دهید؛ زیرا به  جهت  نزدیکی و حضور آن  دو در یک  قالب ، تأثیر بیشتری بر روی  هم  می گذارند. حتی  اگر در شرایطی مانند نمونه ای  که  در بالا اشاره  شد، اثر هنری  چندان  مهم  نباشد  و تنها رنگ های موجود در آن  و قاب  انتخابی  نقش تعیین کننده  را دارا باشند که  در این  مورد هم رعایت  هماهنگی  باید در رأس  موارد دیگر قرار گیرد.

ـ اگر رنگ های  به  کار رفته  درون  اثر شما ملایم  و کمرنگ  است  و در محیط به رنگ های  شادتری  نیاز است ، با انتخاب  قابی به  یکی  از رنگ های  تند و گرم  هماهنگ  با محیط ، به  اثر جلوه ای  دیگر ببخشید. برعکس  برای  آثار هنری  شلوغ  با رنگ های گرم  و تند ، انتخاب  قابی  به  یکی  از رنگ های ملایم  و یا حتی  خنثی  ضروری  است  ولی اگر برای  چنین  اثر هنری ، قابی  به  رنگ  گرم  وتند انتخاب  کنید باید توازن  را از طریق  دیگر لوازم  دکوراسیونی  برقرار سازید وگرنه محیطی  خسته کننده  پدید می آید.

 

گاهی  اثر به  قدری  جذاب  است  که  انتخاب قابی  جالب  توجه ، نه  تنها آن  را برجسته تر نمی کند، بلکه  از جلوه اش  نیز می کاهد و با آنکه  هدف  طراح  داخلی  فضا جلب  فوری نظر بیننده  است . در این  شرایط چند راهکار وجود دارد:

الف ) قاب  و حاشیه  دور اثر را به  یک  رنگ تهیه  کنید. البته  این  رنگ  باید ملایم  و یا خنثی  باشد.

ب ) قاب  را درست  به  رنگ  دیوار برگزینید.

ج ) از قاب  کردن  اثر صرف نظر کنید. به  این ترتیب  تابلو بدون  قاب  بر دیوار آویخته می شود.

گذشته  از رنگ ، جنس ، ضخامت ، ابعاد طرح و بافت  قاب  نیز بر روی  اثر هنری  و محیط تأثیر می گذارند. لذا انتخاب  کلیه  مولفه های فوق  برای  قاب ، باید مطابق  با هدف دکوراسیونی  محیط صورت  گیرد .