در تصویرهای خیالی اکثر ما خانه بنایی منفرد در یک فضای گسترده است همان کلبه که برای همه ماانسانها تصویر عام نخستین خانه است و اگر از ما بخواهند خانه خیالی خود را ترسیم کنیم ، آنرا در بستر پاک و بکر طبیعت و یگانه و متمرکز به تصویر میکشیم . همانگونه که در نقاشی ساده بچه ها دیده می شود . تصویری از ساده ترین ، بی آلایش ترین و امن و در مفهوم کلمه یک پناهگاه است . روشنایی این کلبه در تاریکی شب نشانه انتظار ، حضور انسانی و تنهایی است . اما امروزه دیگر خانه ها آن مفهوم دیرینه را ازدست داده اند و صرفاً نقش یک استراحتگاه شبانه را ایفامی کنند. پاتوق ها در واقع حد فاصل میان خانه های شخصی و محل کارند , زمانیکه نه طالب سکوت خانه ای و و نه ازدحام اجتماع بیرون؛ فضایی که بتوانی فردیتت را با دیگرانی چون خودت به اشتراک بگذاری یک اشتراک پنهانی.
چه مکان هایی می توانند پاتوق باشند؟
تجربه های شخصی نشان می دهند که پاتوق ها اکثراً کافی شاپ ها و یا کافی بارهایی هستنند که درجاهای دنج قرار گرفته اند و یا طراحی آنها به گونه ای بوده که توانسته اند علاوه بر این که به لحاظ شهری در نقطه ای
شاخص قرار گیرند فضاهای خاص و آرامی را نیز در خود بپرورانند اکثرا ًخیلی بزرگ نیستندچون قرارگرفتن در پرسپکتیو های دید زیاد احساس آرامش را کم می کند. فرم های منحنی و دوار و مرکز گرا بندرت می توانند فضاهایی مناسب برای پاتوق شدن را فراهم آورند چرا که نیروهای فرم در همه جا متعادل نیستند.
همچنین فضاهای شکشته و فرم های نوک تیز احساس تعلق به مکان را کم می کنند بر عکس آنها فرم های راست گوش یا حرکت های نرم و سیال می توانند مکانی را برای ساعات طولانی جذاب نمایند.
کافی شاپ هایی که نمای آنها تماماْ شفاف است نیز مسائلی را برای پاتوق نشینها فراهم می آورند در نتیجه از آنها دوری می کنند. داشتن مبلمان راحت و قابل تحمل برای ساعات طولانی,نورملایم , موسیقی حتی الامکان آرام و کلاسیک همه می توانند در پاتوق شدن یک مکان موثر باشند. آنچه که یک پاتوق را برای مشتریان دائمی اش جذاب می کند احساس تعلق ، آرامش ، گیرایی و گاه فراموشی ست.
پاتوق ها آن سوراخ سنبه های خاطره انگیز شهرهایند که غریبه ها را به سختی در خود جای می دهند.
پاتوق ها از گذشته تاحال:
در فیلم های وسترن صحنه های بسیاری از فیلم در پاتوق ها سپری میشدکه اکثراً کافی بارهایی بودندبسیارمردانه و جایی برای گپ زدن و یا حتی دوئل، فضاهایی که مشتری های بخصوصی دارندو زمانی که یک غریبه وارد آنهامیشدهمه کنجکاوانه درپی کشف هویت او بودند.
در فیلم های سال های 1930 به بعد( جنگ جهانی اول و دوم) نیز صحنه های بسیار زیادی از چنین مکانهایی دیده میشد که اکثراً جاهایی برای فعالیت های زیرزمینی و مخفی محسوب می شدند مثلا ْدر فیلم کازابلانکا و یا سریال ارتش سری مکان اصلی تصویر برداری یک کافه است که صاحب آن بطور پنهانی پارتیزانها یا خلابانهای متفقین را به کشورهایشان باز می گرداند. و امروزه پاتوق ها نه تنها مکانی برای اجتماع های کوچک بلکه در اصل حاصل فردیت های بیش از پیش انسان قرن حاضرند ,انسانی که به سختی می تواند کسی را در تنهایی های خویش شریک بشمارد فارغ از درگیری های روزمره وبدور از سکوت بی حد وحصر خانه که تیک تیک ساعت آنرا می لرزاند فضایی برای لحظات رویا گونه اش.
خوب یا بد,این نمودی از زندگی انسان معاصر است و همه ما در زندگیمان ساعاتی را در چنین مکانهایی سپری کرده ایم؛ برای قرارهای دوستانه و یا حتی کاری. برای تنوع و خندیدن و یا دیدن و دیده شدن!!
اگر انسان کلاسیک آرامش را در معابد می جست رواست که کافی بارها را معابدشهرهای مدرن بنامیم.
در اغلب شهرهای کنونی، فضاهایی وجود دارند که با وجود آنکه بخشی از زندگی روزمره مردم محسوب میشوند، اما به سبب نوع عملکرد خود، گاه تبدیل به مکانهایی حاشیهای میشوند. جایگاههای سوختگیری یا همان پمپ بنزینها، از جمله مکانهایی هستند که میتوان عنوان معماریهای فراموششده را بر آنها نهاد. با توجه به این امر، میتوان با در نظر گرفتن ملاحظات فنی و زیستمحیطی، معماریهایی قابل توجه در این زمینه به وجود آورد.
شرکت معماری Samyn and partners، در چارچوب برنامههای جدید تحقیق و توسعه شرکت نفتی Petrofina با عنوان Fina 2010، طراحی انواع جدیدی از جایگاه¬های سوختگیری و سرویس این شرکت را بر عهده گرفته است. یکی از این طرحها، جایگاه سوخت و سرویس Houten است که این شرکت در Houten هلند در بین سال¬های 1998ـ 1999 طراحی و اجرا کرده است. این جایگاه با مساحت 1200 مترمربع از جمله طرحهای در خور توجه و قابل تامل در این زمینه است.
طراحان در این طرح با به کارگیری یک معماری کارآمد با سازهای چشمنواز از فلز و شیشه، که به بهترین شیوه با شریانهای شهر ترکیب شده است، سعی در افزایش رضایت مراجعان از حضور در فضای جایگاه را داشتند.
سایبان (Canopy) بالای پمپ¬های بنزین به عنوان یک عنصر مهم و ساختاری در چنین جایگاههایی مطرح است که اغلب به صورت یک صفحه تخت با ردیفی ساده از ستون¬ها در زیر آن طراحی میشود. در این جایگاه، سایبان (به ابعاد 32 در 42 متر) با کمی شیب به نشانه ایجاد حس دعوتکنندگی بر روی ستونهای باریکی قرار گرفته و این ستونهای مورب باریک، همانند اتصال شاخههای درخت به تنه، بر روی چهار لوله فلزی سوار شدهاند.
از جمله موارد دیگری که در طراحی چنین مکانهایی بایستی به آن توجه شود، در نظر گرفتن جهت وزش باد و مقابله با آن میباشد. چراکه چنین مکانهایی به دلیل محصور نبودن و همچنین گاه به لحاظ موقعیت قرارگیری، اغلب در معرض وزش باد قرار میگیرند، به ویژه حضور سایبان با ایجاد یک خرد محیط (micro-environment) ناخوشایند، قدرت باد را تشدید می¬کند. طراحان این پروژه، برای مقابله با این مشکل، دیوارهای خمیده پیوستهای بهصورت پوستههای مشبک فلزی طراحی کردهاند که این سطوح در جهت مسیرهای سیرکولاسیون ورودی و خروجی به جایگاه، قرار گرفته و جلوه خاصی به آن بخشیدهاند.
این سطوح توریمانند، براساس محاسبات کامپیوتری طراحی شده¬اند تا جریانهای ناملایم هوای عبوری به داخل مجموعه را به کمترین مقدار ممکن برسانند. مشبک بودن این سطوح علاوه بر این موارد، سبب خوانایی و ارتباط بصری داخل و خارج مجموعه نیز میشود. نورپردازی این سطوح مشبک خمیده که توسط نئونهای آبیرنگ (به عنوان رنگ اصلی شرکت) تامین میشود، شبهنگام جلوه خاصی به مجموعه میبخشد.
نام براد پیت بیشتر با همراه با هالیوود و فیلمسازان بزرگ سینما به گوش همه خورده، اما این ستاره نامدار به تازگی همه جا در کنار یکی از بزرگترین معماران جهان دیده می شود. | |
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری مهر، بازیگر 41 ساله امریکایی و ستاره فیلم هایی چون "تروی" و "باشگاه مشت زنی" برای رسیدن به آرزوی طراحی و ساخت ساختمان های بزرگ، همکاری خود را با فرانک جری، طراح نامدار و برنده جوایز متعدد طراحی، آغاز کرده است. نخستین پروژه مشترک براد پیت با جری 76 ساله هم طراحی و اجرای ساختمانی 250 میلیون پوندی در یکی از شهرهای ساحلی انگلستان در منطقه ساسکس شرقی است. همچنین احتمال می رود او یکی از پنت هاوس های گرانقیمت همین ساختمان را هم بخرد.
|
نویسنده: برایان لاوسون
مترجم: دکتر حمید ندیمی
ناشر: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی
سال انتشار: 1384 (چاپ اول)
قیمت: 3000 تومان
کتاب حاضر ترجمهای است از چاپ سوم کتاب How Designers Think: The Design Process Demystified که در سال 1997 توسط انتشارات آکسفورد منتشر شده است و تاریخ چاپ اول آن به سال 1980 برمیگردد. برایان لاوسون (Bryan Lawson)، نویسنده کتاب که در دو رشته معماری و روانشناسی به تحصیل و تدریس پرداخته است، پژوهشهای متعددی در زمینه فرایند طراحی، طراحی به کمک رایانه و روانشناسی معماری به انجام رسانده و بیش از 100 اثر منتشر نموده است که در میان آنها، کتاب «طراحان چگونه میاندیشند»، از جامعترین کتابهای منتشرشده در نوع خود به شمار میرود، بطوریکه از زمان انتشار جزو منابع درسی بسیاری از دروس طراحی، چه در رشته معماری و چه در سایر رشتههای طراحی، بوده است.
دکتر حمید ندیمی در پیشگفتاری که بر این کتاب نوشته است، هدف از ترجمه آن را تلاش کوچکی در جهت پر کردن خلاء موجود در زمینه منابع مکتوب فارسی که به موضوع روششناسی و فرایند طراحی پرداخته باشند، عنوان میکند. به اعتقاد مترجم، کتاب «طراحان چگونه میاندیشند» حاصل نظر به «اندیشه طراحانه» با دیدی همهجانبه است و تخصص دوگانه مؤلف در دو عرصه طراحی و روانشناسی، وی را در نزدیک شدن به چنین نگاهی یاری رسانده است. بر این اساس، او امیدوار است این کتاب با توجه به نگاه چندجانبه مؤلف به موضوع، در میان منابع مکتوب موجود، چه برای مخاطب دانشگاهی و چه برای مخاطب حرفهای، جایگاه ویژه خود را بیابد و به فهم روشنتری از ماهیت طراحی راهبر شود.
برایان لاوسون در بخشی از کتاب، هدف خویش را از تألیف آن چنین بیان میکند: «این کتاب، همان طور که از عنوانش برمیآید، قصد آن دارد تا در بحث چگونگی اندیشیدن طراحان شرکت کند، به طراحان پراشتیاق در نیل به سطوح بالاتر کمک کند و به کسانی که با طراحان کار یا آنها را استخدام میکنند، در درک بهتر آنان یاری رساند.» او امیدوار است خواننده با مطالعه این کتاب، به درکی از نحوه اندیشیدن طراحان نزدیکتر شود. او در این کتاب، برای مطالعه چگونگی اندیشیدن طراحان، سعی کرده است درک بهتری از طبیعت طراحی و ویژگیهای مسائل طراحی و راهحلهای آنها پیدا کند. وی در عین حال خاطرنشان میکند که این کار به هیچ وجه جنبه تجویزی ندارد و قصد او ارائه شرح معتبری از اینکه طراحان چگونه باید طراحی کنند، نیست.
آنچه در کتاب «طراحان چگونه میاندیشند» مطرح میشود، بیشتر به فرایند طراحی مربوط است تا به محصول نهایی؛ در کل، این کتاب درباره موضوعات مربوط به فرایند طراحی، مسئلهها و راهحلهای طراحی و تفکر طراحانه است. لاوسون در این زمینه میگوید: «کتاب حاضر درباره معماری یا در حقیقت درباره هیچ یک از محصولات طراحی نیست. این کتاب درباره مسئلههای طراحی است، این که چه چیز آنها را چنین ویژه میسازد و چطور میشود آنها را فهمید؛ این کتاب درباره فرایندهای طراحی و چگونگی آموختن، بسط دادن و تمرین کردن آنهاست.»
از دیدگاه برایان لاوسون، پنج رویکرد عمده زیر برای تحقیق در فرایند طراحی وجود دارد که او در این کتاب شخصاً از همه این روشها سود جسته و کارهای پژوهشگران برجستهای را که انواعی از آنها را بکار بردهاند، نقل کرده است:
1. میتوان به سادگی نشست و درباره طراحی فکر کرد.
2. میشود طراح را در شرایط آزمایشگاهی گذاشت و او را تحت قواعد تجربی دقیق مشاهده کرد.
3. میشود تنها به مشاهده طراحان در حین کار در کارگاه یا آتلیه پرداخت.
4. میشود از طراحان پرسید که چه میکنند.
5. میشود فرایند طراحی را شبیهسازی کرد.
او در عین حال به این نکته اذعان میکند که هر کدام از رویکردهای فوق از ضعفها و نواقصی برخوردار هستند و هیچ یک از آنها به تنهایی به پاسخ کامل منجر نمیشود.
کتاب حاضر در مجموع به پرورش این نظر اختصاص دارد که اندیشه طراحی مهارت است، البته یقیناً مهارتی پیچیده و مرکب که میتوان آن را تحلیل کرد، پروراند، بسط داد و تمرین و تجربه کرد. با این حال، نویسنده کتاب در بخش پایانی پیشگفتار خویش، نکته جالبی را مطرح کرده است که خوانندگان بایستی در مطالعه کتاب آن را مد نظر داشته باشند: «طراحان برای اینکه بهترین نتایج را بدست آورند، باید همانند گلفبازان و فلوتنوازان عمل کنند؛ آنها باید همه آنچه را درباره فنون آموختهاند، به فراموشی سپارند و تنها به اجرای طراحی بپردازند.»
کتاب «طراحان چگونه میاندیشند» در 3 بخش و 17 فصل به ترتیب زیر تدوین شده است:
بخش اول: طراحی چیست؟
1. پیشگفتار
2. نقش دگرگونشونده طراح
3. نقشههای مسیر فرایند طراحی
بخش دوم: مسئلهها و راهحلها
4. اجزای مسئله طراحی
5. اندازهگیری، معیار و داوری در طراحی
6. الگویی از مسئلههای طراحی
7. مسئلهها، راهحلها و فرایند طراحی
بخش سوم: اندیشه طراحانه
8. انواع و شیوههای اندیشیدن
9. تفکر خلاق
10. اصول راهنما
11. راهبردهای طراحی
12. فوتوفنهای طراحی
13. دامهای طراحی
14. طراحی با نقشهها
15. طراحی با دیگران
16. طراحی با رایانهها
17. به کجا میرویم؟
گالری هنر معاصر Kirin Plaza در مرکز شهر اوزاکای ژاپن که یکی از شاهکارهای Shin Takamatsu، معمار 58 ساله ژاپنی میباشد، موقعیت بسیار مطلوبی برای برگزاری نمایشگاههای هنر آوانگارد فراهم نموده است. در راستای تلاشهای Taro Igarashi، منتقد و مورخ معماری، برای برگزاری نمایشگاههایی با موضوع معماری آوانگارد، این گالری، از 15 جولای تا 3 سپتامبر 2006، میزبان نمایشگاهی با عنوان «معماری هندسه نوین: به دنبال یک مدرنیسم دیگر» (New Geometry Architecture: Toward an Alternative Modernism) است که آثار Shuhei Endo و Sou Fujimoto، دو معمار از دو نسل مختلف معماران ژاپن، در آن به نمایش در میآید. با وجود اینکه دو معمار فوق رویکردهای متفاوتی در زمینه طراحی معماری دارند، اما تمایل مشترکی به استفاده از فرمهای غیرمعمول و صفحات منحنیوار پیچیده در آثار آنها دیده میشود.
Shuhei Endo متولد 1960 و دانشآموخته دانشگاه هنر کیوتو میباشد. Endo دفتر خود را در سال 1988 با عنوان Shuhei Endo Architect Institute تأسیس نمود. وی بیشتر به خاطر تجربههای خود در استفاده از صفحات فولادی موجدار شهرت دارد. Endo با تغییر شکل این صفحات، آنها را به فرمهایی پیوسته (شاید در این مورد بتوان آثار Endo را با طرحهای گروه FOA مقایسه نمود) تبدیل میکند. استفاده از این صفحات برای تعریف فضای معماری (کف، سقف و دیوار) به Endo این امکان را میدهد که خوانایی لازم را برای نمایش ایدههای خود در تداوم فضایی میان داخل و خارج فراهم نماید.
Sou Fujimoto متولد 1971 شهر Hokkaido و دانشآموخته دانشگاه توکیو میباشد. وی دفتر خود را در سال 2000 تأسیس نموده است. Fujimoto نیز تجربههای متعددی با استفاده از فرمهای غیرعادی دارد که از میان آنها میتوان به طرح وی برای مسابقه Annaka Environment Art Forum در سال 2003 اشاره نمود.
نکته جالبتوجه در این نمایشگاه طراحی و سازماندهی فضای آن است؛ در واقع به جای آرایش فضای گالری با ماکت، عکس و پوستر پروژههای این دو معمار، هر کدام از آنها در نیمی از فضای گالری، چیدمانهای مختلفی از ایدههای شخصی خود درباره فضا و فرم را در مقیاس واقعی به نمایش گذاشتهاند. در ساخت این آثار از مصالح سبکی همچون مواد پلیاستیرن استفاده شده است؛ از آنجاییکه این مصالح در طرح کف گالری نیز مورد استفاده قرار گرفته است، بازدیدکنندگان میبایست قبل از ورود به فضای نمایشگاه کفشهای خود را درآورده و با دمپایی وارد شوند.
اثر چیدمانی Endo
اثر چیدمانی Endo، ردیفی از نوارهای فوم پلیاستیرن است که به صورت چندلایه در حالتهای گوناگون و آزاد در فضا قرار گرفتهاند. البته برخی از این صفحات پلیاستیرن این قابلیت را دارند که به عنوان پردههای نمایش، برای نمایش تصاویر ساختمانهای طراحیشده توسط Endoمورد استفاده قرار گیرند.
اثر چیدمانی Fujimoto
در کنار این اثر Endo، Fujimoto یک دیوار ضخیم با پلانی دایرهایشکل، با استفاده از فوم پلیاستیرن طراحی کرده است. روش نورپردازی و نوع مبلمان انتخابی برای فضای درونی این دیوار عموماً در کنتراست با فرم دیوارها انتخاب شدهاند. همچنین شکافهای روی دیوار دیدهای مختلفی از فضای درون و نیز طرحهای Endo که در پشت این اثر قرار گرفتهاند، ارائه میدهند. در واقع این دو چیدمان در آرایش فضایی گالری، به نوعی مکمل هم هستند، بدین معنی که همانند قابها و پسزمینههایی برای تعریف همدیگر عمل میکنند.
قصر "سنسوچی" در آلمان با سبک معماری "روکوکو"، رقیب کاخ "ورسای" فرانسه به شمار میآید، سنسوچی و باغهای بینظیرش در سال 1990 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری: قصر سنسوچی که در بوتسدام قرار دارد قصر تابستانی فردریک کبیر پادشاه پروس (سرزمینی که امروزه بخش شرقی آلمان و بخش غربی لهستان را دربر میگیرد) است که رقیب کاخ ورسای در فرانسه محسوب میشود.
سبک معماری به کار رفته در سنسوچی روکوکو است (سبک هنر سده 18 که در واکنش به باروک به وجود آمد و ویژگی آن تزیینات فراوان و رنگهای روشن و شاد بود) این بنا که از کاخ ورسای کوچکتر است به دلیل وجود معابد زیبا و تالارهای رقصش در پارک سنسوچی شهرت دارد. این قصر توسط "گئورگ ونزسلائوس فون کنوبل اسدورف" بین سالهای 1745 تا 1747 طراحی شده است. در این قصر 10 اتاق اصلی وجود دارد.
در قرن نوزدهم این قصر اقامتگاه فردریک ویلیام چهارم شد. او با بهکار گرفتن معماری به نام "لودویگ پرسیوس" دوباره قصر را بازسازی و بزرگ کرد. "فردیناند فون آرنیم" مسئول تغییر چشمانداز قصر شد. شهر پوتسدام با مجموعه قصرهایش مکانی مورد علاقه سکونت خاندان سلطنتی تا قبل از سقوط سلسله هوهن زولرن در سال 1918 بود. بعد از جنگ جهانی دوم این قصر تبدیل به یکی از جاذبههای گردشگری در آلمان شرقی شد. بعد از اتحاد دو آلمان در سال 1990، جسد فردریک کبیر را به قصر محبوبش بازگرداندند و در مقبره وی رو به باغی که او بانی ساخت آن بود به خاک سپردند.
سنسوچی و باغهای بینظیرش در سال 1990 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. در سال 1995، بنیاد حفظ قصرها و باغهای پروس در برلین ـ برنونبرگ برای حفاظت از سنسوچی و دیگر قصرهای سلطنتی اطراف برلین تشکیل شد. بیش از دو میلیون نفر از سراسر دنیا سالانه از این قصرها بازدید میکنند.
بیست سال پس از ساخت سنسوچی فردریک قصر دیگری در قسمت غربی پارک ساخت. این قصر به مراتب بزرگتر از قصر قبلی بود و سبک معماری باروک در آن به کار گرفته شده بود.
انتخاب سبک معماری روکوکو برای ساخت سنسوچی تصادفی نبود. در این سبک از معماری که در اوایل قرن هجدهم در ادامه سبک باروک شکل گرفت به جای بکارگیری رنگهای تیره از رنگهای روشن و تزیینات متنوع استفاده میشود. این قصر یک طبقه بوده و از دو باله کناری ساخته شده است.
در باغی که در جلوی این قصر ساخته شده گلکاریهای زیبا و تزیینات فراوان وجود دارد.
لادم.م.صادقیون
منبع: دایرةالمعارف ویکی پدیا